نقش زنان معلم در مبارزه علیه خصوصی‌سازی آموزش در مکزیک

گردآوری و تنظیم: جلوه جواهری

0
86

تقدیم به معلمان مبارز در مکزیک و ایران که علی‌رغم تمامی مصائب پیش‌رو و سرکوب روزافزون به راهشان ادامه می‌دهند.

بیدارزنی: در آستانه روز کارگر و روز معلم هستیم. شورای هماهنگی تشکل های معلمان طی بیانیه ای خواستار شرکت معلمان در تجمع روز ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر شده است. این چندمین تجمع سراسری معلمان در سال جاری است. از سال گذشته شاهد پیشروی دوباره جنبش معلمان در ایران هستیم؛ جنبشی که در سال‌های اخیر از تمرکز بر خواسته‌های معیشتی معلمان پیشی گرفته است. این جنبش با ایستادگی بر خواسته‌های مشخص معیشتی، خواستار فقرزدایی و آموزش رایگان، یعنی مسائلی فراتر از خواسته‌های معطوف به خود است.

پیشتازی زنان در حرکت‌های اعتراضی معلمان در ایران یکی از ویژگی‌های این جنبش شده است. یکی از دلایل آن می‌تواند جمعیت زنان شاغل در میان معلمان باشد که شغلی مناسب زنان در ایران قلمداد می‌شود. اما ایران تنها کشوری نیست که معلمان زن در آن پیشروی دارند. در جایی مثل مکزیک نیز زنان نقش ویژه‌ای در پیشبرد جنبش معلمان آن ایفا ‌می‌کنند. در آنجا علی‌رغم همه‌ی تفاوت‌ها با ایران، زنان معلم به دلایل مشابه، مانند بالابودن تعدادشان در میان جمعیت معلمان و خصوصی‌سازی آموزش که بیش از همه بر زنان تاثیر می‌گذارد؛  نقش عمده‌ای دارند اما کمتر در رهبری اتحادیه‌ها حضور دارند. با این وجود بعد از اعتراضات جنبش معلمان در سال ۲۰۰۶ که این اعتراضات رنگ و بوی دیگری گرفت، زنان معلم توانستند نقش موثرتری در رهبری و سازماندهی جنبش ایفا کنند.

در این مطلب، به طور نمونه به حرکت‌های اعتراضی زنان معلم مکزیکی در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۳ اشاره کرده‌ام. نکته مهم اینکه معلمان مکزیک سابقه دهه‌ها مبارزه را در پرونده خود دارند و این مطلب به هیچ وجه نمی‌تواند روند این اعتراضات را به مخاطب نشان دهند، بلکه تنها اشاره‌ای دارد به نقش زنان در بخشی از این اعتراضات.

 

مبارزه معلمان مکزیک علیه خصوصی‌سازی افسارگسیخته

جنبش معلمان در مکزیک یکی از قدرتمندترین جنبش‌ها علیه خصوصی‌سازی در دنیاست که از آموزش عمومی دفاع و با اصلاحات آموزشی ناشی از خصوصی‌سازی مقابله می‌کند. قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا ۱۹۹۳) بین کانادا، مکزیک و امریکا منجر به اصلاحات ساختاری و خصوصی‌سازی افسارگسیخته دولت مکزیک در تمامی نهاد‌های اجتماعی از جمله آموزش و پرورش و در نتیجه گسترش فقر و نابرابری شده است. خصوصی‌سازی آموزش و پرورش، در درجه اول به دلیل آنکه معیشت و کار معلمان و کارگرانِ این بخش را تحت تاثیر خود قرار داده است باعث اعتراض اتحادیه‌های معلمان و ایستادگی در مقابل این اصلاحات شد. (۲)

یکی از اتحادیه‌هایی که مقابل اصلاحات دولتی ایستاد،‌ هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (CNTE[1])  است. این نهاد از قدرتمندترین اتحادیه‌های کارگران مکزیک است که در دسامبر سال ۱۹۷۹ توسط معلمان ایالات فقیرتر جنوبی مکزیک، به جای اتحادیه‌ی هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (SNTE[2]) تاسیس شد. اعضای این اتحادیه که با اتحادیه‌های دولتی یا «رسمی» موافق نبودند و علیه گرایش‌های بوروکراتیک SNTE فشار می‌آوردند،‌ ضمن حمایت از ارزش‌های ایدئولوژیک مائوئیستی و مارکسیستی برای آموزش و اصلاحات، یک سازمان اتحادیه‌ای کمتر سیستماتیک و مستقل از دولت را  تشکیل دادند. بیشتر اعضای این سازمان را زنان تشکیل می‌دادند که اغلب از مناطق بومی در مرکز یا اطراف چیاپاس بودند. اولین راهپیمایی CNTE که سراسری بود اما عمدتاً در شهر مکزیکو رخ داد، باعث افزایش حقوق معلمان شد. معلمان به دلیل افزایش مشارکت اجتماعی و نقشی که به عنوان آموزگار ایفا کردند، سرمایه‌ی اجتماعی بیشتری کسب کردند، قدرتمندتر شدند و از نظر اجتماعی بیشتر مورد حمایت قرار گرفتند. لغو ایده‌های استعماری منسوخ در مورد لزوم آموزش اسپانیایی به مردم مکزیک، منجر به گشایش در آموزش زبان‌های بومی و حفظ این زبان‌ها شد به ویژه در مناطق روستایی که زبان اکثریت این جوامع است. (۵)

