نظامهای آموزشی مدرن، که از آغاز بهشدت جنسیتی بودند، نقش اصلی را در تولید زن مدرن بازی کردند، به مدد همان تکانههای سامانبخش و رهاییبخش که میخواهم در این مقاله بررسی کنم. از این گذشته، امیدوارم نشان دهم که این دو تکانهی بهظاهر متضاد درواقع تأثیر یکدیگر را شدنی ساختند. برای زنان، امکانات رهاییبخش مدرنیته و «فناوری»های انضباطی آن سازندگیِ متقابل داشتند.
بیدارزنی: «اینترسکشنالیتی» یکی از مفاهیم کلیدی فمینیستی برای تبیین چندگانگیِ تفاوتهای برساختهی اجتماعی است. با آنکه این اصطلاح، برآمده از کنشگری فمینسیتهای سیاه در...
بیدارزنی- نویسندگان مقاله حاضر با تأکید بر نقش توطئهآمیز امپریالیسم و سیاستهای اسلامی در خاورمیانه، بر ضرورت بازگشت به تحلیل فمینیسم مارکسیستی تأکید میکنند....
اگر همهگیری کرونا توانسته است دستاوردها و پیشرفتهای سه دهه اخیر زنان در برابری جنسیتی را از بین ببرد، این سؤال پیش میآید که اساساً این پیشرفتها از ابتدا تا چه میزان واقعی بودهاند؟
در این مقاله پاتریشیا هیل کالینز پیشنهاد میکند که تمرکز بر تجارب زنان سیاه و تحلیل آن تجارب از طریق پارادایم تقاطع، ترویجگر بازنگری در اهمیت ارتباط بین جنسیت، سکسوالیته، نژاد، طبقه و ملیت است.
در سالهای اخیر اگر چه تلاش مخالفان حق سقط جنین برای ایجاد قوانین سختگیرانهتر به نتایج اندکی دست یافت اما مبارزه برای سقط جنین پیروزیهای قابل توجهی به دست آورد.