انتخاب ارمیا و راه طولانی رسیدن به دموکراسی و برابری

0
127

تا قانون خانواده برابر: برنامه آکادمی گوگوش تمام شد و ارمیا برنده نهایی آن. حضور او در این مسابقه از ابتدا با واکنش های زیادی از خصمانه تا طرفدارانه مواجه شد. از آن طرف گوگوش بعد از اعلام نتایج گفت: «ارمیا با فرمی که شرکت کردی راهی برای زنان باز کردی و نشون دادی همه چی در این آکادمی رای مردمه».

ممکن است ورود زنی محجبه به این برنامه یک پروژه بوده است برای این که پایه گذاران این شبکه که به نظر می رسد به سلطنت طلبان نزدیک هستند بخواهند افراد مرتبط با این شبکه را دموکرات که پذیرای هرگونه سلیقه ای هستند، نشان دهند. شاید عده ای که به این ورود تاختند از این رو وارد این بحث شده اند. برخی دیگر از مخالفان حضور ارمیا هم اسلام گرایانی بودند که مخالف آواز خواندن زنان به هر صورت و شکل ممکن هستند. گروه دیگر اما افرادی هستند که فکر می کنند نشان دادن این فرد با حجاب تبلیغی برای حجاب است. برخی او را به گروه مجاهدین منسوب کردند چه رسانه های داخلی [1]و چه افرادی درفیس بوک. برخی نیز صفحاتی مانند «ما از ارمیا متنفریم» و «مخالفان حضور ارمیا در آکادمی » را ایجاد کردند. در این میان در فیس بوک تنها اندک فمینیست هایی بودند که حق انتخاب پوشش زن را یادآور شدند (مانند صفحه زن=مرد).

فارغ از این که ارمیا مجاهدی است که به قول سایت های داخل ایران قصد تبلیغ مرام خود را دارد یا وسیله ای برای دموکرات نشان دادن سلطنت طلبان یا هر چیز دیگری؛ آن چه مردم و حتی روشنفکران ایرانی به دست فراموشی سپرده اند حق انتخاب زنان است. .همچنین موضوع غم انگیز دیگر پرخاشگری گروه های مخالف است که به جای نقد به هجو و بیشتر هتاکی روی آورده اند. این عدم رواداری و پذیرش یکدیگر یکی از معضلات جامعه ایرانی است در ادامه به چند کامنت مخالف حضور ارمیا اشاره می کنم.

  1. این سلیطه کثیف در زمان آکادمی این دوره مایه رنجش و ناراحتی اکثریت بینندگان این برنامه رو فراهم آورد.
    اورینب مشایخی برای همیشه ملقب به سلیطه کثیف خواهد بودو حرامزادگان آینده بدانند دیگر بدون هزینه هیچ کجا نمیتوانند فریبکاری و رذالت به خرج دهند.تا اعلام نهایی نتیجه زیر همین پست هرچه لایق این و خانواده اوست بگین تا درس عبرتی برای امثال او بشه .
  2. اینجور که معلومه شماها با شخص ارمیا مشکلی ندارین .. بلکه با مسلمونا و دین و مذهبشون مشکل اساسیتونه ..!! 
    شما دوست دارین همه بیحجاب براتون بگردن تا شما هیزی و کثافتی خودتونو ارضا کنین .. حالام عقده شده بیخ گلوتون داره خفتون می کنه !!
  3. حق انتخاب لباس با زنان است اما این که زنی با مردی مسیحی ازدواج می کند و بعد با حجاب در من و تو ظاهر می شود آیا اهداف سیاسی در پی ندارد؟ میلیونها رجاله و کودن در ایران وجود خود را ثابت کرد.
    شاید باور کردنش سخت باشد اما باور کنید رای دهندگان به اورینب مشایخی هنگام رای پیشِ خودشون گفتند این ارمیا با حجابه. زنِ خوبیه. مسلمونه. مثلِ خودمونه. موهاشو پوشانده معلومه که آدم خوبیه پس بهش رای میدیم.
    صداش مهم نیست همین که حجابشو توی سرزمین بلاد کفر رعایت کرده یعنی خیلی خوبه. این فرشته ست. با خداست.
  4. کسی که میخونه دیگه دوتا تار مو براش غصه نیست با احترام به این خانم عرض کردم چون خودم مذهبیم و آواز هم می خونم اما حجاب برام دغدغه بزرگی نیست ایشون به نظر بنده خواستن شکل جدیدی از خوانندگی خانم هارو رواج بدن وگرنه مردم بچه نیستن که فکر کنند از اسمون هفتم به زمین نازل شده و فرشته است.
  5. اول شد حالا چکار کنیم این چه ننگیه.
  6. انتخاب ارمیا به عنوان برنده آکادمی سیاسی بود تازه باید قیافه نحس این آدم رو تو فینال ساله دیگه هم تحمل کنیم.