به تدریج جنبش معلمان مکزیک مبارزاتشان را به مبارزات مردمی گره زدند و از خواسته‌های دموکراتیک مردم در کنار مبارزه با فقر دفاع کردند. آنها طی مبارزات خود برای دستیابی به عدالت و برابری شیوه‌های متفاوتی از راهپیمایی گرفته تا چادر زدن و اشغال میدان‌های اصلی شهر و بستن اتوبان‌ها و تصاحب مدارس را به کار برده‌اند. اما در مقابل با سرکوب وحشیانه حکومت مواجه شدند. در کنار قرارداد نفتا،  یک پروژه‌ی مشترک بین ایالات متحده‌ی آمریکا و دولت مکزیک در جهت مبارزه با گروه‌های مواد مخدر، دست دولت و شبه نظامیان وابسته‌اش را باز گذاشته تا به بهانه‌ی مبارزه با قاچاقچیان دست به ترور مخالفین خود بزند. به عنوان مثال مفقودالاثر شدن ۴۳ دانشجوی تربیت معلم در سال ۲۰۱۴ یکی از این ترورهای سیتماتیک دولتی بود که موجی از اعتراضات را در مکزیک به راه انداخت. (۲)

نقش محوری زنان  در اعتصاب معلمان در سال ۲۰۰۶

اوآخاکا[۳] محل یک مبارزه طولانی معلمان علیه جناح راست دولت مکزیک و سیاست‌های نئولیبرالی‌اش در سال ۲۰۰۶ بود. در آغاز، نافرمانی مدنی عمدتاً توسط زنان سازماندهی نمی‌شد. معلمان اوآخاکا تصمیم گرفتند اعتصاب کنند تا بودجه آموزش فدرال و ایالتی بیشتر شود. آنها یک کمپ اعتراضی در شهر اوآخاکا برپا کردند، اردوگاه چادری که میدان توریستی شهر را پر کرده و تا خیابان های اطراف گسترده شده و ده‌ها هزار معلم از سراسر ایالت را در خود جای داده بود.

اولیسه روئیز ارتز، فرماندارِ اوآخاکا به جای پاسخگویی به اتحادیه معلمان، پلیس ضد شورش ایالتی را با گاز اشک‌آور و هلیکوپتر برای حمله به اردوگاه معلمان اعتصابی گسیل کرد. تعداد زیادی مرد، زن و کودک مجروح شدند. شهر به یکباره منفجر شد. هزاران نفر برای کمک به معلمان، مراقبت از مجروحان و تهیه آب و غذا برای معترضان به خیابان‌ها آمدند. آنها میدان شهر را بازپس گرفتند و پلیس را از شهر بیرون کردند. این نافرمانی مدنی که پنج ماه به طول کشید و‌ نیم میلیون نفر را در راهپیمایی‌ها و ده‌ها هزار نفر را در کمپ‌های اعتراضی در سراسر شهر اوآخاکا به خیابان‌ها ‌کشاند، عملا دولت ایالتی را فلج کرد.

سازمان‌ها و اتحادیه‌های محلی و گروه‌های حقوق بشر به معلمان پیوستند و خواهان استعفای فرماندار به دلیل دستور حمله پلیس شدند. در ابتدا، رهبران معترضان تقریباً به طور کامل مرد بودند و زنان نقش‌های کمتری داشتند. زنان بدون هراس، گروه‌های محله‌ای را برای همراهی در اعتراضات تشکیل دادند و به بحث‌های طولانی‌ای که اقدامات معترضان را هدایت می‌کرد، پیوستند. در تابستان ۲۰۰۶، آنها ایده یک راهپیمایی مختص زنان را مطرح کردند.

