بیدارزنی: به گزارش سازمان جهانی بهداشت ۲۰۲۰ بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ هر سال به طور متوسط ۷۳ میلیون و سیصد هزار سقط جنین خودخواسته در سراسر جهان انجام شد. به طوری که از هر ۱۰۰۰ زن پانزده تا چهلونه ساله، سیونه زن اقدام به سقط جنین کردند.*
در ایران و کشورهایی که سقط جنین در آن ممنوع است ما آمار درستی از میزان انجام آن نداریم و تنها آماری از سقط درمانی در رسانهها منتشر میشود که موضوع بحث این مطلب نیست. اما مشاهدات و تجربه زیسته ما و زنان اطرافمان نشان میدهد که سقط جنین برخلاف تبلیغات حکومت و نهادهای مذهبی دور از اذهان نبوده است و زنان بسیاری پس از بارداریهای ناخواسته، به رغم ممنوع بودن و گناه شمرده شدن سقط جنین، اقدام به این کار کردهاند. سیاستهای افزایش جمعیت و ممنوع کردن وسایل پیشگیری از بارداری در مراکز بهداشت طبیعتا منجر به افزایش بارداریهای ناخواسته خصوصا بین طبقات پایینتر اجتماعی میشود که منجر به تولد کودکان ناخواسته یا سقط جنینهای غیرقانونی و در شرایط ناامن میشود. با وجود فجایعی که به دلیل ممنوعیت سقط در ایران اتفاق میافتد، و پس از اجرای سیاستهای جمعیتی بزرگتر نیز خواهد شد، دولت سکوت کرده و آن را نادیده میگیرد. فعالان اجتماعی و خصوصا حوزه زنان نیز تا کنون اقدام خاصی در برابر آن انجام ندادهاند.
شاید سخن گفتن از مشاهدات و تجارب در این زمینه کمکی به روشن شدن ابعاد این فاجعه در سراسر ایران باشد و لزوم اقدامی در برابر آن را اثبات کند. در این مقاله سعی داشتیم تا با سخن گفتن با زنان گیلانی که تجربه این کار را داشتند و مامایی که در یکی از مراکز بهداشت استان شاغل است وضعیت سقط جنین و نگاه مردم را به آن بررسی کنیم.
دلایل و همهگیری
در بررسیهای صورت گرفته شاهد تعداد زیادی از زنانی با تجربه سقط جنین بودیم که اکثرا راضی به صحبت نمیشدند. پاسخ به این سؤال که همهگیری سقط جنین در استان چگونه است نیاز به آمار رسمی دارد که اساسا در ایران وجود ندارد. اما یکی از ماماهای مرکز بهداشتِ یکی از شهرستانهای گیلان در پاسخ به سؤال ما درباره مراجعینی که برای سقط جنین کمک میخواهند گفت:
«آمار مشخصی وجود ندارد ولی ما هر دو یا سه ماه با موردی برخورد داریم که بارداری ناخواسته داشته و تمایل دارد که این کار را انجام دهد. برای سقط از هر قشری ما مراجع داریم حتی از کسانی که تحصیلات دانشگاهی هم دارند. همانطور که میدانید برای بچهدار شدن مجموعه عواملی را نیاز داریم. اقتصاد، خانواده، آمادگی روحی و جسمی که [نبود هریک از آنها] بعضی را به سقط جنین سوق میدهد. حتی بعضیها بچه هم ندارند که دنبال سقط میآیند.»
زنانی که ما با آنها برخورد میکردیم و تجربه سقط داشتند نیز از هر قشر و سنی بودند و دلایل مختلفی نیز برای این کار داشتند. از دلایل اقتصادی تا جسمانی و شخصی. یکی از این زنان دلیل انجام این کار را اینگونه بیان کرد: «چون دوتا بچه دارم که کل زمان و انرژیم رو میگیره از نظر روانی واقعا توان بچهداری رو ندارم، ضمن اینکه جلوی درس و کارم گرفته میشه. مهمترین دلیل اینکه، اون موقع پسرم شش ساله بود و واقعا رسیدگی زیادی لازم داشت، ضمن اینکه من دوتا بارداری بسیار سخت داشتم که تا مرگ پیش رفتم و برگشتم و اصلا نمیخواستم مجدد اون تجربه رو داشته باشم.»
