فعالان صنفی زنان در بسیاری از جاها از فعالان مرد پیشی گرفته‌اند

0
16
معلمان البرز در اعتصاب سراسری معلمان مهر ۱۳۹۷

بیدارزنی- سال تحصیلی ۹۷-۹۸ با اعتصابات سراسری معلمان آغاز شد. طی فراخوانی که شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران منتشر کرد، معلمان به تحصن در روز ۲۲ و ۲۳ مهر و در دور دوم ۲۲ و ۲۳ آبان فراخوانده شدند. چندی پیش، درباره چندوچون این اعتراضات با جعفر ابراهیمی از فعالان صنفی معلمان در استان تهران گفتگو کردیم. گفتگوی حاضر با خانم «شبنم بهارفر» یکی از فعالان صنفی معلمان از استان البرز است. او ۲۴ سال سابقه کار در آموزش‌وپرورش دارد و چندین سال فعالیت صنفی داشته و اکنون ۲ سال است عضو کانون صنفی معلمان البرز است. به گفته وی استان البرز در این دو دوره اعتراضات یکی از استان‌های فعال بوده است و خصوصاً زنان در این استان مشارکت گسترده‌ای داشتند. متن گفتگوی سایت بیدارزنی با این فعال صنفی معلمان به شرح زیر است.

بیدارزنی- درباره اعتصابات سراسری مهر و آبان معلمان بگویید؟ با چه اهداف و چگونه انجام شد؟

بهارفر- معلمان سال‌هاست که پیگیر مطالبات صنفی خودشان به شیوه‌های متفاوت و کاملاً مسالمت‌آمیز هستند؛ چه از طریق تجمع جلوی ادارات آموزش‌وپرورش یا جلوی مجلس و سازمان برنامه‌وبودجه یا از طریق گفتگو و ملاقات با نمایندگان، وزرا و مسئولان یا نامه نوشتن به اشخاص مختلف. ولی متأسفانه در این سال‌ها دولت‌هایی که بر سر کار بودند هیچ پاسخ مناسبی به مطالبات برحق فرهنگیان ندادند یا اگر صدای آنها را هم شنیدند اصلاً برایشان مهم نبود. به همین خاطر امسال شورای هماهنگی بعد از رایزنی و مشورت با فعالان و گروهی از فرهنگیان، تصمیم گرفتند در مهرماه و آبان ماه اعلام تحصن کنند. خوشبختانه همکاران زیادی از این تصمیم استقبال کردند. در بسیاری از استان‌ها و در مدارس بسیاری، تحصن انجام شد. حتی بسیاری از مدارس بودند که برای اولین بار در یک کنش صنفی شرکت می‌کردند و فکر می‌کنم این موفقت بسیار بزرگی بود.

اعتراض معلمان البرز در اعتصاب سراسری معلمان
مدرسه مریم- ناحیه ۴ استان البرز

بیدارزنی- در استان شما استقبال معلمان زن از این دو دوره تحصن چگونه بود؟

بهارفر- در تحصن‌ها همکاران زن حضور چشمگیری داشتند و در بسیاری از مناطق از جمله استان البرز، اکثریت مطلق را داشتند. در سطح جامعه هم شاهد هستیم که زنان در خیلی از امور مشارکت می‌کنند و در بسیاری از زمینه‌ها پیشرو هستند چه در جنبش‌های کارگری، جنبش‌های مدنی، در حرکت‌های اجتماعی، در امر تحصیلات و …، در مسائل صنفی هم این مسئله صدق می‌کند.

بیدارزنی- مشارکت زنان در کانون صنفی معلمان را چگونه می‌بینید؟ معلمان زن در استان البرز چقدر در بدنه کانون و چقدر در شورای تصمیم‌گیری حضور دارند؟ چقدر خواسته‌های زنان و مسائل جنسیتی در کانون صنفی مطرح است و اساساً حساسیت کانون نسبت به این مسائل چگونه است به چه ترتیب است؟ آیا جزئی از خواسته‌های تحصن‌ها و اعتراضات این چند سال گذشته بوده است؟

بهارفر- در مورد کانون‌ها آمار دقیق ندارم که در هر کانونی چه تعداد از زنان فعال هستند. اما می‌دانم که بسیاری از فعالان صنفی ما امروز زنان هستند و حتی در بسیاری از جاها از فعالان مرد پیشی گرفته‌اند و در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها شرکت داده می‌شوند و مورد مشورت سایر فعالان قرار می‌گیرند.