حدود پنج هزار زن با کوبش ملاقه و گوشت کوب بر تابه‌ها و قابلمه‌ها و ایجاد صدای مهیب[۴] تا میدان شهر تحت اشغال معترضان و ایستگاه تلویزیونی دولتی کانال 9 رژه رفتند. کانال ۹ تنها ایستگاه محلی در سراسر ایالت، بدون انتشار گزارشی از خشونت پلیس، معترضان را خرابکار معرفی کرده بود. در ابتدا، زنان فقط درخواست یک ساعت برنامه زنده داشتند تا روایت خود را از این رویدادها و اینکه چرا می‌خواهند فرماندار از سمت خود برکنار شود، بگویند. اما مدیر ایستگاه نپذیرفت. آنها زمان کمتر و کمتری خواستند، اما هر بار درخواستشان رد شد. بالاخره قابلمه و تابه در دست از کنار مدیر رد شدند و ایستگاه تلویزیون را تسخیر کردند.

با هجوم زنان به دفتر، کارمندانْ ایستگاه را از روی آنتن خارج کردند. زنان تلاش کردند قبل از اینکه پلیس بیاید ایستگاه را دوباره روی آنتن ببرند و از کار با دوربین‌ها و سیستم صوتی سردرآورند. اما پلیس نتوانست بیاید چون هزاران نفر از ساکنان محله‌های اطراف برای محافظت از ایستگاه، خیابان‌ها را بند آوردند، اتوبوس‌های شهری را تصاحب کردند و آن‌ها را در آن طرف خیابان پارک کردند تا راه را مسدود کنند. در عرض سه ساعت، برای اولین‌بار در تاریخ مکزیک، یک جنبش اعتراضی یک ایستگاه تلویزیونی دولتی را اشغال کرد و به طور زنده پخش شد. بینندگان این برنامه زنده، ازدحام زنانی را دیدند که بدون آرایش و لباس فاخر، قابلمه‌ و تابه به دست، رو به دوربین بودند. (۷)

جنبش معلمان در اوآخاکا در سال ۲۰۰۶  شش ماه به درازا کشید، سرکوب جنبش با حمله نیروهای نظامی و انتظامی که از زمین و هوا همراه بود منجر به تشکیل کمون اوآخاکا شد و از محدوده معلمان به جامعه ارتقا یافت. این ارتقا خود را در خواسته‌های گوناگون و همه جانبه‌ی معلمان نشان می‌دهد. مطالباتی از قبیل توزیع عادلانه بودجه‌ی ایالتی، بالا بردن بودجه‌ی مدارس، توزیع مجانی کتاب و انیفورم برای دانش آموزان مناطق فقیر روستایی، تغذیه مجانی دانش آموزان، ایجاد مدارس جدید با امکانات آموزشی بهتر، دادن کمک هزینه تحصیلی به دانش‌آموزان مناطق فقیرنشین، برگرداندن مدارس خصوصی شده به اداره مردمی، بالا بردن کیفیت و شرایط کار معلمان و افزایش دستمزد آن‌ها برای یک زندگی بهتر، توجه بیشتر به حفظ محیط زیست، آزادی زندانیان سیاسی، پایان دادن به سرکوب سیاسی، برکناری رئیس فاسد اتحادیه- در حالی که برکناری رئیس اتحادیه می‌باید حق اعضای اتحادیه باشد نه دولت-  و مبارزه با فساد در دولت و جامعه. هرچند این مطالبات اصلا قابل تحمل نبود و سرکوب شد، اما سرکوب تنها آتش را به زیر خاکستر برد ولی نتوانست خاموش کند. از سال 2008 دوباره جرقه‌ها سر بر آوردند. این خیزش مجدد در سال 2013 دوباره شعله کشید. (۳)

دلایل اعتراض معلمان زن در اعتصابات ۲۰۱۳

در مبارزات سال ۲۰۱۳، معلمان نه تنها برای بهتر شدن شرایط کار خود مبارزه کردند، بلکه در گفتمان خود از حقوق بومیان تا مشکلات زیست محیطی، از نیازهای زحمتکشان روستایی تا کارگران شهری را نیز در نظر گرفتند. در این سال نیز معلمان مکزیکی در اعتراض به اصلاحات آموزشی که معیشت آنها و کیفیت و دسترسی به آموزش عمومی در این کشور را تهدید می‌کرد، به خیابان‌ها آمدند. در بین هزاران معترضی که با برپایی چادرهایشان، مرکز شهر مکزیکو را مسدود کردند، زنان هسته‌ی کمتر مشاهده شده‌ی این جنبش را تشکیل می‌دادند. بیش از یک میلیون معلم زن –شصت و یک درصد نیروی کار آموزش و پرورش– در کلاس‌های آموزشی نامناسب و اغلب با دستمزد چندصد دلار در ماه در سراسر کشور کار می‌کنند. اعضای CNTE، از معلمان ‌خواستند اصلاحات قانون اساسی را -که مشاغل و سطح دستمزد را به نتایج یک آزمون استاندارد حواله می‌کند و به مدارس در میان سایر مقررات، «استقلال اجرایی» برای تامین مالی می‌دهد- رد کنند. آنها معتقد بودند که این (ضد)اصلاحات از یک سو تنوع و امنیت شغلی را از بین می‌برد و از سوی دیگر به خصوصی‌سازی مدارس منجر می‌شود. (۱)(۶)

