هیچ وقت معلوم نشد که تاثیر اعتراضات آن دو شب تا چه حدی بود. اصلاً تاثیری داشت یا نه ولی لذت پیوند و همدلی میان آن جمعیت عظیم که حتی شده برای چند ساعت همهی اختلافات دیگر را کنار گذاشته بودند تا برای جای خوابشان بجنگند، قطعا حسی بود که به ندرت ممکن است تکرار شود.
زنانه خطاب کردن انقلاب ما را بر آن داشت تا فکر کنیم که آیا صرف یک شعار زن زندگی آزادی کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات بر حق زنان جستجو و فهم کرد؟ در این جنبش افراد زیادی شرکت کردند که به گفتهٔ خودشان زندگیشان دیگر به حالت سابق باز نگشت اما موضوع این یادداشت زنانیاند که پیش از قیام ژینا فعالیت جنبشی نداشتند و با این قیام وارد عرصه شدند و به عنوان یک زن حقخواهی کردند.
یکی از موضوعات محوری که بسیاری از تحلیلها تا کنون به آن پرداختهاند، شناخت و بررسی عاملیت در قیام ژینا است، متن پیشرو پیرامون همین موضوع است. سوال محوری ما این است که زنان چه نقشی را در طول قیام ژینا ایفا کردند؟ کدام گروه از زنان و با چه مطالباتی و چگونه در این جنبش فعال بودند؟
نظامهای آموزشی مدرن، که از آغاز بهشدت جنسیتی بودند، نقش اصلی را در تولید زن مدرن بازی کردند، به مدد همان تکانههای سامانبخش و رهاییبخش که میخواهم در این مقاله بررسی کنم. از این گذشته، امیدوارم نشان دهم که این دو تکانهی بهظاهر متضاد درواقع تأثیر یکدیگر را شدنی ساختند. برای زنان، امکانات رهاییبخش مدرنیته و «فناوری»های انضباطی آن سازندگیِ متقابل داشتند.
بیدارزنی: در این مقاله چگونگی ایجاد ائتلاف بین مفاهیمی ظاهراً نامتجانس، از طریق تفکر پداگوژیکی درباره سازماندهی، بررسی خواهد شد. تفکر پداگوژیکی، ائتلافی بین...