این خشم و دعوت به ناسزاگویی از کجا می آید؟ چرا ما تا این اندازه گرفتار خشونت هستیم؟ خشونتی که به اشکال مختلف در زندگی هر روزه ما بروز می کند و قادر به کنترل کردن آن هم نیستیم؟ غم انگیز است که که اگر در ایران کسی عملی را که به نظر برخی دیگر شایسته نیست انجام دهد، فقط خودش نیست که گرفتار سیل فحش و ناسزا می شود بلکه این نارواها به خانواده او نیز گفته می شود. در خیابان های تهران مردان در دعواهایی که بر سر هر چیز کوچکی شکل می گیرد زنان فامیل طرف مقابل را مورد عنایت قرار می دهند و در فیس بوک نیز خانواده ارمیا نواخته می شوند.

چالش بر سر حدود حجاب

در مورد حجاب دو دیدگاه کلی که قبول یا رد آن است وجود دارد. اما در بین زنانی که حجاب دارند میزان رعایت آن متفاوت است. انواع چادرها و روسری و مقعنه متناسب با سلایق افراد وجود دارد و میزان پوشیدگی افراد در حجابشان هم یکی نیست. زنانی هم هستند که خود را مسلمان می دانند اما حجاب را قبول ندارند برخی از آنان تنها موقع نماز خواندن چادر بر سر می کنند. برخی از این زنان نیز در مجالس عروسی و… می رقصند. حسن یوسفی اشکوری درباره حجاب معتقد است: در مورد وجوب حجاب یعنی اینکه زن باید سر و گردن و تمام بدن را بپوشاند، بین فقها اختلاف هست. به عنوان یک امر تاریخی اما حتی اگر وجوب شرعی پوشش زنان را قبول کنیم، باز شما می‌بینید که در زمان پیامبر و سالیانی پس از زمان پیامبر، این سختگیری‌ها اساسا به این شکل وجود نداشته است و حتی تا قرن نهم، هیچ فقیهی در میان فقهای شیعه وجوب پوشش سر و گردن را واجب ندانسته است. از قرن نهم به بعد است که این نوع پوشش ترویج می‌شود و فتواهای عجیب و غریبی پیدا می ‌شود؛ تا آن جا که گفته‌ اند باید صورت و گردن و دست را هم بپوشاند و برخی نیز گفته اند زن نباید از خانه خارج شود[2].

او می گوید: از نظر دینی، من شخصاَ حجاب (در شکل جلباب که در قرآن آمده) را از احکام تغییر پذیر می دانم و تابع فرهنگ و مصالح زمانه، اما در عین حال، امروز هم اگر زن مسلمانی اعتقادی به وجوب شرعی حجاب باور داشته باشد، حق اوست که چنان باشد و کسی نمی تواند او را از این انتخاب منع کند.[3]

دین داری نزد بیشتر مردم دنیا و نه فقط ایرانیان طیف صفر و یک نیست و پایبندی به مذهب درجات مختلفی دارد. این که یا این باید باشی یا آن، یا محجبه باشی و پایبند به تمام احکام اسلام وگرنه مسلمان نیستی گفتمان جمهوری اسلامی است که گویا در نهادینه کردن آن در بین ایرانیان هم موفق بوده است.

ازدواج زن مسلمان با مرد مسیحی اگرچه از نظر علما حرام است اما آیا ما نمی پذیریم که روابط انسانی پیچیده تر از این حرفهاست؟ این که او در این نمایش خواسته حجاب داشته باشد اگرچه نشان دهنده تناقض های درونی اوست اما در بین ما ایرانی ها از این دست تناقض ها کم نیست. ای کاش به جای کوبیدن یک فرد به فکر حل کردن تناقض هایی باشیم که ما را از وحدت با خود دور می کند.ای کاش گفتمان های اسلامی و سکولار را به رواداری با هم فرا بخوانیم به جای این که شکاف میان این دو گفتمان اصلی را در ایران افزایش دهیم. همانطور که بشیریه یکی از موانع توسعه سیاسی در ایران را چندپارگی های اجتماعی و فرهنگی و از جمله مهم ترین آن را تضاد میان تمدن و فرهنگ ایرانی، اسلامی و غرب به ویژه دو مورد آخر می داند.

