بیدارزنی: کتاب «در اسارت زنجیرها و خوکها» زندگینامه خودنوشت آنجلا دیویس مبارز و آزادیخواه آمریکایی معاصر است که داستان زندگی خود را در راه مبارزه با مجازات اعدام، نژادپرستی، تبعیض جنسیتی، سرکوب سیاسی و سلطه سرمایهداری روایت میکند. زن سیاهپوستی که به یاری درک شخصی خود برای رهایی سیاهان از ستم و بیداد تبعیض نژادی حاکم بر جامعه آمریکا در دهه هفتاد میلادی به پاخاست و در آغاز راهش، یاوری جز عزم راسخ خود نداشت. اما گام به گام توانست به یاری دیگر دوستان اغلب همنژاد و همجنسش، حساسیت جامعه را نسبت به ستمهای نژادی و طبقاتی برانگیخته و درنهایت؛ علاوه بر آنکه به نامی ماندگار در عرصه رهبری جنبشهای اجتماعی معاصر دست یافت، موفق به الغای مجازاتهای کیفری نانوشتهای شد که در آن زمان فقط شامل حال سیاهان در ایالات متحده آمریکا میشد.
او که متولد سال ۱۹۴۴ است؛ در آغاز کتاب از ناخرسندیاش برای نوشتن این خود زندگینامه میگوید و از این ترس دارد که نوشتن آنچه بر شخص او گذشته، ممکن است ارزشهای جنبشی که شکل گرفته را کمرنگ کند و بر واقعیتی بنیادین سایه بیندازد. در شرح این دل نگرانی میگوید: «عواملی که زندگی مرا به آنچه هست تبدیل کردهاند، دقیقاً همان عواملی هستند که زندگی میلیونها نفر از مردم مرا شکل داده و از ریخت انداختهاند.» (ص ۱۱)
همچنین بخوانید: زنان انقلابی دنیا: آنجلا دیویس
دیویس که اکنون استاد دانشگاه سانتاکروز در کالیفرنیاست، از جمله مارکسیستهایی است که سابقه بیشترین زمان فعالیت در حزب کمونیست آمریکا را دارد و فعالیتهای مدنی بسیاری بر علیه مجازات زندان داشته است. حوزههای پژوهشی مورد علاقه او نظریه انتقادی، مارکسیسم، فمینیسم و تاریخ مجازات و زندان است.
گذران دوره نوجوانی او در محله سیاهان در شهر بیرمنگام ایالات آلاباما که به درگیریهای نژادی معروف بود از یکسو و داشتن مادری که از سازماندهندگان حرکتهای اجتماعی سیاهان (مجلس جنوبی سیاهان؛ سازمانی تحت تاثیر حزب کمونیست) از سویی دیگر؛ در شکلگیری تفکر سیاسی دیویس تاثیرگذار بود. دوستیاش با فرزندان برخی از رهبران حزب کمویست آمریکا در سالهای دبیرستان نیز نظام ذهنی او را شکل داد و در نهایت؛ شاگردیاش در کلاسهای هربرت مارکوزه نظریهپرداز برجسته مکتب فرانکفورت، علاوه بر برانگیختن علاقهاش به دانستن از فلسفه؛ از او یک فرد دانشگاهی، یک فعال سیاسی، یک پژوهشگر و یک انقلابی ساخت.
«در اسارت زنجیرها و خوکها» با روایت نحوه دستگیری دیویس توسط افبیآی در سال ۱۹۷۰ در ۲۶ سالگیاش آغاز میشود. مولف با روایت هجده ماه زندان؛ با هنرمندی تمام، رنج زنان زندانی و به خصوص زنان سیاهپوست زندانی را توصیف میکند. دیویس در این فصل از کتاب خود از آنچه به چشم دیده و تجربه کرده مینویسد و اینگونه فرصت را برای به تصویر کشیدن واقعیت زندان برای زنان اقلیت، غنیمت میشمارد و از این رهاورد؛ روایت قدرتمندی از نحوه گذران زندگی در زندان و در زیر سایه بیعدالتی حاکم، به خاطر انواع تبعیضهای جنسیتی و نژادی علیه زنان سیاهپوست ارائه میدهد. او بعدها تجربیاتش از زندان را در یک کتاب مستقل هم منتشر کرده است.
