بیدارزنی: «من وحشتزده و بسیار ناامید بودم. من دختربچهای کم سن و سال بودم که ازدواج برایش بسیار زود بود. هرشب فریاد میزدم و گریه میکردم. من برای داشتن رابطه جنسی بسیار کم سن و سال بودم. آنها از درون مرا کشتند. زندگی برایم بیمعنی شد.»
اینها حرفهای دختربچهای اهل ترکیه است که در سن ۱۲ سالگی مجبور به ازدواج شده است.
در دهه گذشته ۵۸ میلیون دختر زیر ۱۸ سال (از هر سه دختر یکی) در کشورهای درحال توسعه مجبور به ازدواج شدهاند. ازدواجهایی که مغایر با قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای حقوق کودک است. همچنین بر اساس آمار بهدستآمده نزدیک به ۱۵ میلیون دختربچه (از هر ۹ دختر یکی) در سن ۱۰ تا ۱۴ سالگی در این کشورها مجبور به ازدواج شدهاند. این عروسهای کودک با محدودیتهای دسترسی به امکانات آموزشی و اشتغال و فرصتهای اقتصادی از یکسو و از سوی دیگر با در معرض قرار گرفتن آسیبهای بهداشتی ناشی از زایمان در سنین پایین مواجه هستند. آنها اغلب ازلحاظ اجتماعی ایزوله میشوند.
در کشورهای درحال توسعه با افزایش جمعیت جوان کشور، سرمایهگذاری بر روی افزایش مهارتهای اجتماعی و آموزش دختران جوان امری است ضروری. این امر میتواند در رسیدن به اهدافی چون فقرزدایی، گسترش آموزش، برابری جنسیتی، سلامت مادران و کودکان و کاهش مبتلایان به ایدز کمک نماید.
ازدواج کودکان/ معضلی جهانی:
در تعریف جهانی ازدواج کودکان به ازدواج آنها قبل از سن ۱۸ سالگی اطلاق میشود که محدود به یک کشور و یا یک قاره نیست. بر اساس آمارهای بهدستآمده ۱۰ کشور در جهان بالاترین آمار ازدواج کودکان را دارند. یکدوم تا سهچهارم ازدواج دختران در این کشورها قبل از سن ۱۸ سالگی بوده است. (جدول زیر)
نام کشور | درصد ازدواج دختران قبل از ۱۸ سالگی |
نیجریه (سال۲۰۰۶) | ۷۴٫۵ |
چاد (۲۰۰۴) | ۷۱٫۵ |
مالی (۲۰۰۶) | ۷۰٫۶ |
بنگلادش (۲۰۰۷) | ۶۶٫۲ |
گوینا (۲۰۰۵) | ۶۳٫۱ |
افریقای مرکزی (۲۰۰۶) | ۶۰٫۶ |
موزامبیک (۲۰۰۸) | ۵۲٫۰ |
نپال (۲۰۰۶) | ۵۱٫۴ |
مالاوی (۲۰۰۶) | ۵۰٫۲ |
اتیوپی (۲۰۰۵) | ۴۹٫۲ |
ارقام بر اساس آمار جهانی بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ و بررسی بین زنان ۲۰ تا ۲۴ سال است. |
سن ازدواج کودکان در مناطق مختلف یک کشور نیز متفاوت است. بهطور مثال در اتیوپی ۴۹ درصد ازدواج دختران قبل از سن ۱۸ سالگی است این در حالی است که این آمار در منطقه امهارای آن ۷۴ درصد است که نیمی از این ازدواجها قبل از سن ۱۵ سالگی اتفاق افتاده است. همچنین گزارش دیگری در این منطقه نشان داده است که ۱۴ درصد از ازدواج دختربچهها در منطقه امهارای اتیوپی قبل از سن ۱۰ سالگی بوده است. بهطور معمول سن ازدواج دختران در مناطق روستایی پایینتر از مناطق شهری است. بهطور مثال، بر اساس آمارهای بهدستآمده در نیجریه ۲۱ درصد از زنان ۲۰ تا ۲۴ سال در مناطق روستایی در ۱۵ سالگی ازدواج کردهاند این رقم برای مناطق شهری ۸ درصد بوده است. در نپال ۷ درصد دختران قبل از سن ۱۰ سالگی و ۴۰ درصد آنها قبل از ۱۵ سالگی مجبور به ازدواج میشوند. در مالی و بنگلادش از هر پنج دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله، یک نفر قبل از سن ۱۵ سالگی ازدواج کرده است. (۲۳ درصد و ۲۱ درصد).
