رخ زرد، دستان زرد، طلای سرخ

0
23
رنج زعفران‌کار

 پاک کردن زعفران برای زنان و دختران تحصیل‌کرده و غیر تحصیل کرده یا زنان حامله یکسان است و در واقع این گل زیبا به اجبار خود را به این زنان نیز تحمیل می‌کند. ولی سود کلان زعفران به جیب چه کسانی می‌رود. آیا زعفران‌کار به ناحق همه‌ی سود را از آن خود می‌کند؟

بیدارزنی: پاییز خراسانی‌ها فرق می‌کند اینجا پاییز با عطر زعفران شروع می‌شود. وقتی از راه می‌رسد همراه خود نوید برکت و روزی را می‌آورد. مخصوصا برای مردم کم درآمد حاشیه‌نشین در شهر بزرگی مثل مشهد. زعفران نام گل زیبا و کمیابی است از تیره‌ی زنبقیان که به‌طور خاص در استان‌های خراسان رضوی و خراسان جنوبی واقع در شرق ایران می‌روییده است و بعدترها دوشادوش حوادث تاریخی به هند، چین و اسپانیا نیز راه یافته است. تاریخ شناسان قدمت کشت این گیاه شگفت‌انگیز را سه هزار سال تخمین زده‌اند. این گیاه از نظر دارویی خواص فوق‌العاده و بی‌شماری دارد. از جمله مهم‌ترین آن‌ها کاهش چربی و کلسترول خون، افزایش نفوذ اکسیژن در پلاسمای خون، ضد اسپاسم؛ اشتهاآور، آرامش‌بخش، شادی‌آور و مفید حافظه است. زعفران یک داروی طبیعی و پرکاربرد است و در صنایع غذایی و در طبخ انواع غذاها نیز به‌عنوان یک ادویه معطر و خوش‌رنگ مصرف می‌شود. دم‌نوش مربای آن نیز در سفره‌ی بومیان منطقه وجود دارد.

همان‌طور که گفته شد، این گیاه بومی شرق ایران است و کشاورزان خراسانی بخصوص در شهرهای تربت حیدریه و تربت جام و قاین و بیرجند محصول اول برای کشت است. آن‌ها پیاز زعفران را در فاصله‌ی اول مرداد تا اوایل مهرماه می‌کارند نکته‌ی قابل‌توجه در مورد این گیاه مصرف بسیار کم آب برای پرورش آن است. زعفران تنها یکبار در پایان کاشت اولیه پیاز آبیاری می‌شود و بعد یک‌مرتبه در اوایل آبان (آغاز برداشت محصول است) و نیز یکبار در اوایل ماه آذر (پایان برداشت محصول) آبیاری می‌شود. بعد از آن آب باران و برفی که در زمستان و بهار می‌بارد کافی خواهد بود. اگرچه زعفران در سال نخست کاشت، محصول کمی دارد در عوض، همین یکبار کاشت تا هفت سال محصول خواهد داد و هر بار حدود یک ماه برداشت آن طول خواهد کشید.

برداشت محصول توسط کارگران مزرعه و بصورت دستی چیده خواهد شد. بهترین زمان برای انجام این کار صبح زود قبل از بالا آمدن آفتاب است، چون گل‌ها غنچه هستند و کیفیت گل بهترمی شود. معمولا گل‌های چیده شده در سبدهای بزرگ جمع‌آوری می‌شود و در همان روز باید کار جداسازی کلاله سرخ‌رنگ از گل آن انجام شود. زیرا زعفران گل ظریف و حساسی است و وقتی چیده می‌شود در زمان کوتاهی پژمرده و فاسد می‌شود. بنابراین زعفران‌کاران بلافاصله گل‌های چیده شده را بین کارگران تقسیم می‌کنند. معمولا زنان و کودکان روستایی انجام این مرحله را به عهده دارند گل زعفران به‌صورت کیلویی توزیع می‌شود. به دلیل حجم بالای محصول اهالی روستا نیروی کافی برای انجام جداسازی کلاله‌ی سرخ‌رنگ از گل زعفران را ندارند بنابراین مقدار زیادی از این گل‌ها به حاشیه‌ی شهرهای اطراف برده می‌شود. عموما زنان خانه‌دار مناطق فقیرنشین از این گل‌ها استقبال خوبی می‌کنند، هرچند این کار بسیار وقت‌گیر دقیق و پرزحمت است. پاک کردن زعفران کار مشکلی است اما زنان حاشیه‌نشین به آن عادت کرده‌اند.

