کیمیای ورزش ایران

0
220
کیمیا علیزاده

بیدارزنی: کیمیا علیزاده تکواندوکار تیم پناهندگان، ناهید کیانی عضو تیم جمهوری اسلامی ایران را شکست داد. تیتری ساده که در پس آن واقعیت تلخ و دردناک این روزهای ایران نهفته است.

کیمیا علیزاده اولین زن مدال‌آور المپیک تاریخ ایران بود. وقتی در المپیک ۲۰۱۶ برنز گرفت مردان فدراسیون تکواندو و مسئولان ورزش ایران تمام اعتبار قهرمانی او را به حساب خود گذاشتند. به او لقب کیمیای ورزش ایران دادند و در مدح قدرت زنان در حجاب اجباری بسیار گفتند. اما کیمیا با مصدومیت به المپیک رفته بود. وقتی این مصدومیت جدی‌تر شد و به جراحی و دوری از میادین رسید او را کنار گذاشتند. کیمیای ورزش ایران حالا دیگر تنها بود.

همچنین بخوانید: ورزش زنان به جای پرچم‌داری نمایشی، حمایت واقعی می‌خواهد

وقتی تن به مهاجرت داد و برای آینده‌ای بهتر ایران را ترک کرد با هجمه‌ها و انتقادات زیادی روبرو شد. کیمیا در جواب انتقادات اما در پستی اینستاگرامی نوشت:

«سلام مردم مظلوم ایران، خداحافظ مردم نجیب ایران، تسلیت به شما مردم همیشه داغدار ایران. شما مرا چقدر می‌شناسید؟ فقط آنطور که در مسابقات، در تلویزیون، یا در حضور مقامات دیده‌اید. اجازه دهید حالا آزادانه، هویت سانسور شده‌ام را معرفی کنم.

می‌گویند کیمیا پس از این چیزی نخواهد شد. خودم از این هم فراتر می‌روم و می‌گویم قبل از این هم چیزی نبوده‌ام: «من کیمیا علیزاده، نه تاریخ‌سازم، نه قهرمانم، نه پرچمدار کاروان ایران» من یکی از میلیون‌ها زن سرکوب شده در ایرانم که سال‌هاست هر طور خواستند بازی‌ام دادند. هر کجا خواستند بردند. هر چه گفتند پوشیدم. هر جمله‌ای دستور دادند تکرار کردم. هر زمان صلاح دیدند، مصادره‌ام کردند. مدال‌هایم را پای حجاب اجباری گذاشتند و به مدیریت و درایت خودشان نسبت دادند.

من برایشان مهم نبودم. هیچکداممان برایشان مهم نیستیم، ما ابزاریم. فقط آن مدال‌های فلزی اهمیت دارد تا به هر قیمتی که خودشان نرخ گذاشتند از ما بخرند و بهره‌برداری سیاسی کنند، اما همزمان برای تحقیرت، می‌گویند: فضیلت زن این نیست که پاهایش را دراز کند!

من صبح‌ها هم که از خواب بیدار می‌شوم پاهایم ناخودآگاه مثل پنکه می‌چرخد و به در و دیوار می‌گیرد. آنوقت چگونه می‌توانستم مترسکی باشم که می‌خواستند از من بسازند؟ در برنامه زنده تلویزیون، سوال‌هایی پرسیدند که دقیقاً بخاطر همان سوال دعوتم کرده بودند.

حالا که نیستم می‌گویند تن به ذلت داده‌ام. آقای ساعی! من آمدم تا مثل شما نباشم و در مسیری که شما پیش رفتید قدم برندارم. من در صورت تقلید بخشی از رفتارهای شما، بیش از شما می‌توانستم به ثروت و قدرت برسم. من به اینها پشت کردم. من یک انسانم و می‌خواهم بر مدار انسانیت باقی بمانم.

در ذهن‌های مردسالار و زن‌ستیزتان، همیشه فکر می‌کردید کیمیا زن است و زبان ندارد! روح آزرده من در کانال‌های آلوده اقتصادی و لابی‌های تنگ سیاسی شما نمی‌گنجد. من جز تکواندو، امنیت و زندگی شاد و سالم درخواست دیگری از دنیا ندارم. مردم نازنین و داغدار ایران، من نمی‌خواستم از پله‌های ترقی که بر پایه فساد و دروغ بنا شده بالا بروم.

کسی به اروپا دعوتم نکرده و در باغ سبز به رویم باز نشده. اما رنج و سختی غربت را به جان می‌خرم چون نمی‌خواستم پای سفره ریاکاری، دروغ، بی‌عدالتی و چاپلوسی بنشینم. این تصمیم از کسب طلای المپیک هم سخت‌تر است، اما هر کجا باشم فرزند ایران زمین باقی می‌مانم. پشت به دلگرمی شما می‌دهم و جز اعتماد شما در راه سختی که قدم گذاشته‌ام، خواسته دیگری ندارم.»

همچنین بخوانید:تکواندوی المپیک؛‌ کیمیا علیزاده به نیمه نهایی مسابقات وزن ۵۷ کیلوگرم رسید

کیمیا علیزاده، عضو تیم پناهندگان حالا در یک قدمی مدال طلای المپیک است. همان کسی که گزارشگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی از به زبان آوردن نامش خودداری کرد و با تحقیر او می‌گفت می‌رود که دوباره تاریخ‌ساز شود. این بار زیر پرچمی که پناهندگی نام دارد. میلیون‌ها ایرانی از وطن رانده‌شده، میلیون‌ها ایرانی در وطن خویش غریب، همه آنان که تن به دروغ و ریای حکومت ندادند حالا چشم به ساق پای دختری دارند که بیش از هر کسی نماینده همه ماست. به امید طلای کیمیای ورزش ایران.