همه مراجع تقلید در ایران انجام سقط جنین را حرام دانستهاند. بعضی از آنها در صورتی که بقای جنین در رحم موجب سلب حیات مادر یا نقص عضو در او شود، سقط جنین را جایز دانستهاند. تعداد زیادی از آنها سقط را در هر صورت غیرمجاز میدانند اما در هر صورت مجازات آن برای مادر در فقه تنها پرداخت دیه است. طبق قانون کشور نیز در هیچ حالتی برای مادر مجازات حبس، جریمه و… پیشبینی نشده است و در هر حال مادر حتی اگر به عمد و شخصا جنین خود را سقط نماید فقط به پرداخت دیه به پدر محکوم خواهد شد.
اما مجازات درباره پزشک یا مامایی که به انجام سقط جنین به مادر کمک کند متفاوت خواهد بود. اگر فردی به واسطهی دادن ادویه یا وسایل دیگری به زن حامله موجب سقط جنین او شود به مجازات حبس از شش ماه تا یک سال و پرداخت دیه محکوم میشود. اما اگر فاعل، پزشک، ماما یا فروشنده دارو یا مشاغل مشابه باشد، علاوه بر پرداخت دیه، به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد. به عبارتی حداقل مجازات برای دسته دوم دو سال است.
با توجه به مجازات سختی که قانونگذار گذاشته، ما به دنبال آن بودیم که بفهمیم زنان در گیلان چگونه این کار را انجام میدهند. برای افرادی که با آنها مصاحبه شد دکتر یا ماما سقط را داخل مطب و با استفاده از آمپول داخل واژن، ساکشن یا قرص انجام داده بودند، اما گویا انجام این عمل برای افراد در طبقات مختلف اقتصادی متفاوت است. ماما میگوید:
«ما تشویق نمیکنیم چون هر یک سقط ممکن است آسیبی به رحم بزند که برای بارداری بعدی مشکل ایجاد کند اما خودشان بالاخره کسی را پیدا میکنند تا غیرقانونی برایشان انجام دهد. هرچه قشر تحصیلکردهتر باشد شخص مطمئنتری را پیدا میکند و هر چه قشر پایینتر باشد شرایط بدتر است. البته به خاطر هزینه هم هست. متخصصان هم سقط را به متدهای مختلفی انجام میدهند و البته هزینه زیادی هم میگیرند. یک سال پیش حداقل ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان هزینه داشت. برای همین هزینه، خیلیها به افرادی که مامای تجربی هستند یا مطب مامایی دارند مراجعه میکنند. ولی آمار دقیقی وجود ندارد. خیلیها هم دنبال سقط میروند ولی چون توان پرداخت هزینه ندارند بچه را به دنیا میآورند.»
ما متوجه شدیم سقط جنین چون غیرقانونی است قیمت مشخصی ندارد. مثلا یکی از مصاحبهشوندهها که دو بار سقط انجام داده بود درباره هزینه آن میگوید: «هربار حدود ۶۰ هزار تومان. که خیلی زیاد بود. شاید آن زمان طلا گرمی ۱۰ هزار تومان بود». اما دیگری سال ۹۶ یک میلیون تومان هزینه کرده است. این مسئله، کار را برای زنان سختتر میکند چون باید هر بهایی را برای آن بپردازند و طبیعتا اقشار ضعیفتر سمت ماماهای خانگی میروند که برایشان خطرناک است.
عوارض سقط جنین
سقط در هر صورت ممکن است عوارضی به همراه داشته باشد اما در شرایط ارزان و ناایمنتر این مسئله ریسک بیشتری پیدا میکند. بنا بر گفته ماما در روشهای پیشرفتهتر عوارض کمتری وجود دارد اما آنهایی که فقط رحم را دستکاری میکنند تا به خونریزی بیفتند خیلی خطرناک است و ممکن است پارگی رحم ایجاد کند. خونریزی زیاد دارد و ممکن است بیمار کارش به اتاق عمل بکشد. وی در این باره میگوید:
«کسانی را داشتیم که به خونریزی افتادند و دچار عفونت شدند و درمان کردند ولی به ما مراجعه نکردند. چون غیرقانونی است. موضوع را چندان باز نمیکنند که عنوان کنند این مشکلات را داشتند. آسیب خیلی جدی وجود دارد. در سقط غیرمجاز احتمال پارگی رحم وجود دارد. وقتی زنی باردار است دهانه رحم خیلی سفت میشود تا محصول بارداری را نگه دارد. برای اینکه این مسیر را باز کنند باید فشاری وارد شود و اگر فشار کمی بیشتر باشد بجای پاره کردن کیسه آب ممکن است رحم پاره شود. این دیگر مشکلی اساسی است. اینها به ما مراجعه نمیکنند بیشتر به مطبهای متخصصان میروند.»
