در جنبش های اجتماعی باید صبور بود

0
204

تا قانون خانواده برابر:
8 مارس روزی ویژه برای همه زنان است. روزی که با مبارزات زنان در دنیا گره خورده است. نخستین بار در این روز زنان کارگر در نیویورک برای گفتن از شرایط بد مالی و خواست شرایط انسانی در محیط کار به خیابان آمدند کم کم این روز در دنیا روزی از آن زنان شد، برای گفتن از خواسته هایشان. 8 مارس 1357 اندکی پس از پیروزی انقلاب شاهد اولین تجمع مطالبه-محور زنان در تهران هستیم. آن روزها کم کم زمزمه “یا روسری یا توسری” و حجاب اجباری به گوش می رسید. نقطه شروع مصاحبه را از این روز شروع کردیم تا شنوای خاطرات فعالان زن از 8 مارس هایی که تاکنون داشته اند باشیم. از طلعت تقی نیا و احترام شادفر درباره این روز پرسیدیم.

طلعت تقی نیا: هشت مارس 57 مصادف بود با اعلام حجاب اجباری برای زنان در ادارات و نهادهای دولتی و تشدید فشار بر زنان و این باعث شد که قشرهای مختلفی از زنان به خیابان‌ها بیایند و به جرات می توان گفت که حدود یک میلیون خانم در خیابان‌های تهران حضور داشتند. البته افرادی که در این مراسم حضور داشتند بعضا دارای وابستگی ایدئولوژیک به سازمان خاصی بودند. عده‌ای در آن زمان می گفتند که مبارزه با حجاب اجباری مسئله توده مردم نیست و اعتقاد داشتند کسانی که در مورد حجاب اجباری اعتراض می کنند از اقشار اقتصادی سطح بالای جامعه هستند. در آن هشت مارس گروه‌های مختلفی با نظرات مختلفی حضور پیدا کردند. ولی همان طور که گفتم به علت این که این مراسم همزمان با اعلام حجاب اجباری شده بود این روز تحت تاثیر این مسئله قرار گرفت. تعدادی از زنان جلوی ساختمان نخست وزیری جمع شدند و شعار دادند؛<img971|center> زنان صاحب اندیشه نیز شعار برابری را مطرح می‌کردند. یادم هستم که هشت مارس 57 بسیار پر شور بود و اگر آگاهی که اکنون در زنان وجود دارد در آن زمان نیز وجود داشت هشت مارس آن سال می توانست تاریخی تر باشد. در آن مراسم خانم‌های محجبه نیز حضور داشتند و شعارهای آزادی و برابری را مطرح می‌کردند. البته همان طور که گفتم به هر حال این مراسم بی شک تحت تاثیر مسئله حجاب اجباری قرار داشت و بیشتر شعار ها حول پوشش اختیاری بود.

احترام شادفر: در راهپیمایی هشت مارس سال 57 یادم هست که تعدادی زیادی زن حضور پیدا کرده بودند. زنانی با تفکرات مختلف که شعار برابری خواهی سر می دادند ولی سطح آگاهی زنان در آن زمان به میزان کنونی نبود. 8 مارس 57 کلا فضا متاثر از مطرح شدن موضوع حجاب اجباری زنان در ادارات دولتی بود و بنابراین شاهد بودیم که زنان زیادی برای اعتراض به این مسئله به خیابان آمدند تا دغدغه های خود را درباره این مسئله مطرح کنند.

آیا قبل از سال 57 نیز در ایران مراسم هشت مارسی برگزار شده بود یا نه؟

طلعت تقی نیا: تا آن جا که می‌دانم این مراسم برای اولین بار در ایران در سال 1300 در رشت و به کمک «جمعیت پیک سعادت نسوان» برگزار شد و گویی طبق اسناد تاریخی در سال 1306 نیز مراسمی از سوی سازمان بیداری زنان برگزار شده است و پس از آن این مراسم به طور مخفیانه و خصوصی در خانه ها و منازل شخصی فعلان زن برگزار می شده است. من اولین 8 مارسی که در مراسم شرکت کردم همان سال 57 بود.