در هند بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ در ایالتهای اندرا پرادش و راجستان یکپنجم زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله گفتهاند که قبل از ۱۵ سالگی ازدواج کردهاند. آمار ازدواج کودکان در هند بهطورکلی یک دختر از هفتدختر بچه است. اگرچه ازدواج کودکان همچنان در بسیاری از کشورها ادامه دارد اما آمار نشان میدهد در برخی از کشورها این ازدواجها رو به کاهش است. (نمودار زیر)
- اعداد مربوط به آمار سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ است که نشان میدهد تعداد ازدواج دختران در سنین ۲۰ تا ۲۴ سالگی کمتر شده است. بهطور مثال در کشورهای درحال توسعه بعلاوه چین، ۷ درصد دختران بین سنین ۱۵ تا ۱۹ سال گفتهاند که قبل از ۱۵ سالگی ازدواج کردهاند این رقم برای دختران ۲۰ تا ۲۴ ساله ۱۱ درصد بوده است. با وجود این تأخیر، همچنان میلیونها کودک در معرض خطر ازدواج در سنین پایین قرار دارند.
چرا هنوز ازدواج کودکان وجود دارد؟
اگرچه بسیاری از کشورها محدودیت قانونی برای سن ازدواج وضع کردهاند و در بسیاری از کشورها ازدواج زیر ۱۸ سال ممنوع است اما باورهای مذهبی، فرهنگی و فشارهای اقتصادی ازجمله عواملی است که در ادامه روند ازدواج کودکان نقش دارند. از عوامل اصلی ازدواج کودکان میتوان به فقر، سطح سواد پایین و باورهای منطقهای اشاره کرد. خانوادههای فقیر منابع مادی کمتری جهت حمایتهای بهداشتی و آموزشی برای دختران خود دارند. همچنین منافع اقتصادی حاصل از ازدواج برای خانواده دختر ازجمله عواملی است که آنها را به سمت ازدواج کودکان سوق میدهد.
محرومیت از تحصیل و آموزش از دیگر پیامدهای ازدواج کودکان است. تحقیقات یونیسف در ۴۲ کشور و بر روی زنان بین ۲۰ تا ۲۴ سال نشان میدهد که تعداد زنانی که با تحصیلات ابتدایی مجبور به ازدواج قبل از ۱۸ سالگی شدهاند کمتر از زنان بیسواد در آن کشورها بوده است. تحقیقات دیگر در تانزانیا نشان میدهد که زنان با تحصیلات متوسطه ۹۲ درصد کمتر از زنان با تحصیلات ابتدایی قبل از ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند.
همانطور که اشاره شد محل زندگی زنان نیز نقش به سزایی در آمار ازدواج کودکان دارد. در این مناطق فشارهای فرهنگی و اجتماعی در سوق دادن خانوادهها به ازدواج کودکان خود نقش چشمگیری دارند. والدین تصور میکنند چنانچه دخترانشان را مطابق با باورهای منطقهای در سنین پایین شوهر ندهند، دیگر قادر به شوهر دادن آنها نخواهند بود. آنها همچنین اعتقاد دارند که ازدواج در سنین پایین مانع رابطه جنسی خارج از ازدواج و بارداریهای ناخواسته دخترانشان میشود. از سوی دیگر بر اساس رسوم منطقهای مردان مسن تمایل به ازدواج با دختران کم سن و سال و باکره دارند تا از این طریق مردانگی خود را عرضه نمایند.
فواید افزایش سن ازدواج
کاهش آمار ازدواج کودکان موجب افزایش تحصیلات در سطح جامعه، گسترش برابریهای جنسیتی و افزایش سلامت مادران و کودکان و همچنین کاهش ابتلا به ایدز میشود.
