بیدارزنی: سریال و فیلمهای زیادی در سالهای اخیر در خصوص خشونت خانگی ساخته شدهاند. سریال و فیلمهایی که سعی کردهاند با نشان دادن زنان تحت خشونت در طبقات مختلف اجتماعی نشان دهند خشونت خانگی امری فراگیر است که متعلق به یک طبقه یا گروه خاصی از زنان نیست و تمامی زنان جدا از جایگاه اجتماعیشان میتوانند قربانی خشونت خانگی شوند.
مینی سریال سقوط آب مرده[1] نیز سریالی است که به موضوع خشونت خانگی میپردازد و این بار نهفقط خشونت فیزیکی که خشونتی پنهان که شاید زنان بسیاری در طول زندگیشان و در مقاطع مختلف با آن رو به رو هستند را به تصویر میکشد. خشونت روانی و دیوانه انگاری زنان. خشونتی پنهان که در طول تاریخ، زنان سرکش بسیاری را در گذشته با غل و زنجیر در بیمارستانهای روانی و امروز با انواع و اقسام قرصهای آرامبخشی که به خوردشان داده میشود، مطیع و رام کرده است.
کیت مادر سه فرزند و معلمی است که بهظاهر زندگی آرامی دارد. کیت بعد از تولد آخرین بچهاش دچار افسردگی پس از زایمان شده است. افسردگی زایمانی که توسط اطرافیان بخصوص تام همسر کیت که پزشک است مدام به او گوشزد میشود. تام قرصهای رنگارنگی را به خورد کیت میدهد. هرگونه عصبانیت، اعتراض و خشم کیت از سوی تام و اطرافیانش بهعنوان حمله عصبی و واکنشی هیستریک قلمداد میشود که باید در کوتاهترین زمان ممکن توسط قرصهای آرامبخش مرتفع شوند!
همچنین بخوانید: زنان تشنه محبت
سریال با جشن و سرور آغاز میشود. همه اهالی روستا هستند. انسانهایی شاد و به ظاهر خوشبخت. همه میخندند. دست در دست هم میرقصند. همزمان با سکانسهای جشن، بیننده در همان تیتراژ ابتدایی با خانهای آتش گرفته و جسدهایی که روی تخت پزشکی قانونی قرار دارند، هم مواجه میشود. کارگردان همان ابتدای سریال دو روی سکهی مرگ و زندگی را به مخاطبش نشان میدهد. جشن و صدای قهقهه از یک سو و خانهای سوخته و جسدهایی که از آتش بیرون کشیده شدهاند از سویی دیگر.
در همان سکانسهای ابتدایی میبینیم که کیت مدام به مشروب پناه میبرد. کیت میخندد اما حتی در همان گنگیِ سکانسهای ابتدایی هم مخاطب اضطراب و استیصال را در چهره کیت میبیند. کیت میداند که فنر خشونت خانگیاش به فشردهترین حالت ممکن رسیده است. هیچکس اما دستی که او برای کمک بهسوی اطرافیانش دراز کرده است را نمیگیرد. از نظر دوستان و آشنایان، کیت زنی افسرده و متوهم است که به لحاظ روانی نیاز به درمان جدی دارد. تام منجی کیت است و کیت زنی ناسپاس که قدر همسر همیشه نگران و مراقبش را نمیداند. کیت میداند برای نجات خود و فرزندانش باید اقدامی فوری انجام دهد؛ اما مگر خارج شدن از رابطهای مبتنی بر خشونت، قدرت و سلطه به همین آسانیها است؟
همچنین بخوانید: نگاه منتقدین به سریال سقوط آب مرده
تام سعی میکند با ترفندهای گوناگون هیچ دوست و آشنایی برای کیت باقی نگذارد. الگوی رایج بسیاری از مردان خشونتگر که به این شیوه سعی میکنند زن تحت خشونت را هرچه بیشتر به انقیاد خود درآورند. در طول سریال میفهمیم که تام با نزدیکترین دوستان کیت -دوستانی که کیت به آنها اعتماد دارد و با آنها درد دل میکند- رابطه جنسی داشته است. سوالی که کیت با عجز از تام میپرسد این است که چرا از بین این همه زن، دوستان نزدیک او را بهعنوان طعمه خود انتخاب میکند. کیت میداند هدف تام هرچه بیشتر تنها کردن او است و بس. سریال سقوط آب مرده نشان میدهد چگونه اثبات خشونت روانی حتی در کشورهای پیشرفته که قوانین حمایتی برای زنان خشونت دیده دارند هم امری دشوار و زمانبر است.
سریال سقوط آب مرده، مینی سریالی چهار قسمتی است که بهخوبی نشان میدهد چگونه نادیده گرفتن نشانههایی حتی بهظاهر ساده و پیشپاافتاده از خشونت خانگی توسط اطرافیان فرد تحت خشونت میتواند به یک تراژدی مهیب منجر شود. شعلههای خشم و نفرتی که میتوانند هر خانهای را در خود بسوزانند و در چشم برهم زدنی آن را تبدیل به تلی از خاکستر کنند.