مراجعان این مرکز بهداشت از اقشار روستایی و محرومتر جامعه هستند اما چون سقط غیرقانونی است نمیتوانند به مراکز قانونی بهداشت برای عوارض سقط مراجعه کنند، که این موضوع عمق فاجعه را میرساند. آنها باید خود درمان را به عهده بگیرند یا حتی بعضی عوارض را سالها تحمل کنند.
همچنین امروزه قرصهایی به نام سایتوتک وجود دارد که در سقطهای غیرقانونی و اغلب در منزل به عنوان راهی آسان استفاده میشود و انقباضهای رحمی و خونریزی ایجاد میکند. اگر سن حاملگی پایین باشد، جنین را کامل دفع میکنند و نیاز به کورتاژ نیست ولی اگر سن حاملگی بالا باشد خونریزی ایجاد میکند و باید کورتاژ کنند. اما ماما میگوید این قرصها عوارض خطرناکی دارند:
«انقباض رحمی ممکن است افزایش تپش قلب ایجاد کند. آرست قلبی (سکته قلبی) ایجاد میکند. عملا خیلیها این قرص را از بازار آزاد تهیه میکنند چون داروخانه قرص را نمیدهد. این روش آسیب مکانیکی نمیرساند ولی خب ممکن است عوارض تپش قلب داشته باشد. در واقع استفاده از این فرص باید در بیمارستان انجام شود که اگر برای مریض مشکلی ایجاد شد مانیتور قلب شود و تحت نظر باشد اما عملا در خانهها استفاده میشود.»
پیشگیری
با توجه به محروم کردن زنان از انجام قانونی سقط جنین در کشور و وضعیت تأسفبار زنان خصوصا طبقات محروم پس از انجام این عمل، انتظار میرود که حداقل پیشگیری از بارداری را درست آموزش دهند و جدی بگیرند. اما در حقیقت، طی سالهای اخیر نه تنها آموزشی در این زمینه نداریم که شاهد تشویق زنانِ حتی زیر هجده سال به فرزندآوری و اقدام به جمعآوری وسایل پیشگیری از مراکز بهداشت نیز هستیم. به گفته مامای مرکز بهداشت شرایط در سه ماه اخیر بدتر هم شده است:
«قبلا دستورالعمل داشتیم و به بعضی افراد روش پیشگیری میدادیم. مثلا بیشتر از سه فرزند یا کسانی که بیماریهای مزمن داشتند. فشارخون بالا یا دیابت یا هر بیماری مزمنی که ممنوعیت بارداری داشت را ما اجازه داشتیم وسایل پیشگیری بدهیم. سن زیر هجده سال و بالای سیوپنج سال را در این سالهای آخر اجازه نداشتیم وسایل پیشگیری بدهیم مگر اینکه بیماری داشته باشند. الان، یعنی طی دو سه ماه اخیر، که فاجعه شده و میگویند سن ۱۰ تا پنجاهوچهار سال را آموزش بدهید تا فرزند بیاورند. این جزو دستورالعمل است که گروه هدف آموزش فرزندآوری ۱۰ تا پنجاهوچهار سال است. نه اینکه ۱۰ ساله باردار شود، بلکه آموزش ببیند برای بارداری. امروز ما صحبت میکردیم که ما زوج مینور داریم که نباید بچهدار شوند مگر با روشهای پی ان دی. تا الان دستور بود که اینها روشهای پیشگیری استفاده کنند و اگر قصد بارداری دارند از ژنتیک آن استفاده کنند. یعنی باید ۱۰۰ درصد روش پیشگیری میدادیم که الان همان را هم جمع کردند و در مراکز بهداشتی وجود ندارد. صحبت کردیم که برای اینها چه کنیم که گفتند آموزش بدهید از بیرون تهیه کنند. در واقع میخواهند بار مالی آن را کم کنند.»
