چند سال قبل برای انجام سونوگرافی به یک مرکز رادیولوژی و سونوگرافی در اهواز رفته بودم. در بین جمعیتی که در سالن انتظار نشسته بودند، خانم بارداری که بهزحمت ۱۶-۱۵ سال داشت بیشتر از همه توجهم را جلب کرد و علت آنهم هیجان و شور و شوقش بود؛ تمام مدتی که در سالن نشسته بود با همراهش میگفت، میخندید و مشتاقانه منتظر بود که نوبتش برسد. نوبتش فرا رسید و حدود بیست دقیقهایی در داخل اتاق سونوگرافی بود و بعد دیدم که کاملاً به هم ریخته، پریشان و گریان از اتاق خارج شد. با شناختی که از فرهنگ مردم بومی آنجا داشتم حدس زدم که احتمالاً فکر میکرده جنینش پسر است و یا در نوبتهای قبلی سونوگرافی احتمال دادهاند که پسر باشد و حالا متوجه شده که دختر است. گریان از سالن انتظار بیرون رفت، همراهش هم به دنبالش دوان دوان از سالن خارج شد و هر دو با هم رفتند.
در اکتبر سال ۲۰۱۷ الیسا میلانو از زنان سراسر جهان خواست که تجربیات خود را از آزار جنسی با به اشتراکگذاری هشتگ #METOO بیان کنند و با این شیوه فضایی را برای محکوم کردن هر گونه آزار جنسی زنان در محیطهای مختلف ایجاد کنند. هشتگ یاد شده تبدیل به جنبشی اعتراضی در سراسر جهان شد و بارها و بارها در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد و موج پدیدآمده از آن نیز در عالم واقعی، پروندههای آزار جنسی افراد زیادی از جمله افراد سرشناس از سیاستمدار گرفته تا هنرمند و تهیهکننده و کارگردان سینما را برملا کرد.
مفهوم اینترسکشنالیتی اشاره به درهمتنیدگی و پیچیدگی اشکال مختلف تبعیض مانند تبعیض جنسیتی، تبعیض نژادی و تبعیض طبقاتی دارد؛ اینکه چه طور این تبعیضها باهم همپوشانی دارند و بر زندگی افراد جامعه تأثیرمیگذارند.
یکی از چالشهایی که در بحث اینترسکشنالیتی با آن مواجه هستیم این است که رنگ پوست تنها یک وجه این تقاطع است. به طور مثال من همجنسگرا نیستم، پس نگران آوردن همسرم به محیط کاری نیستم. من زنی بارور هستم. من زنی از طبقه اقتصادی متوسط هستم. هنگامیکه فردی به من حرف نامناسبی میزند میتوانم نسبت به این گفته حساس شوم و واکنش نشان دهم یا میتوانم به وجوه دیگر این تقاطع فکر کنم. سعی کنم با کودکانی که اطرافم هستم در رابطه با وجوه دیگر این تقاطع صحبت کنم و از این زمان بهعنوان لحظهای برای آموزش در خصوص انواع تبعیضها استفاده کنم. در غیراین صورت باید بهجای واکنش مناسب همیشه فردی عصبانی باقی بمانم.
مقالۀ باربارا اِرِنرایت با نام «فمینیسم سوسیالیستی چیست؟» اولین بار در سال ۱۹۷۶ در مجلۀ وین چاپ شد و پس از آن مجلۀ جنبش آمریکایی جدید صفحاتی را به سوسیالیسم و فمینیسم اختصاص داد. پیشگفتاری را که در ادامه میآید باربارا به تازگی برای بازنشر مقالۀ خود نوشته است. حال که او انتقاداتی به مقالۀ اصلیاش وارد کرده و حالا که روزبهروز تعداد مردمی که برای اولین بار در معرض سیاستهای سوسیالیستی و فمینیستی قرار میگیرند رو به افزایش است ما هم تصمیم گرفتیم این مقاله را منتشر کنیم.