بهطورکلی کاهش آمار ازدواج کودکان و افزایش سن ازدواج به بهبود موارد زیر میانجامد:
- سلامت مادران و نوزادان: پرهیز از ازدواج در سنین پایین و تاخیر در زایمان به سلامت مادر و کودک کمک میکند. مرگومیر مادران ازجمله عوارض زایمان زنان در سنین ۱۵ تا ۱۹ سالگی در کشورهای درحال توسعه است. مرگومیر مادران قبل از ۱۵ سالگی پنج برابر بیشتر از سنین دیگر است. همچنین دخترانی که در سنین پایین مجبور به ازدواج میشوند به علت عدم تکامل دستگاه تناسلیشان بسیار بیشتر از زنان در سنین بالای ۱۸ سال با عوارض ناشی از زایمان مثل فیستول مواجه خواهند بود.
همچنین، نوزادان متولدشده از مادران کم سن و سال بیشتر در معرض کموزنی، تولد زودرس و مرگومیر هستند. مرگومیر نوزادان به دنیا آمده از مادران زیر ۱۸ سال در سال اول تولد ۶۰ درصد بیشتر از نوزادانی است که از مادران بالای سن ۱۸ سال به دنیا آمدهاند. از سوی دیگر، نوزادان متولدشده از مادران کم سن و سال بیشتر در معرض سوءتغذیه قرار دارند.
- ایدز: در برخی باورهای فرهنگی و سنتی ازدواج در سنین پائین بهعنوان مکانیسمی برای محافظت دختران از روابط جنسی پرخطر خارج از ازدواج محسوب میشود این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد ازدواج در کودکان شانس ابتلای آنها را به ایدز و دیگر بیماریهای مقاربتی افزایش میدهد. شوهران این دختران غالبا مردان با سن و سال بالا هستند که در گذشته روابط جنسی متعددی را تجربه کردهاند به همین علت احتمال انتقال ایدز از سوی این مردان به همسرانشان بسیار زیاد است. این دختران کم سن و سال اغلب به دلیل سن کم نمیتوانند شوهران خود را به استفاده از کاندوم وادار نمایند و به همین علت اغلب دارای روابط جنسی غیرایمن و پرخطر هستند. بررسیهای انجامشده در سال ۲۰۰۴ در کنیا و زامبیا نشان میدهد که احتمال ابتلای به ایدز دختران زیر ۱۸ سال که ازدواج کردهاند ۷۵ درصد بیشتر از دختران مجرد در این سن است.
- سلامت جنسی و تاثیرات جهانی: افزایش سن ازدواج احتمال در معرض قرار گرفتن خشونتهای فیزیکی، جنسی، روانی و اقتصادی را در دختران کاهش میدهد. همچنین تاخیر در ازدواج موجب بالا رفتن قدرت تصمیمگیری و افزایش سلامت جنسی زنان میشود. تحقیقی در هند نشان میدهد زنانی که بعد از سن ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند، بیشتر از زنانی که قبل از ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند، در تصمیمگیریها در زندگی مشترک خود نقش دارند (۲۷ درصد در مقابل ۱۰ درصد). این زنان بیشتر از زنانی که در سنین پایین ازدواج کردهاند قادر هستند مانع ضرب و شتم توسط همسرانشان شوند. (۴۷ درصد در مقابل ۳۶ درصد). همچنین این زنان شانس بیشتری برای استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری به نسبت زنان کم سن و سال دارند. (۱۱ درصد در مقابل ۳ درصد). و نهایتا اینکه این زنان شانس بهرهمندی از امکانات بهداشتی مناسبتری در اولین زایمان خود نسبت به زنان در سنین پایینتر دارند. (۷۰ درصد در مقابل ۴۵ درصد).
- تحصیلات و فرصتهای اقتصادی: تحصیل دختران و تاخیر در سن ازدواج آنها میتواند به افزایش درآمد و همچنین بهبود وضعیت اقتصادی آن کشور کمک نماید. بر اساس تحقیقات جهانی، تحصیلات ابتدایی موجب افزایش ۱۰ تا ۲۰ درصدی دستمزد زنان میشود. این در حالی است که این افزایش برای زنان با تحصیلات متوسطه ۱۵ تا ۲۵ درصد است. همچنین اعضای خانواده و فرزندان زنانی که تحصیلات عالی و درآمد شغلی دارند به دلیل اضافه شدن درآمد او به درآمد کل خانواده میتوانند از رفاه اقتصادی بالاتری برخوردار شوند. افزایش سن ازدواج زنان با کاهش مبتلایان به ایدز و کاهش مرگومیر مادران و نوزادان میتواند به بهبود سلامت خانواده و جامعه کمک نماید. برای مثال تحقیقات از زنان ۳۲ کشور نشان میدهد که زنان تحصیلکرده پنج برابر زنان بیسواد نسبت به راههای ابتلا به ایدز و چگونگی جلوگیری از ابتلا به آن آگاهی دارند.
