بیدارزنی:یکی از گستردهترین فعالیتهایی که فعالین جنبش زنان در سالهای اخیر در داخل کشور داشتند کمپین یک میلیون امضا بود و پس از آن فعالیتهای کوچک و بزرگ آنان نتوانست فضای رسانهها و همچنین فضای جامعه را چون کمپین به خود جذب کند و شاید پس از کمپین انتظارها از جنبش زنان فراتر رفت و هر حرکتی با آن مقایسه شد. کاری جمعی و گروهی که فارغ از تمام نقدهایی که بر آن وارد است از قدرت سازماندهی جمعی بسیار خوبی برخوردار بود و توانست در آن دوران شوری در جامعه ایجاد کند.
اما نکتهای که جنبش بیش از یک دهه از آن غافل مانده بود تجمعی خیابانی بود. در حقیقت جنبش زنان خیابان را که طی سالها توانسته بود حداقل برای یک روز در سال از آن خود کند را به مدت یک دهه از دست داد. یکی از مهمترین دلایل آن فضای امنیتی و سرکوب شدید حاکمیت بود و همین امر باعث شد تا فعالین علیرغم فعالیتهای داخلی کمتر دیده شوند و تریبونهای معترضین نیز فعالین داخل را حذف کنند.
امسال در آستانه هشتم مارس روز جهانی زن دوباره فراخوانی با موضوع «اشتغال برابر و عادلانه برای زنان» از طرف فعالین داخل کشور منتشر شد و مردم و فعالین اجتماعی را به تجمعی در این روز دعوت کرد. برخورد شدید نیروهای امنیتی باعث عدم شکلگیری تجمعی گسترده همچون یک دهه گذشته شد اما تجمعات پراکنده و حضور گسترده مردم دستگیری بیش از ۸۰ نفر را به دنبال داشت که همگی آنها با تعهد و در نهایت با قرار کفالت آزاد شدند.
اما این تجمع چه ویژگیهایی داشت که بتواند فضای داخل کشور را حساس کند و آیا در این خصوص موفق بود؟ برگزاری تجمع چه تغییری را با خود به همراه خواهد داشت؟ خواسته اشتغال برابر و عادلانه چگونه در میان جمعی از فعالین داخلی پررنگ شد و آیا این مطالبه قابلیت این را دارد تا مجموعهای از فعالین را حول یکدیگر جمع کند؟
شرایط سیاسی کشور در دوره انتشار فراخوان
سال ۹۶ با تجمعات کوچک و بزرگ معلمان؛ کارگران، دانشجویان˛، بازنشستهها، مالباختگان مؤسسات مالی و همینطور تجمعاتی کوچکتر از مردمی معترض به مسائل محیط زیستی و صنفی آغاز شد و ادامه یافت. دی ماه همین سال خیزشی در چندین شهر مختلف در ایران با شعارهایی که دو جناح درگیر در حاکمیت را نشانه میرفت نشان از نارضایتی عمومی و از بین رفتن امیدی که شش ماه قبل در انتخابات از رسانههای کشور تبلیغ میشد را داشت. این تجمعات با سرکوب شدید حکومت مواجه شد و در شهرهایی غیر از تهران که دور از دید رسانههاست این سرکوبها با قساوت و حدت بیشتری همراه بود. درحالیکه زندانیان این تجمعات هنوز در زندان به سر میبردند اما تجمعات کوچک و بزرگ دیگری در سطح کشور صورت گرفت و مردم اعلام کردند حجم خشونت و سرکوب اعمال شده در دیماه نتوانسته این حرکت را خاموش کند. در چنین شرایطی نیروهای امنیتی و اصولگرا با سرکوب مستقیم مردم و نیروهای اصلاح طلب که بخشی از نیروی اپوزیسیون داخل و همچنین خارج از کشور را نیز تشکیل میدهند با سرکوب حرکت مردمی در شبکههای مجازی و تریبونهایی که داشتند در حقیقت با نیروهای اصولگرا همراه شدند و اشتراکات این دو جناح در حفظ نظام، موجب تشدید این واکنشها شد. موقعیت ایران در خاورمیانه و موقعیت متزلزل برجام پس از ریاست جمهوری ترامپ و عوامل بینالمللی دیگر نیز باعث مغشوش شدن فضای سیاسی کشور شد.