منصوره شجاعی: بعد از 8 مارس 1300 دیگر یاد و خاطره ای از ادامه برگزاری آن از سوی این جمعیت در دست نیست. با به سلطنت رسیدن رضاخان پس از کودتای 1304، هرچند در ظاهر اتفاقاتی در جهت منافع زنان رخ داد اما جنبش واقعی زنان به تدریج به افول گرایید. سازمان ها و تشکل های مستقل کم کم جای خود را به سازمان های فرمایشی و وابسته به دولت وقت دادند. از آن زمان دیگر سندی در برگزاری مراسمی عمومی و علنی بزرگداشت هشتم مارس در دست نیست اما برگزاری این مراسم به طور مخفیانه و خصوصی در خانه ها و منازل شخصی برخی از زنان روشنفکر برگزار می شده است.

مراسم های 8 مارس بعد از انقلاب چگونه بود؟

احترام شادفر: بعد از انقلاب فعالان حقوق زنان مراسم هشت مارس را به علت محدودیت هایی که وجود داشت در خانه‌های خود برگزار می‌کردند. در ابتدا همه چیز با جلسات فیلم دیدن شروع شد. درجلسات فیلم، فیام هایی در مورد مسائل زنان به نمایش گذاشته می شد که بعد در باره آن با هم بحث می کردیم. یا از کارگردان‌های زن برای حضور در مراسم دعوت می شد؛ فیلم‌های آنان را به نمایش می گذاشتیم و بعد در مورد فیلم های آنان بحث و گفت وگو می‌شد. طی آن جلسات بود که زنان فعال در این عرصه به صورت روشن و شفاف با بحث فمینیسم آشنا شدند. بعد از آن تصمیم گرفتیم که فعالان زن با دوستان و علاقمندان به این موضوع چنین جلساتی را در خانه‌های خود برگزار کنند. در این جلسات همان طور که گفتم بحث هایی در ارتباط با زنان مطرح می‌شد و سپس حلقه‌های مطالعاتی تشکیل شد که فعالیت برخی از این حلقه‌ها همچنان ادامه دارد.

<img972|center>

طلعت تقی نیا: بعد از انقلاب نیز مراسم هشت مارس بیشتر در خانه‌ها و محافل خصوصی برگزار می‌شد چون فضا تنگ‌تر شده بود. البته در آن زمان برخی از فعالان زنان عضو سازمان‌های خاصی بودند که شعارهایشان کلی بود. و به صورت ریز به مسئله زنان توجه نمی‌شد آن ها می‌گفتند اگر تمام مسائل حل شود مسئله زنان نیز حل می‌شود و حل مسئله زنان را در گرو حل تمام مسائل می‌دانستند. در صورتی که این نگاه درستی نبود. هشت مارس هیچ گاه از یاد نرفت و هر سال در محفل‌هایی بعضا کوچک مراسم یادبودی در این راستا برگزار می‌شد. در این مراسم‌ها بعضا فیلم هایی در مورد زنان نمایش داده می شد، گفت وگوهایی در مورد وضعیت زنان صورت می گرفت و هر سال تعداد زنان شرکت کننده در این مراسم بیشتر می‌شد تا این که نسل جوان به میدان آمد و این نسل نگاهشان به آینده بود و جزمی فکر نمی‌کرد.

در این زمان شاهد برپایی نمایشگاه‌های در ارتباط با زنان در کشور بودیم و افرادی مثل نوشین احمدی خراسانی که در نشر توسعه کار می‌کرد در این ارتباط تلاش‌های زیادی کردند. نشر توسعه(احمدی خراسانی) و روشنگران (شهلا لاهیجی) با فعالیت عده ای دیگر از زنان تلاش کردند که مراسم هشت مارس را از خانه‌ها به عرصه عمومی جامعه وارد کنند البته این کار به سادگی نبود ولی خوشبختانه به نتیجه منجر شد. در این ارتباط چندین ماه نشست‌های مختلفی داشتیم نظرات زنان متفاوت بود چرا که در این ارتباط تجربه چندانی نیز نداشتیم. ولی با برگزاری جلسات و رفت و آمدها توانستیم به این نتیجه برسیم که هشت مارس را در ساختمان شهر کتاب برگزار کنیم. در سال 1378 انتشارات روشنگران و نشر توسعه به علت این که ناشر بودند توانستند در شهر کتاب مجوزی برای برگزاری مراسم اخذ کنند. این مراسم بعد از انقلاب اولین تجربه برگزاری هشت مارس در عرصه عمومی جامعه بود. این 8 مارس یکی از خاطره انگیزترین 8 مارس های من بود چون بعد از 20 سال توانسته بودیم به فضای عمومی جامعه بیایم. هرگز شور و شوق آن روزها را فراموش نمی کنم. شما الان شاید متوجه احساس آن روزهای من نشوید. همه ما حال و هوای خاصی داشتیم. بعد از آن دعوت زیادی از فعالان زن برای سخنرانی در دانشگاه ها و شهرهای مختلف به عمل آمد به اندازه ای که اصلا سخنران نداشتیم که بفرستیم. من به دو شهر برای سخنرانی رفتم بقیه هم همین طور.