هرچند کتاب با تفصیلِ روایت روزهای زندان ادامه مییابد؛ اما شکلگیری یکی از بزرگترین جنبشهای تاریخ آمریکا با عنوان «آنجلا دیویس را آزاد کنید» صدای اعتراض در سراسر آمریکا را به گوش جهانیان میرساند. تلاشها برای آزادی دیویس تا جایی پیش رفت که صندوقی به نام «صندوق وثیقه آزادی دیویس» تشکیل شد و مردم عادی به سرعت به جنبش سراسری آزادی او پیوستند.
دوسال بعد که دیویس در نتیجه تلاشهای همین جنبشها تبرئه و از زندان آزاد شد؛ «اتحادیه ملی علیه نژادپرستی و سرکوب سیاسی» را تاسیس کرد. دیویس کتاب «زنان، نژاد و طبقه» را در سال ۱۹۸۱ منتشر کرد و به زعم بسیاری از نظریهپردازان فمینیسم با انتشار این کتاب اولین گامهای تدوین نظریه «تقاطع» Intersexionality را برای فمینیستهای پستمدرنی چون کرنشاو (به عنوان خالق این نظریه) برداشت.
فعالیتهای او در دهه ۹۰ به شکل علمی و با تدریس در دانشگاههای مختلف ادامه یافته و او همچنان به مانند دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی که در مخالفت با جنگ ویتنام فعالیت میکرد، همچنان تلاش میکند تا با نژادپرستی و سرمایهداری به عنوان دو عامل اصلی مسبب وضعیت نابهنجار زندگی گروههای اقلیت و به حاشیه رانده شده در آمریکا مبارزه کند.
خواندن کتاب «در اسارت زنجیرها و خوکها» و دانستن از زندگی زنی که مقاومت در مقابل جریان مسلط سرمایهداری غربی را رسالت زندگیاش میداند؛ برای ما که در ایران امروز زندگی میکنیم و نمونههایی از فعالیتها و روزگار زنان مبارز را جلوی چشمانمان میبینیم، شاید آن قدرها هم که توقع داریم، قهرمانانه جلوه نکند. اما این زندگینامه خودنوشت به خوبی نشان داده که زنان جسوری که متعهد به مبارزه با اربابان سرمایه، قدرت، نژادپرستی و تبعیض جنسیتی هستند؛ مادامالعمر در پی درک ریشههای ستم و نابرابری بوده و با این درک، در پی همبسته کردن نیروهایی هستند که به شکل چندلایه و تقاطعی تحت ستم قرار میگیرند.
برای مبارزانی چون آنجلا دیویس، سیاه بودن، زن بودن، فقیر بودن و در سیستم سرمایهدارانه نابرابر امروز زندگی کردن؛ دلایلی کافی برای ظلم و ستمی تقاطعی هستند که برای رهایی از آن راهی جز آگاهی و اتحاد قابل تصور نیست.
کتاب «در اسارت زنجیرها و خوکها» را مینا پاکدل ترجمه کرده و توسط نشر خوب در ۴۰۴ صفحه منتشر شده است. در پشت جلد کتاب از زبان دیویس آمده است: «فقط سعی دارم بفهمم کدام نیروهای شوم ما زنان سیاهپوست را به جایی که اکنون هستیم سوق داده است؟ چرا مادرت به جای اینکه شمشیری گداخته به دستت دهد، سرزنشت میکند؟…» و این سوال را میتوان درباره هر زن ستمدیده دیگری در سرزمینمان ایران و دیگر نقاط گوشه و کنار جهان امروز هم پرسید.