بیدارزنی: قرار گرفتن در معرض آسیب روانی اثرات بلندمدتی بر کودکان دارد، اما راههایی برای کمک به درمان این کودکان نیز وجود دارد.در این مطلب برای حمایت از کودکان شاهد خشونت خانگی ۱۸ راهکار برای بزرگسالان ارائه می دهد.
سالانه حدود ۳٫۳ میلیون کودک در ایالات متحد شاهد اِعمال خشونت عضوی از خانواده بر مادر خود یا سرپرست زن در آن خانه هستند. قرار گرفتن کودک در معرض این نوع آسیب در هر سنی که باشد زیانبار است. بنا به گزارش مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری[۱] تجربیات نامطلوب کودکی مربوط به مواردی از این دست است:
- رفتارهای مخاطرهآمیز به لحاظ بهداشتی
- بیماریهای مزمن
- سطحِ پایینِ امید به زندگی
برای هر کودک برقراری پیوند با سرپرست خود و تجربۀ ایجاد رابطهای همدلانه با او مایۀ دلگرمی است. خود سرپرست باید در رابطهای سالم، مثبت و سازنده با فرد بزرگسالی باشد که قابل اطمینان است؛ چه سرپرستی که به خشونت متوسل نمیشود چه عضوی دیگر از خانواده که مسئول سرپرستی کودک است.
نینا مککانیکو[۲]، پزشک، مدیر طرح کودکان شاهد خشونت در مرکز پزشکی بوستون در این زمینه میگوید: «ما با تجربهای که داریم میدانیم – البته خیل عظیمی از پژوهشها نیز مؤید این نکته است – که مهمترین شاخصه برای شفا و رشد کودک پرورش یافتن او در فضایی است که این نوع روابط حاکم باشد».
همچنین بخوانید: خشونت خانگی علیه کودکان؛ کودکانِ درهای کاملا بسته
۱۸ راهکار بزرگسالان برای حمایت از کودکان شاهد خشونت خانگی
در اینجا ۱۸ راهکار برای بزرگسالان آوردهایم تا بتوانند به کودکانی که شاهد خشونت خانگی بودهاند کمک کنند:
۱. فقط در کنار کودک باشید
به گفتۀ مککانیکو «صحبت از کیفیت در برابر کمیت است. لحظاتی، هرچند کوتاه، به این کار اختصاص دهید، مثلاً کار سادۀ کتاب خواندن برای کودک. باید سعی کنیم لحظاتی از پیوند بسازیم. میتوانیم با هم آشپزی کنیم، یا حتی گفتوگویی ساده دربارۀ روزمان داشته باشیم – هر چیزی که به ساختن پیوند مشترک و لذت و شادی دوطرفه کمک کند».
۲. به طور مرتب کودک را زیر نظر داشته باشید
کودکانی که در معرض آسیب روانی بودهاند نیاز به حمایت اجتماعی دارند. به آنها کمک کنید احساس به رسمیت شناخته شدن و ارزشمند بودن را تجربه کنند. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که کودکانی که به کمک نیاز دارند ممکن است حمایت شما را پس بزنند. مککانیکو یادآوری میکند که: «گاه کودکان رفتار بزرگسالان را بهنحو پیشبینیناپذیری ترسناک میپندارند، همچنین از سوی دیگر آنها را حمایتگر و بامحبت میدانند. در نظر کودکان اعتماد امری گیجکننده است»
۳. بگذارید کودک هدایتگر باشد
به گفتۀ مککانیکو «معمولاً برای بزرگسالان حرف زدن دربارۀ مسائلشان کارساز است. تخلیه شدن یا بر زبان آوردن موضوع به ما احساس بهتری میدهد. در مورد کودکان کاملاً متفاوت است. بعضی اوقات کودکان نمیخواهند در مورد چیزی که پیش آمده یا چیزی که دیدهاند یا تجربه کردهاند صحبت کنند، بنابراین ممکن است احساسشان بهنحو دیگری بروز یابد».
۴. شنونده باشید
شنوندگی فعال امکان برقراری پیوند را فراهم میکند. اگر کودک دربارۀ اتفاقات آسیبزایی که دیده یا شنیده حرف میزند سعی کنید حامی و بیطرف باشید. اگر کودک نمیخواهد دربارۀ موضوعی حرف بزند به او فشار وارد نکنید.
۵. صادق باشید
به پرسشهای کودک پاسخهایی صادقانه اما متناسب با سنش بدهید. به عقیدۀ مککانیکو: «هرچه پاسخ سادهتر باشد بهتر است. نیازی نیست وارد جزئیات شوید، مگر آنکه سن کودک به اندازهای باشد که موضوع را درک کند. با صداقت پاسخ دهید، زیرا شاید آن چیزی که کودک به عنوان نتیجۀ تصوراتش در ذهن میسازد بسیار بدتر از چیزی باشد که در واقعیت اتفاق افتاده است. صداقت به کودک کمک میکند تا معنای اتفاقی که افتاده را درک کند و به او امنیت، اعتماد، قدرت و کنترل را میآموزد».
۶. قولی ندهید که نتوانید به آن عمل کنید
هر کودکی احساس امنیت را دوست دارد. اما شما نمیتوانید قول بدهید که امنیت را تأمین میکنید. درعوض، میتوانید از چنین گزارههایی استفاده کنید: «من در حد توانم برای حفظ امینت تو تلاش خواهم کرد».
