بیدارزنی: وقتی سرطان داری، خود را در آینه نگاه میکنی و میگویی چرا من؟ به موهای ریخته شدهات در سینک مینگری و در دل شروع به شمردن میکنی.
مطابق با آخرین آمار سالانه ۸۵ هزار مورد سرطان در کشور ثبت میشود و سرطان سومین عامل بیشترین مرگومیرها در کشور است؛ اما با آگاهی بیشتر نسبت به این بیماری، تغذیه درست و کاهش استرس میتوان از بروز آن پیشگیری کرد. سرطانهای پوست، پستان و معده از جمله شایعترین سرطانها در کشور هستند و ابتلا به این بیماری در مازندران بیش از سایر استانهای کشور است. سرطان بیماری هزینه بری است و فرد بیمار نیاز به توجه و مراقبت دائمی اطرافیان دارد. در همین زمینه با یکی از مشاوران بیمارستان در حوزه سرطان مصاحبهای ترتیب دادهایم که آن را در ادامه میخوانید.
لطفاً کمی از خودتان برایمان بگویید و این که چطور وارد این حوزه شدید؟
۱۵ سال هست که شاغل در بیمارستان هستم اما به مدت ۸ سال است که در قسمت مشاوره فعالیت میکنم. من از ابتدا از زمانی که از دانشگاه بهشتی فارغالتحصیل شدم، با همین سمتِ مشاوره شروع به کار کردم اما سیستم دولتی به صورتی است که شما مستقیماً در همان شغلی که تحصیل کردهاید قرار نمیگیرید.
من روزی ۲۰ مشاوره میدهم. چندین سال پیش، وقتی مریضی به عمل میرسید و میگفت نمیخواهم عمل بشوم یا قطع عضو بشوم و رضایت به عمل نمیداد، چون کادر اجرایی به مشکل برمیخورد تصمیم گرفته شد که بیمار در حین پذیرش پیش مشاور برود. سپس اعلام کردند که نیاز به مشاور دارند و به من گفتند شما با این تخصص در این قسمت فعالیت کن.
در چه مواردی مشاوره میدهید؟ کمی از تجربههایی که در این مدت داشتید بگویید؟
کار ما به صورتی است که سؤالاتی در مورد اینکه فرد از کی بیمار شده و چه زمانی متوجه شده، آیا سابقه بیماری داشته یا نه، و چرا این بیمارستان را انتخاب کرده است، از بیمار میپرسیم.
من وقتی با مریض حرف میزنم به من میگویند همه اینها را به همسر یا خانوادهام بگویید. یکی با شوهرش مشکل دارد و یکی درآمدش کم است، هر کدام دلایلی که میگویند متفاوت است؛ اما هشتاد درصد این بیماری به نظر من استرس و اضطراب است. خانمی که مریض است به من میگوید به شوهرم بگویم که دیگر مسائلِ قبل (دعوا و جرح و بحث) تکرار نشود.
اگر بیماریِ سرطان را ۱۰۰ درصد در نظر بگیریم.۵۰ درصد آن عمل جراحی است و ۵۰ درصد مابقی، شرایطی است که برای بیمار مهیا میکنند. این بیماری شکستگی نیست که با گچ گرفتن خوب شود. در این بیماری باید با بیمار همراه باشی. باید شرایط خانه و تغذیه و مراقبت مهیا باشد.
وقتی بیمار برای معالجه به بیمارستان میآید مدتها درگیر است. قبل از عمل، مشاوره بیهوشی، مشاوره قلب، اسکن، ام ار ای، عمل جراحی و بعد از عمل، همه اینها تکرار میشود تا وضعیت بیمار را بسنجند. خیلیها درآمد کافی ندارند و واقعاً هزینه زیادی بر آنها تحمیل میشود.
چون هزینه فرایند درمان خیلی زیاد است بعضی بیماران عمل میکنند اما این فرایند را ادامه نمیدهند. خیلیها میگویند شما به خانوادههایمان بگویید چقدر فرایند درمان هزینه دارد، چند ماه باید برویم و بیاییم و اگر قرار است ما عمل بشویم و دیگر ما را نیاورند، اصلاً عمل نکنیم. خودشان رویشان نمیشود این را با همراهانشان مطرح کنند.