بعضی‌ها علیرغم بروز حساسیت‌ها در بدنشان نسبت به این گل از انجام آن صرف‌نظر نمی‌کنند. عوارضی همچون ورم انگشتان دست‌ها،خارش پوست و احساس گزش در کف دست‌ها، برخی دچار سردردهای شدید می‌شوند. این به خاطر حساسیتی است که به گرده‌های زعفران دارند از جمله محله‌های پررونق توزیع زعفران در مشهد منطقه‌ی پناهنده‌نشین افغانستانی گلشهراست؛ زیرا اغلب افغانستانی‌ها درآمد کمی دارند و زنان آن‌ها برای کمک به اقتصاد خانواده باانگیزه‌ی بالایی دست به کار می‌شوند. معمولا گل‌ها را با دقت بالا پاک می‌کنند اما دستمزد ناچیزی در قبال آن می‌گیرند (کیلویی ۱۶-۴۰ هزار تومان) آن‌ها صبح تا شب بی‌وقفه در گوشه‌ای از خانه روی زمین نشسته و مشغول پاک کردن زعفران هستند و در پایان روز از خستگی زیاد و درد شدید گردن و کمر به گوشه‌ای می‌افتند.

می‌خواهم از آن‌ها یادی کنم کسانی که زحمت فراوان می‌کشند و هنگام کار از سلامت خود مایه می‌گذارند تا بتوانند درآمد ناچیزی داشته باشند. وقتی سوار اتوبوس می‌شوم اغلب به دستان زنان و دختران نگاه می‌کنم که بخاطر پاک کردن گل زعفران به رنگ زرد در آمده است و قصه‌ی دردناکشان را می فهم و سختی آن‌ها را در قلبم احساس می‌کنم و این نکته آزارم می‌دهد که بیشترین زحمت از آن این زنان فداکار است. نکته‌ی جالبی هم در این بین دستان زرد می‌یابم.

این زنان و دختران که اغلب دختران جوان هستند برای فعالیت‌های روزانه به بیرون از خانه می‌روند، مثلا به کلاس‌های یادگیری زبان یا هر فعالیت آموزشی دیگر. آنها هر شب کرم‌های مرطوب‌کننده‌ی زیادی به دست‌هایشان می‌زنند که کم‌تر زردی دست‌هایشان از دور نمایان شود. یا دست‌های با پوست نازکشان را آنقدر سنگ پا و کیسه می‌کشند که زردی خود را نمایش ندهند و بتوانند مثل دیگر دختران بالای شهر باشند. پاک کردن زعفران برای زنان و دختران تحصیل‌کرده و غیر تحصیل کرده یا زنان حامله یکسان است و در واقع این گل زیبا به اجبار خود را به این زنان نیز تحمیل می‌کند، ولی سود کلان زعفران به جیب چه کسانی می‌رود. آیا زعفران‌کار به ناحق همه‌ی سود را از آن خود می‌کند؟

برای گرفتن جواب این سوال ماجرا را دنبال کردم تا بدانم این کلاله‌های سرخ‌رنگ زعفران پس از تحویل از زنان حاشیه‌نشین چگونه سفر خود را ادامه می‌دهد. دانستم مرحله‌ی نهایی کار، خشک کردن است که به دو روش سنتی و صنعتی انجام می‌شود. در روش سنتی که تقریبا دوازده روز طول می‌کشد، زعفران در سایه و در دمای اتاق روی پارچه‌ی تمیز پهن می‌شود و زعفران‌کار باید هرروز آن‌ها را چند بار زیر و رو کنند تا کپک نزد و رنگ آن تغییر نکند. اما روش صنعتی روش سریع‌تری هست چون کار خشک‌کردن زعفران در دستگاه مخصوص خشک‌کن زعفران انجام می‌شود. علاوه بر سرعت، مزیت دیگر این روش بهداشت آن است که امکان کپک زدن و آلوده شدن را بسیار کاهش می‌دهد.