حضور ارمیا در این مراسم حتی با انگیزه ای سیاسی در صورتی که با رواداری مردم روبرو شده بود می توانست نشان دهد که جامعه ایران به سوی دموکراسی گام بر می دارد.

پذیرشی که نیست

وقتی به کشورهای مسلمان دیگر که حجاب در آن ها اختیاری است سفر می کنید رواداری مذهبی افراد جالب توجه است. امری که کمتر در ایران شاهد آن هستیم. خاطرم هست چند سال پیش حزب الله لبنان نماینده زن غیر محجبه در پارلمان این کشور داشت. در ایران اما این پذیریش از سوی سکولارها و مذهبی ها نسبت به یکدیگر وجود ندارد. در سال های گذشته بیشتر از این روزها زنان بسیجی یا محجبه در فضای عمومی شهر به سایر زنان که از نظر آنها حجابشان مناسب نبود تذکر رعایت حجاب می دادند و در برخی موارد حتی تذکراتشان با کلماتی توهین آمیزهمراه بود. البته مردان مومن هم به هنگام خرید یا برخورد با زنانی که حجابشان اسلامی نیست هنوز می گویند: «خانم شما جای دخترمی اما حجابت رو رعایت کن».

نگاهی به کامنت هایی که در بالا ذکر شد نشان می دهد این تذکر به رعایت حدود و قبول عقیده منحصر به افراد مذهبی نیست وغیرمذهبی هم نمی توانند زن محجبه را تحمل کنند. از همین دست کامنت هایی که برای ارمیا گذاشته شده است در رفتار برخی از غیر مذهبی ها هم دیده می شود که از زنان محجبه می خواهند حجابشان را کمتر کنند اما جامعه دموکراتیک جامعه ای است که تنوع ها را می پذیرد و به عقیده دیگری احترام می گذارد.

تجاوز گروهی به …؟!

در فیس بوک صفحاتی با عنوان تجاوز گروهی به …. وجود دارد که گاهی از تحلیل ریشه شکل گیری آن باز می مانم. عنوانی که بعد از تجاوز گروهی خمینی شهر در فیس بوک به چشم می خورد و تعدادشان آن قدر هست که هراس از عادی شدن خشونتی این چنینی را در دل بیاندازد. این صفحات پر از خشونت نوشتاری و گاه همراه با تصاویر اعمال خشونت است. این صفحات بی شک می توانند خشونت علیه اقشار مختلف را در جامعه ترویج کنند. در مورد ارمیا هم چنین صفحه ای ایجاد شد. ادمین صفحه چنین کامنتی گذاشته است:

  1. گفتند توهین نکنید؛ مسخره نکنید. اما نفهمیدند که به نام اعتقاداتشان هزاران بار به ماتوهین کرده اند. آیا هرگز فکر کرده اید که چه اندازه به سایرین تجاوزکردید؟؟؟ توهین به مقدسات ساده ترین راه برای خفه کردن فریادها در گلوست.

این خشم البته می تواند نتیجه سیاست های هیئت حاکمه باشد که باعث شده است هر زن یا مردی که ایدئولوژی حاکمیت را قبول دارد دشمن قلمداد شود ولو آن که همراهی او در حد عقیده باشد نه در سلوک و رفتار. اجباری کردن حجاب در ابتدای انقلاب تا کنون برای زنانی که اعتقادی به آن نداشته و ندارند اکنون به صورت خشم زنان غیر محجبه یا غیر مذهبی به بخش مذهبی جامعه درآمده است. رفتار نامناسب با روحانیان را در جامعه از طرف مردم کم ندیده ام در حالی که همه روحانیان با نظام حاکم همراه نیستند.

