بیدارزنی: زن زندگی آزادی برای ما یعنی برابری در همه امور زندگی از کار تا زندگی شخصی، یعنی حق زندگی در سلامتی و رفاه و شادی بدون خشونت، یعنی
زن زندگی آزادی یعنی همبسته تا رهایی
«زن _ زندگی _ آزادی» یعنی رهایی زنان از زنجیر قوانین نابرابر که باعث می شود زنان از ابتدایی ترین حقوق انسانی خودشان از جمله حق ارث برابر ، حق طلاق ، حق ولایت بر فرزند و … محروم شوند.
در ۴۳ سال گذشته ، جمهوری اسلامی با ایدیولوژی زن ستیز و مردسالارانه نه تنها به سرکوب زنان و تنزل دادن نقش آنان به «مادری» و «همسری» پرداخته، بلکه با ابزار کنترل «بدنهای زنانه» که واضحترین شکل آن را میتوان در «حجاب اجباری» دید، به خشونت و استبداد علیه مردان نیز پرداخته است.
خیزش« زن_ زندگی_ آزادی » برپا خواسته است تا علیه حکومتی بایستد که پس از سالها خفقان و سایه ترس و وحشت و سرکوب گروه های سیاسی و اجتماعی مخالف و اقوام و اقلیت های مذهبی و برجا گذاشتن اقتصادی فروپاشیده با تورمی افسار گسیخته و انزوای بین المللی و انبوهی از ویرانی های زیست محیطی و معضلات اجتماعی ، راه فراری به غیر از انقیاد تن های زنانه در غالب «حجاب اجباری» نمی داند.
ازین روست که خیزش «زن_ زندگی_ آزادی» راه « رهایی جامعه » را در «رهایی زنان» به عنوان آخرین سنگر حکومت می داند.
«رهایی زنان ، رهایی جامعه است.»
زن زندگی آزادی یعنی نه به زنکشی
فاجعه قتل رومینا اشرفی در تالش، سارا رضایی در صومعه سرا و زهرا گودرزوند در لوشان که در خاطرمان مانده تنها بخش کوچکی از آمار روزانه زن کشی در نقاط مختلف ایران است که در پناه قوانین زن ستیزانه و سنت های عقب مانده جان زنان را میگیرد.
زنکشی، به عنوان فجیعترین شکل خشونت علیه زنان که اغلب با کودک همسری، فقر معیشتی، محدودیت آزادیهای اجتماعی، حقوق نابرابر در ازدواج و … پیوند میخورد، باید با به رسمیت شناختن فردیت و عاملیت زنان، تصویب قوانین منع خشونت علیه آنان، وضع قوانین حمایتی و رفع هر گونه تبعیض از خانه تا خیابان متوقف شود.
زن زندگی آزادی یعنی شرایط کار منصفانه و برابر
زنان تنها ۱۴ درصد از بازار کار را به خود اختصاص دادهاند. زنان زیادی در بخش غیررسمی مشغول به کارند و یا بیکار هستند که دولت نام زنان خانهدار را بر آنها گذاشته و مسئولیتی نیز دربرابر آنان قبول نمیکند.
کار در بخش غیررسمی یعنی بدون بیمه و بازنشستگی و نبود ثبات کاری برای آینده است که شامل مشاغلی مانند آرایشگری، فروشندگی و … میشود و دولت در مقابل چنین مشاغلی نیز سلب مسئولیت کرده است.
در کارخانهها وکارگاههایی که زنان و مردان به صورت قراردادی کار میکنند نیز زنان برای تعدیل نیرو در اولویت هستند چون بنابر قانون، مرد نانآور خانواده است. زنان پس از مرخصی زایمان عموما به کار بازگردانده نمیشوند. مزد کمتری از مردان دریافت میکنند و نظارتی بر بخش خصوصی نیست.
همهی انسانها حق دارند که در شرایط عادلانه کار کنند. زنان نیز باید در محیطی منصفانه و بدون تبعیض وارد بازار کار شوند. سهم برابر از بازار کار، حق زنان است.
زن زندگی آزادی یعنی پایان دادن به ازدواج کودکان
– در پنج سال گذشته ۱۳۱ هزار کودک کمتر از ۱۵ سال در ایران ازدواج کردهاند که اغلب دختر بودهاند.
– تنها در شش ماه و ۱۶ روز نخست سال ۱۴۰۰، تعداد ۷۹۱ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله متولد شدند.
– فقط در سال ۹۶ طلاق ۱۰۲۷ دختری که در سن ۱۰-۱۴ سال ازدواج کرده بودند به ثبت رسیده است.
ازدواج کودکان
– تجاوز به دنیای کودکی و مصداق بارز خشونت علیه کودکان به ویژه دختربچههاست.
– تجاوز جنسی به شمار میآید چرا که کودک مجبور است به رابطه جنسی بدون آگاهی و رضایت تن دهد.
– کودکان را به ناگاه به دنیای پرمسئولیت بزرگسالی پرتاب میکندد و بهترین فرصتهای زندگی را از آنها میگیرد.
– آنها را از نیازهای اساسیشان (تحصیلات، سلامت، سرگرمی و مشارکت اجتماعی) محروم میکند و در معرض انواع مسائل اجتماعی از جمله بهرهکشی، خشونت خانگی، سوءمصرف مواد ، حاملگی پرخطر قرار میدهد،
– دختران را با حاملگی پرخطر مواجه میکند، و
– چرخه فقر و خشونت را تکرار میکند.
در ایران ازدواج کودکان قانونی است.
همچنین بخوانید: روایت زنان از زندان