اینکه آیا مطالبات صنفی معلمان زن در این حرکت‌ها مطرح شده‌ تا به حال یا نه، نمی‌توانم بگویم دقیقاً این اتفاق افتاده، مثلاً یکی مسئله حقوق برابر با مردان است. در بسیاری از جاها دو همکار مرد و زن با شرایط یکسان حقوق یکسان نمی‌گیرند. یا مسئله مرخصی زایمان که مختص زنان نیست و مربوط به سلامت خانواده است، ‌ یا مهدکودک، اگر این مسائل را جزء مسائل زنان بدانیم، هنوز جنبش معلمان به مرحله‌ای نرسیده که بیاید و این خواسته‌ها را مطرح کند. یعنی ما هنوز حداقل مطالبات را مطرح می‌کنیم؛ ‌ برقراری عدالت بین معلمان و کارمندان دیگر، اجرای قانون خدمات کشوری، اجرای رتبه‌بندی و بسیاری از خواسته‌های دیگر، حداقل خواسته‌های معلمان است.

در واقع می‌شود مطالبات رو به دو دسته تقسیم کرد مطالبات عمومی که شامل همه فرهنگیان است مثل معیشت یا بیمه و… و مطالبات خاص که شامل گروه و دسته خاصی می‌شود. البته هیچ لزومی ندارد که اول پیگیر مطالبات کلی باشیم و بعد دنبال مطالبات خاص برویم. می‌شود همه مطالبات را با هم مطرح کرد و اتفاقاً در خیلی جاها می‌شود از همدیگر حمایت کرد. الان هم هستند مثلاً آقایانی که حامی خانم‌ها در پیگیری مطالباتشان هستند یا همکارانی که در مناطق مختلف از یکدیگر حمایت می‌کنند. ولی هنوز آن‌طور که باید و شاید عمومیت پیدا نکرده ولی امیدوارم هر چه زودتر به‌جایی برسیم که بتوانیم این خواسته‌ها را هم مطرح کنیم.

بیدارزنی- دانش‌آموزان، دانشجویان و کارگران برای اولین بار به‌صورت شفاف و علنی از این اعتصابات حمایت کردند، ‌ دلیل آن را چه می‌دانید؟

بهارفر- همان‌طور که گفتید در این دوره از تحصن‌ها حمایت‌ها بسیار زیاد بود؛ از حمایت اصناف و گروه‌های مختلف تا حمایت اولیای دانش‌آموزان و حتی خود دانش‌آموزان. من فکر می‌کنم این موضوع بیشتر مرهون آن دسته از فعالان صنفی‌ است که در این سال‌ها با وجود مشکلات فراوان و برخوردهای امنیتی و نادرستی که با آنها شد دست از تلاش برنداشتند و با اقشار مختلف مردم ارتباط برقرار کردند و مسائل آموزش‌وپرورش را باز کردند. بسیاری از همکاران ما که الان در زندان هستند و مورد برخوردهای قهری قرار گرفتند همواره با فعالان اصناف دیگر در ارتباط بودند و الان هم این ارتباط برقرار است. به هر حال همه اقشار جامعه به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر آموزش‌وپرورش هستند و با آن سروکار دارند. یا فرزندانشان مشغول تحصیل هستند یا به هر شکلی مسائل مربوط به آموزش‌وپرورش به آنها مربوط می‌شود پس این طبیعی است که اقشار مختلف جامعه هم نسبت به آموزش‌وپرورش حساس باشند.

حمایت دانش‌آموزان همدانی

بیدارزنی- از تحصن بعضی استان‌ها عکسی منتشر نشده، دلیل آن، چه بوده است؟

بهارفر- بسیاری از تحصن‌ها به‌موقع اطلاع‌رسانی نشد. مدارسی بودند که در آن مدیران اجازه عکس گرفتن ندادند یا عکس‌هایی که گرفتند به آن کانال‌هایی که فعال‌تر بودند، نرسید یا دیر اطلاع‌رسانی شد. به هر حال تحصن‌ها بیش از آن چیزی بود که اطلاع‌رسانی شد.

