بیدارزنی: جمله کلیشه ای “چیزی از ارزشهای ما کم نمی کنه” شاید روزی مرحمی بر درد شکستهای ورزش ایران در عرصههای بین المللی بود، اما الان متهای است که روی مغز مخاطبین این حوزه حسابی سروصدا میکند. رویکردی که نتیجهاش پایین نگه داشتن سطح توقعها، حتی در شرایط منطقی بوده است. حالا و با افزایش مخاطبین ورزش زنان، این رویکرد، اپیدمی وار به سمت این حوزه و ورزشکارانش میرود. دخترانی که تا همین پنج سال گذشته برای بهترین نتایج میجنگیدند، حالا اگر نتایج ضعیف و دور از انتظار هم کسب کنند، با تشویقهایی از همان جنس “چیزی از ارزشهایت کم نمیشود” روبرو میشوند. رویکردی که تصورش حمایت است، اما جز دوستی خاله خرسه، عایدی برای ورزش زنان ندارد.
بازیهای آسیایی جاکارتا میدانی شد تا دوباره تب ورزش در جامعه و بین مردم داغ شود. در این میان، تبعیض قدیمی موجود در ورزش زنان در مقایسه با مردان، محدودیتهای این ورزشکاران و در راس همه اینها، کم محلی رسانه ملی به پخش مسابقات این دختران باعث شده تا نتایج و عملکرد و مدالهای کسب شده و از دست رفته دختران گاهی حتی بیش از مردان مورد توجه مخاطبین، به ویژه حاضران در شبکههای اجتماعی قرار بگیرد.
از ابتدای این بازیها ورزشکاران زن ایرانی بعد از هر نتیجهای تشویق شدند و کمتر نقدی نسبت به نتیجههای ضعیف نوشته شد. اگرچه در حال حاضر مسابقات در جریان است و بر اساس رویکرد اخلاقی در فضای رسانه، انتقادات و ایرادها را باید به بعد از اتمام تمام مسابقات موکول کرد تا مطبوعات و رسانه، نقشی در تضعیف روحیه ورزشکاران و یا ایجاد فضای ترس و دلهره نداشته باشد. اما مشکل آنجاست که با این رویکرد، به نظر نمیرسد بعد مسابقات هم نقدی نوشته شود.
نخستین نتیجه دور از انتظار این دوره از بازیهای در ورزش زنان را الهه احمدی رقم زد. تیراندازی که همین دو ماه گذشته در مسابقات جهانی مونیخ قهرمان شده بود و پرچم داری کاروان ورزشی ایران در این بازیها را هم به عهده داشت، با امتیازی ضعیف از مسابقات کنار گذاشته شد. نتیجهای که زیر سایه مدال برنز مه لقا جام بزرگ کاملا گم شد.
بعد از الهه نوبت به خواهران منصوریان رسید. ورزشکارانی که اول به لطف تلاش خودشان و بعد هم به واسطه اینکه با فیلم سینمایی زندگیشان حسابی چهره شده بودند، در بهترین شرایط ممکن تمرین کردند و چیزی کم نداشتند اما دستشان از طلا کوتاه ماند و به نقره بسنده کردند. اکثر نوشتهها برای این ورزشکاران هم حاوی جملهای بود که میگفت نقره و طلا فرقی ندارد، در صورتی که خیلی فرق دارد.
روز گذشته اما حمیده عباسعلی در عین ناباوری، آن هم در ١۵ثانیه پایانی بازی و در حالی که پیش بود، نتیجه را واگذار کرد تا راهی رده بندی شود. بازی رده بندی هم چندان راحت نبود و حمیده به سختی به برنز بسنده کرد. حمیده هم ماه گذشته در همین مسابقات قهرمانی آسیا با چهار برد پیاپی طلایی شده بود، ولی در این میدان به سختی در جایگاه سوم قرارگرفت. نکته اینکه عموما برای او هم نوشتند: ایرادی ندارد، تو همیشه قهرمانی، یا چیزی شبیه به همین!
شکی در چندبرابر بودن سختی ورزش برای زنان ایرانی نیست. حجاب و پوششی که این زنان دارند به طور محسوسی کارایی فیزیکی شان را کاهش میدهد و اگر هم این طور نباشد، برای کسب عنوانی مشخص زنان ایرانی به تلاش بیشتری نیاز دارند. سهم ناچیز آن ها در صداوسیما و به طور کلی بودجه پایین هم نکته دیگری است که کار را برایشان دشوار میکند. اما همه این ها دلیلی بر پایین آوردن سطح توقعات مخاطبینشان نیست.
ورزشکاران زن ایرانی در تمام این سالها، همیشه برای بهترین بودن جنگیدهاند و نگاههای این چنینی، نه تنها حمایت از آنها و جنگ مداومشان نیست، بلکه تنزل دادن سطحشان هم محسوب میشود.
اینکه زنان را به خاطر زن بودن راضی به رسیدن حداقلها نگه داریم، همان نگاه ضدزنی است که باعث ضعف مفرط در این جنس میشود. اگر به حقوق مساوی و برایر معتقدیم، باید در همین بزنگاهها حقیقت نگاه و باورمان را روشن کنیم و به هیچکس اجازه ندهیم، ما را پایین بکشد.
لطفا، ورزشکاران زن را هم نقد کنید. نتیجه دور از انتظارشان را مورد کاوش قرار دهید و از آنها بخواهید بهترین خودشان باشند، همان طور که از ورزشکاران مرد میخواهیم؛ که این نگاه، همان برابری است که برایش میجنگیم.