بیدارزنی: سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامهای پخش کردهاست که به سبب اقبال عمومی مردم به صداوسیما درصد زیادی نه کل برنامه را از طریق تلویزیون، بلکه فقط یک دقیقهاش را در فضای مجازی دیدهاند. مجری مرد و آقای آزارگر در مورد دفعات کتک زدن زنِ ماجرا و درخواستهای طلاق و رجوع بحث میکنند. زن در سکوت تایید میکند و دو بچه هاج و واج نگاه میکنند و میشنوند. قبل از زن، قربانی خشونت خانگی آن دو کودکاند. در خانه شاهد خشونت پدر نسبت به مادرند. بدون خواست و اراده خود در یک برنامه نمایش داده میشوند. برنامهای آموزشی در جهت ترویج خشونت و اقدام علیه امنیت نیمی از جامعه، به سبک صداوسیما.
ایده و محتوای ابتدایی نمایش آزارگر و قربانی، تاییدِ مقام مسئول، اجرا، همه توسط سازمانی صورتگرفته که تعصب فراوانی بر ارزشها دارد. ماجراهای اخیر نظیرِ پخش اعترافات اجباری و اکنون نمایش قربانی خشونت این شک را برمیانگیزد که گویا نمایش تحقیر انسانها، ضد ارزشِ صداوسیما محسوب نمیشود. هدفشان وسیله را توجیه میکند. تبلیغ حفظ کانون خانواده به هر وسیلهی ممکن. غافل از اینکه ستون سالمی برای خانوادهای که تحت خشونت خانگی مداوم است، نمیماند.
مجری برنامه به طرز مشمئزکنندهای عبارت «کتک زدید» را تکرار میکند. حقارتی که هر بار با گفتن این فعل به ذهن متبادر میشود اگر از آسیب جسمی بیشتر نباشد، کمتر نیست. چنان راحت این کلمه را بر زبان میآورد و جایی با لبخند میگوید: «الان قشنگ مرد خوبی شدهها، معلومه…» که گویا قبح ماجرا کاملا ریخته است.
چند روز دیگر به روایت تقویم مذهبی، روز زن نامگذاری شده است. شعارها و بزرگداشتها و تبریک و تقدیرهاست که در همین صداوسیما بام تا شام پخش میشوند. توصیفات بیحساب و کتابی که مقام زن را به عرش اعلا میبرد، هر زنی را با مادر یکی میکند، مادری که دارای جایگاه فرشتههاست اما چون فرشتهها، حق و ارادهای ندارد. اگر مورد خشونت خانگی واقع شد باید صبر و فداکاری پیشه کند. اگر نکرد با پروسه طولانی طلاق مواجه میشود. همانطور که آزارگر در برنامه میگفت در حین زمان طولانیِ رسیدگی به درخواست طلاق بود که زن و شوهر به توافق میرسیدند؛ زیرا هیچ قانون حمایتی وجود ندارد که قربانی خشونت خانگی با تمسک بدان به سرعت بتواند از خشونتگر شکایت کند و احساس امنیت کند.
چند روز دیگر شاهد جشن صداوسیمایی خواهیم بود که همزمان که تیشه به ریشه زنان این جامعه میزند، از آنان تقدیر میکند.