زنان در سریالهای پررنگ و لعاب این روزهای شبکه نمایش خانگی زنانی تشنه محبت مردان هستند. زنانی که گویی بدون داشتن سایه مردی بالای سر نمیتوانند زندگی کنند.
بیدارزنی: هما حقی دختری سی و چند ساله و تحصیلکرده که در اوج فضای بسته دهه شصت دوست پسر دارد و عاشقانه دوست پسر خود را دوست دارد و باهم قرار ازدواج گذاشتهاند، برای جلوگیری از اعدام پدر در آستانهی اعدام او با امیر شایگان مردی متاهل و قدرتمند آشنا میشود. مردی که برای حل مشکلش به او پیشنهاد ازدواج میدهد. هما به ناچار ازدواج را میپذیرد و به خانه مردی میرود که بهواسطه جایگاه قدرتی که دارد تن و جسم هما را از آن خود میکند. واکنش هما حقی اما در برابر چنین مرد متجاوز و خشونتگری چیست؟ دل باختن و حامله شدن از مرد آنهم در کمتر از یک ماه است.
پگاه متخصص زنان و زایمان، زنی متمول که همسر مردی به قول او آویزان است، علیرغم خشونت همسرش که منجر به سقط جنین و نازایی او شده، میخواهد به هر ترتیبی شده است شوهر فراری از خانهاش را به خانه بازگرداند. پگاه به سهیل پیشنهاد میدهد که بچهای را به سرپرستی قبول کنند. سهیل که به دنبال جدا شدن از پگاه است از امتیاز مرد بودن در قوانین نابرابر خانواده استفاده میکند و بدون اطلاع پگاه درخواست طلاق غیابی میدهد. خانم دکتر اما علیرغم تمام اینها همچون خانم مارپل کار وزندگیاش را ول میکند و به دنبال زنانی است که همسر آویزانش با آنها مراوده دارد.
اینها تنها بخشی از شخصیتهای زنانی است که این روزها در سریالهای شبکه خانگی به نمایش در میآیند. شبکه نمایش خانگی که در حال حاضر تحت نظارت صدا و سیما قرار گرفته است، صداوسیمایی که به نظر میآید بعد از شکست در جذب مخاطب، با راهاندازی سازمان ساترا این بار به شیوه هوشمندانهتر و با همدستی سلبریتیهایی که هیچ اصول و خط قرمزی ندارند، در شبکه نمایش خانگی مشغول ترویج تفکرات حکومتی خود است.
همچنین بخوانید: مردانی که خشونت میکنند، زنانی که عشق میورزند
زنان در سریالهای پررنگ و لعاب این روزهای شبکه نمایش خانگی زنانی تشنه محبت مردان هستند. زنانی که گویی بدون داشتن سایه مردی بالای سر نمیتوانند زندگی کنند. هما حقی دختر مستقل و سرکش اول داستان به چشم برهم زدنی دلباخته مرد متجاوز قصه میشود و شب تا صبح را چشمانتظار مردش که به خانه نیامده میگذراند تا مژدگانی پدر شدنش از این رابطه سلطه و مبتنی بر قدرت نابرابر را بدهد.
به تصویر کشیدن زنان مطیع، زنانی که حاضر هستند به هر ضرب و زوری در روابط پرخشونت و بیمارگونه بمانند موضوع جدیدی نیست. صدا و سیما سالهاست که سعی دارد در سریالهای بیکیفیتش از زن موجودی سربهراه که هویتش تنها در مادر بودن خلاصه میشود ارائه دهد.
سریالهایی که اغلب مخاطب آنچنانی نداشتند و حتی برخی از سکانسهای کاریکاتورگونه شان دستمایه خنده و استهزای مخاطبان شده و در شبکههای مجازی دست به دست میشدند.
به نظر میرسد اما از سال ۹۴ که سازمان ساترا توسط رئیس سازمان صدا و سیما و بر اساس ابلاغیهای از سوی فرد اول حکومت تشکیل شده است، این سازمان سعی در ترویج ایدئولوژی حکومتی خود از طریق سریالهای شبکه خانگی پرستارهاش با کارگردانهای غالبا امنیتی و وابسته دارد. سریالهایی که این بار در شکل و شمایلی جدید و جذاب، زنان دلخواه در ساختار مردسالارانه را به تصویر میکشند.
زنانی امروزی، ملبس به لباسهای فاخر و حتی در بالاترین سطوح شغلی که وجود و هویتشان در بودن مردی در زندگیشان معنا پیدا میکند. آنها در چشم بر هم زدنی به کودکانه ترین شکل ممکن عاشق میشوند. دل میبازند و برای این عشق هر خفت و خواری را تحمل میکنند. زنانی تشنه محبت که با کشیدن دست پر محبتی بر سرشان میتوان آنها را به اسارت در آورد. زنان کتکخورده که عاشقانه آزارگرشان را میپرستند. تصویری دور از زنانی که این روزها در بطن جامعه با آنها روبهرو هستیم. زنانی که علیرغم تمام تبعیضها و فرودستیها سعی میکنند حضور پررنگی در جامعه داشته باشند. زنان سرپرست خانواری که بر اساس آمارهای رسمی و در اوج وضعیت بد اقتصادی که این روزها با آن روبهرو هستیم هرروز تعدادشان بیشتر و بیشتر میشود. زنانی که میتوانیم حضورشان را از مترو گرفته تا ادارات و راهروهای دادگاه خانواده ببینیم. زنانی که علیرغم نبود قوانین حمایتی سعی میکنند خود را از روابط پرخشونت بیرون بکشند.
زنانی که عاملیتشان را این روزها در کوچه و خیابان مدام میبینیم. زنانی که بسیاریشان امروز با به بهانههای امنیتی و به دلیل اعتراض به قوانین نابرابر و تبعیضآمیز با احکام سنگین در پشت میلههای زندان به سر میبرند. این زنان هیچ جایی در سریالهای شبکه نمایش خانگی که قرار است الگویی باشند برای نسل جوان ندارند. زن طغیانگر و هنجارشکن زن مطلوبی نیست که صدا و سیما و سازمانهای وابسته به آن بخواهند در پروژههای امنیتیشان آن را به تصویر بکشند.
هما و پگاه زنان کتکخوردهی عاشق، زنانی هستند که باید به گلدرشتترین شکل ممکن به نمایش درآورده شوند و تصویرهایشان در بیلبوردهای شهری بدرخشد.