بیدارزنی: پس از آنکه ظاهرا به دلیل تهدید فیفا، به تعداد محدودی از زنان-بخوانید خاص- اجازه حضور در ورزشگاه برای تماشای مسابقه فوتبال ایران و بولیوی داده شد، دادستان کل کشور حضور زنان در ورزشگاه را «گناه» و مایه شرم خواند و تهدید به برخورد قضایی کرد.
سپس نماینده ولی فقیه در سپاه این حضور زنان را مقدمهای برای گناهان دانست و گفت: «صادرکنندگان مجوز آیا میخواهند بانوان در داخل استادیوم شاد شوند یا دیگران به وسیله آنها شاد شوند؟»
مصلحت حکومت ایجاب میکند زنان به ورزشگاه نروند زیرا در ایران قانونی برای جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاه وجود ندارد؛ یعنی سالهاست مصلحت در برابر قانون مقاومت میکند و چند سالیست زنان ما به این مصلحت، اعتراض میکنند.
حق طبیعی ورود به مکانی عمومی را از نیمی از جامعه به بهانه «فعل گناه» سلب میکنند. برای ذهن سالم سوال پیش میآید چه گناهی؟ شاید بتوان گوشهای از تفکرشان را از این جمله نماینده ولی فقیه دریافت که : آیا صادرکنندگان مجوز میخواهند بانوان در استادیوم شاد شوند یا دیگران به وسیله آنها شاد شوند؟
از تقسیمبندی ایشان به دو گروه بانوان(زنان) و دیگران که بگذریم، گمان میکند حضور زن در سکو و واکنش به تیمی متشکل از مردان، سبب گناهآلوده شدنِ تمامی مردان ورزشگاه میشود؛ چه گناهی؟ معلوم نیست. گویی تماشاگران مرد نه برای دیدن فوتبال بلکه تنها برای دیدن زنان تماشاگر به ورزشگاه میآیند. آنچه در فضاهای عمومی دیگر قادر به رؤیتش نیستند.
همچنین بخوانید: گره کور حضور زنان در ورزشگاهها
جمله نماینده ولی فقیه کلید محدود کردن زنان و سلب شادی و لذت آنان است. تو محدود شو و ابزار معصیت دیگران نشو که در غیر آن، تو نیز گناهکاری.
از حجاب اجباری تا حتی ممنوع بودن تصویر سیگارکشیدن زنان، کم و بیش همین فلسفه را دارند «عناد با لذت بردنِ زنان». گویا تا زن لذت میبرد، درهای گناه باز میشوند.
ممنوعیت یا قبح لذت زنان محدود به تفکر حاکمیت نیست. از آنجا که ریشهاش مذهبیست عمق آن در جامعه دور از انتظار نیست. زنان هم حق دارند از امور دنیوی همپای مردان لذت ببرند. شاید یکی از نمودهای قدمت این تفکر جامعه در فحشهای جنسیتی باشد؛ فحشهایی که تنها اختصاص به جامعه ما هم ندارند.
حال؛ لذت همراهی با جمع در ورزشگاه، هیجان تشویق و تکفیر سالهاست از ما گرفته شده است.کسی نوشته بود: درد این است که زنان ما برای رفتن به ورزشگاهها که به گمان من نمیتوان چندان لذتی از آن برد هم باید مبارزه کنند. بله، حاکمیت اجازه انتخاب و تصمیمگیری را هم از زنان سلب کردهاست. شتابزده به ورود عدهای خاص واکنش نشان میدهد مبادا این «فعل حرام» همهگیر شود و مصلحت به خطر افتد. ببینیم این مصلحت تا کِی ادامه مییابد.