احترم شادفر: اولین 8 مارسی که بیرون از خانه ها بعد از انقلاب برگزار شد سال 78 در ساختمان شهر کتاب بود. در آن مراسم فیروزه مهاجر و منصوره شجاعی به ایراد سخنرانی پرداختند و کلا جمعیت حاضر بیش از انتظار ما بود.

منصوره شجاعی: هشتم مارس سال 1378 (2000)، نقطه عطفی در برگزاری مراسم روز جهانی و فعالیت های علنی زنان بود. در این سال به ابتکار و دعوت نوشین احمدی خراسانی گروهی از زنان برای برگزاری علنی و عمومی هشت مارس دعوت شدند. این گروه از میان اعضای تشکل های غیردولتی محیط زیست، کودکان، زنان ناشر و نیز محافل خانگی زنان انتخاب شده بودند. برای برگزاری این مراسم در سالن های عمومی نیاز به تقاضای اخذ مجوز از طرف یک نهاد رسمی بود. از آنجا که هنوز تشکل های مستقل زنان ایجاد نشده بود، این مجوز را نشر توسعه (نوشین احمدی) و نشر روشنگران (شهلا لاهیجی) گرفتند و ساختمان شهر کتاب آن سال میزبان برگزاری اولین مراسم هشتم مارس عمومی و علنی پس از انقلاب شد. در این مراسم علی رغم تصور برگزارکنندگان، بیش از 1000 نفر شرکت کردند. انعکاس خبری نسبتا گسترده آن موجب شده که جامعه نسبت به این روز و نحوه برگزاری آن حساس شود.

ناهید کشاورز: من متاسفانه 8 مارس 78 ایران نبودم، یادم می آید شبش با نوشین احمدی تلفنی صحبت کردم، خیلی هیجان زده بود، <img973|left>می گفت برنامه 8 مارس را در شهر کتاب برگزار کردیم و کلی آدم آمده بودند. همان طور که می دانید در سال هایی که برگزاری 8 مارس در ایران ممنوع بود، خیلی از محافل در تهران و برخی از شهرها مثل تبریز 8 مارس را در منازلشان برگزار می کردند و اصلا برگزاری 8 مارس یکی از کارهای اصلی محافل محسوب می شد. با به قدرت رسیدن اصلاح طلبان، فضایی ایجاد شده بود که امید به تغییر شرایط در میان خیلی از زنانی که عضو محافل بودند نیز جوانه زده بود و سعی داشتند از این فرصت استفاده کنند و خواسته هایشان را عمومی کنند. برگزاری 8 مارس در شهر کتاب، تجلی این خواست بود. گرچه با وجود تغییر فضا، نگرانی هم بسیار بود و برخی از فعالان محافل موافق برگزاری علنی 8 مارس نبودند. فکر می کنم این برنامه امید زیادی ایجاد کرد که می توان کارهای جمعی را برای تغییر وضعیت زنان با همکاری و همدلی به سرانجام رساند. خیلی ها آنجا همدیگر را پیدا کردند و فکر می کنم حداقل یکی از انگیزه های ایجاد مرکز فرهنگی زنان، برگزاری همین 8 مارس بود.

در برگزاری هشت مارس درآن زمان زنان فعالی حضور داشتند که این زنان کم کم اقدام به تشکیل مرکز فرهنگی زنان کردند چه شد که این مرکز تشکیل شد؟

طلعت تقی نیا: مرکز فرهنگی زنان از دل این نشست ها تشکیل شد. بعد از این که خانم ها شهلا لاهیجی و مهرانگیز کار به خاطر شرکت در کنفرانس برلین بازداشت شدند تعدادی از زنان درصدد بر‌آمدند که برای آزادی آنان امضا جمع کنند و در این زمان بود که ما به نتیجه رسیدیم که باید جایی برای فعالیت‌هایی خود داشته باشیم و کارها را متمرکز کنیم. این مرکز تا قبل از این که به صورت رسمی مجوز بگیرد پایه‌های فعالیت‌های خود را بنا گذاشت و بعد از آن برگزاری مراسم‌های هشت مارس را مدیریت کرد. این مرکز برای زنان ورک شاپ‌ها و میزگردهایی را برگزار می‌کرد و با توجه به فعالیت خود فعالان زن را نیز به دیگر نقاط کشور جهت آگاهی سازی زنان می فرستاد. مرکز فرهنگی زنان در فعالیت‌های خود سعی می‌کرد بحث خشونتی که علیه زنان در جامعه است را مطرح کند. طرح این مسائل تاثیر زیادی در جامعه داشت چرا که این موضوعات برای جامعه جدید بود. این مرکز تلاش داشت که بیشتر بر روی فعالیت‌های فرهنگی در ارتباط با زنان تمرکز کند و یکی از اهداف بزرگ آن توانمندسازی زنان در عرصه فرهنگ بود. هسته اولیه مرکز فرهنگی زنان عبارت بودند از: نوشین احمدی خراسانی، زهره ارزنی، پروین اردلان، احترام شادفر، منصوره شجاعی، ناهید کشاورز و خودم البته در آن زمان افراد دیگری هم(نازی اسکویی و لیلی فرهاپور) با ما کار می‌کردند. مرکز عضوگیری نمی‌کرد ولی افراد مختلف می‌توانستند بیایند در کتابخانه عضو شوند و فعالیت کنند.

احترام شادفر: ایده تشکیل مرکز فرهنگی زنان از سوی نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان که آن‌ها خود در زمینه جنبش و مسائل مربوط به زنان فعالیت می کردند مطرح شد و جلساتی در این ارتباط برگزار شد و از فعالان زن برای حضور در این جلسات دعوت شد. در مرکز فرهنگی زنان افراد زیادی وارد شدند و خارج شدند و برخی از کسانی که در این عرصه وارد شدند دیدگاه فیمنیستی نداشتند و برخی از آن ها نیز رادیکال و تند بودند در حالی که اکثر کسانی که در مرکز حضور داشتند به کار فرهنگی اعتقاد داشتند.

همان طور که اشاره کردم مرکز فرهنگی زنان تمرکزش را در کار فرهنگی و توانمندسازی زنان قرار داده بود. ورک شاپ‌هایی مختلفی را برگزار می کرد. به عنوان نمونه یکی از این موضوعات در مورد خشونت جنسی بود. از این ورک شاپ‌ها نیز استقبال زیادی شد. در این کارگاه ها، زن‌ها برای اولین بار با مسئله آزار جنسی و تجاوز جنسی از طرف شوهرهایشان آشنا شدند. همراه با این کارگاه ها، میز کتاب نیز داشتیم و از زنان افغانی نیز با ارائه و فروش صنایع دستیشان که خود تولید کرده بودند حمایت می‌ کردیم؛ این فعالیت ها ادامه داشت تا آنکه به خاطر برخی از مسائل و مشکلاتی که پیش آمد فعالیت مرکز متوقف شد.

ناهید کشاورز: مرکز فرهنگی در شرایطی شکل گرفت که تا حدودی اعتماد انجمنی در جامعه در حال شکل گیری بود. گفتمان جامعه مدنی در حال قدرت گیری بود و زنانی که دور هم جمع شدند و مرکز را تشکیل دادند می خواستند در فضای عمومی برای ترویج حقوق زنان کاری از پیش ببرند و سعی کردند در حد توان خود به سازماندهی برای ترویج حقوق زنان بپردازند.

لطفا درباره 8 مارسی که در خانه هنرمندان برگذار شد برای خوانندگان ما بگویید؟

احترام شادفر: هشت مارس بعدی را در خانه هنرمندان برگزار کردیم که این هشت مارس به صورت فستیوال هنری برگزار شد. در آن مراسم فعالان حقوق زن از جمله شهلا اعزازی، مهرانگیز کار، پروین اردلان، شهلا لاهیجی به ایراد سخنرانی پرداختند. برای اولین بار بحث حقوق شهروندی زنان مطرح شد. نمایشگاه فعالیت های فرهنگی زنان نیز برپا بود و هزینه برگزاری این مراسم را مرکز فرهنگی زنان تقبل کرد. در آن زمان مسئول وقت خانه هنرمندان فردی محافظه کار بود و یادم هست که در آخر با تعدادی از زنان به جر و بحث پرداخت.