تعدادی از مردان و زنان عدالتخواه، در حمایت از دختران ایرانشهر که چندی پیش مورد تجاوز گروهی قرار گرفتند، بیانیه ای را منتشر کرده و در آن بر اهمیت پی گیری قضایی این پرونده به صورت شفاف و حمایت اجتماعی و قانونی از دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند، تاکید کردند .
در این بیانیه که تاکنون به به امضای ۳۲۳ نفر رسیده است ، امضاءکنندگان بر نقش و مسئولیت قوهی قضاییه درجلوگیری از تکرار سیستماتیک چنین اتفاقاتی تاکید کرده و تغییر رویکردهای قانونی از شیوههای مجازات حداکثری به روندهای ترمیمی را یکی از راهکارهای جاوگیری از تکرار این گونه حوادث و جنایات عنوان کرده اند .
زنان کارگر در موقعیت پایینتر و فرودستی بیشتری نسبت به مردان قرار دارند. زنان علاوه بر ستم طبقاتیای که بر آنان اعمال میشود، تحت سیطرهی ستم جنسیتی در تمامی ابعاد زندگی خود هستند. ستم جنسیتیای که نه تنها در حوزهی اشتغال و محیط کار، بلکه پیش و پس از ساعات کاری نیز بر آنان تحمیل میشود.
موضوع از این قرار است که بنا بر هر دلیلی، در کنار افزایش قیمت سرسامآور اغلب کالاهای سرمایهای، قیمت برخی کالاهای واسطهای نیز افزایش زیادی داشتهاست و نهایتا کالاهای مصرفی مربوط به آنها نیز، با بهای چندین برابر گرانتر بهدست مصرفکننده میرسند؛ اما موضوع در مورد نوار بهداشتی، پوشک بچه و بزرگسال متفاوت است و به تبعیضی چند لایه علیه زنان، مردان تراجنسیتی یا هر آنکس که با عادت ماهانه روبروست، کودکان، افراد کمتوان جسمی و ذهنی و کهنسالان منجر میشود.
جمله کلیشه ای "چیزی از ارزشهای ما کم نمی کنه" شاید روزی مرحمی بر درد شکستهای ورزش ایران در عرصههای بین المللی بود، اما الان متهای است که روی مغز مخاطبین این حوزه حسابی سروصدا میکند. رویکردی که نتیجهاش پایین نگه داشتن سطح توقعها، حتی در شرایط منطقی بوده است. حالا و با افزایش مخاطبین ورزش زنان، این رویکرد، اپیدمی وار به سمت این حوزه و ورزشکارانش میرود. دخترانی که تا همین پنج سال گذشته برای بهترین نتایج میجنگیدند، حالا اگر نتایج ضعیف و دور از انتظار هم کسب کنند، با تشویقهایی از همان جنس "چیزی از ارزشهایت کم نمیشود" روبرو میشوند. رویکردی که تصورش حمایت است، اما جز دوستی خاله خرسه، عایدی برای ورزش زنان ندارد.
سونا مقدم، کارگردان مستند سینمایی معصومه در نشست اکران و نقد و بررسی این مستند عنوان کرد: اسیدپاشی مختص به منطقهای خاص نیست و در تمامی کشورها اسیدپاشی وجود دارد؛ اما در کشورهای آسیایی و خاورمیانه به دلیل ترس قربانی از انتقام، قربانیان معمولاً سکوت میکنند. کارگردان فیلم معصومه با برشمردن کشورهای هند، بنگلادش، پاکستان و بخشهایی از کردستان بهعنوان مناطق آسیایی که بیشترین آمار اسیدپاشی را دارند اظهار داشت: آنچه ایران را متفاوت از کشورهای دیگر میکند نبود قوانین بازدارنده در خصوص اسیدپاشی و خرید و فروش اسید است. در اغلب کشورها قوانین سختگیرانهای برای خشونت اسیدپاشی وجود دارد و فرد مجرم به حبس ابد محکوم میشود.