بیدارزنی: بنا به دادههای وبسایت «یادمان دیجیتال زنانی که در اثر خشونت جانشان را از دست دادهاند» تنها در سال ۲۰۲۱، ۴۱۹ زن در ترکیه به قتل رسیدهاند. هر چند در ایران هیچ آمار رسمی از قتل زنان وجود ندارد، اما تخمین زده میشود سالانه بیش از ۴۰۰ زن در آنچه اختلافات خانوادگی نامیده میشود کشته میشوند. قتل مونا حیدری نوجوان ۱۷ ساله اهوازی در بهمن ماه سال گذشته با توجه به برگردانده شدن او از ترکیه توسط پدر و عمویش و نمایش وحشتزای قاتل برای اثبات «غیرت» خود در شهر توجه بسیاری از رسانهها و فعالان در ترکیه را جلب کرد و اهمیت پرداختن به قتلهای «ناموسی» و خشونت علیه زنان در این دو کشور همسایه را بار دیگر برجسته کرد. به این بهانه با گُزده چاگری اوزکوزه (Gözde Çağrı Köse)، خبرنگار حوزه زنان در ترکیه گفتگو کردهام.
همچنین بخوانید: غیرت و آبروهایی که با خون زنان آبیاری میشود
مهتاب محبوب: درباره فعالیتهای کنشگران زنان در ترکیه در زمینه قتلهای ناموسی به ما بگو.
گُزده چاگری: پیش از هر چیز در نتیجه مبارزات خستگیناپذیر زنان در ترکیه، ما دیگر به این نوع جنایت «قتل ناموسی» نمیگوییم. حنای این پوشش به اسم شرف سالهاست که دیگر رنگ ندارد. چرا که سر آخر همه چیز ناموس آنها (مردان)ست. اگر دختری بخواهد به مدرسه برود، به ناموس آنها مربوط است. اگر زن جوانی بخواهد کار کند، شغل و حرفهای داشته باشد، باز مسئله ناموس آنهاست. هر چیزی در حال توهین و جریح کردن ناموس آنهاست. حالا ما مستقیما میگوییم که اینها زنکشی است. و قتل زنان در هم ابعادش مسئلهای سیاسی است. این ربطی به «حساسیت» ناموسی و بی اعتمادی مردان به زنان (در روابط و خانواده) ندارد.
متاسفانه شمار قتل زنان به پشتوانه زبان بسیار تحریککننده رژیم اردوغان و حاشیه امنی که برای مردان فراهم کرده، به شدت افزایش یافته است. ما به عنوان زنان در ترکیه و کردستان همچنان علیه این وضعیت مبارزه میکنیم. ما پنل های گفتگو، سمینار، دورههای دفاع شخصی برگزار میکنیم، در هر فرصتی که پیش بیاید (برای اعتراض) به خیابان میآییم، هر بار که آنها قانون مضحکی تصویب میکنند که نهایتا به زنان آسیب میزند، هر بار که زنی کشته میشود، ما به تعداد زیاد در مراسم خواهران کشته شدهمان شرکت میکنیم. اولین چیزی که زنان به آن نیازمندند سازمان دادن خود است. من شنیدهام که کمپین جدیدی در ایران به راه افتاده به نام «دوربین من، اسلحه من». این هم مسئله مهمی است. هیچ چیز نمیتواند واقعیتی را که با دوربین گفته میشود کتمان کند، اسکرین شاتهای تهدیدها و آزار و اذیتهای آنلاین.
حزب دموکراتیک خلقها (ه.د.پ.) پیشگام سیستم ریاست مشترک است که حضور زنان در هر سطحی از تصمیمگیری را تضمین میکند. آنجا که مردی مسئولیت دارد، زنی هم در کنار او شریک این پست است. ترکیه میگوید این حرکتی تروریستی است. این نشاندهنده ماهیت زنستیز رژیم اردوغان است.
مهتاب: آیا زنان در ترکیه به خشونتها علیه زنان و زنکشی در ایران واکنشی نشان دادهاند؟
گزده: من کسی بودم که اولین خبر را درباره مونا حیدری در اوایل ماه فوریه منتشر کردم. بعد این خبر به صورت گسترده منتشر شد. تقریبا تمام رسانههای آلترناتیو دربارهاش نوشتند، حتی برخی از رسانههای جریان اصلی.
زنان، زنان فعال سیاسی و فمینیستها در ترکیه خیلی به مسائل ایران، افغانستان، سوریه و روژاوا علاقمندند. ما مثل یک عقاب رخدادهایی که در همسایگیمان اتفاق میافتد را دنبال میکنیم، به ویژه مسائل مربوط به جنبش زنان را. اخیرا من مصاحبهای با روحی شفیعی داشتم، او سخنگوی ائتلاف بینالمللی علیه خشونت در ایران است. او میخواهد با سازمانهای زنان در ترکیه و کردستان همکاری داشته باشد. او از ما خواسته در ویدیوهایی درباره قتلهای ناموسی صحبت کنیم و در حال برنامهریزی سمیناری برای زنان خاورمیانه در ماه آوریل است. من سعی میکنم پیغام او را به سازمانهای زنان اینجا در غرب ترکیه و در کردستان برسانم. باور دارم که ماموریت او یعنی متحدکردن زنان خاورمیانه ایده خوبی است و به همه ما در ترکیه، ایران و افغانستان کمک خواهد کرد.