از دیگر سو به نظر می رسد تفکر گشت ارشادی در ایرانیان نهادینه شده و از تذکر به نوع لباس پوشیدن تا سبک زندگی افراد سیطره پیدا کرده است. در این مسابقه فقط ارمیا نبود که آماج حملات قرار گرفت، امیر حسین دیگر شرکت کننده این دوره نیز از فحاشی ها بی نصیب نماند تا جایی که در فیس بوک صفحه «تجاوز گروهی به امیرحسین» ایجاد شد. در ایران همیشه شاهد این دست برخوردها با مردانی که کلیشه های رایج از مردانگی را نمی پذیرند، هستیم. مردانی که دوست دارند موهای بلند داشته باشند یا زیر ابروهایشان را تمییز یا موهای خود را رنگ کنند با اسامی زنانه توسط مردان دیگر صدا زده می شوند. مردان تحقیرکننده زن بودن را کهتر از مرد بودن می دانند وگرنه چه دلیلی دارد که رفتارهایی که نوعا متعلق به یک جنس است درصورت استفاده توسط جنس دیگر این چنین طرد شوند؟ بر اساس مطالعات انسان شناسان مثلا در قبائیل آفریقایی مردان آرایش می کنند. همین طور تصاویر مردان دامن پوش اسکاتلندی را تلویزیون جمهوری اسلامی هم پخش کرده است. این همه تاختن به مردی که نمی خواهد مانند بقیه مردان لباس بپوشد و رفتار کند نشان می دهد که کلیشه های رایج از مردانگی در ایران هنوز مقبولیت فراوان دارد. این تعرض صرفا شامل حال مردانی که ظاهر متفاوت دارند نیست بلکه کلماتی مانند مرد زن صفت، زن ذلیل و اواخواهر شامل مردانی می شود که اهل قلدری کردن نیستند و با انعطاف و بی خشونت در قبال زنان و مردان دیگر رفتار می کنند.

امیر حسین به علت گوشواره داشتن و آرایش صورتش مورد شماتت ببیندگان آکادمی قرار گرفت. گردانندگان آکادمی هم در واکنش به مخالف خوانی ها دستمالی به امیر حسین دادند برای این که در جلوی دوربین صورتش را با آن پاک کند تا سفید بودن دستمال نشان دهد او آرایش نمی کند. در پاسخ به این حرکت آکادمی که خودش نماینگر قائل نبودن حریم شخصی و انتخاب برای دیگران است و گردانندگان نباید وارد چنین بازی برای ساکت کردن قلب های لابد جریحه دار مخالفان او می شدند مردی در صفحه فوق الذکر نوشته:

  1. بابا ما خودمون انتر رنگ می کنیم جای قناری می فروشیم، یعنی نمی دونیم خط چشم و ریمل ضد آب که با دستمال پاک نمیشه هم هست و شما از اون استفاده می کنی!

سویه های زن ستیزی و ادبیات لمپنی

 کامنت های مردان و ادمین صفحه تجاوز گروهی به امیر حسین پر است از سویه های زن ستیز و ادبیات لمپنی که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنم:

  1. سوال ما از عمیرحسین اینه: خوشجل خانوم تو که هی میگفتی خاکپا! فدامدا چرا بعد از عکدمی یه پست ندادی نکنه دایم الپریود شدی بعد از حذف!
  2. اگه قرار بود یک خانم برنده نهایی بشه همین امیر حسین بود چه عسلی و از دست دادیم.
  3. جووون امیر حسین خوشگل و خوشتیپ از رها حامله نباشه صلوات
  4. جای این که بگید چرا این ریما(نامی زنانه که ادمین صفحه برای امیرحسین انتخاب کرده است) حذف شد می شتید بهش رای می دادید شاید این خانم دایم الپریود حذف نمی شود!!! عقب مونده های ترشیده
  5. در جوانی پاک بودن مشکل است علتش این ریما خوشگل است

در بین کامنت های گذاشته شده آنچه مشهود است تحقیر زنان، ابژه جنسی انگاری زنان و ادبیات لمپینی است. ادبیات رئیس جمهور ما فقط لمپنی و زن ستیز نیست این ادبیات بخشی از مردم ماست. شیوع این ادبیات را در سریال های مثلا طنز تلویزیونی و فیلم های سینمایی جمهوری اسلامی و همین طور برنامه های شبکه های ماهواره ای آن سوی مرزها هم می توان دید. دست یافتن به دموکراسی و برابری بین زن و مرد با نقادی، با رواداری و دست از تحقیر زنان برداشتن حاصل می شود و می توان گفت راه طولانی ما برای رسیدن به دموکراسی و برابری.

 

 

 



[1][http://asefnews.com/?p=10184->http://asefnews.com/?p=10184]

[3][http://ir-women.net/spip.php?article9811->http://ir-women.net/spip.php?article9811]