نقش جنبش زنان
فعالین جنبش زنان در سال ۹۶ نیز مانند چند سال قبل به فعالیتهایی چون انتشار مطالب در سایتها و نشریات زنان، برگزاری کارگاههای مرتبط با جنسیت در محلات و برگزاری نشستهایی مرتبط با مسائل زنان پرداختند. فعالیت کارزار منع خشونت خانوادگی نیز که آذر ماه ۹۵ شروع به کار کرده بود از فعالیتهای فعالین زنان داخل کشور در این سال است که گزارش آن نیز منتشر شده است. بیانیه اعتراض به ازدواج کودکان و درخواست افزایش سن قانونی ازدواج نیز در سال ۹۶ منتشر شده است. کمپین چهارشنبههای سفید که در ادامه آزادیهای یواشکی است در سال ۹۶ بسیار پر سر و صدا شد. شروع کمپین از طرف مسیح علی نژاد در خارج از کشور بود اما زنانی از داخل به آن پیوستند. این کمپین در اعتراض به حجاب اجباری است و علیرغم اینکه قبلاً هم اعتراضهایی به حجاب اجباری وجود داشت اما فعالین داخل کشور هیچگاه این مطالبه را جز مطالبات اولیه خود اعلام نکردند. چهارشنبههای سفید با نماد شال سفید در دیماه امسال با اعتراض نمادین دیگری در خیابان انقلاب صورت گرفت و حرکت جدیدی را به نام دختران خیابان انقلاب آغاز کرد که زنانی از داخل کشور در آن مشارکت کردند. تکرار حرکت سمبلیک دختران انقلاب، حمایت رسانهها از این حرکت و واکنش حکومت خصوصاً در مراسمی چون نماز جمعه و … باعث شد این حرکت تقویت شده و مطالبه حجاب در صدر مطالبات زنان در سطح بینالمللی مطرح شود. رسانهها حرکت عظیمی از دختران انقلاب را برای هشت مارس سال ۹۶ پیش بینی میکردند. در همین حال در تاریخ ۶ اسفند فراخوانی برای تجمع در هشت مارس منتشر شد که با مطرح کردن همه مطالبات از جمله لغو حجاب اجباری بر مطالبه اشتغال عادلانه و برابر برای زنان تأکید میکرد و بر این مطالبه به عنوان محور اصلی تجمع تأکید داشت.
اشتغال برابر و عادلانه
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران در تابستان ۹۶ نسبت اشتغال زنان ۱۳.۲ درصد است یعنی ۸۷ درصد زنان از بازار کار محروم ماندهاند. از این جمعیت تنها ۷.۱ درصد دارای درآمد بدون کار هستند و باقی هیچگونه درآمدی از خود ندارند. بیش از نیمی از زنان بدون قرارداد و یا با قراردادهای موقت و دستمزدهای بسیار اندک مشغول به کارند و از اندک حقوق قانونی بیبهرهاند. گزارش حقوق و دستمزد سال ۹۵ در شرکتهای بزرگ و کوچک دولتی و خصوصی تهران نشان میدهد که بهطور کلی میزان دریافتی مردان از زنان بیشتر است. این تفاوت برای سطوح غیرمدیریتی حدود ۲۱ درصد و برای سطوح مدیریتی ارشد سازمانها به ۵۰ درصد میرسد. هماکنون ۲۰ میلیون زن خانهدار در ایران وجود دارند که بیکار محسوب نمیشوند و بهعنوان شاغل هم مزدی دریافت نمیکنند و از هیچ بیمهای برخوردار نیستند.
آمار فوق که تنها گوشهای از وضعیت اشتغال زنان در کشور را به تصویر میکشد، نشاندهنده اهمیت موضوع برای طرح دوباره موضوع اشتغال در جامعه است. همچنین این آمار میزان فقر زنان در کشور را بیان میکند. برای وضعیت بد معیشت در جامعه شواهد زیادی وجود دارد که در این مطلب نمیگنجد. تقاطع وضعیت نامناسب اقتصادی با فقر زنان همان نقطهای است که منتشرکنندگان فراخوان در وضعیت فعلی کشور بر آن تأکید کردهاند. جایی که تجمعات کارگری و … را به تجمع زنان پیوند میزند. در فراخوان تجمع آمده است: ما زنان و مردان برابریخواه از همهٔ آنانی که برای دستیابی به جهانی عادلانهتر میکوشند، از تمامی کارگران، معلمان، پرستاران، مربیان پیشدبستانی، بازنشستگان، دانشجویان، زنان خانهدار و از همهٔ فعالان جنبشهای اجتماعی میخواهیم تا در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ از ساعت ۱۱ تا ۱۲ ظهر در برابر وزارت کار در کنار ما بایستند.