طلعت تقی نیا: بعد از هشت مارس 78 در سال 79 با تلاش کانون فرهنگی زنان درخانه هنرمندان مراسم هشت مارس برگزار شد و در آن جا میز کتاب برگزار کردیم و پنل‌هایی نیز در ارتباط با زنان و مسئله آن‌ها برگزار شد.

ناهید کشاورز: 8 مارس خانه هنرمندان، سال 79 بود، یک سال بعد از 8 مارس شهر کتاب. این 8 مارس را مرکز فرهنگی برگزار کرد. مراسم مختلفی در دو سالن بود. در یک سالن پنل هایی بود و در سالن دیگر سخنرانی. در راهروهای خانه هنرمندان هم نمایشگاه عکس و غیره بود. در ضمن کارت هایی را هم بچه ها تهیه کرده بودند که خواسته هایی در مورد حق اعزام دانشجویان دختر به خارج و الحاق بی قید و شرط دولت ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان بر آن درج شده بود و علاقمندان، آن ها را امضاء می کردند و به مجلس می فرستادند چون گویا آن زمان این بحث ها در مجلس مطرح بود.

از 8 مارس 81 برای ما بگویید؟

طلعت تقی نیا: در سال 81 تصمیم گرفتیم که این فعالیت‌ها را به بیرون از فرهنگسرا ببریم و بنابراین برای برگزاری 8 مارس سال 82 در پارک لاله مرکز فرهنگی زنان تلاش کرد تا از وزارت کشور برای برگزاری مجوز بگیرد که در نهایت به ما مجوز دادند. زنان برای برگزاری مراسم هشت مارس در پارک لاله حضور پیدا کردند ولی دور تا دور ما را نیروهای پلیس گرفته بودند و به مرور زمان نیز برتعدادی کسانی که به این مراسم پیوستند افزوده شد. این مراسم هم توانست توجه عموم را جلب کند درحالی که پلیس نیز اطراف ما تجمع کرده بودند. برگزاری این مراسم هم در داخل و هم در خارج از کشور بازتاب زیادی داشت چون نخستین بار بود که مراسم روز جهانی زن در فضاهای باز شهری به شکل اعتراضی برگزار شد.

منصوره شجاعی: در سال 1381 گروه های مختلف زنان با استفاده از تجربه مرکز فرهنگی زنان در پی تاسیس تشکل های مستقل زنان بر آمده بودند و آنها نیز فضاهای دانشگاهی و فرهنگسراها را برای برگزاری این مراسم انتخاب کرده بودند.

این سال برای مرکز فرهنگی زنان اما، سال محک زدن تفکر حاکم بر چگونگی استفاده از فضاهای بازِ شهری بود. این بار مرکز فرهنگی نگاه خود را بر حق شهروندی زنان، در استفاده از فضاهای شهری و حضور آزادانه در تجمع های مدنی دوخت و بدین ترتیب پارک لاله را برای برگزاری این روز انتخاب کرد. تجمع آن روز در پارک لاله تحت کنترل شدید نیروهای پلیس برگزار شد.

و 8 مارس 82 چه اتفاقی افتاد؟

احترام شادفر: برای برگزاری مراسم هشت مارس در پارک لاله در سال 1382 مرکز فرهنگی زنان از وزارت کشور مجوز گرفت. 10 صبح ما این مجوز را دریافت کردیم ولی 11 صبح این مجوز لغو شده بود ولی ما همه در پارک حاضر شدیم و مجوزی نیز، که به ما داده شده بود همراه داشتیم. برنامه شروع شد و آرم صلح را بچه‌های شرکت کننده در مراسم همراه داشتند. البته آخر برنامه شلوغ شد، درگیری پیش آمد و تعدادی از شرکت کنندگان در مراسم بازداشت شدند. در آن مراسم که پلیس کاملا ما را محاصره کرده بود می توانم بگویم سه چهار هزار نفری حضور داشتند البته پلیس سعی می کرد که دختران و پسران را از یکدیگر جدا کند. ما در آن جا بروشروهایی را نیز در مورد هشت مارس به همراه داشتیم. که بین شرکت کنندگان در مراسم توزیع شد.

منصوره شجاعی: سال 1382، اکثر گروه ها و تشکل های مستقل زنان سعی برای برگزاری این روز، به سبک سال های گذشته برنامه ریزی کرده بودند. مرکز فرهنگی اما این مراسم را در دو روز، دو موضوع مشخص، و دو روش برگزار کرد. یک روز را به موضوع آموزش زنان اختصاص داد و نمایشگاهی تصویری از تاریخچه حضور زن ایرانی در مدارس و مراکز آموزشی برپا کرد و در کنار این نمایشگاه سمیناری با موضوع آموزش زنان نیز برگزار شد.

