بیدارزنی: تجربهی زیستهی بسیاری از دختران و زنانی که در اجتماع حضور فعال دارند، آمیخته است به مواردی که آنها در جلسات، در کلاسهای درس و یا حتی جمعهای خودمانی، برای صحبت کردن امکان و یا توانایی بالفعل کمتری را نسبت به مردان داشتهاند. زنان بارها به زبان میآورند که نتوانستهاند ایدهی درخشان و یا مخالفت خود در مورد یک بحث را صریح و به موقع اعلام کنند. آنها دائماً اعلام نظراتشان را به تعویق میاندازند و ترجیح میدهند به جای آنکه پیشروی یک دیدگاه باشند، شنونده و منتظر بمانند تا نظرات دیگران را تائیدکنند. این تجربهها نشان میدهد سخن گفتن زنان نیز در موارد بسیاری با گسیختن کلام آنها ناتمام میماند و جالب اینکه زنان کمتر برای بازپسگیری نوبتشان تلاش میکنند. اما این سکوت زنان از کجا نشات میگیرد؟ آیا میتوان به راحتی پاسخی را پذیرفت که این ویژگی را به خصلت و ذات زنانه ارجاع میدهد و نشانههای تاریخی و اجتماعی آن را به کلی نادیده میگیرد؟
این بحثی نیست که به راحتی بتوان «طبیعی» پنداشت و ازشیوهی اجتماعی شدن تاریخی، دینی و فرهنگی زنان در آن به راحتی گذر کرد. در نگاهی تاریخی و اجتماعی به این موضوع، ریشهی سکوت زنان را میتوان در ادیان مختلف و دعوت زنان به سکوت در این ادیان و حتی خطرناک بودن زبان زن، دریافت روحانیت یهودی و اسلامی به وضوح زنان را – به سبب تحریکآمیز بودن صدایشان- از خواندن و سرودن در برابر مردان منع میکند. در تاریخ مسیحیت نیز ، این پل قدیس است که زنان را در کلیسا وادار به سکوت میکند. سکوت زنان در فرهنگ ما نیز همواره با ارزشگذاری مثبت بر روی خصلتهایی مانند شرم، حیا و عفت، ستایش شده است.
«MENSPLAINING» که نگارنده عمداً از ترجمهی آن خودداری کرده است ترکیبی از واژهی Men به معنی «مردان» و Explaining به معنی «توضیح دادن و شرح دادن» است؛ و به پدیدهای اشاره دارد که در آن، مردان کلام زنان را از موضعی دانای کل/فرادست قطع کرده و بحث را به دست میگیرند. این واژه در سال 2010 از سوی نیویورک تایمز ، به عنوان یکی از واژگانِ سال انتخاب گردید.[1]
درمقالهای که در ادامه آمده است، لوسی ورناسکو( Lucy Vernasco) به 7 مورد از تحقیقاتی که «ثابت میکنند»، MENSPLAINING به عنوان یک پدیدهی مردسالارانه وجود واقعی دارد، اشاره کرده است[2].
او برای فهم بهتر MENSPLAININGبه کتاب «ربکا سولنیت (Rebecca Solnit)»، با عنوان «مردهایی که چیزها را برای من توضیح میدهند»، اشاره میکند؛ در این کتاب 7 مقاله جمعآوری شده است: در مورد فمینیسم، خشونت و اینکه مردان اغلب چگونه مسائل را، «بدون توجه به اینکه واقعاً در مورد آنچه که حرف میزنند، چیزی میدانند یا نه»، برای زنان توضیح میدهند. ثریا چمالی هم پدیدهی MENSPLAINING را در مقالهای با عنوان «10عبارت ساده که هر دختری باید یاد بگیرد»، مورد اشاره قرار داده است. چمالی به والدینی که میخواهند در برابر سکسیم بایستند، توصیه میکند به دخترانشان یاد بدهند که گفتن چنین عباراتی را تمرین کنند: «توی صحبت من نپَـــر»، «من داشتم میگفتم که…»، «نیازی به توضیح نیست». مقالهی چمالی نشان میدهد که از زنان توقع زیادی میرود که در گفتگوها شنوندگان خوب و مودبی باشند، در حالی که مردان به این شیوه جامعهپذیر نمیشوند.
نمونهی بسیار معروف MENSPLAINING که عکسش هم در مقاله آمده، مربوط به مراسم جایزهی ویدئوهای ام تی وی 2009 بود که «تیلور سوییفت» برای گرفتن جایزهی بهترین ویدئوی زن، شروع به سخنرانی کرد و ناگهان «کینیا وست»، روی صحنه پرید و میکروفون را از تیلور گرفت و در حالی که بیانسه و تیلور خشکشان زده بود، گفت: «تیلور من برای تو خیلی خوشحالم، اما متاسفم که حرفت رو قطع می کنم، ولی بهترین ویدئو برای بیانسه بود و لیاقت اونه که این جایزه رو بگیره»
شاید هر زنی در وهلهی اول تصور کند که تنها اوست که عاجز شده، یا نادیده گرفته شده و یا صحبتش قطع شده است؛ اما در واقع این اتفاق همواره و برای تعداد زیادی از زنان روی میدهد: مطالعات نشان میدهد که مردان در ملاقاتها، در گروههای دوستانه، و حتی در گفتگوهای دونفره، وسط صحبت زنان میپرند. هفت مطالعهای که ورناسکو برای اثبات پدیدهی MENSPLAINING جمعآوری کرده، در زیر آمده است:
1. صحبت زنان بیش از مردان قطع میشود: طبق مقالهای که در سال جاری در نسخهیآنلاین نشریهی «زبان و روانشناسی اجتماعی»منتشر شده است، زنان و مردان هردو در خلال صحبتهای یک زن بیشتر از صحبتهای یک مرد میپرند. در این مطالعه دو محقق دانشگاه جرج واشینگتن در آزمایشی 20 زن و 20مرد را جفت جفت کنار هم مینشانند و گفتگوهای آنان را ضبط و نسخهبرداری میکنند. نتیجه اینکه: زنان به طور متوسط در هر سه دقیقه تنها یک مرتبه حرف مردان را قطع کردند ولی حدود 2.8 مرتبه حرفشان توسط زنان دیگر قطع شده است. مردان نیز در همین بازهی زمانی هر یک به طور متوسط 2بار حرف همنشین مردِ خود و 2.6 مرتبه حرف همنشین زن خود را قطع کردهاند[3].
2. مردان وسط حرف زنان میپرند تا قدرتشان را ثابت کنند: البته که قطع همهی صحبتها به یک دلیل واحد نیست و گاهی ما به این دلیل که میخواهیم مردم را به خاطر گفتههایشان تشویق کنیم، حرف آنها را دچار وقفه میکنیم. اما یک فراتحلیل از 43 مطالعه از سوی دو محقق دانشگاه کالیفرنیا کشف کرد احتمال بیشتری وجود دارد که مردان به منظور اظهار تسلط، حرف زنان را قطع کنند؛ در واقع مردان مکالمه را قطع میکنند تا سطح آن را به دست بگیرند. این اتفاق در گروههای مختلط، اغلب بیش از مکالمههای دونفره روی میدهد[4].
3. مردان در طول جلسات حرفهای بر مکالمات حاکم میشوند: مطالعهای در دانشگاه جوانان بریگهام و محققان پرینستون در سال 2012 نشان داده است که زنان تنها در 25 درصد از زمان جلسات حرفهای صحبت میکردند؛ یعنی مردان بیش از 75 درصد میانگین جلسه را به خود اختصاص میدهند. این مطالعه همچنین نشان میدهد که وقتی زنان مکالمه را ترک میکنند، برای آنها سختتر است که بر روی تصمیمات و بحثهایی که رایِ اکثریت با آن همراه است، اثرگذاری داشته باشند[5].
4. مردان و پسران در مکالمات درون کلاس فرادست هستند: مطالعهای در سال 2004 در هاروارد نشان داد که مردان 50درصد بیش از زنان برای گفتن حداقل یک نظر در طول کلاس، داوطلب میشوند و 144 درصد بیشتر احتمال میرود که «سه مرتبه» برای صحبت کردن داوطلب شوند[6]. مطالعهی دیگر هاروارد که به سال 1985 باز میگردد، دریافته است که در کلاسهایی که آموزگار آنها مرد است، مردان 2.5 برابر، طولانیتر از همکلاسیهای زنشان صحبت میکنند. در حالیکه وقتی یک زن کلاس را اداره میکند، تاثیر تشویقکنندهای بر دانشجویان زن داشته است و باعث میشود که سه برابر بیش از زمانی که آموزگارشان مرد است، در کلاس صحبت کنند. طبق مطالعهی دیگری این اتفاق در دبستان و دبیرستان هم روی میدهد. در بحثهای کلاسی پسران هشت برابر دختران برای پاسخ دادن خوانده میشوند و شنیده میشوند؛ در حالیکه به دخترانی که جوابهایشان را بلند اعلام میکنند، دستور داده میشود که دست بلند کنند و نوبت بگیرند[7].
