خانهدیدگاه

دیدگاه

افغانستانی‌ها، ایران را به دلیل نداشتن حقوق برابر ترک می‌کنند

آن‌هایی که مستقیم از افغانستان می‌آیند، مسئله امنیت و نداشتن امنیت زندگی، علاوه بر نداشتن آزادی‌های سیاسی، جنسیتی و ... یکی از دلایل جدی پناهندگی‌شان است و افغانستانی‌هایی که از ایران می‌آیند به دلیل نداشتن حقوق مدنی و حقوق برابر نسبت به شهروندان ایرانی، به ویژه برای بچه‌هایشان، مجبور می‌شوند ایران را ترک بکنند و به کشور دیگری پناهنده شوند. پناه‌جویان از اریتره یا عراق به دلایل سیاسی یا جنگ‌های داخلی به اروپا می‌آیند.

ما بیرون زمان ایستاده‌ایم؛ با دشنه‌ی تلخی در گرده‌هایمان![۱]

اِمِل جُشکون عضو زنان بدون مرز، گروه همبستگی با زنان مهاجر است. او در سال ۲۰۱۳ دکترایش را در رشته ی مطالعات مهاجرت گرفت و حوزه‌ی مطالعاتی‌اش تجارب و سیاست‌های مربوط به زنان مهاجر، موج‌های مهاجرت جنسیتی و مهاجرت غیرقانونی را در برمی گیرد. او هم اکنون استادیار رشته ی جامعه‌شناسی دانشگاه دوزچه در ترکیه است. در این گفت و گو با او به بحث در مورد وضعیت زنان مهاجر غیرقانونی در ترکیه نشستیم.

نگرانی از به هم خوردن آمار جنسیتی در نروژ

از سال گذشته نروژ طرحی را به اجرا گذاشته است که درباره حقوق زنان، خشونت و... کلاس‌های توجیهی برای مردان پناه‌جو و پناهنده، برگزار می‌کند. این امر درباره زنان هم صدق می‌کند و به آن‌ها گفته می‌شود که اگر مورد خشونت واقع شدند حتما با مسئول کمپ تماس بگیرند. اما متاسفانه بیشتر زنان پناهنده و پناه‌جو کمتر تمایل به شکایت دارند. زنان چه در زمینه خشونت و چه تجاوز سکوت می‌کنند. آشنا نبودن با حقوق خود، شرم اجتماعی و ترس از حرف هم‌وطن‌های خود، عموما مانع آن‌ها است.

زنان پناهنده کُرد در سوگ فرزندان

بیدارزنی: در اردوگاه پناهندگان مخمور در شمال عراق، نسل فراموش‌شده‌ای از زنان پناهنده اقامت دارند که با یاد دختران و پسران خود که در...

زنان و جنگ

در سال‌های اخیر به خصوص در بحث‌های آکادمیک و در رسانه‌ها توجه زیادی به خشونت‌های جنسی به‌ویژه تجاوز به زنان و دختران در طول جنگ و ایجاد قوانین بین‌المللی بشردوستانه برای محافظت از آن‌ها شده است. اگرچه این اقدامات حائز اهمیت است اما در درگیری‌های مسلحانه بیشتر توجهات بین‌المللی بر خشونت‌های جنسی محدود شده است و سایر مشکلات زنان در جنگ‌ اغلب مغفول مانده‌اند. این مقاله سعی دارد به بررسی مشکلات چندوجهی زنان در زمان درگیری های مسلحانه بپردازد.

چگونه به زنانی لوند و عشوه گر تبدیل شوید؟!

به نظر می‌رسد هدف اصلی در برگزاری این کلاس‌ها با عناوینی متفاوت و بعضا جذاب، بازتولید همان نگاه سنتی و مذهبی به زنان البته با ادبیات و شیوه‌های متفاوت نسبت به قبل است، همان نگاه ابژه محوری که زنان را در خدمت مردان می‌پندارد و از آن‌ها می‌خواهد شیوه‌های نوین ارائه خدمات به شوهرانشان را یاد بگیرند تا مبادا فیل مردانشان یاد هندوستان کند

نسبی‌گرایی فرهنگی و زنان

با ملاحظه فرهنگ‌های متفاوت و نوع رفتار آنها با زنان، قبول کردن نسبی‌گرایی فرهنگی خیلی دشوار می‌شود. در برخی از جوامع دختران را ختنه می‌کنند، در سنین پایین بدون اینکه بخواهند یا بدانند که چه می‌خواهند به ازدواج اجباری مجبور می‌شوند، حق تحصیل ندارند و تجاوز را فقط خارج از ازدواج قابل تعریف می‌دانند. پذیرش سخنِ نسبی‌گرای فرهنگی به این معنا خواهد بود که در این فرهنگ‌ها ختنه کردن دختران رواج دارد، یا در فرهنگی به خصوص ازدواج اجباری یک هنجار است. با وجود اینکه این نکته محل اختلاف نظر نیست، پس چرا نسبی‌گرای فرهنگی آنها را تکرار می‌کند؟