روز دوم را با موضوع خشونت درقالب تجمعی اعتراض آمیز در پارک لاله برنامه ریزی کرد که ساعتی پیش از برگزاری این تجمع، لغو مجوز آن شفاهی و از طریق تلفن به مسئولان اطلاع داده شد. اما اعضای مرکز فرهنگی زنان با کپی گرفتن از مجوز به تعداد تمامی اعضا، به محل برگزاری تجمع رفتند و در آن جا با خشونت پلیس و دستگیری تعدادی از شرکت کنندگان مواجه شدند.

8 مارس های بعدی چه شد؟

طلعت تقی نیا: در سال 84 نیز در پارک دانشجو مراسم هشت مارس را برگزار کردیم. در آن زمان تعدادی زیادی از زنان حضور داشتند ولی متاسفانه در دقایق اولیه توسط پلیس به خشونت کشیده شد و متاسفانه خانم سیمین بهبهانی که در این مراسم حضور داشتند از سوی ماموران انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در سال 1385 نیز در روز 8 مارس از سوی فعالان زن تجمعی در مقابل مجلس برگزار شد که این مراسم نیز به خشونت کشیده شد و تعداد زیادی از شرکت کنندگان دستگیر شدند و از سال 1386 فعالان زنان مجبور شدند که این مراسم را در محیط های محدودتر برگزار کنند.

البته تجمع اعتراضی زنان فقط محدود به 8 مارس نبود و زنان در خرداد 84 و قبل از برگزاری هشتمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری نیز تجمعی در برابر دانشگاه تهران با حضور تعداد زیادی از زنان و دختران برگزار کردند و در 22 خرداد سال 85 نیز فعالان جنبش زنان تظاهرات تجمع آمیز در میدان هفت تیر تهران برگزار کردند که این مراسم به خشونت کشیده شد و تعدادی از شرکت کنندگان در آن بازداشت شدند.

منصوره شجاعی: تجربه استفاده از فضای عمومی، تجربه خیابان، تجربه انسانی که خود رسانه می شود و تجربه کردن ارتباطی دو سویه و در لحظه است. لحظه روبرو شدن جنبش با مخاطبانش. دیده شدن و دیدن. شاید آنچه که این روزها در شبکه های اجتماعی اینتراکتیو به طور مجازی وجود دارد.

حالا حساب کنید که در سال 1384 پنج سالی بود که جنبش زنان پس از انقلاب 57 این تجربه را با کمی و کاستی در کوله بار خود داشت. یک بار دیگر به خیابان آمد.<img974|left> انتخاب پارک دانشجو در چهار راه ولی عصر، موجب شد که زنانی که برای خرید نوروزی به آن محل آمده بودند توجهشان به تجمع جلب شود و بعد ازاطلاع یافتن از جریان و موضوع تجمع به ما پیوستند و بدین گونه جای خالی خیلی از اعضای جنبش زنان که آن روز به علت برنامه های خاص خودشان نتوانسته بودند در آن تحصن شرکت کنند پر شد. این زنان تازه-وارد در کنار ما آماج آن خشونت لجام گسیخته آن دولت تازه شدند. …خشونتی که در هشت مارس 84 یعنی اولین سال دولت آقای احمدی نژاد، نسبت به تجمع مسالمت آمیز زنان اعمال شد، کاملا بیانگر شیوه های ضد مردمی و خشونت آمیز این دولت نسبت به زنان بود. نحوه خشونت اعمال شده بیانگر رویکرد دولت تازه وارد آقای احمدی نژاد نسبت به تمام فعالیت های قانونی و مسالمت آمیز زنان و دیگر جنبش های اجتماعی از آن روز تا کنون بود که روز به روز پرخشونت تر شده است. آن سال حتی حرمت حضور سیمین بهبهانی بانوی کهن سال شعر و مبارزه زنان را نادیده گرفتند و با ضربه های باتوم بر تن اش کوفتند. ضربه های باتوم آن روز اگر چه این زن کهن سال شعر و مبارزه را از پا نینداخت اما آماس آن زخم هنوز بر جان جوان و نوپای جنبش زنان به جا مانده است … باشد که به زودی به مهر و سازندگی سربازکند و برابری هدیه دهد.

