ازدواج زودهنگام معمولاً با نوعی اجبار همراه است و رضایت کامل زوجها در آن لحاظ نمیشود. بیانیهی جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ بیان میکند که ازدواج باید با رضایت کامل و آزاد طرفین باشد، ولی در اغلب موارد این والدین هستند که فرزندان خود را مجبور به ازدواج در سنین پایین میکنند.
بیدارزنی: از سر کار برمیگردم خستگی احتمالاً از سرو رویم میبارد که صندلیاش را به من تعارف میکند. تشکر میکنم و میگویم: میایستم و باز اصرار میکند که دو ایستگاه دیگر پیاده میشود. مینشینم و گفتن «آخی» ناشی از خستگی، سرحرف را بینمان باز میکند. میگوید: کارکردن با همهی خستگیهایش به ماندن در خانه میارزد. من که اگر در خانه بمانم، اعصابم به هم میریزد. همسرم ترشرو است. اهل معاشرت نیست؛برخلاف خودم که زود با آدمها گرم میگیرم. گفتم خب پس چرا با این همه تفاوت با او ازدواج کردید؟ گفت: من خواب بودم. منظورش را پرسیدم. پاسخ داد: خواب بودم که شوهرم دادند. صبح که از خواب بیدار شدم مادرم گفت: دیشب برایت خواستگار آمد و شوهرت دادیم. آن موقع ۱۱ سال داشتم. چهارده سالم بود که بچهدار شدم. مثل عروسک با بچهام بازی میکردم، من که از بچهداری سردر نمیآوردم. نه کودکی کردم، نه جوانی. سناش را پرسیدم. متولد ۵۰ بود و همسرش متولد ۳۳.
به خاطر میآورم که مادربزرگ پدری من در کودکی به عقد پسرعمهی خود در آمده بود. البته او مردی مهربان بود و تا ۱۹ سالگی او برای ازدواج صبرکرده بود. این اتفاق نزدیک به ۱۰۰ سال قبل روی داده اما ازدواج این زن امری متأخر است. مادربزرگ من به عقد مردی درآمده بود که از او ۲۰ سال بزرگتر بود. او همواره از خانوادهاش به دلیل این ازدواج زودهنگام و سن پدربزرگم ناراضی بود. هرچند تعریف میکرد که صبحها بعد ازخوردن صبحانه تا شب با بچههای دیگر بازی میکرده و شب آن قدر خسته بوده که گاهی حتی شام نخورده به خواب میرفته است.
این دو روایت را کنار هم قرار میدهم و یاد تلاشهای زنان در عصر مشروطه برای منع کودکهمسری میافتم. از دیگر سو به خاطر میآورم آمار ازدواج در سنین کودکی در سالهای اخیر روند افزایشی داشته است؛ به گونهای که چندی پیش زهرا کهرام، دبیر سمینار ازدواج کودکان در مناطق حاشیه، در خصوص آمار و ارقام ازدواج کودکان در ایران بیان کرد: ۱۷ درصد ازدواج دختران در ایران پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی بوده و تازهترین آمار ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور در ۹ ماههی اول سال ۹۴ نشان میدهد بیش از ۵ درصد زنانی که در این مدت ازدواج کردهاند کمتر از ۱۵ سال سن داشتهاند یعنی ۲۸ هزار و ۲۴۲ نفر قبل از رسیدن به ۱۵ سالگی ازدواج کردهاند و بیش از ۲۰۴ هزار ازدواج دختران در سنین ۱۵ تا ۱۹ سال در این دوره از سال ثبت شده است.
افزایش آمار ازدواج کودکان در ایران نگرانی فعالان زنان، کودکان و جامعهشناسان را برانگیخته است به گونهای که حتی برخی از نمایندگان زن مجلس برای گرفتن فتوای منع ازدواج کودکان به مراجع تقلید مراجعه کردند تا نظر مثبت آنان را برای منع این گونه از ازدواجها در این خصوص خواستار شوند و به نظر میرسد برخی از مراجع نظر مثبتی در مورد منع ازدواج کودکان دارند. در همین راستا در وبسایت رسمی آیتالله مکارم شیرازی در دستهبندی ازدواجهای حرام صریحاً ازدواج زیر ۱۳ سال نهی شده است: «در گذشته این اجازه به اولیاء داده میشد که حتی برای صغیر همسری انتخاب کنند و معمولاً مشکلی ایجاد نمیشد ولی در عصر و زمان ما عملاً ثابت شده است که این ازدواجها به مصلحت دخترها و پسرها نیست و دارای مفاسدی است و با توجه به اینکه غبطه و مصلحت باید رعایت شود این گونه ازدواجها باطل است و اعتباری ندارد. نسبت به آنچه در گذشته انجام شده اگر در آن زمان واقعاً مفسدهای نداشته و غبطه صغیر رعایت شده محکوم به صحت است».