آن زمان رسانه‌های وابسته به حکومت، افکار عمومی را علیه اعتصاب معلمان تحریک کردند و تکرار می‌کردند که معلمان از سر تنبلی کلاس‌های درس را تعطیل و در خیابان‌ها سد معبر کرده‌اند. در حالی که بسیاری از زنان و مردان صدها مایل راه از خانه‌ی خود می‌پیمودند تا زیر چادرهای برزنتی که توان تحمل باران‌های سیل آسای فصل بارانی مکزیک را نداشت، زندگی کنند و در عین حال متحمل غذای اندک، نداشتن جایی برای شستن لباس، راهپیمایی‌های طاقت‌فرسا و تهدید دائمی اخراج و سرکوب می‌شدند. اعتراض آنها به بحران نظام آموزشی بود؛‌ بحرانی که به دلیل سال‌ها غفلت و بی‌تفاوتی و تحمیل شرایط سخت فقر، زندگی میلیون‌ها دانش‌آموز آنها را در سراسر کشور نشانه گرفته بود.

اعتراضات معلمان زن در مکزیک

یکی از معلمان معترض از دلایل خود برای حضور در اردوگاه معلمان می‌گوید: «هر روز شاهد بی‌عدالتی در این ایالت و کشور هستیم. ما هر روز به عنوان زن، به عنوان مادر، به عنوان همسر، این کمبودها و بی‌عدالتی‌ها‌ را تجربه می‌کنیم و فکر نمی‌کنیم اینطور باید باشد. ما با دانش‌آموزانمان و با مادران و پدران‌شان در اجتماع‌ زندگی می‌کنیم و از کمبودهایشان باخبریم و خشمگین می‌شویم. از مدرسه  دختران و پسرانی را می‌ببینم که قبل از رفتن به مدرسه محصولات محلی‌شان را برای فروش به مرکز عمده فروشی مواد غذایی روبه‌روی مدرسه می‌آورند. بعضی‌ها ساعت چهار یا پنج صبح از خواب بیدار می‌شوند تا از محله‌شان بیایند و میوه‌ها، سبزیجات یا گیاهان را برای فروش بیاورند. آنها مجبورند که کار کنند و در طول روز بدون صبحانه به مدرسه می‌روند و تا ساعت هشت و نه شب آنجا هستند تا به خانه برگردند و بخوابند و یک روز دیگر را با همان روال شروع کنند.» او متقاعد شده است که برای شکستن این چرخه معیوب باید کاری کرد، اما اصرار دارد که اصلاحات آموزشی راه حل نیست: «ما می‌دانیم که برای بهبود آموزش به تغییرات ساختاری نیاز داریم و با آنچه آنها تصویب کردند، شرایط در جوامع ما بهتر نخواهد شد، بلکه قطعا بدتر خواهد شد.»

مربی پیش دبستانی یک روستا توضیح می‌دهد که کودکان برای رفتن به مهدکودک باید بیش از دو کیلومتر پیاده‌روی کنند. بسیاری از والدین آنها مجبور به مهاجرت شده‌اند. بچه‌ها بدون صبحانه یا با یک تورتیلای خشک با لوبیا یا کمی نمک به مدرسه می‌روند. زن دیگری از جنبش که ترجیح می‌دهد نامش را نگوید، توضیح می‌دهد: «ما تصمیم گرفتیم خانواده و همه چیز را پشت سر بگذاریم تا به شهر مکزیکو برای اعتراض بیاییم. گرچه با این جا غریبیم … بسیاری از ما حتی نمی‌دانیم چطورسوار مترو شویم. اما داریم عادت می کنیم. ما برای اعتراض به سیاست‌های خصوصی‌سازی دولت آمده‌ایم.» او می‌افزاید: «این فرآیند از نظر اقتصادی، فیزیکی و احساسی بسیار سخت بود. اما نه تنها معلمان زن از اوآخاکا، بلکه از ایالت‌های دیگر هم تصمیم گرفتند برای ادامه مبارزه به پایتخت بیایند.»

نظام ارزشیابی معلمان که به قانون اساسی اضافه شده یکی از اصلی‌ترین دلایل اعتراضات است. به گفته یکی از معترضان واقعیت ندارد که معلمان نمی‌خواهند مورد ارزیابی قرار گیرند: «ما می‌خواهیم مورد ارزیابی قرار بگیریم، اما با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی که در آن کار می‌کنیم، بر اساس واقعیت‌مان، نه رویه‌های استانداردسازی. ما به ویژه با استفاده از ارزشیابی نه برای بهبود آموزش، بلکه برای تنبیه و اخراج معلمان موافق نیستیم.»

