انتخابات ریاست جمهوری قدرت‌نمایی‌ای مردانه/ بنفشه جمالی

0
11

بیدار زنی: رد صلاحیت احمدی‌نژاد دور از انتظار نبود و با منطق نهاد شورای نگهبان؛ که اساساً کارش تفسیر قانون به شکل دلخواهش است، جور در می‌آمد. احمدی‌نژاد هم علیرغم تمامی هزینه‌هایی که در سال ۸۸ برای بودنش صرف شد، به سرنوشت تمامی رئیس‌جمهورهای سابق گرفتار شد؛ امّا رد صلاحیت‌های اعلام‌شده، رویه‌ی دیگری هم داشت. رویه‌ای که به‌عمد یا در حالت خوش‌بینانه غیر عمد مورد بی‌توجهی رسانه‌ها قرار گرفت و در نتیجه نزد افکار عمومی جامعه نیز چندان بازتابی نداشت:

تمامی ۱۳۷ زنی که به‌عنوان نماینده نیمی از جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند و برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ ثبت‌نام کرده بودند؛ از سوی ساختار سنتی و مردسالار شورای نگهبان صرفا به خاطر زن بودن و جنسیتشان رد صلاحیت شدند و به‌راحتی بر اسامی اعلام حضور آن‌ها خط قرمزی کشیده شد. یکی از این زنان داوطلب، اعظم طالقانی بود که با شعار «آمده‌ام تا تکلیف رجل سیاسی را مشخص کنم» در انتخابات ریاست جمهوری پیش­رو نام‌نویسی کرد. اعظم طالقانی چند روز بعد از نام‌نویسی، در بیانیه‌ای به تفسیر شورای نگهبان از واژه رجل سیاسی اعتراض کرد و در این بیانیه نوشت: «در رابطه با اصل موضوع برابری جنسیتی در امور اجتماعی و سیاسی، مجموع  حاکمیت و نهادهایی مانند شورای محترم نگهبان و مجلس خبرگان قانون اساسی، با توجه به مطرح‌شدن این موضوع در سطح جامعه در حدود ۲۰ سال، کوتاهی کرده و اکنون پس از گذشتِ بیش از سی و چند سال از نظرات و انتقادها در تفسیر شورای محترم نگهبان در مسئله اصل ۱۱۵ قانون اساسی، هنوز تفسیر و تعریف دقیقی از واژه «رجل سیاسی، مذهبی و مدیر» ارائه نداده است. به‌راستی، شورای محترم نگهبان چگونه می‌تواند به بیش از ۴۰ درصد جمعیت، به‌طور عادلانه پاسخ دهد…»

در روزهای آینده و بنا بر رویه مرسوم سال‌های گذشته و در روزهای تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری، ما جامعه زنان شاهد شعارهای انتخاباتی در حوزه زنان خواهیم بود. بسیاری از زنان که خواهان افزایش مشارکت سیاسی زنان در ساختار قدرت هستند، احتمالاً در ستادهای انتخاباتی کاندیداها حضوری فعال خواهند داشت. توانمندسازی زنان، از بین بردن شکاف جنسیتی، اشتغال زنان، حضور زنان در کابینه و هزاران وعده‌ انتخاباتی دیگر در روزهای آینده در تریبون‌های رسمی و مصاحبه‌های نامزدهای ریاست جمهوری با رسانه‌های مختلف، مدام شنیده خواهد شد. وعده و وعیدهایی که تجربه نشان داده است صرفاً در حد همین شعارهای انتخاباتی باقی خواهند ماند و با کشاندن زنان به پای صندوق‌های رأی به حیطه فراموشی سپرده خواهند شد؛ و پس از اتمام بازی انتخابات، زنان همچنان به‌عنوان جنس دومی که صلاحیت حضور در پست‌های کلیدی و اجرایی کشور را ندارند به گوشه‌ای رانده می‌شوند و مطالبات و خواسته‌هایشان به‌عنوان مطالباتی که در «شرایط حساس کنونی» بی‌اهمیت و پیش پا افتاده است نادیده گرفته خواهد شد.

آری، انتخابات ریاست جمهوری در ایران بازی‌ای تماماً مردانه است. زنان در مناظرات و پرسش و پاسخ‌های صداوسیمایی که لقب «ملی» بودن را یدک می‌کشد هم غایب‌اند. زنان در این بازی مردانه باید از تصمیمات «رجال حکومتی» تمکین کنند. به‌پای صندوق‌های رأی بروند و یکی از مردان تائید صلاحیت شده را انتخاب کنند و دوباره به پستوی خانه‌های خود بخزند. تا انتخاباتی دیگر از راه برسد و دوباره شاهد ویترین مشارکت و حضور زنان در پای صندوق‌های رأی ساختاری باشیم که صلاحیت حضور آن‌ها را صرفاً در چهاردیواری خانه‌ها برمی‌تابد و بس.