۷. از اضطراب بکاهید و به مهارتهای مقابلهای بیفزایید
از کودک بپرسید «چه چیزی در گذشته حال تو را بهتر میکرد؟» چند فعالیت را نام ببرید، مثل ورزش کردن، کار هنری، نوشتن خاطرات روزانه، نفس عمیق کشیدن یا صرف وقت با حیوان خانگی. او را تشویق کنید تا با متوسل شدن به چنین فعالیتهایی از اضطرابش بکاهد. گزینههای دیگری هم وجود دارد، مثل مدیتِیشن، یوگا، یا حتی در مواردی صحبت کردن با پزشک کودک دربارۀ درمانهای اضطراب.
فعالیتهایی مثل ورزش، مدیتِیشن، یوگا یا درمانهای ضداضطراب و همچنین مشورت با پزشک راهکارهایی برای کاهش اضطراب است. دیگر آنکه، باید از کودک در برابر سوءستفادههای احتمالیِ آتی محافظت کرد، به این معنا که شخص آزاردهنده بداند که تحت نظارت است. البته ممکن است این کار چندان عملی نباشد.
۸. کودک را به چیزهایی که عشق میورزد متصل کنید.
کلوبها و گروههای مدرسه، کلاسهای هنر و موسیقی و فعالیتهای داوطلبانه به رشد کودک، باور داشتن خود و ارتباط با دیگران کمک میکند. به عقیدۀ مککانیکو: «کارهایی انجام دهید که کودکان احساس خوبی به خودشان پیدا کنند؛ کارهایی ویژه و منحصربهفرد. بگذارید ویژگیهای مثبت خود را کشف کنند».
۹. به کودک بیاموزید احساسات خود را مدیریت کند.
خودتان مدلی برای احساسات و طرز رفتار باشید و وقتی کودک احساساتش را بیان میکند از زبانی حمایتگر استفاده کنید.
۱۰. کودک را ترغیب به ایجاد روابط دوستی کنید
از کودک بپرسید در کنار کدام همسالانش احساس خوشحالی و دلگرمی دارد. او را تشویق کنید تا وقت بیشتری با آنها صرف کند.
۱۱. برای کودک الگو باشید
به کودک نشان دهید چگونه در زندگی با اضطراب مواجه میشوید و مثالی از رفتاری مناسب با هدف مراقبت از خود طرح کنید.
۱۲. با یک پشتیبان کودک تماس برقرار کنید
پشتیبان فردی است که از کودک حمایت میکند – ممکن است از اعضای خانواده، والد رضاعی، مربی سرخانه، معلم یا مربی ورزش، سرپرست، دوستان یا همسایگان باشد. به باور مککانیکو: «کودکان بهطور ذاتی متکی به بزرگسالان اطرافشان هستند که از آنها مراقبت و نیازهایشان را برآورده میکنند. وقتی خشونت خانگی وارد این تصویر ذهنی میشود همه چیز به هم میریزد، احساسات برآشفته و خارج از کنترل میشود. پشتیبان به کودک کمک میکند احساس امنیت، قدرت و کنترل را بازیابد».
۱۳. محیطی آرام و باثبات بسازید
ذهن کودکی که در معرض آسیب روانی بوده مدام در حال پویش است تا تهدیدات احتمالی را کشف کند. محیطی آرام، با نور ملایم و مبلمان راحت به او احساس امنیت میدهد. مککانیکو میگوید: «وقتی کودک میداند یک لحظه یا یک روز دیگر چه چیز در انتظارش است احساس امنیت میکند. حتی با این روش میتوان ساختار مغز را در زمانهایی بررسی کرد که به هنگام قرار گرفتن در معرض خشونت بیشترین تأثیر را میپذیرد». سعی کنید برای کودک برنامهای ترتیب دهید و این روال را روزانه تکرار کنید.
۱۴. رفتارهای چالشبرانگیز را با روشهای مناسب مدیریت کنید
سعی کنید برای رفتارهای نامناسب کودک محدودیت و عواقب منطقی تعیین کنید. رفتار کودک نشانۀ آسیب روانیای است که با آن دستوپنجه نرم میکند. کودک باید احساس امنیت کند و در عین حال بداند تحت نظارت است. مککانیکو در این خصوص میگوید: «انتظارات محکم و روشن دربارۀ اینکه چه رفتاری مناسب و چه رفتاری نامناسب، چه چیز پذیرفتنی و چه چیز نپذیرفتنی است، مقرر کنید».
۱۵. پیشینۀ فرهنگی کودک را در نظر بگیرید
ممکن است شما از کودکی حمایت کنید که فرهنگ و زبانش با شما مشترک نباشد. از او دربارۀ آداب و رسوم جامعهاش سؤال کنید و او را همراهی کنید تا با سازمانهای اجتماعی که بر حمایت از افرادی با پیشینۀ مشابه او متمرکزند ارتباط برقرار کند.
۱۶. جویای منابع اجتماعی باشید
مراکز سلامت، مددکاران اجتماعی مدارس و گروههای حقوقی مختصِ کودکان شما را برای کمک گرفتن از دیگر منابع اجتماعی حمایت از کودکان راهنمایی میکنند.
۱۷. از خودتان مراقبت کنید
کودکانی که در معرض خشونت خانوادگی بودهاند گاه رفتارهای چالشبرانگیزی بروز میدهند و شنیدن داستان این آسیبهای روانی ناراحتکننده است. با خواب کافی، تغذیۀ مناسب و ورزش در مسیر مدیریت هیجانات خود گام بردارید.
۱۸. تسلیم نشوید
مککانیکو معتقد است که: «مغز انعطافپذیر است. امید ازبینرفتنی نیست. مغز مدام پرورش مییابد و وقتی ما قادریم از کودکی حمایت کنیم پس میتوانیم حتی بیش از سطح درک مردم به آن کودک کمکرسانی کنیم».
منبع:
18 Ways to Support Children Who Witness Domestic Violence
پانوشت:
[۱] Centers for Disease Control
[۲] Neena McConnico