سال 85، یک هفته مانده به هشتم مارس، 33 نفر از زنان فعال در مقابل دادگاه انقلاب دستگیر شدند. این گروه که برای حمایت و یاری از 5 تن از یارانشان که به دلیل برگزاری تظاهرات 22 خرداد همان سال در میدان هفتم تیر در دادگاه انقلاب محاکمه می شدند، جمع شده بودند. اما نیروی انتظامی و امنیتی به بهانه واهی بر هم ریختن نظم عمومی و اقدام علیه امنیت ملی آنها را دستگیر کرد. طی یک هفته ای که این افراد در زندان به سر می بردند، نیروهای امنیتی برای تشدید جو سرکوب و ارعاب، شبانه به خانه چند تن از فعالان اجتماعی حمله کرده و حتی برای ممانعت از برگزاری مراسم جایزه کتاب صدیقه دولت آبادی آنها را مورد تهدید قرار دادند. در روز هشتم مارس تظاهرات زنان معلم و زنان آزادیخواه در مقابل مجلس شورای اسلامی به خشونت کشیده شد و تعداد زیادی از شرکت کنندگان دستگیر شدند. اما مراسم خانگی و خصوصی کمابیش برگزارشد.

احترام شادفر: 8 مارس 84 که در پارک دانشجو برگزار شد من به همراه نوه ام، آرش، شرکت کرده بودم ابتدا زنان سرود خواندند و در همین حین نیروی انتظامی به تجمع کنندگان با باتوم حمله کرد و سعی کرد شرکت کنندگان را متفرق کند. در هشت مارس 85 نیز فعالان زن تجمعی را در مقابل مجلس برگزار کردند و در آنجا نیز پلیس، زنان شرکت کننده در این مراسم را متفرق کرد.

در مراسم 22 خرداد سال 85 نیز در میدان هفت تیر تجمعی را برگزار کردیم که در آن به علت خشونتی از سوی پلیس ایجاد شد ژیلا بنی یعقوب دستش شکست و دل‌آرام علی و تعدادی دیگر از فعالان حقوق زنان دستگیر شدند. با توجه به گسترش فعالیت‌های مرکز فرهنگی زنان این مرکز در شهرستان‌ها نیز برنامه‌هایی را برگزار کردند و یادم هست در تبریز برای زنان زندانی در زندان این شهر برنامه‌ای را برگزار کردیم کتاب برای آن ها بردیم. در اصفهان، شیراز ‌و رشت نیز زنان فعال بودند و مراسم های 8 مارس در آنجا برگزار می شد و در سال های اخیر نیز به علت محدودیت های ایجاد شده این مراسم در خانه ها برگزار می شود .

ناهید کشاورز: راستش من دوباره 8 مارس 84 ایران نبودم. ولی 8 مارسی بود که بعد از تجمع 22 خرداد 84، شکل گرفته بود که با وجود بسته تر شدن فضا، مسائل زنان بیشتر در جامعه مطرح بود و فکر می کنم با وجود بسته تر شدن فضا، اقدام به برگزاری این 8 مارس، تاکید فعالان زنان بر خواسته محوری زنان و عزمشان در مبارزه برای تحقق این خواسته بود. خشونتی هم که از طرف پلیس به زنان وارد شد، بیشتر بحث زنان را به میان جامعه برد و همدلی بیشتری با خواسته های زنان را ایجاد کرد.

لطفا درمورد کتابخانه صدیقه دولت آبادی و جایزه آن توضیح دهید؟

ناهید کشاورز: یکی از تلاش های اعضای مرکز، ایجاد کتابخانه ای تخصصی در حوزه مطالعات زنان بود. تلاش آن ها این بود که نهادی مستقل و با همت تلاشگران حقوق زنان ایجاد شود تا بتواند در ترویج مطالعات زنان موثر باشد و به ترویج مطالعات در حوزه زنان یاری برساند و یاری گر پژوهشگران حوزه زنان باشد. جایزه هم به همین دلیل شکل گرفت که بتواند مشوق پژوهشگران مطالعات زنان باشد که البته سال های بعد این جایزه به حوزه ادبیات زنان هم رسید که متاسفانه در حال حاضر با پلمب کتابخانه مواجه هستیم.