او توضیح می‌دهد که معلمان منطقه او می‌خواهند دانش و مهارت‌های خود را بهبود بخشند، اما در مناطق فقیری که کار می‌کنند، گزینه‌هایشان محدود است: «ما می‌خواهیم بیشتر آموزش ببینیم، اما در محله‌های دورافتاده هستیم، بدون حمل‌ونقل عمومی، و فقط آخر هفته‌ها را می‌توانیم برای درس خواندن سفر کنیم.»

یکی دیگر از معلمان می‌گوید: «برخی می‌گویند معلمان مسئول عقب‌ماندگی نظام آموزشی ما هستند. حقیقت ندارد، عقب‌ماندگی نظام یک مشکل ساختاری است، از جمله بودجه‌ای که باید به آموزش و پرورش بدهند صرف کارهای دیگر می‌شود. مثل انتخابات گذشته که در آن مبالغ هنگفتی هزینه شد که می‌توانست این مبلغ صرف بهبود آموزش شود.» (۶)

مبارزان پنهان و پیوسته

بسیاری از معلمان معترض در اعتراضات معلمان اوآخاکا در سال ۲۰۰۶ حضور داشتند. یکی از معلمان معترض در سال ۲۰۱۳ از درسی که از آن قیام و سرکوب آموخته است می‌گوید: «من در حوادث سال ۲۰۰۶ شرکت داشتم. من آن شور و شوق و خلع ید‌ها را به یاد می‌آورم، اما نمی‌ترسم. باید آماده باشیم و همیشه قبل از خواب اطراف را برانداز کنیم.» حداقل در مورد او، سرکوب، به عنوان یک بازدارنده‌ی درازمدت عمل نکرده بود: «ما هیچ ترسی نداریم زیرا قبلاً در این شرایط زندگی کرده‌ایم و فلج نشدیم.»

یکی دیگر می‌گوید: «وقتی روزنامه را هر روز می‌خوانم، بازتاب سال ۲۰۰۶ را می‌بینم. این همان کاری است که آنها با ما کردند هفت سال پیش – به ما حمله کردند، ما را خسته کردند، به ما توهین کردند، اما همه‌ی این‌ها باعث شد که بگوییم دیگر بس است!» او زمانی را به یاد می‌آورد که در تاریخ جنبش‌های مردمی مکزیک به یک داستان کلاسیک تبدیل شده است؛ تاریخ برساخته‌ی زنان:  «آن موقع بود که معلمان زن تصمیم گرفتند امور را به دست خود بگیرند. ما فراخوان یک راهپیمایی دادیم و سراغ رسانه‌ها رفتیم و خواستیم به ما وقت دهند، ​​اما آنها نپذیرفتند؛‌حتی شبکه تلویزیونی دولتی که قرار است عمومی باشد.» این طور شد که هزاران زن تصمیم گرفتند رسانه‌ها را اشغال کنند: «ناگهان فهمیدیم لازم نیست برای پخش برنامه خودمان التماس کنیم خصوصا در فضاهایی که از آن مردم است، و از آن لحظه به بعد در آنجا ماندیم. اقدام بسیار قدرتمندی بود چرا که اساسی‌ترین بخش این نظام، رسانه‌های ارتباطی، را به چالش کشیدیم و برای همین هم آنها به آنتن‌های تلویزیون و هر چیز دیگری شلیک کردند.»

او به زمان حال برمی‌گردد و می‌گوید: «شاید بسیاری از مردم ما را درک نکنند، اما ما این تاریخ‌ها، این تجربیات را داریم. تمام این لحظات به اشتراک گذاشتن پیروزی‌های کوچک، ترس‌های زیاد، تحلیل‌های فراوان درباره اینکه به کجا می‌رویم و چه کاری باید انجام دهیم. حالا دوباره در این وضعیت قرار داریم و به هم نگاه می کنیم و بدون اینکه چیزی بگوییم می‌دانیم چرا اینجا هستیم.»(۶)

Members of the CNTE teaching union protest in Mexico City against national reforms to education

تجربه معلمان در ساختن آلترناتیو

دروغ بزرگی که توسط رسانه‌ها منتشر شد این بود که اعتراض معلمان بدون ارائه آلترناتیوهای سازنده است. اما در حقیقت، سازمان کارگری آنها ایالت به ایالت و خود معلمان در محل کار برای ایجاد آلترناتیو‌های عملی تلاش کردند؛ فرایندی که در هیچ کجا به اندازه اوآخاکا مترقی نبوده است.