چگونه میتوان ازدواج کودکان را کاهش داد؟
- توانمندسازی و بالا بردن سطح آگاهی دختران: برای تغییر معضل ازدواج کودکان، بالا بردن سطح آگاهی دختران نسبت به حقوق خود و آگاهی پیدا کردن نسبت به برنامه تنظیم خانواده و سلامت جنسی امری ضروری است. همچنین بالا بردن آگاهی جامعه نسبت به حق بر بدن زنان و دختران و حق تصمیمگیری برای زندگی خود و گسترش آموزشهای بهداشتی، تحصیلی و اشتغالزایی که موجب استقلال مالی دختران در سطح جامعه میگردد ازجمله مهمترین تغییرات در سطح اجتماع است.
- فعالیت در سطح جامعه و خانوادهها: ارتباط مستقیم با افراد جامعه شامل زنان و مردان و دختران و پسران، نقش بسیار مهمی در تغییر رفتاری، باورها و کلیشههای جنسیتی میتواند داشته باشد. این برنامهها میتواند به تغییر نگرش خانواده و افراد جامعه برای پایان دادن به ازدواج کودکان که بسیاری ریشههای فرهنگی دارند، کمک نماید.
- افزایش امکانات آموزشی برای دختران: گسترش دسترسی دختران به تحصیلات ابتدایی و متوسطه و ایجاد فرصتهای شغلی و درآمدزا برای آنها میتواند نقش به سزایی در کاهش ازدواج دختران در سنین پایین را به دنبال داشته باشد. افزایش کیفیت آموزشی دختران، اصلاح سرفصلهای آموزشی، بهبود زیرساختهای آموزشی و مدارس، افزایش استخدام معلمان زن و ایجاد فضاهایی که دختران و پسران در آن برابری را آموزش ببینند، ازجمله اقدامات آموزشی است که باید لحاظ شود. همچنین آموزشهای غیررسمی و برنامههای مشاورهای میتواند به گسترش آگاهی دختران نسبت به سلامت جنسی و مهارتهای زندگی آنها کمک نماید.
- درآمدزایی برای دختران و خانوادههای آنها: ایجاد برنامههایی برای توانمندسازی دختران با اعطای وام، آموزشهای فنی و حرفهای، آموزش سرمایهگذاری، چگونگی پسانداز و کسب درآمد برای به تاخیرانداختن سن ازدواج دختران بسیار ضروری است. همچنین اعطای کمک هزینه به والدین بهطور مثال برای فرستادن کودکان به مدرسه و اعطای کمکهای مشاورهای برای حل مشکلات اقتصادی در خانواده که بسیاری از خانوادهها را به سمت ازدواج کودکان خود سوق میدهد، میتواند در کاهش ازدواج کودکان نقش داشته باشد.
- انتقال پیام از طریق رسانهها: استفاده از راههای ارتباطی مختلف برای افزایش آگاهی و تغییر باورهای عمومی جامعه بسیار موثر است. بهطور مثال رسانههای جمعی میتوانند در آموزش خانوادهها و افراد جامعه و آگاهی آنها نسبت به مضرات و پیامدهای ازدواج کودکان نقش به سزایی ایفا نمایند.
امروزه با توجه به نفوذ بیشازپیش رسانهها در زندگی افراد در سطح جهانی، رسانهها میتوانند با به تصویر کشیدن پیامدهای ازدواج در سنین پایین بر زندگی کودکان و آینده آنها، حساسیتهای جهانی نسبت به این موضوع را افزایش دهند و همین امر میتواند واکنشهای جهانی را به دنبال داشته باشد. واکنشها و فشارهای بینالمللیای که نهایتا میتوانند به تغییر قوانین در کشورهایی که هنوز ازدواج کودکان در آنها غیرقانونی نشده است، منتج گردد و زندگی امن و عاری از خشونت را برای کودکان در سراسر جهان به دنبال داشته باشد.
منبع: ending-child-marriage