چه عواملی منجر به سرطان میشود در چه سنینی؟ آیا جنسیت تأثیر دارد؟
در یک مورد، خانوادهی بیمار خانهای یک خوابه داشت، خواهر شوهرش هم با آنها زندگی میکرد و این خانم از اینکه بچهاش اتاق نداشت شکایت میکرد. خواهر شوهر این خانم، عاملِ سرطان نبود و قطعاً این خانم زمینههایی داشت که با حرصوجوش خوردن سر این مسئله، بیماری در او عود پیدا کرد.
همچنین عامل تغذیه خیلی مهم است، پزشکان اعلام کردهاند که هورمونی بودن همه مواد خوراکی یکی از عوامل مهم در بیماری سرطان است.
قبلاً افراد ۴۰ سال به بالا سرطان میگرفتند ولی الآن بچهای را هم به بیمارستان آوردند، که سرطان سینه داشت. بعداً که من صحبت کردم متوجه شدم خانواده پراسترس هستند و اختلاف زیاد دارند. زن در حین حاملگی غصه زیاد خورده و مبتلا شده است. الآن سرطان خیلی زیاد شده است، اینقدر که سرطان زیاد است سرماخوردگی نیست.
سرطان رحم، تخمدان و پستان مختص بانوان است. اما سرطانهای شایع بین هر دو جنس مری و معده و فک و دهان است، که خیلی زیاد شده است.
عکسالعمل بیماران هنگام آگاهی از سرطان چگونه است؟ شما به عنوان مشاور در مقابل چه میکنید؟
وقتی یک عضو بدن را میخواهند بردارند ناراحت میشوند و اکثراً وقتی سرطان پستان پیشرفت داشته باشد پستان را تخلیه میکنند ولی همش میگویند خدا کند همین باشد و جای دیگر را درگیر نکرده باشد. بعضی مواقع یک بیمار ۲ ساعت در اتاق با من حرف میزند و من میگویم شما حرف اصلی را بزنید و این موارد را بعداً بگویید. ولی واقعاً بعداً وقت نمیشود چون من روزهای دیگر هم سرم شلوغ است. بعضی از بیماران هم در حالت انکار به سر میبرند و مدام میگویند چرا من؟
در هر سنی و شرایطی ممکن است افراد به این بیماری مبتلا شوند، یعنی افراد تحصیلکرده و ورزشکار و … ولی ۸۰ درصد مردم عادی هستند یعنی کسانی که سر درنمیآورند این مریضی چیست و چهکاری باید بکنند.
اکثراً کسی نیست به حرف این افراد گوش بدهد، من نمیدانم در خانواده چه شرایطی هست اما آنها گوشی میخواهند که به حرفهایشان گوش بدهد و خالی شوند. آنها فقط دوست دارند صحبت کنند.
درمان سرطان کمِ کم ۶ ماه مشاوره میخواهد. ولی چون این افراد برای عمل میآیند فقط در این مدت من چند بار آنها را میبینم. وقتی جراحی میکنند من خودم بالای سرشان میروم البته جزء برنامه کاری من نیست ولی وقتی بالای سرشان میروم خیلی خوشحال میشوم. من بیشتر همراه بیمار هستم تا مشاور بیمار.
باید یادآوری کنم که مشاوره یک سری تکنیک دارد که باید بکار ببریم مثل سرگرم بودن بیمار، آهنگ گوش کردن، جدول حل کردن، ورزش کردن و … ولی تجربه من طی این سالها این بوده که وقتی همراه بیمار باشی خیلی بهتر هست و اینکه به آنها گوش بدهی به جای آنکه بخواهی از یک سری تکنیک استفاده کنی. وقتی با آنها همراه هستی فکر میکنند یک نفر هست که آنان را دوست دارد و پیگیر کارهایشان است. اکثراً به من میگویند تو فرشته بودی و خدا تو را برای ما فرستاده. الآن هم مدتی است به علت تعمیر اتاقم، مراجعهام به بیماران بیشتر شده است. میبینم چقدر تأثیر آن بیشتر است و بیماران خوشحالترند.
یک بیمار را چند بار در طول درمان میبینید؟
از روزی که میآید تا زمانی که مرخص بشود من به او سر میزنم. بعضیها اصلاً همراه ندارند اکثراً از شهرستان آمدهاند و به بستگان و فامیل نگفتهاند و میگویند ما برای کار به تهران میرویم.