بر اساس مادهی ۱۰۴۱ قانون مدنی عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالحه است. اما ۱۵ سال هم سن مناسبی برای ازدواج نیست.سازمان ملل در تعریف ازدواج زودهنگام بیان میکند: «ازدواج زودهنگام عبارت است از هر ازدواجی که در سنین زیر ۱۸سالگی صورت گرفته، در صورتی که دختر از نظر جسمی، فیزیولوژیک و روانی برای ازدواج و فرزندآوری آماده نیست». دراکثر توافقنامههای بینالمللی، حداقل سن ازدواج برای مردان و زنان ۱۸ سال تعیین شده است.
خشونت، افزایش مرگ و میر کودک و جنین، از عوارض ازدواج زودهنگام است
اگرچه ممکن است دختران در سنین پایین به بلوغ جنسی برسند، ولی اغلب از نظر فیزیولوژیک، برای فرزندآوری و از نظر روانی، برای ازدواج و پذیرش مسئولیتهای زندگی خانوادگی آماده نیستند. ازدواج زودهنگام معمولاً با نوعی اجبار همراه است و رضایت کامل زوجها در آن لحاظ نمیشود. بیانیهی جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ بیان میکند که ازدواج باید با رضایت کامل و آزاد طرفین باشد، ولی در اغلب موارد این والدین هستند که فرزندان خود را مجبور به ازدواج در سنین پایین میکنند.
از دیگر سو نتایج یک پژوهش در مورد پیامدهای سلامتی ازدواج در سنین کم در ایران نشان میدهد: «ازدواج زودرس (قبل از ۱۸ سالگی) هرچند هر دو جنس را متأثر میسازد اما دختران بیشتر در معرض آن هستند و آسیبها و عوارض شدیدی را متحمل میشوند. این پدیده بیشتر در بستر فقر و نابرابری جنسیتی رخ میدهد و دارای جنبههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. ازدواج زودرس میتواند منجر به افزایش تعداد فرزندان، حاملگی و زایمان زودرس، مرگ و میر در مادر نوجوان باردار یا در حین زایمان، افزایش ابتلا به HIV و سایر بیماریهای مقاربتی، افزایش مرگ نوزاد، آنمی، پره اکلمپسی[۱]، افزایش خونریزیهای زایمانی و بعد از آن، فیستولهای مامایی، زایمان سخت و طولانی، انزوای اجتماعی، افسردگی، خودکشی و همسرکشی شود. این افراد معمولاً تحصیلات، درآمد و استقلال کمتری دارند و بیشتر در معرض خشونت قرار میگیرند. توان زنان نوجوان در مشارکت در سلامت باروری کاهش مییابد و حتی گاهی اختیار دریافت مراقبت بهداشتی را به دلایل مختلف ندارند».
علاوه بر این مطالعات نشان میدهد دخترانی که به ازدواج اجباری زودهنگام در سنین زیر ۱۸ سال تن دادهاند، بیشتر به قبول خشونت خانگی و تنبیه توسط شوهرانشان باور دارند. ازدواج زودهنگام منجر به طلاق و جدایی بیشتری هم میشود. بنابراین جا دارد قانونگذار با وضع قانون مشخص در زمینهی منع خشونت خانگی مانع از ازدواجهای اجباری در هر سنی به ویژه در سنین کودکی(که از مصادیق خشونت خانوادگی است) و افزایش سن ازدواج شود تا آسیبهای اجتماعی حاصل از این ازدواجها به تدریج کاهش یابد.
[۱](Pre-eclampsia): ازعوارض دوران بارداری و یک اختلال چندارگانی است که در ۳ تا ۵ درصد از حاملگیها رخ میدهد. این بیماری یکی از علتهای مهم مرگ و میر مادران باردار میباشد که باعث عوارض جنینی و مادری میشود.