در بعضی از جاها هم به خاطر عوامل مختلف مثل مطلع نبودن همکاران، اعتصاب برگزار نشد. در حال حاضر  شورای هماهنگی یا کانون صنفی هیچ‌گونه رسانه مستقلی را در اختیار ندارند نه روزنامه‌ای دارند و نه در رادیو و تلویزیون برنامه‌ای دارند. هیچ تریبونی ندارند که مسائل و مواضع خودشان را به اطلاع فرهنگیان برسانند. در خیلی از جاها هم به دلیل فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی بسیاری از همکاران ما دسترسی به اطلاعات ندارند یا حتی گوشی‌های خیلی پیشرفته و هوشمندی ندارند که مطلع شوند. حتی در شهرهای بزرگ با خیلی از همکاران برخورد داشتم که از تحصن اطلاع نداشتند. در بعضی جاها هم تعداد افرادی که مایل بودند تحصن کنند کمتر بود و آنها در اقلیت بودند.

بیشترین عامل این اتفاق نبودن امکان اطلاع‌رسانی بود. این اتفاق به معنای این نیست که در آن استان‌ها یا مدارس همه از وضعیت رضایت دارند یا هیچ‌گونه شکایت یا مطالبه‌ای نیست، فقط شرایط فراهم نبوده و هنوز در بعضی جاها این نگاه که اعتصاب چه تأثیری دارد یاس و ناامیدی در بعضی معلمان به وجود آورده است. ولی بیشتر همان عدم اطلاع‌رسانی در سطح وسیع می‌تواند دلیلش باشد.

بیدارزنی- چه برخوردهایی با متحصنین صورت گرفت؟

بهارفر- با متحصنین برخوردهای متفاوتی صورت گرفت. اغلب کسانی که سابقه فعالیت صنفی داشتند به حراست ادارات یا به اطلاعات احضار شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند به‌ویژه در استان‌های کردنشین و خراسان شمالی. حتی قبل از تحصن تلفن‌های تهدیدآمیز دریافت کردند. افرادی نیز بازداشت شدند، پرونده برایشان تشکیل شد و به قید وثیقه آزاد شدند. دوستانی که در تهران تحصن کردند به اداره اطلاعات احضار شدند و خیلی تهدید شدند. در بسیاری از جاها مدیران منطقه و معاونینشان در بین همکاران حضور پیدا کردند و با آنها گفتگو کردند. اکثر گفتگوها دوستانه بوده و وعده پیگیری مطالبات داده شد و چند موردی هم برخورد پیش آمده است. در بعضی جاها مدیران برخوردهای قهری با همکاران داشتند و برخی هم با معلمان متحصن همکاری کردند. در کل با کسانی که در مدارس بودند و سابقه فعالیت صنفی نداشتند بیشتر برخوردها مسالمت‌آمیز بوده است.

بیدارزنی- برخی حرکت‌های فردی مثلاً اعتصاب غذا در واکنش به این برخوردها و بازداشت‌ها صورت گرفت، دلیل آن چه بود؟ آیا امکان اعتراض جمعی نبود؟

بهارفر- یک حرکت جمعی صورت می‌گیرد و بعد از آن موج احضارها، تهدیدها و بازداشت‌ها را داریم. در پاسخ به این موج یک سری حرکت‌های فردی یا در جمع‌های کوچک انجام می‌شود. این جاست که لزوم تشکل‌یابی را درک می‌کنیم. در واقع اینجا یک تشکل قوی باید حضور داشته باشد که بداند واکنش بعدی به این اتفاقات چه باید باشد.

این حرکت‌های اجتماعی شروع شده، روزبه‌روز حرکت‌های صنفی زیادتر می‌شود و تعداد بیشتری آگاهی پیدا می‌کنند و به این حرکت‌ها می‌پیوندند. قطعاً موفقیت و پیروزی از آن کسانی است که برای حق خودشان می‌جنگند. حتماً دوستانی که فعالیت کردند و جنبش را به این مرحله رساندند اسمشان به‌عنوان پیشروان این حرکت در تاریخ باقی خواهد ماند و برعکس کسانی هم که سد و مانع درست می‌کنند نامشان به‌عنوان کسانی که جلوی یک حرکت بزرگ اجتماعی را می‌خواستند بگیرند، می‌ماند. قطعاً روزی خواهد رسید که ما تشکل‌های صنفی خودمان را خواهیم داشت و یک آموزش‌وپرورش با کیفیت. چون جوانان این مملکت لیاقت بهترین‌ها را دارند و باید برای آنها هزینه شود و باید این اتفاق بیفتند و دیروزود آن بستگی به مسیر حرکت جنبش دارد.

