خانهعاملیت تغییر

عاملیت تغییر

وقتی شخصی سیاسی نمی‌شود

مشکل را باید در عنوانی جست که خودِ برک از ابتدا برای کمپینش انتخاب کرده بود؛ عنوانی که طبعاً این تلقی را ایجاد می‌کند که این کمپین فقط زنانی را زیرچتر خود می‌گیرد که صدایی دارند و می‌توانند حرف بزنند.

دعوتی برای همبستگی: مبارزات طبقات کارگر در ایران و ایالات‌متحده

مردم طبقه کارگر در ایران و آمریکا هنوز مبارزات خود را به چشم مبارزاتی یگانه و هم‌بسته (یک مبارزه) نمی‌بینند. این امر بیشتر به...

مخرج مشترکِ مطالبات زنان برابری‌خواه در ایران با اعتراضات جهانی زنان

طی یک سال گذشته، مادران خاوران، مادران پارک لاله و دیگر مادران دادخواه این سالیان با صدور بیانیه‌ها، اعلام حفظ روحیه‌ی جمعی و ایستایی بر مطالبات خود در کنار بی‌شمار زنانی جای می‌گیرند که پس از جان‌باختن فرزندان خود در اعتراضات سراسری آبان ۹۸، به جامعه‌ی دادخواهی پیوستند.

تارانا بورکه می‌گوید #من _هم باید بر جماعت‌های حاشیه‌ای متمرکز شود

باید فهم روشن‌تری از این پیدا کنیم که عدالت چیست و مردم برای اینکه حال خوبی داشته باشند به چه چیزی نیاز دارند؛ و اگر قرار است زمانی در اجتماعمان التیام پیدا کنیم، باید توامان مرتکب‌شدگان و نجات یافتگان را التیام دهیم،‌ در غیر این صورت در دور باطل می‌افتیم.

ما و جنبش #من_هم (#Me_too)

#من_هم یا #Me_too یک جنبش اینترنتی بود که در سال ۲۰۱۷ با هدف افشا و محکوم کردن آزار و تجاوز جنسی در محیط کار توسط تارانابورک فعال حقوق اجتماعی و حقوق شهروندی که آن را قبلا برای توانمندسازی از طریق ایجاد همدلی در میان زنان سیاه‌پوست به کار گرفته بود، با فراخوان جهت نوشتن این تجربه تلخ در توییتر آغاز به کار کرد.

درباره‌ی امکان همبستگی در مواجهه با روایت‌های آزار و تجاوز جنسی

هر چند آزمون‌های پیش از این نشان داده که وقتی کرامت انسانی زنان و حق آنان بر بدن‌شان مطرح است، به سختی می‌توان روی همبستگی مردان ِ(اغلب واجد امتیاز، دارای رسانه، موقعیت ممتاز و سرمایه اجتماعی و…) فارغ از وابستگی‌های قبیله‌ای و سیاسی حساب کرد، خواست دادرسی عادلانه می‌تواند هم‌چنان تنها بستر باشد برای شکل دادن بالقوه به چنین همبستگی‌ای.

آیا بیان روایت‌های شخصی می‌تواند به یک حرکت جمعی بینجامد؟

ما همچنان با سکوت‌ بخش بزرگی از جامعه‌ی زنان در ایران مواجه هستیم؛ زنانی که دسترسی به اینترنت ندارند و یا در شهرهای کوچک زندگی می‌کنند و به‌واسطه‌ی فرهنگ و یا مذهب خاص آن مناطق هزینه‌های بیشتری را در صورت بیان روایت‌هایشان پرداخت خواهند کرد و به همین دلیل سکوتشان همچنان ادامه دارد. به‌واسطه سکوت و خاموشی این گروه از زنان تصویری که از خشونت علیه زنان ساخته می‌شود گویی محدود به طبقه‌ی خاصی است و تنها در میان گروهی خاص از زنان رواج دارد.

انگار پیگیری مسائلِ شرق خطرناک است و مسائلِ غرب بی‌خطر!

در ترکیه فمینیست‌ها خیلی علاقه‌مند هستند تا متونی درباره فعالان حقوق زنان در ایران را ترجمه کنند و با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. در ایران علی‌رغم سرکوب بسیار زیاد همچنان یک جنبش وجود دارد و فمینیست‌ها فعالیت می‌کنند. این برای من که یک فمینیست هستم بسیار غرورآفرین است.

خواهران فراموش‌شده

ضرورت دارد که اینجا در ترکیه بدانند در ایران جنبشی هست یا نه. برای اینکه اگر آنجا اتفاقی بیفتد از اینجا می‌توان حمایت کرد و برعکس. اطلاع داشتن از حال هم به همبستگی بیشتر ختم می‌شود. منظورم این است که اگر از هم اطلاع داشته باشیم می‌توانیم به هم یاری برسانیم. اگر چشم و گوشمان را ببندیم در خود فرو می‌رویم و ضعیف می‌شویم و همبستگی شکل نمی‌گیرد.

آنجلا دیویس: واضح بود که نقش پلیس محافظت از جان سفیدپوستان است

دیویس، اعتراضات گسترده‌ی برآمده از مرگ فلوید را مایه‌ی امیدواری می‌داند. گرچه اخیراً در سال ۲۰۱۴ اعتراضات زیادی در مقیاس بزرگ صورت گرفت - پس از مرگ مایکل براون و افراد دیگر از جمله تَمیر رایس، ساندرا بلَند و اریک گارنر – اما از نظر دیویس این‌بار تغییری رخ داده است. این‌بار سفیدپوستان دارند آگاه می‌شوند.

نباید شورش علیه قتل‌های پلیس همچون جورج فلوید را محکوم کنیم

زندگی سیاه‌پوستان اهمیت دارد. علاوه بر این تا آن هنگام که بتوانیم جنبشی را پایه گذاریم که بتواند نژادپرستی و سرمایه‌داری را شکست دهد، تا آن هنگام که کارگران از تمام نژادها علیه کاپیتالیست‌ها و سازمان سرکوبگرشان متحد شوند، این خوب است که به رؤسا، مقامات دولتی و پلیسی که محافظ آن‌هاست با کمی خشم پرولتاریایی یادآوری شود که زندگی سیاه‌پوستان اهمیت دارد.

گزارشی از تجددطلبی گروهی از زنان ایرانی

کتاب «جمعیت نسوان وطن‌خواه ایران» که توسط انتشارات خجسته و در سال ۹۷ وارد عرصه نشر شده در واقع در دو بخش اصلی سامان یافته است. در بخش اول با عنوان مقاله جمعیت نسوان وطن‌خواه؛ چگونگی شکل‌گیری، فعالیت‌ها، مشکلات و موانع اصلی، دلایل انحلال جمعیت نسوان وطن‌خواه در فاصله سال‌های ۱۳۰۱ تا ۱۳۱۴ به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و پایدارترین تشکل‌های زنان ایران مورد تحقیق و بررسی مؤلف قرار گرفته و در بخش دوم کتاب نیز فهرست کاملی از مقالات مجله جمعیت نسوان وطن‌خواه از سال‌های ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۵ و برگزیده‌ای از مقالات و مطالب آن گرد آمده تا بدین ترتیب به شناخت بیشتر مجله به‌عنوان ارگان جمعیت نسوان وطن‌خواه و در نتیجه جنبش زنان ایران در آن مقطع بینجامد.