رضایت از انجام سقط
با کسانی که صحبت کردیم عموما از این کار رضایت داشتند و میگفتند دوباره در همان شرایط مشابه این کار را انجام میدهیم. «صدبار دیگه اگه بارداری ناخواسته داشتم همین کار و میکردم» این یکی از پاسخهایی است که افراد به ما دادهاند. یکی دیگر از زنان میگوید:
«با توجه به شرایطم بسیار احتیاط میکنم همیشه قرص اورژانسی در منزل دارم. حتما رعایت میکنیم چون اصلا نه از لحاظ جسمی و نه روانی تمایل به بچهدار شدن ندارم. مراقبم تا مجدد تکرار نشه چون با شرایط جامعه من به سختی میتونم تربیت بچههام رو کنترل کنم و در استرس مدام هستم. تلاش میکنم تکرار نشه اما بله مجدد انجام میدم چون شرایط برای بچه جدید نه در من وجود داره نه جامعه فعلیمون. بااینکه ترس و دلهره زیاد از عوارض سقط رو داشتم و بعد اون سال من دچار مشکلات روحی شدم با وجود اطمینان از تصمیمم اما همش دو دل بودم که شاید نباید انجام میدادم. اما بعدها با بزرگ شدن بچههام میدیدم تصمیم درستی بود.»
مواردی که به ماما مراجعه کرده بودند نیز همین شرایط را داشتند و به قول وی تصمیمشان را گرفته بودند و بعد این عمل را انجام دادهاند.
شرایط فوق در گیلان بررسی شده است. به گفته ماما گیلان یکی از استانهایی است که آمار فرزندآوری در آن به نسبت استانهای دیگر پایین است، با آنکه ۴۸ درصد جمعیت آن را روستاییان تشکیل میدهند. این شرایط میتواند در استانهای دیگر متفاوت باشد اما چیزی که عمومیت دارد میزان آسیب ناشی از این قانون بر طبقات گوناگون اقتصادی است. آسیبهایی که میتواند از تولد اجباری فرزند ناخواسته به دلیل عدم دسترسی به روشی برای سقط تا عوارض دردناک برای زن و یا حتی مرگ مادر باشد. شرایط برای زنان خصوصا زیر هجده سال که خارج از چهارچوب ازدواج باردار شدهاند طبیعتا سختتر است. در جامعه سنتی این دختران برای سقط جنین آسیب روحی و جسمی زیادی را متحمل میشوند و گاهی ممکن است موقعیتهای آینده خود را از دست بدهند. در صورتی که اگر حمایت قانون را داشتند شرایط میتوانست بسیار بهتر باشد.
نکتهای که جالبتوجه است اقدام زنان برای انجام این عمل بهرغم محدودیتهای قانونی، عرفی و دینی است. هیچکدام از این موانع نمیتواند زنان را از حقی که بر بدن خود دارند محروم کند. اما متأسفانه زنان باید بهای سنگینی برای آن بپردازند. در سراسر دنیا همواره جنبشهایی برای مبارزه با ممنوعیت سقط جنین وجود داشته و امروزه نیز ادامه دارد. اما در ایران ما هرگز حرکتی جز چند مطلب و مقاله درباره آن نداشتهایم در حالی که زنان زیادی از این نقص قانونی آسیب دیدهاند و این روند همچنان ادامه دارد.
بارداری ناخواسته هزینه زیادی بر زنان خصوصا طبقات پایین تحمیل میکند و حق طبیعی این زنان است که برای سقط جنین به امکانات پزشکی و بهداشتی دسترسی داشته باشند. حقی که سالهاست از آن محروم بودهایم از دیدگاه ما دور مانده و شاید زمان آن رسیده که ما هم همراه با کشورهای دیگر به آن بپردازیم.
* بیدارزنی، «سلامت باروری، بارداری ناخواسته و سقط جنین در ایران»، ۲۵/۱۱/۲۰۲۰.