بیدارزنی- به نظر شما اعتصابات سراسری معلمان چه دستاوردهایی برای تشکل‌های صنفی معلمان داشت؟

بهارفر- مهم‌ترین و شاید اولین دستاورد این تحصن‌ها این بود که نشان داد شورای هماهنگی و تشکل‌های صنفی محل اعتماد فرهنگیان است. بسیاری از تشکل‌ها و سازمان‌ها، گروه‌ها و انجمن‌ها هستند که به اسم معلمان فعالیت می‌کنند و ادعای حمایت از معلمان را دارند اما بدنه معلمان به خوبی این را فهمیدند که اکثر این تشکل‌ها به دنبال منافع صنفی، سیاسی و جناحی خودشان هستند و دغدغه‌شان این نیست که بیایند و از منافع معلمان حمایت کنند. خیلی مهم است که همکاران جایگاه‌های کانون‌های صنفی و شورای هماهنگی را بشناسند و بدانند که این تشکل‌ها به هیچ عنوان به دنبال مقاصد سیاسی یا حمایت از گروه‌های سیاسی خاصی نیستند و فقط دغدغه آنها منافع مشترک معلمان است.

هر کسی با هر قومیت و مذهب و تفکر سیاسی که دارد، زمانی که وارد فعالیت صنفی می‌شود این‌ها را کنار می‌گذارد و با بقیه همکارانش هم‌صدا می‌شود. دستاورد بعدی تحصن‌ها همین بود؛ فرهنگیان را به اتحادی رساند که فارغ از تمام این مسائل بیایند دست در دست هم بدهند برای بهبود وضعیت آموزش‌وپرورش و بهبود جایگاه معلم در جامعه.

سومین دستاورد این تحصن‌ها این بود که به دلیل صحبت‌ها و بحث‌هایی که در گروه‌های مختلف می‌شد، معلمان به حق خودشان در جهت داشتن یک تشکل صنفی، داشتن حق اعتراض و حق تحصن پی بردند. یعنی بر اساس اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی هر مزدبگیر و کسی که در ایران کار می‌کند، حق دارد تشکل صنفی مخصوص به خودش را داشته باشد و برای داشتن این تشکل نیازی به مجوز ندارد. همه افرادی که در یک صنف فعال هستند می‌توانند دورهم جمع شوند و یک تشکل صنفی را تشکیل دهند. همین‌طور حق اجتماع، حق تحصن، حق اعتصاب، همه این حقوق نه تنها در قانون اساسی به افراد جامعه داده شده، بلکه در بسیاری از میثاق‌نامه‌هایی که کشور ایران جزو آنهاست، مثلاً ما جزو سازمان بین‌المللی کار هستیم و در میثاق نامه این سازمان که جمهوری اسلامی آن را امضا کرده دقیقاً ذکر شده که تمام مزدبگیران هم اجازه داشتن تشکل صنفی را دارند و هم حق اعتصاب و تحصن. این مسائل شاید قبلاً به این اندازه برای همکاران واضح نبود. امروز مشخص شده که می‌شود این کار را کرد و جایگاه صنف و شورا هم در بین همکاران فرهنگی مشخص شده است.

در مجموع بعد از این تحصن‌ها همکاران به یک خودباوری رسیدند که آنها هم می‌توانند قدم مثبتی در جهت احقاق حقشان و سازندگی و رسیدن به آموزش‌وپرورش ایده آلی که موردنظر همه ماست، بردارند. من احساس می‌کنم که همه امیدوارتر شدند و احساس می‌کنند، می‌شود حرکت‌های مثبتی را انجام داد.

