ورزش زنان به جای پرچم‌داری نمایشی، حمایت واقعی می‌خواهد

0
59
پرچم‌داری نمایشی

بیدارزنی: ٢١سال پیش بود که کاروان ورزشی ایران طی اقدامی نو با یک پیشوای ورزشکار زن وارد بازی‌های المپیک شد. المپیک ١٩٩۶ آتلانتا در حالی آغاز شد که لیدا فریمان تیرانداز ایرانی پرچم‌داری کاروان ورزشی ایران را بر عهده داشت. تصمیمی از سوی مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک که در دوران خودش با استقبال عمومی مردم مواجه شد و اتفاقاً رسانه‌های خارجی هم مانورهای جالبی روی آن دادند. حالا اما چه شده است که پرچم‌داری نمایشی یک زن در سال ٢٠١٨ و برای بازی‌های آسیایی جاکارتا نه تنها با استقبال جامعه مخاطبش روبرو نمی‌شود، بلکه به‌شدت محکوم می‌شود؟

بعد انقلاب ۵٧ عنوان ورزش زنان مدت‌ها حذف شده بود

ورزش ایران بعد از انقلاب ۵٧، دو بار حضور در المپیک را تحریم کرد. اولی المپیک ١٩٨٠ مسکو بود که به خاطر جنگ شوروی با افغانستان از سوی ایران تحریم شد. دومی هم به خاطر میزبانی آمریکا در المپیک ١٩٨۴ لس آنجلس. بعد این تحریم‌ها دو بار دیگر ایران به المپیک راه یافت و سومین مرتبه از این حضور، یعنی المپیک ١٩٩۶ با پرچم‌داری لیدا فریمان همراه شد. اما در آن سال‌ها ورزش ایران چه شرایطی داشت؟

بعد انقلاب ۵٧ تا مدت‌ها عنوان ورزش زنان به‌طور کامل حذف شده بود. تنش‌های بعد انقلاب و جنگ هشت‌ساله هم روی این موضوع تأثیر زیادی داشت، تا اینکه زنانی همچون فائزه هاشمی و طاهره طاهریان به دنبال احیای این حوزه افتادند. کار با زنانی آغاز شد که عضو بسیج بودند و دوره‌های تیراندازی را هم گذرانده بودند.

فائزه هاشمی از آن دوران نقل می‌کند: «می‌خواستیم ورزش زنان را رشد دهیم اما موانع زیادی در مسیر داشتیم. یک روز از پدرم پرسیدم باید چه کنیم و او هم گفت اگر قصدتان جدی است باید این زنان را به خارج از کشور بفرستید. همین هم شد و کارهای اعزام خارجی را شروع کردیم. سخت بود. بااینکه این زنان همه بسیجی بودند و چادر می‌پوشیدند و رویشان را هم می‌گرفتند اما مخالفت‌های زیادی صورت می‌گرفت. اما در نهایت این راه را آغاز کردیم و با برگزاری مسابقات کشورهای اسلامی برای زنان مسلمان ادامه‌اش هم دادیم.»

در چنین شرایط اجتماعی پرچم‌داری یک زن برای کاروان ایران به نظر یک رویکرد نوگرایانه و در راستای تجدد و بهای بیشتر به نیم دیگر جامعه به نظر می‌رسید. حالا اما ٢١ سال از آن مسابقات می‌گذرد و مجدداً یک زن پرچم‌دار کاروان ورزشی ایران در بازی‌های آسیایی جاکارتا شد. تصمیمی که به‌شدت از سوی فعالین حوزه زنان مورد نقد قرار گرفت اما چرا؟ 

چرا پرچم‌داری نمایشی یک زن کسی را خوشحال نکرد؟

در دو دهه اخیر ورزش زنان در کشور رشد چشمگیری داشته است. به‌ویژه در پنج سال گذشته و با افزایش مدال‌های ورزشکاران زن، افزایش اقبال عمومی به این حوزه، کسب نخستین مدال یک زن ایرانی در المپیک و شگفتی‌سازی‌های پیاپی زنان ورزشکار در میادین داخلی و خارجی این حوزه را در مسیر رشدی موشکی قرار داده است. مشکل اما اینجاست که امکانات، توجه و نگاه به ورزش زنان از سوی حاکمیت هیچ تفاوتی با بیست و یک سال پیش ندارد. شاید بودجه‌ها در برخی رشته‌ها بیشتر شده باشد اما نحوه برخورد مدیران رده بالایی با این قشر از جامعه ورزشی کماکان همان نگاه سرد و بی‌تفاوتی است که ترجیحش، خاموشی ورزش زنان است.

حاکمیتی که بعد ۴٠ سال هنوز سهمی از صداوسیمایش را به ورزش زنان نمی‌دهد، بارها و بارها با عنوان تبعیض‌های جنسیتی به دنبال حذف زنان ورزشکار می‌رود، فرصت‌های مساوی با مردان برایشان قائل نمی‌شود، از کوچک‌ترین حقوق محرومش می‌کند، به‌عنوان اولویت‌های سوم و چهارم به آن نگاه می‌کند و … نمی‌تواند با یک عروسک بازی همه‌چیز را از خاطره‌ها حذف کند.

همچنین بخوانید: پیروزی‌های اخیر زنان در ورزش ایران و شکست کلیشه‌های جنسیتی در ورزش

نمی‌شود چهره‌های شاخص ورزش کشورمان را به خاطر زن بودن از یک اعزام محروم کنیم، به خاطر نوع پوشش به صداوسیما راهشان ندهیم، به خاطر زن بودن حق و پاداش قهرمانی‌شان را کاهش دهیم و با خیمه‌شب‌بازی بگوییم ما به زنانمان ارج می‌نهیم و آن‌ها را به‌عنوان پرچم‌دار کاروانمان انتخاب می‌کنیم. نه آقای سلطانی فر! اصرار شما برای زن بودن پرچم‌دار کاروان نه‌تنها زنان را خوشحال نمی‌کند بلکه توهینی بزرگ تلقی می‌شود.

زنانی که در تمام این سال‌ها و با همه محدودیت‌ها و محرومیت‌ها پا پس نکشیدند و کم نیاوردند و همواره به خاطر شایستگی‌هایشان انتخاب شده‌اند، به این صدقه‌ها نیاز ندارند. زنانی که سکوها و مدال‌هایشان را با خون‌جگر به چنگ آوردند، حقشان نیست ابزار تبلیغاتی شما در دنیا شوند. این زنان اگرچه همیشه با درخشش‌هایشان حسابی آبروداری کرده‌اند اما یاد گرفته‌اند همه‌چیز را خودشان، با جنگ به دست نیاوردند. لطفاً برای مسابقات بعدی به‌جای پرچم‌داری نمایشی یک زن، به فکر حمایت از همین زنان باشید.