آنابل مدینا در آخرین مدرسه آموزشی باقی مانده در ایالت اوآخاکا، مدرسه‌ای برای معلمان زن در تمازولاپام، تدریس می‌کرد. دولت به طور سیستماتیک بودجه این دانشکده‌ها را بسته یا کاهش داده بود تا برای خصوصی‌سازی آماده شود و آنها را به عنوان سنگرهای مقاومت روستایی در برابر سیاست‌های نئولیبرالی از بین ببرد. دانش‌آموزان و معلمان مبارزه کردند تا این مکان را حفظ کنند که در طول تاریخ نه تنها جایی بود که دانش‌آموزان خانواده‌های فقیر می‌توانستند از آن مدرک تحصیلی بگیرند، بلکه مرکز دفاع از حقوق اقتصادی و اجتماعی نیز بوده است.

مدینا توضیح می‌دهد که چگونه معلمان به کمبود زیرساخت‌ها و امکانات در محل کار واکنش نشان داده‌اند: «در سال ۲۰۰۰ ساختمان ما فروریخت و بخشی از آن را بازسازی کردند، اما فقط کلاس‌های درس نه آزمایشگاه یا کارگاه. برنامه‌هایی که برای ما می‌فرستند بسیار حداقلی است، بدون هیچ روش آموزشی، بنابراین ما مجبور شده‌ایم روش‌های خودمان را بسازیم، مانند پروژه‌های آموزش رهایی‌بخش. مدرسه ما سرشار از مشارکت گروه‌های اتنیکی مختلف است. ما با آداب و رسوم و سنت‌های مختلف زاپوتک، میختک، ناهواتل (آزتک) و .. کار می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم این فرهنگ را به خاطر اصلاحاتی که بر آموزش زبان انگلیسی تأکید دارد، از دست بدهیم.» او توضیح می‌دهد که چطور این کالج شیوه‌های نوینی را برای تدریس طراحی کرده است؛ شیوه‌هایی که برنامه درسی را به دانش آموزان تحمیل نمی‌کند: «ما از آنها می‌پرسیم که چه چیزی می‌خواهند یاد بگیرند و با تجربه خودشان شروع می‌کنیم و آن را به برنامه‌ها پیوند می‌زنیم. اگر دانش‌آموزان طرز تهیه ربوزوس (نوعی شال) یا نان را بلد باشند، ما با آن دانش شروع می‌کنیم و این مفاهیم را در طرح‌ها و برنامه‌های خود وارد می‌کنیم… همه این مفاهیم آموزشی مترقی‌ای که ما ساخته‌ایم تحت اصلاحات [قانونی] در معرض خطر هستند.»

Members of the CNTE teachers' union protest the education reform in Mexico City. June 30, 2016.

سلیفلورا گارسیا سروانتس، از محله سن استبان آتاتلاهوکا، هم به معلمان آموزش می‌دهد تا با خلق راهبردهایی تلاش کنند زبان‌های مبدا و بومی را در تمرینات آموزشی خود بگنجانند و معتقد است که اصلاحاتْ دستاوردهای آن‌ها را به عقب می‌راند: «یک تیم شش نفره از مشاوران به مدارس می‌روند. ما با تیم‌های فنی ملاقات می‌کنیم و سپس به طور جمعی یک پروژه آموزشی را بر اساس دانشِ دانش‌آموزان، علایق آنها یا یک مسئله‌ی اجتماعی خاص در اجتماعشان می‌سازیم و پروژه به هر دو زبان طراحی می‌شود.»

برخورد مستقیم با واقعیت‌های دانش‌آموزان در کار آنها نقش اساسی دارد. معلم دوم توضیح می‌دهد: «در اوآخاکا، ما روی طرحی کار می‌کنیم که به دنبال حفظ دانش و فرهنگ ماست تا ما را به ایالت خودمان، مکزیک مان متصل نگه دارد. ما واقعیت خود را می‌شناسیم و به همین دلیل است که می‌دانیم به چه چیزی نیاز داریم. ما نبض حاشیه‌نشین‌ترین اجتماعات را می‌گیریم.» او خاطرنشان می‌کند که بسیاری از دختران و پسران «فقط به پایان دوره متوسطه فکر می‌کنند و اگر همه چیز درست پیش برود، به ایالات متحده مهاجرت می‌کنند، زیرا فکر می‌کنند که در آنجا می‌توانند کیفیت زندگی بهتری داشته باشند، هرچند لزوماً درست نیست. بنابراین ما تشخیص دادیم که نیاز است آنها را به اینجا، ایالتمان، کشورمان، مکزیکمان پایبند کنیم. ما باید آنها را اینجا نگه داریم، فرهنگ خود را احیا کنیم، یاد بگیریم که آن را دوست داشته باشیم و از آن دفاع کنیم. این کار معلم است.»