بیدارزنی- مبارزه با خصوصی‌سازی فصل مشترک مطالبات جنبش معلمان و کارگران بوده، می‌توانید کمی در این مورد توضیح دهید؟ آیا این مطالبه مشترک به اتحاد بین دو جنبش کمکی هم کرده؟ فکر می‌کنید این مطالبه می‌تواند با جنبش‌ها و گروه‌های دیگر هم مشترک باشد و زمینه اعتراضات مشترک را فراهم کند؟

بهارفر-سال‌هاست آموزش‌وپرورش ما دارد به سمت خصوصی‌سازی حرکت می‌کند. در راستای کوچک کردن آموزش‌وپرورش ما می‌بینیم که سال‌به‌سال کیفیت آموزش دولتی پایین می‌آید. به همین خاطر هم بسیاری از افراد جامعه که دستشان به دهنشان می‌رسد تمایل دارند فرزندانشان را در مدارس غیردولتی ثبت‌نام کنند. یعنی برنامه‌ها طوری چیده شده که خود مردم این تمایل را داشته باشند که البته نظارت چندانی هم روی این مدارس نیست.

یک سری از دانش‌آموزان را هم در مدارس موسوم به مدارس خاص ثبت‌نام کردند که باز آن‌هم مشکلات خاص خودش را دارد. مدارس تیزهوشان، مدارس هیئت‌امنایی، این‌ها همه مدارسی هستند که نه تنها مشکلی را از سیستم آموزشی ما حل نکردند، بلکه مشکل‌ساز هم شدند. یک سری مدارس عادی هم هستند که کسانی که در این مدارس ثبت‌نام می‌کنند معمولاً از قشر ضعیف جامعه هستند. این مدارس امکانات چندانی ندارند، معمولاً با کمبود نیرو مواجه هستند و کلاس‌های بسیار پرجمعیت دارند که شاید یکی از معضلات آموزش‌وپرورش باشد. همه این‌ها هم در راستای صرفه‌جویی در آموزش‌وپرورش صورت می‌گیرد. بیشترین قشری هم که در حقش اجحاف می‌شود قشر ضعیف جامعه [به لحاظ اقتصادی] است که ناچارند فرزندانشان را در این مدارس دولتی ثبت‌نام کنند و به خاطر خیلی از مسائل نمی‌توانند از آموزش‌وپرورش با کیفیت برخوردار باشند.

دقیقاً بسیاری از این مسائلی را که مدارس غیردولتی دارند، بسیاری از کارخانه‌هایی که دولتی بودند و بعد به بخش خصوصی واگذار شدند هم دارند. یعنی شما فرض کنید که در بسیاری از جاها واقعاً حق‌وحقوق کارگران زیر پا گذاشته شده است. این مشترکات می‌تواند عاملی باشد برای اتحاد بین اقشار مختلف جامعه. بنابراین در پاسخ به این سؤال که آیا این اتحاد ممکن است، پاسخ من این است که بله هم ممکن است وهم لازم. اصلاً برای اینکه جنبش‌ها بتوانند به نتیجه برسند و به مطالبات خود برسند لازم است که یک اتحادی بینشان باشد و در مورد اشتراکاتشان بتوانند اعتراضات مشترکی داشته باشند. بسیاری از دانش‌آموزان ما فرزندان همین کارگران یا اقشار دیگر هستند. پس مشکلات ما همه به هم مربوط است و این اتحاد نه تنها امکان‌پذیر است بلکه لازم و ضروری است. خوشبختانه این اتفاق دارد می‌افتد. اگر شما دقت کنید بسیاری از معلمان از جنبش‌های کارگران حمایت کردند بسیاری از کارگران هم از معلمان حمایت کردند. این‌ها اتفاقات مثبتی است که الان دارد در جامعه می‌افتد.

بیدارزنی- آیا تشکل‌های صنفی معلمان به‌صورت شورایی اداره می‌شود؟ سازوکار آن چگونه است؟ چه رابطه‌ای با مطالبه شما در زمینه شورایی کردن امور مدارس دارد؟

بهارفر- در زمینه نحوه فعالیت هرچند که وجود اصناف و تشکل‌های صنفی در کشور ما مسبوق به سابقه است و شاید شصت هفتادسال ما در این مورد تاریخچه داشته باشیم، اما در این ۴۰ سال اخیر کانون‌های ما خیلی مجال فعالیت نداشتند. امسال هجدهمین سال تأسیس کانون صنفی معلمان ایران بود. این کانون بعداً شد کانون صنفی معلمان تهران و هر استان و شهرستان برای خودش کانون تشکیل داد. در این ۱۸ سال فعالیت‌های خوبی در کانون انجام شده، ولی هنوز در زمینه تشکل‌یابی و کارهای صنفی در  ابتدای راهیم و باید تجربه کسب کنیم.