همچنین پسران شیوههای مختلکنندهتری مثل پریدن از صندلیشان و سروصدا کردن را به کار میگیرند تا توجه آموزگار را برای جواب دادن جلب کنند و دست بلند کنند[8].
5. احتمال بیشتری میرود که بیماران میان حرف دکتران زن بپرند تا دکتران مرد: طبق مطالعهی یک استاد جامعهشناسی در دانشگاه سانتاکروز کالیفرنیا، دکترهایی که زن هستند، بیش از دکترهای مرد صحبتشان قطع میشود. این مطالعه دفعات قطع صحبت پزشکان و بیماران را مدنظر گرفته و مشاهده کرده است که بیماران، دو برابر بیش از دکترهای مرد، صحبت دکترهای زن را قطع میکنند[9].
6. مردان فضای بیشتری را برای انتشار و روزنامهنگاری آنلاین در برگرفتهاند: مردان تنها در گفتگوهای رو در رو نیست که بیشتر حرف میزنند، بلکه در مکالمات رسانهای هم وضع به همین منوال است. طبق مطالعهای در سال 2012، زنان 20درصد از مقالات سنتی ، 33درصد از مقالات آنلاین و 38 درصد از مقالات روزنامههای دانشگاهی را به خود اختصاص دادهاند و غالباً مردان هستند که جهان را روایت میکنند[10].
از سویی دیگر در نوشتههای ادبی و خلاقانه، آمارها همچنان به سوی مردان میل میکند[11]. این آمارها خصوصا وقتی به پوشش مسائل سیاسی میرسد، میزان وسیعی از عدم نقل قول زنان در آن نشان داده میشود[12].
7. در توئیتر مردان اغلب بیش از زنان بازتوئیت میشوند: تمایل به دادن فضای بیشتر مکالمه به مردان واقعیتی است که در رسانههای جمعی هم وجود دارد. ابزاری به اسم Twee-Q نموداری را بر اساس بازتوئیت شدن (بازنشر توئیت) کاربران زن و مرد توئیتر نشان میدهد. زنان 62 درصد کاربران توئیتر را تشکیل میدهند، ولی این مردان هستند که دو برابر زنان بازتوئیت میشوند.یعنی 63 درصد بازتوئیتها متعلق به نوشتههای مردان است[13].
طبق نظر نویسندهی این گزارش خبری، لوسی ورناسکو، وقتی دائماً به دختران یادآوری میشود که مودب باشند و رفتارهای پسران نادیده گرفته میشود، این پدیده ادامه خواهد یافت. ثریا چمالی برای توقف گسیختن صحبتهای زنان و فرادستی مردان در مکالمات، ده عبارت را خاطرنشان کرده است که mansplainerها (یا شارحان مرد) را کنترل میکند و باعث میشود که از پسران نیز این انتظار برود که به مشارکت دیگران در مکالمات احترام بگذارند.
[1]برای اطلاعات بیشتر در مورد این واژه به صفحهی آن ویکیپدیای انگلیسی مراجعه کنید.
[3]http://www.newrepublic.com/article/117757/gender-language-differences-women-get-interrupted-more
[4]http://people.uncw.edu/hakanr/documents/genderandinterruption.pdf
[6]http://www.thecrimson.com/article/2013/5/8/law-school-gender-classroom/
[7]http://www.aauw.org/files/2013/02/how-schools-shortchange-girls-executive-summary.pdf
[9]http://www.linguistik-online.de/1_00/KUNSMANN.HTM
[10]
http://www.theopedproject.org/index.php?option=com_content&view=article&id=817&Itemid=103
[11]http://bitchmagazine.org/post/how-do-we-solve-publishings-gender-gap
[12]http://www.4thestate.net/female-voices-in-media-infographic/
[13]http://www.mediabistro.com/alltwitter/twee-q-sexist-twitter_b26170
علاقه مند به این مطالب میباشم