من تحولات جنبش زنان در افغانستان بعد از آن که به دست طالبان افتاد را هم دنبال میکنم. این زنان بسیار شجاعاند و کارهای فوق العادهای انجام میدهند، فکر میکنم راجع به بازداشت وحشیانه ۳۴ زن به دست طالبان شنیده باشید. بهعنوان زنان در خاورمیانه ما راهی نداریم جز این که پیوندهایی میان خودمان ایجاد کنیم، متحد شویم و خود را سازماندهی کنیم. در ترکیه هم از نظر (حمله به) دستاوردهای زنان تحولات زیادی در حال رخ دادن است. از همه سو در حال هجمه به ما هستند. در زندگی روزمره مان، به عنوان سیاستمدار، روزنامه نگار یا فعالان این حوزه. تعداد سیاستمداران زن در زندان های ترکیه باورنکردنی است، هر چند احتمالا تعجب آور نیست با توجه به این که دولت ترکیه بزرگ ترین حامی نظامیان جهادی در سوریه است.
در نتیجه، به عنوان یک روزنامهنگار زن در ترکیه که تحت فشار بسیاری است، فکر میکنم سازمانهای زنان در ترکیه میخواهند که با خواهرانشان در ایران همکاری کنند. من باور دارم که با سازمان دادن و دور هم جمع شدن همگیمان، میتوانیم از این تاریکی نجات پیدا کنیم.
مهتاب: تو به روحی شفیعی اشاره کردی که اکنون از خارج از خاورمیانه و در غرب روی مسئله ایران کار میکند. به نظرت چه موانعی بر سر راه ارتباط و همکاری میان فمینیستهای ساکن و فعال در خاورمیانه وجود دارد.
گزده: کسانی که قرار است ارتباط بگیرند و روی چنین مسائلی کار کنند آنقدر کار سرشان ریخته که فرصت برقراری این ارتباطات بینالمللی را ندارند. همینطور مانع زبان هم مهم است. مطمئن نیستم، اما تصور میکنم هر فعالی از ایران یا افغانستان که من با او صحبت کردهام، انگلیسی میداند، اما در ترکیه فقط افراد دارای امتیاز که در مدرسههای خصوصی آموزش باکیفیتی دیدهاند انگلیسی بلدند.
مهتاب: برگردیم به مسئله زنکشی. مطالبات مشخص شما از دولت اردوغان در این زمینه چیست؟ با توجه به خروج اردوغان از کنوانسیون استانبول (کنوانسیون شورای اروپا برای جلوگیری از وقوع خشونت علیه زنان و خشونت خانگی و مبارزه با آن) تغییری در وضعیت خشونت علیه زنان مشاهده میکنی و فکر میکنی این خروج چه تاثیری بر زنکشی ها و به طور کلی خشونت داشته باشد؟
گزده: ترکیه کنوانسیون استانبول را امضا کرده بود، اما اجرا نمیشد. ما از دولت اردوغان توقعی نداریم، ما فقط میخواهیم این دولت کنار برود. آمار زنکشی در سالهای اخیر در ترکیه سر به فلک زده است، آن هم به خاطر سیاست مصونیتی که برای مردان اعمال میکنند، قاتلان با مجازات نمیشوند و یا مجازاتهای بسیار سبکی دریافت میکنند. در مقابل، زنانی که برای دفاع از خود مجبور شدهاند مهاجمانشان را بکشند و این مهاجمان اغلب از اعضای خانوادهشان یا نزدیکان (پدر، برادر، شوهر، دوست پسر یا غیره) هستند، به حبس ابد محکوم میشوند. دولت علنا زنستیز است و از زبانی نفرت پراکن و تبعیضآمیز استفاده میکند که در جامعه بازتاب پیدا میکند. من به تازگی مصاحبهای را میدیدم که در آن مردی در جواب سوال خبرنگار در خیابان در اینباره لاف میزد که چقدر آزادانه میشود زنان، پزشکان و دیگران را کتک زد و کشت! دیوانهکننده است.
مهتاب: به عنوان آخرین سوال، به نظرت چشم انداز پیش روی زنان برای مطالبه برابری چه میتواند باشد؟
گزده: به نظر من آنچه در روژاوا اتفاق میافتد میتواند به عنوان یک الگو، مدلی باشد که همه چیزهایی را دارد که ما برای تقویت زنان و برقراری صلح در خاورمیانه نیاز داریم. سیستمی که هم اکنون در رژاوا ساخته میشود به همه مردم صدا میدهد و هیچ کس را پشت سر جا نمیگذارد که به عنوان یک اقلیت از مشارکت در جامعه باز بماند. شوراهایی برای (تصمیمگیری درباره) همه چیز وجود دارد که بسیار فراگیر هستند. پیشنهاد من توجه و پذیرش چنین الگویی است.