همین الان در شورای هماهنگی راجع به همه مسائل با سایرین مشورت می‌شود، گفتگو بین اعضا صورت می‌گیرد و همه تصمیمات با خرد جمعی و تصمیمات گروهی است. همین اتفاق را دوست داریم که در مدارس بیفتند یعنی این‌گونه نباشد که یک نفر در بالا قرار بگیرد و بقیه ملزم باشند که به چیزهایی که دیکته می‌شود عمل کنند. الان شورای دبیران مدارس یک حرکت فرمایشی شده. مدیر یک سری دستورالعمل دارد، تهدید می‌کند و تمام می‌‌شود. در صورتی که شورای دبیران مدارس باید محلی برای گرفتن تصمیمات مهم در مورد مسائل جاری مدرسه باشد و در هر مدرسه با توجه به بافت منطقه و خانواده‌هایی که فرزندانشان را به آنجا می‌فرستند و مسائل فرهنگی خاص آن تصمیم‌گیری شود. این‌طور نمی‌شود که همه تصمیمات از یکجا گرفته شود و یکسری مسائل بدون در نظر گرفتن شرایط به افراد تحمیل شود و کار کارشناسی انجام نشود.

همین مسئله‌ی نظام جدید و کتاب‌‌های جدیدالتألیف معضل بزرگی در آموزش‌وپرورش ایجاد کردند، چون به اندازه کافی روی آن کار و تحقیق نشده بود و در عمل تازه اشکالاتش پیدا می‌شود. الان سال سومی است که این کتاب‌ها را درس می‌دهیم و دانش‌آموز سال دوازدهم ما واقعاً سردرگم است. دانش‌آموزی که امسال باید کنکور بدهد تازه باید ساعاتی را صرف یک سری درس‌های انتخابی که به دردش نمی‌خورد بکند؛ درس‌هایی که نه نمره‌اش بدردش می‌خورد و نه به‌صورت صحیح کلاس‌هایش برگزار می‌شود. جنبه فرمایشی دارد و اتفاق مثبتی برای دانش‌آموز نمی‌افتد. در نهایت چون نگران کنکور و مسائل کنکور هم هست موجب استرس و نگرانی بیشتر می‌شود. خود کنکور یک معضل بزرگی در نظام آموزشی است ولی به دلیل منافعی که برگزاری کنکور برای عده‌ای خاص دارد، کنکور را به هیچ عنوان برنمی‌دارند. این یک مشکل بزرگ با استرس و اضطراب بالا برای دانش‌آموزان است.

زمانی که در تصمیم‌گیری‌ها از خود معلمان استفاده کنند و هدف را مسائل آموزشی قرار دهند این مشکلات هم نخواهد بود. متأسفانه مسئولان نگاه غلطی به آموزش‌وپرورش دارند، آن را هزینه‌بر می‌دانند و دائم تلاش برای کاهش هزینه‌ها دارند. آموزش‌وپرورش یک سرمایه‌گذاری بسیار سودآور است چون روی جوانان این کشور سرمایه‌گذاری می‌شود. نگاه‌ها باید تغییر کند و اصلاح شود. هدف از آموزش‌وپرورش نباید القا یک سری افکار خاص به دانش‌آموز باشد. هدف باید تربیت انسان‌هایی باشد که بتوانند هم مسئولانه خودشان را اداره کنند و هم در جامعه تأثیر مثبت داشته باشند. تمام این اهداف باید تعریف شود و راه‌های رسیدن به آنها شناخته شود. الان متأسفانه آموزش‌وپرورش ما به ترکستان می‌رود. یعنی نه تنها نمی‌تواند انسان‌های مفید برای جامعه تربیت کند، بلکه استعدادها و توانایی‌های دانش‌آموزان را نیز نابود می‌کند. تا زمانی که این تغییر نگاه اتفاق نیفتد هیچ اتفاق مثبتی در آموزش‌وپرورش به وجود نمی‌آید. متأسفانه همیشه کسانی مسئولیت اداره آموزش‌وپرورش را داشتند که نگاه کالایی  و ابزاری به دانش‌آموز داشته‌اند؛ نتیجه هم همین می‌شود که می‌بینید و روزبه‌روز هم بدتر می‌شود.