پس از زحمت بسیار، زعفران خشک و آماده‌ی ورود به بازار است. حالا باید زعفران‌کار حاصل یکسال زحمت و انتظار خود را بفروشد. اینجاست که بی‌عدالتی بزرگ صورت می‌گیرد دلالان وارد عمل می‌شود و قیمت‌های پیشنهادی آن‌ها برای کشاورزان ناامید کننده ست بطوریکه حتی زیان خواهند کرد و این در حالی است که مابه‌التفاوت خرید سرزمین با بازار فروش رقم چشمگیری هست و هرچه فاصله این بازار از مبدأ بیشتر می‌شود محصول با قیمت چندین برابری بفروش می‌رسد. بسیار جای تأسف است رنجی که کارگران زعفران چین می‌برند، آن خستگی‌های بیشمار زنان حاشیه‌نشین و تلاش شبانه‌روزی زمین‌داران همه به بهای کمی قیمت می‌خورند اما یک دلال یک‌شبه سود کلانی به جیب می‌زند. به‌راستی ریشه‌ی این بی‌عدالتی در کجاست؟

من بیش از همه ناراحت زنانی هستم که در حاشیه‌ی شهر زندگی می‌کنند و به خاطر خشکسالی سیستان و بلوچستان از شهر و کاشانه خودشان آواره شدند و به حاشیه‌ی مشهد پناه آوردند. در اینجا به‌سختی زندگی می‌کنند زنانی که در بلوچستان به خاطر رسم و رواج‌های عنعناتی همیشه بار سنگین زندگی را مردانه به دوش کشیده‌اند و در موسم زعفران تقلای بسیار می‌کنند تا از این ممر درآمدی برای گذران زمستان پیش رو به دست آورند و فکر می‌کنم با این نرخ کم که بابت پاک کردن گلی که به آن طلای سرخ می‌گویند چقدر می‌توانند درآمد کسب کنند درحالی‌که مدام در رقابتی نابرابر قرار می‌گیرند.

زنان بلوچ برای آنکه بتوانند گل بیشتری پاک کنند آن را با قیمت کم‌تری پاک می‌کنند و هیچ اعتراضی نمی‌کنند چون ترس از طرد شدن و بیکاری مانع از آن می‌شوند که تنها راه درآمدشان را به خطر بیندازند. چرخه‌ی این بی‌عدالتی بسیار گسترده است و به نظر من همه‌چیز به عدم مدیریت صحیح جهاد کشاورزی در زمینه‌ی زعفران برمی‌گردد؛ که اجازه می‌دهد دلالان از آشفتگی بازار سوءاستفاده کنند. به‌عنوان مثال یک زعفران توسط دلالان هشت میلیون از کشاورز خریده می‌شود و به قیمت هجده میلیون در بازار داخلی بفروش می‌رسد. همین زعفران وقتی از کشور خارج می‌شود در کشوری مثل امارات دو هزار یورو قیمت می‌خورد یا در کشورهای اروپایی تا چهار هزار یورو قیمت می‌خورد.

ایران بزرگترین تولیدکننده‌ی زعفران در جهان است و حدود بیست و پنج درصد آنرا اسپانیا می‌خرد که پس از فرآوری محصول آن را با برند خود روانه بازار جهانی می‌کند. در کشوری مثل امارات اصلا زعفران کشت نمی‌شود ولی محصولات فرآوری شده زعفران با برند اماراتی بسیار معروف است. کشورهای دیگری نیز هستند که با خرید محصول خام زعفران از ایران سود سرشاری به جیب می‌زنند و این‌همه در حالی است که زعفران‌کار زحمتکش برای به دست آوردن کامل همان مبلغ ناچیز کیلوی هشت میلیون تومان هم باید یکسال صبر کند. بی‌عدالتی صورت گرفته ناشی از عدم مدیریت صحیح جهاد کشاورزی است که موجب شده است این طلای سرخ گنجی برای دلالان باشد. امیدوارم بالاخره دولت وارد عمل شود و حقوق ضایع‌شده زعفران کاران را احیا کند و با ایجاد تسهیلات امکان فرآوری زعفران را در ایران گسترش دهد تا آنکه رنج پرورش زعفران برده است از سود آن نیز بهره‌مند شود.

 

منابع: www.mashreghnews.ir

www.Beytoote.com

www.mehrnews.com

 

کاری از: طاهره حسنی: دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران