بیدازنی:
به نام زن زندگی آزادی و به نام خدای رنگینکمان
با شروع اعتراضات سراسری درپی کشتهشدن ژینا (مهسا) امینی با شعار محوری «زن، زندگی، آزادی»، موج جدیدی از اعتراضات سراسری دانشجویان ایران نیز از ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شده است و دانشجویان قدرت اتحاد و همبستگی خود را نمایان کردند.
دانشجویان معترض با روشهای متنوع و مبتکرانهای از راهپیمایی، تجمع و اعتصاب گرفته تا شعارنویسی، اجرای پرفورمنس و سرودخوانی اعتراض خود را به سرکوب حکومتی نشان دادهاند.
در این اعتراضات بیش از ۵۶۰ دانشجو، برخی با ضربوشتم از سوی نیروهای امنیتی بازداشت، تعدادی با پابند الکترونیکی و به صورت مشروط با وثیقه آزاد و عدهای به احکام سنگین محکوم شدند. چندین دانشجو ناپدید و کشته شدهاند.
در یکی از بولتنهای هکشده سپاه آماردانشجویان احضار شده به کمیته انضباطی، «پنج هزار و ۱۰۰ نفر» و شمار استادان ممنوعالخروج شده «۱۸ نفر» گزارش شده است.
علیرغم همه این فشارها، اعتراضات دانشجویی بیوقفه تا کنون ادامه داشته است و به جرأت میتوان دانشگاه را یکی از سنگرهای مبارزاتیِ جاندار امروز مردم ایران علیه دیکتاتوری جمهوری اسلامی بهشمار آورد.
متصل به قیام ژینا، خواستههای بسیاری از دانشجویان با «آزادی و برابری» گره خورده است. ازجمله محورهای مورد اعتراض دانشجویان، مقررات مربوط به «پوششوحجاباجباری» و جداسازیجنسیتی در دانشگاهها است. دانشجویان معترض در بسیاری از دانشگاهها سد تفکیکجنسیتی در سلفهای غذاخوری را شکستند که به بستهشدن برخی سلفها و گردهم آمدن دانشجویان در فضای باز برخی دانشگاهها منجر شد. آنها به وضوح خواستار رفع تبعیضجنسیتی در دانشگاهها هستند و نگاه کالایی به بدن خود را با شعار «هیز تویی هرزه تویی، زن آزاده منم» پاسخ میدهند؛ شعاری که یکی از شعارهای محوریِ اعتراضات سراسری در ایران شد.
این اعتراضات به مبارزات دانشجویان زن در سالهای گذشته پیوند خورده است. اعتراض به سهمیهبندیجنسیتی، بومیگزینیجنسیتی، تفکیکجنسیتی و اسلامیسازی، مهمترین اعتراضات بخش زنان جنبش دانشجویی در دو دهه گذشته بوده است. پس از انقلاب ۵۷، شاهد تلاش جدی حاکمیت اسلامی برای جداسازیجنسیتی در دانشگاهها و تعیین رشتههای تحصیلی بر اساس تعریف شغل مناسب برای زنان بودهایم. به طوریکه در سال ۱۳۶۳ برای دختران انتخاب ۹۱ رشته از ۱۶۹ رشتهی موجود و غالباً رشتههای فنی و مهندسی، ممکن نبود. با این حال زنان توانستند با تلاش خود سهم بیشتری از ورودیهای دانشگاهها به دست آورند. اما مسؤولان مردسالار تاب نیاوردند و با طرح و اجرای طرحهای سهمیهبندیجنسیتی و بومیگزینیجنسیتی از طریق مجلس، وزارت علوم و سازمان سنجش، مانع پیشروی دختران در آموزش عالی شدند. از طرف دیگر در ساختار سلسلهمراتبی دانشگاهها به وضوح از مشارکت اجتماعی زنان جلوگیری میشود و نسبت هیأتعلمی زنان به مردان در مقایسه با نسبت دانشآموختگان زن و مرد در دانشگاهها، نشان آشکار آن است. این تبعضها در کنار فقدان آزادی بیان و تشکیل اجتماعات در دانشگاهها، دانشجویان را به صف مبارزات میکشاند.
اکنون در آستانهی ۱۶ آذر هستیم، روز دانشجو که به مقاومت و مبارزه دانشجویان در ایران معنای ویژهای بخشیده است. تا کنون اطلاعیههای بسیاری از سوی دانشجویان، کارگران و مبارزان در شهرهای مختلف ایران برای دعوت به اعتصاب و اعتراضات سراسری در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر منتشر شده است.
ما نیز به عنوان یک گروه فمینیستی که به برابری و آزادی معتقدیم و نقش دانشجویان را در این مبارزه پررنگ میدانیم، در کنار دانشجویان و مردم معترض در ایران میایستیم و از حرکتهای اعتراضی آنها در این روزها حمایت میکنیم.
ما مفهوم زن زندگی آزادی را در برابری و رفع تبعیض میدانیم و معتقدیم این خواستهها باید حتما در حوزه آموزش، مدارس و دانشگاهها، محقق شود.
ما فردای آزاد و برابر را زمانی متصور هستیم که دسترسی برابر و همگانی به آموزش ازمقطع ابتدایی تا پایان آموزش عالی، بدون هیچگونه تبعیض براساس جنسیت، قومیت/ملیت، وضعیت اقتصادی، عقیده و توانایی فراهم باشد. از همین رو، خواهان رفع هرگونه طرح تبعیضآمیز در دانشگاهها از جمله تفکیک جنسیتی، سهمیهبندی جنسیتی، بومیگزینی جنسیتی و آموزش ایدئولوژیک هستیم.
ما خواستار آزادی بیقید و شرط دانشجویان و اساتید، رفع کامل محرومیتهای دانشجویان تعلیقی، ستارهدار و ممنوع الورود به دانشگاهها و خوابگاهها هستیم. باید رفتار پلیسی در دانشگاهها پایان یابد و محیطی امن و مناسب برای بیان اعتراض دانشگاهیان و ایجاد انجمنهای مستقل فراهم شود.
برای آزادی و برابری – گروه بیدارزنی
همچنین بخوانید:حمایت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران از اعتراضات روزهای ۱۴تا ۱۶ آذر