دست‌های آلوده به سکسسیم نئولیبرالیسم حکومتی

در کنار این تصویرسازی غیرمنصفانه، الگوی جنسیتی «زنِ خوبی» نیز وجود دارد، که از زنان می‌خواهد در کنار مطیع و سر به راه بودن، همه چیز تمام نیز باشند یا به قول معروف از هر انگشت شان یک هنر بریزد. تحمیل رقابت به دختربچه ها برای ورود به مسابقه‌ای بی‌پایان برای جلب نظر و حفظ مردان خانواده اعم از پدر، برادر و همسر یکی از مصداق‌های این واقعیت اجتماعی است. در واقع، نقطه نهایی این رقابت، همان چیزی است که آن را جلب رضایت همسر می‌نامیم، زیرا ورود به این رقابت نه به منظور کسب استقلال و ارتقای شأن اجتماعی زنان، بلکه به منظور بالا بردن توانمندی‌های آن‌ها برای جلب نظر مردی است که بعدا قرار است شوهر آن‌ها باشد. در واقع، در پس زمینه چنین الگوسازی‌هایی، جای زن نه اجتماع، بلکه گوشه خانه‌اش است، زیرا از این منظر، نقش‌های ذاتی زن چنین هستند و از این نقش‌ها گریزی نیست.

کنشگری حقوق زنان: برای زنان پرمشغله

زنان و دختران به عنوان بخش کوچکی از جمعیت جهان در نظر گرفته می‌شوند و این امر با وجود تداومِ رسم دخترکشی همچنان صادق است. دخترکشی چیست؟ پدیده‌ای باستانی که امروزه در جوامع به شدت مردسالاری که برای دختران ارزشی قائل نیستند، دیده می‌شود؛ بنابراین، مرگِ جنسیت‌گزین که شامل کشتنِ نوزادانِ دختر است، همچنان ادامه دارد. در کشوری مانند چین، احتمال مرگ نوزادان دختر در یک سال اول زندگی دو برابر نوزادان پسر است؛ بنابراین بیایید صریح باشیم: حقوق زنان، همان حقوق بشر است. این حقوق شامل رفتار با زنان و دختران با همان احترامی‌ست که برای مردان و پسران قائلیم. واضح است که هر جنسیتی به انسانیت خود آگاه بوده و زندگی آن‌ها از ارزشی یکسان برخوردار است.

هر چه دوستانه‌تر بهتر! حتی اگر طلاق باشد…

«صحنه‎هایی از طلاق» تازه‎ترین فیلم مستند شیرین برق نورد و محمدرضا جهان پناه است که درباره طلاق یک زوج از دوستانشان ساخته‎اند. ساختن این فیلم برای این زوج مستندساز، سه سال طول کشید اما آنها از فرایند ساخت فیلم بسیار راضی هستند. شیرین و محمدرضا در این فیلم شکل خاصی از طلاق را نشان می‎دهند که به گفته مسئولین بسیار زیاد شده است: طلاق توافقی. اما همکاری‎ِ زوج فیلم «صحنه‎هایی از یک طلاق» از توافق بالاتر رفته و به همکاری رسیده است.

زن شدن: سیمون دوبووار و تجسم یافتگی زنانه

سیمون دو بووار، در «جنس دوم» - مشهورترین اثرش - طرحی اگزیستانسیالیستی از زندگی زن ارائه می‌کند: داستانی راجع به این که چگونه دید زن به بدن و اعمال بدنی‌اش در طول زمان تغییر پیدا کرده و چگونه جامعه بر این رویکرد اثر می‌گذارد. در این‌جا سیمون دو بووار سوال اصلی را راجع به تجسم‌یافتگی بدن زن مطرح می‌کند: آیا معایب مفروض برای بدن زن واقعا به طور عینی در جوامع وجود دارند یا فقط جوامع ما آن‌ها را عیب به حساب می‌آورند. او برای پاسخ به این سوال، نمونه‌هایی موردی از مراحل زندگی زن را بررسی می‌کند. در این مطالعات موردی، بدن زن به طور مثبت و منفی و زنان به عنوان آزاد و دربند ارائه شده‌اند. بدن زن مکان این ابهام است، چون زن می‌تواند از آن به عنوان وسیله‌ای برای آزادی استفاده کند یا خود را در بند آن بداند. هیچ حقیقت اساسی راجع به این موضوع وجود ندارد: بسته به این است که یک زن تا چه حد خود را آزاد یا برده‌ نگاه جامعه می‌شمارد.

خصوصی‌سازی آموزش عمومی*

در تاریخ ایران مدرن، مبارزه زنان برای مشارکت سیاسی و اجتماعی و کسب برابری جنسیتی از ابتدا با مسئله آموزش گره خورده است. حق تحصیل از اولین و مهم‌ترین اهداف زنان از زمان مشروطه بوده و مبارزه با انواع نواقص و جنسیت‌زدگی آن در سال‌های بعد با شدت و حرارت دنبال شده است. زنان همواره تلاش کرده‌اند از راه تحصیل به عدالت نزدیک شوند. بی‌دلیل نیست که در همه جای جهان فمینیست‌ها از مخالفان جدی خصوصی‌سازی آموزش عمومی به شمار می‌روند. تحقق عدالت آموزشی، عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت جنسیتی با خصوصی‌سازی آموزش عمومی در خطر جدی است.