برای معلمان زن، تعهد به کودکان در درجه اول قرار دارد: «ماهیت مبارزه ما این است که برای آینده‌ای بهتر برای همه پسران و دختران، از جمله فرزندان خودمان که مجبور بودیم آنها را پشت سر بگذاریم، مبارزه کنیم. دلمان برایشان تنگ شده و دوری از آنها به شدت دردناک است، اما می‌دانیم که آنها درک می‌کنند زیرا همه اینها را با ما زندگی کرده‌اند. بنابراین، با وجود اینکه هر روز صبح و هر شب در این فکریم که حال آنها چطور است، و با وجود اینکه بسیاری از ما سه هفته است که فرزندان خود را ندیده‌ایم، اینجا می‌مانیم زیرا معتقدیم این مبارزه برای عدالت است و مال ماست. و اینکه ما باید برنده شویم.» (۶)

ابتکارات زنان معلم برای تقویت عدالت آموزشی

مونیکا آمادور، ۲۸ ساله، در کوزآلتپک، نزدیک پورتو اسکوندیدو، در مدرسه‌ای با تنها یک معلم دیگر به دانش‌آموزان کلاس چهارم، پنجم و ششم درس می‌دهد. او حدود ۳۲۰ دلار در ماه درآمد دارد. او می‌گوید که برخی از دانش‌آموزان گروهش دارای معلولیت هستند و او یاد گرفته است که به زبان اشاره تدریس کند. زمان برداشت قهوه، دانش‌آموزان او در کلاس‌های درس شرکت نمی‌کنند و به خانواده‌هایشان کمک می‌کنند. در کلاس درس، او ۲۶ دانش‌آموز خود را به شکل هلال دور هم جمع می‌کند با میزی که پشت سر اوست تا سلسله مراتب کلاس را بشکند. معلمان زن مکزیکی مسئول شکل دادن نسل جدید هستند، نسلی که امیدوارند بتوانند از بی‌عدالتی و نابرابری در دنیای خود بکاهند. آنها همچنین امیدوارند که راهبر نسل جدیدی از زنان باشند که بایستند و جایگاه شایسته‌ی خود را در جنبش برای تغییر و در دنیای بهتری که به دنبال ایجاد آن هستند، به دست آورند. اما برای تحقق این هدف، عضویت در اتحادیه کافی نیست: «در سال‌های اخیر درک من بیشتر شده است و اکنون به عنوان یک زن نیز اینجا هستم، زیرا به مرور زمان متوجه شدم که زنان نقش مهمی در جنبش مردمی ایفا می‌کنند و ما زنان هستیم که در خط مقدم بوده‌ایم. به همین دلیل است که ما فکر می‌کنیم باید زندگی در یک بستر جنسیت‌زده را متوقف کنیم، و این چیزی است که باید برای آن مبارزه کنیم.»

«من همیشه به مردم دیگر فکر می‌کردم، اما اکنون به ما، زنان، نیز فکر می‌کنم. یادم می‌آید که قبلاً گفتیم ما معلمان (به شکل مذکر). حالا من می‌گویم ما معلمان (به شکل زنانه) هم اینجا هستیم. با تمام تجربیاتمان، با ترس‌هایمان، با خواسته‌هایمان، رویاهایمان- و همه‌ی آنچه که برای تغییر این واقعیت به ارمغان می‌آوریم.»

«من اینجا هستم زیرا به این آگاهی رسیده‌ام که در هر جنبش مردمی اگر ما چیزها را برای زنان نیز تغییر ندهیم، به طور کلی چیزی را تغییر نداده‌ایم. ما به عنوان اعضای این جنبش، مسئولیت داریم که دیدگاه خودمان را از جهان بیان کنیم و مشارکت خود را در جنبش اجتماعی نشان دهیم.»(۶)

و راهی که ادامه دارد

فعالان جنبش معلمان مکزیک اگرچه با سرکوب گسترده پلیس از جمله اخراج، دستگیری، شکنجه و ناپدید شدن مواجه شدند و گرچه اعتراضاتشان در نتیجه همین سرکوب‌های خشونت‌بار گاهی با رکود همراه بوده است اما همچنان در واکنش به اصلاحات ساختاری آموزش‌وپرورش و سیاست‌های نئولیبرالی مبارزه خود را ادامه دادند. آخرین اعتراض گسترده آنها در ماه مه ۲۰۱۸ رخ داد که حدود صد هزار معلم برای بزرگداشت روز ملی معلم در شهر مکزیکو و شش ایالت دیگر از جمله اوآخاکا و چیاپاس راهپیمایی کردند. عمده اعتراض آنها به اصلاحات آموزشی برآمده از پیمان مکزیک[۵] در سال ۲۰۱۴ بود؛‌ قانونی که برای خصوصی‌سازی انرژی، خدمات عمومی و آموزش در این کشور تدوین شد. این قانون تلاشی بود برای قربانی کردن معلمان به خاطر شرایط اجتماعی نابرابر دانش‌آموزان در مکزیک و به واسطه آن بیش از ۵۰۰ معلم ار کار اخراج شدند. از طرفی بسیاری از آنها به دلیل مخالفت با سیاست‌های دولت و حضور در تظاهرات با اقدامات انضباطی شدید روبرو می‌شدند.(۸) مهمترین ویژگی این جنبش این است که نه تنها خواسته‌های آنها  رو به مردم است بلکه با مردم هستند و در سازماندهی مردمی که لزوما معلم نیستند نقش عمده‌ای دارند. از همین رو در بزنگاه‌های تاریخی مردم به حمایت از آنها برخاستند و به آنها پیوستند نظیر آنچه در سال ۲۰۰۶ رخ داد.