فراخوان با دعوت از کسانی که برای مطالبات صنفی خود تجمعاتی را در سراسر کشور برگزار کردهاند˛ برای پیوند جنبش زنان با حرکتهای دیگر مردمی تلاش میکند و شاید این اولین تلاش فعالین جنبش زنان در سالهای اخیر برای چنین پیوندهایی است هرچند که با سرکوب شدید حاکمیت مواجه شد. در واقع در نقطهای که جنبشها اقدام به برقراری پیوندهایی بر اساس مطالبات مشترک داشته باشند میتوان به اتحادی رسید که نردبانی برای رسیدن به پیروزی است.
در واقع انتخاب این محور میتواند گامی را در جهت پیوندها برقرار کند اما از دیگر سو با افزایش مشکلات اقتصادی در کشور و کاهش امکان یافتن شغل مناسب برای همه مردم˛ بهبود وضعیت معیشت برای اکثریت مردم که در داخل کشور زندگی میکنند از اولویتها بشمار میرود و با فشار اقتصادی بیشتر و تعطیلی واحدهای تولیدی و خدماتی بالطبع فشار بیشتر بر زنان وارد آمده و زنان در ابتدای صف تعدیل نیرو در واحدهای اقتصادی هستند. آمار بیان شده نیز به خوبی بر این امر دلالت دارد. پس حق اشتغال برابر و عادلانه نه صرفاً بهعنوان استراتژی بلکه به عنوان ضرورت این قابلیت را دارد که به یکی از اولویتهای فعالین جنبش زنان تبدیل شود. فراخوان هشت مارس نیز از درون همین جامعه برآمده است که ضرورت رسیدگی به وضعیت معیشت زنان در اولویت آن قرار گرفته است. انتخاب این محور میتواند فتح بابی برای گفتگوی جنبش زنان با فعالین کانون صنفی معلمان، کارگران بازنشستهها و … باشد. انتشار فراخوان در سایتهای مربوطه نشان از حمایت این اقشار از تجمع را داشت و ادامه این حرکت به شکلهای ممکن به سازماندهی بیشتر و بزرگ شدن جنبش زنان در داخل کشور بیانجامد. در واقع ادامه این حرکت میتواند به ما امکان نقد و قضاوت درباره موفقیت آن بدهد.
روش فردی یا جمعی
یکی از سؤالاتی که در فضای مجازی مطرح شده است ضرورت برگزاری تجمع در هشت مارس سال ۹۶ است و بعضی از کاربران دلایل متفاوتی را برای این کار برشمرده اند. لازم به توضیح است که روز جهانی زن از دیرباز یکی از فرصتهای زنان در سراسر دنیا برای اعتراض به وضعیت نابرابر است و شروع این حرکت به خاطر اعتراض زنان کارگر نیویورکی به وضعیت اشتغال بود. شاید ما باید سالهای قبل سؤال میکردیم که چرا فعالین زنان در کشور هشت مارس را در خیابان جشن نگرفتند تا این سؤالها انگیزهای میشد برای برگزاری تجمع یا راهپیمایی برای احقاق حقوق زنان؛ اما در طی ۱۰ سالی که جنبش هشت مارس را در خانهها و سالنها جشن گرفت انتقادی به آنان وارد نیامد اما امسال که زنان دوباره تصمیم گرفتند خیابان را دوباره از آن خود کنند انتقادهای مختلفی شد. در حقیقت علت اصلی انتشار فراخوان و دعوت برای تجمع همان مصادف بودن با هشت مارس روز جهانی زن است. روزی برای زنان.
در ضمن با توجه به حرکتهای صورت گرفته از سوی دختران خیابان انقلاب در این روز این دو حرکت میتوانستند مکملهای بسیار خوبی برای یکدیگر باشند. هر چند حرکت دختران انقلاب حرکتیهای سمبلیک و فردی است و با فراخوان یک تجمع تفاوتهای بسیار در روش اعتراض دارند اما هر گونه حرکت فردی یا جمعی به نفع زنان در این روز میتواند کلیت جنبش زنان را محکمتر سازد. هر چند به نظر نگارنده متن حرکتهای جمعی با هدف شکلگیری سازماندهی مناسب را موثرتر است اما این نظر هرگز موثر بودن حرکتهای فردی را نفی نمیکند.
روز جهانی زن امسال بیشک یکی از خبرسازترین و مؤثرترین هشت مارسهای یک دهه اخیر بود و نشان از حضور و آگاهی زنان در کشور داشت. این حضور قدرتمند میتواند به قدرت گرفتن جنبش زنان در داخل کشور منجر شود. مطالبات و اولویتهای گوناگون در میان فعالین زنان نشان از پویایی جنبش در درون مرزهای ایران دارد و همین زندهبودن و پویایی راه را برای پیروزی تا رسیدن به همه مطالبات در مسیر برابری و عدالت هموار خواهد کرد.