هزینههای درمان چگونه است؟
اکثر مراجعان شهرستانی هستند و تهرانیها ۲۰ درصد هستند. اکثر تهرانیها بیمارستان خصوصی میروند.۸۰ درصد از طبقات پایین جامعه هستند و ۲۰ درصد از طبقات متوسط و بالا. اکثراً مشکل مالی دارند و به فکر پول هستند. اصلاً به فکر قطع عضو نیستند. به فکر این هستند که چطور پول درمان را بدهند. برای همین من وقتی ابتدا با بیمار صحبت میکنم فکر میکنند میخواهم کمک مالی بکنم. الان وقتی این بیماران میآیند علیالحساب باید ۲۵۰ هزار تومان به حساب بیمارستان واریز کنند. البته قبل از نظام سلامت، دو میلیون و پانصد هزار تومان از آنها میگرفتند.
هزینه عمل از ۵/۱ میلیون تا ۶ میلیون بسته به حجم درگیری است. ولی نظام سلامت از یک میلیون، بیمار ۱۰۰ هزار تومان میدهد. و از ۱۰ میلیون یک میلیون. نظام سلامت از سال ۹۰ در بیمارستانهای دولتی شروع به فعالیت کرده است. ولی کسانی که بیمه تکمیلی هستند باید خودشان پرداخت کنند و بعد بروند پول را بگیرند. هزینه بعد از عمل نیز بسیار سنگین است. یکی از داروهایی که برای بیماران هر ۲۱ روز باید مصرف شود به ارزش ۵ میلیون تومان است. بار اول را میپردازند بار دوم را میپردازند اما بار سوم دیگر پولی ندارند که بپردازند. اکثراً خانه و زندگی را میفروشند. بعد زمزمهها شروع میشود که میشود از داروی مشابه استفاده کرد. مردم میخواهند درمان شوند ولی اکثرا بیپول هستند.
نظام سلامت هم برای بیمارانِ بیمارستان دولتی است و در بیمارستان خصوصی ارزشی ندارد. حتی بیماری سرطان در دستهبندی بیماریهای خاص به حساب نمیآید.
من فقط وقتی بیمار پذیرش میشود مشاوره میدهم و در ول کام (welcome) بیمارستان هستم. اما کسی که شیمیدرمانی یا رادیوتراپی میشود بیشتر به مشاوره نیاز دارد که اصلاً در تخصص من نیست و در بیمارستان هم کسی نیست که مشاوره بدهد. علیرغم نیاز شدید بیماران، ما مشاوری در این بخش نداریم که این کار را انجام دهد. من فقط بیمار را برای جراحی آماده میکنم و در فرایند درمان نیستم. و بیمارستان نیز هیچ نیرویی نمیگیرد. من همیشه در ارزشیابی سالیانه میگویم شاید راهی که من میروم اشتباه باشد من نیاز به یک استاد دارم که از او راهنمایی و کمک بگیرم.
خانواده بیماران و همراهان چه نقشی دارند؟
من خیلی با خانواده سروکار ندارم. بعضی از خانمها از اینکه شوهرشان به بالینشان نمیآید ناراحت میشوند. من معتقدم وقتی اتفاق ناگواری میافتد: مرگ عزیزی، بیماری یا هر شرایط بدی، و از آستانه تحمل فرد خارج است باید نزد متخصص اعصاب و روان بروند و دارو بگیرند و بعد از دارو پیش مشاور برای گرفتن راهکار بروند. وقتی یک عزیزی از دست میرود حالا هی شما بگو مرگ حق است. خوب آن فرد باور ندارد. و افرادی که استانه تحمل پایین دارند در واقع بیشتر در معرض بیماریهای اینچنینی هستند.
اگر کسانی که عمل میکنند و نیاز به تراپی و شیمیدرمانی داشته باشند اما آنها به آن تن ندهند، با عود برمیگردند. بعضی به بخش میروند و میبینند عدهای موهایشان بهواسطه شیمیدرمانی ریخته است برای همین از خوردن دارو و شیمیدرمانی خودداری میکنند.
۵۰ درصد مراجعهکنندگان باسواد هستند و مابقی بیسوادند. البته باسوادها هم اکثراً دیپلم و زیر دیپلم هستند. سرطان درد ندارد برای همین در ابتدا متوجه نمیشوند، ولی اگر زود متوجه شوند با جلسات کمِ رادیوتراپی خوب میشود.
خانمهایی که ۳۰ سال دارند و سابقه بیماری سرطان در خانواده داشتهاند باید چکاپ کنند. اما کسانی که بیماری سرطان در قوموخویش خود نداشتهاند باید بالای ۴۰ سال، چکاپ ماموگرافی را انجام بدهند.
ممنون از وقتی که گذاشتید.