احترام شادفر: کتابخانه صدیقه دولت‌آبادی که در ابتدا توسط مرکز فرهنگی زنان ایجاد شده بود از این مرکز پس از مدتی جدا شد و از سال 1385 به عنوان نهادی مستقل، با حضور و همکاری برخی از اعضای مرکز و پیوستن اعضا و هیات امنای جدید زیر نظر نشر روشنگران به کار خویش ادامه داد. مکان این کتابخانه در ابتدا در اجاره بود ولی بعد جای کوچکی خریدیم و کتاب ها را به آن جا منتقل کردیم. این کتابخانه فعالیتش ادامه داشت تا اردیبهشت امسال که آن را پلمپ کردند. ما برای فعالیت کتابخانه به دنبال مجوز بودیم ولی مسئولان مرتبط به ما می گفتند که باید کتاب‌ها پالایش شود می گفتند که چرا در کتابخانه نشست های فیمینیستی برگزار می کنید؟ و بعد از مدتی نیز کتابخانه را پلمپ کردند. ما نیز برای رفع پلمپ آن اقدام جدی انجام ندادیم چرا که آن را به نوعی نماد استقامت می دانستیم.

تاکنون هشت دوره از جایزه صدیقه دولت آبادی برگزار شده و ما برای اهدای این جایزه برای واجدین شرایط از آبان ماه هر سال شروع به خواندن کتاب‌ها و پایان نامه‌هایی که در ارتباط با زنان است می کنیم و بعد از آن بهترین کتاب را انتخاب و به نویسنده و یا مترجم آن “جایزه صدیقه دولت آبادی” اهدا می شود.

طلعت تقی نیا: مرکز فرهنگی زنان مراسم 8 مارس سال 83، ایجاد کتابخانه زنان صدیقه دولت‌آبادی را اعلام کرد و بعد از ایجاد محدودیتی‌ که برای مرکز فرهنگی زنان ایجاد شد تصمیم بر این گرفته شد که کتابخانه صدیقه دولت‌آبادی از این مرکز جدا شود و به صورت مستقل کار کند. مرکز فرهنگی زنان نیز با دستگیری چند تن از فعالان زن فعالیتش متوقف شد ولی کتابخانه به صورت مستقل به فعالیت خود ادمه داد، گر چه در اردیبهشت امسال این کتابخانه پلمپ شد ولی دادن جایزه صدیقه دولت‌آبادی به نویسنده بهترین کتاب‌ در ارتباط با مسئله زنان به مناسبت هشت مارس همچنان ادامه دارد.

منصوره شجاعی: مرکز فرهنگی زنان در جشن روز جهانی زن سال 83، تاسیس کتابخانه زنان صدیقه دولت آبادی را نیز اعلام کرد. از آن سال به مناسبت همان روز جایزه ای برای اثر برگزیده حوزه مطالعات زنان در نظر گرفت. بحث اعطای جوایز به آثار برگزیده بحث جدیدی نبود اما اختصاص یک جایزه برای کتابی در حوز مطالعات زنان و با تاکید بر دیدگاه فمینیستی اثر و برگزاری آن در روز جهانی زن ابتکاری نوین بود که تا به امسال نیز ادامه داشته است.

و سخن پایانی؟

احترام شادفر: معتقدم که زنان با هر اندیشه سیاسی باید در مورد مسائل زنان با یکدیگر ائتلاف کنند. ما اکنون می‌بینیم که مسائلی که ما مطرح می کردیم از سوی برخی زنان وابسته به ارگان‌های اسلامی، اکنون مطرح می‌شود. خانم عبادی در جنبش زنان تاثیرگذار بود و یادم هست که در اوایل در جلسات 30-40 نفره‌ای که جمع می شدیم در مورد مسائل حقوقی خانم عبادی در مورد مسائل ارث و دیه و دیگر مسائل حقوقی زنان صحبت می کردند و ما با این مسائل آشنا می‌شدیم.

طلعت تقی نیا: متاسفانه می بینیم که حاکمیت بر روی هشت مارس حساسیت دارد در حالی که هشت مارس یک نوع همبستگی جهانی در ارتباط با زنان است. زنانی که برای احقاق حقوقشان تلاش و مبارزه کرده اند. در جنبش‌های اجتماعی باید افراد صبور و پیگیر باشند خسته نشوند و باید بدانند تغییر آسان بدست نمی‌آید و یک کار دائم و پیوسته است.

از وقتی که به ما اختصاص دادید بی نهایت متشکریم.

تنظیم: مریم رحمانی