اعتراضات معلمان مکزیک در ۲۰۱۸

وضعیت زنان و مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان معلم در مکزیک و ایران شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارد. زنان معلم در مکزیک همچون ایران نقش پیشرو در مبارزات معلمان دارند. آنها هم همانند زنان معلم در ایران و بسیاری از نقاط دیگر دنیا با مسائل دوگانه‌ای مواجه هستند. مشارکت آنها در بدنه اعتراضات لزوما منجر به مشارکت آنها در رهبری نبوده است. ادامه نقش‌های جنسیت‌زده، مشارکت سیاسی را برای آن‌ها دشوارتر از مردان می‌کند و از طرف دیگر ممانعت‌ها به دلیل مردسالاری که همچنان قدرت بالایی در سراسر جهان دارد. از سوی دیگر آنها در نتیجه سیاست‌های نئولیبرالی و خصوصی‌سازی گسترده با فقر بیشتری مواجهند که می‌تواند بر عملکرد آنها تاثیر بگذارد. برخلاف ایران، جنبش زنان در مکزیک جنبش قدرتمندی است که تاثیر به‌سزایی می‌تواند در جنبش معلمان داشته باشد و از آن تاثیر بگیرد. نشانه‌های قدرتمند جنبش زنان مکزیک را می‌توان در اعتصاب یک روز بدون زنان در یک روز پس از روز جهانی زن ۲۰۲۰ و تلاش‌هایشان در سال‌های گذشته به ویژه برای مقابله با خشونت علیه زنان، درک کرد. در حالی‌که در ایران به خصوص در سال‌های اخیر، جنبش زنان بسیار تضعیف شده است.

با وجود این موانع، معلمان زن در مکزیک همانند معلمان زن در ایران علی‌رغم سرکوب روزافزون حکومتی، همچنان حضور پررنگی در اعتراضات دارند. آنها امید به تغییرات را از دست نداده‌اند و می‌دانند برای تغییر فردای بهتر برای نسل آینده، راهی جز مبارزه ندارند.

همچنین بخوانید: جنبش معلمان در پیوند با مسائل دختران دانش‌آموز


ارجاعات:

۱. قدیمی بهرام. در باره اعتصاب معلمان در مکزیک و گفت و گو با دوتن از رهبران جنبش معلمان مکزیک. مجله هفته، سال شانزدهم، ۱۴ می ۲۰۱۴

۲. شاهد شراره. روزشمار جنبش معلمان در مکزیک، فلاخن شماره ۴۳، منجنیق، تاریخ بارگزاری هشتم ۲۰۱۶.

۳. ثابتی فریده. رفرم های آموزشی، مقاومت و مبارزه ی کارگران بخش آموزش- قسمت دوم آمریکای لاتین، مورد: مکزیک. سیمای سوسیالیسم، ۶ تیر ۱۳۹۷.

۴. نیکوروان شهناز. سیر تحول مبارزات معلمان مکزیک طی ده سال گذشته مبارزه علیه خصوصی‌سازی و نئولیبرالی شدن آموزش در مکزیک. کانون مدافعان حقوق کارگر، ۲۴ تیر ٩۵

5-The Long Struggle of Mexican Teachers”. jacobinmag.com. Retrieved 2022-03-31.

6- https://www.americas.org/women-in-the-teachers-movement-a-lesson-in-resistance/

7- The Taking of Channel 9′ “Archived copy”. Archived from the original on June 15, 2012. Retrieved May 26, 2012.

8- González Alex. Over 100,000 teachers march in Mexico, warn of “indefinite strike”.21 may 2018.

 


پانوشت:

[1] Coordinadora Nacional de Trabajadores de la Educación

[2] Sindicato Nacional de Trabajadores de la Educación

[3] Oaxaca

[4]  Cacerolazob نام یک نوع مشخصی از اعتراضات اجتماعی است که در کشورهای آمریکای لاتین مثل آرژانتین، شیلی، اروگوئه و برخی کشورهای اروپایی تجربه شده است. در این نوع اعتراض معترضین با ایجاد سر و صدای زیاد از طریق کوبیدن ملاقه و قاشق بر قابلمه و دیگ قصد دارد توجه عمومی را به خواسته‌ها و اعتراضاتشان جلب کنند.

[5] Pact for Mexico