در سالهای اخیر، مفهوم «شهروندی فعال» در هردوی جناحهای «چپ» و «راست»، بهویژه در انگلیس، کانون بحثها و سیاستها بوده است. افزایش علاقهی چپها نسبت به شهروندی در این اواخر، با بحران روزافزون دولت رفاه همراه شده است، آنهم درست وقتی نشانههایی دال بر این وجود دارد که بسیاری از حقوق اجتماعی که در دولت رفاه بدیهی فرض میشد، در حوزهی درمان، آموزش، بازنشستگی، مزایای بچهداری و غیره، در معرض تهدید قرار گرفته است. همزمان با وقوع این بحران، گروههای مهمی از طبقات کارگر در بسیاری از کشورهای غربی، رای خود را به محافظ کاران میدهند. این [تغییر روند] همچنین همزمان است با فروپاشی بلوک شوروی و زوال الگوی دولت سوسیالیستیاش.
خصوصیات، فطرت، طبیعت زنانه و مردانه یا هر نام دیگری که بر آن بگذاریم همیشه ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. امروزه زن و مرد برخلاف گذشته سعی در شناخت خود دارند و نقشها و روابط متقابل خود را دوباره مورد بررسی و تحلیل قرار میدهند. بهویژه خودآگاهی روزافزون زنان و حساس شدن بر جایگاه خود بهعنوان نیمی از جامعهی بشری و همچنین تلاش برای به دست آوردن جایگاه و حقوق ازدسترفته خود این چالش را بیش از پیش پررنگ کرده است. اینکه برخی احساسات زنانهاند یا مردانه، برخی مسئولیتها در اجتماع زنانه و برخی مردانه تلقی میشوند، همواره با اما و اگرها روبهرو بوده است. این چهارچوبها برخی اوقات تا حدی دستوپا گیر میشوند که افراد گاها علیرغم میل باطنی خود برای اینکه در این چارچوب قرار بگیرند از علایق و احساسات خود چشمپوشی میکنند.
سیاست جنسی گوشت به رویکردی در مورد پدیدههای روزمره اشاره دارد و ما را از آنچه در واقعیت رخ میدهد دور میکند. ما محصولات حیوانی را میخوریم، فرهنگ ما زنان و دیگر افراد غیر غالب را بهصورت ابژه نشان میدهد. ارتباط بین این دو چیست؟ کتاب «سیاست جنسی گوشت» تلاش دارد رابطه بین این دو را مشخص کند و افراد را از چهارچوب موجود آن رهایی ببخشد. رویکردهایی که در فرهنگ غرب وجود دارند و ما آنها را بدون پرسش پذیرفتهایم در پس این چهارچوب وجود دارد. با آشنا شدن با این رویکردهای استثماری باید در برابر آنها مقاومت کنیم.
بزرگترین «صنعت» سینمایی در دنیای کنونی هالیوود است. سرشار از مردان قدرتمندی که به صورتهایی همچون سوپرمن، مرد عنکبوتی و... به نجات معشوقههای ضعیفشان میآیند، مردانی که زنان را در آغوش میگیرند و به آنها اطمینان میدهند «همهچیز خوب خواهد شد». امروزه حضور زنان به عنوان ابژه جنسی در فیلم¬های هالیوودی امری آشکار است. در مقابل در سینما و تلویزیون ایران آنچه از زن نمایش داده میشود، تجسم ضعف و مصیبت است. زنانی که بار سختیها را به دوش میکشند، تفکر قضا و قدری خود را پذیرفتهاند و نوعی درد آرامشبخش را با خود به همراه دارند. همانقدر که هالیوود با تبلیغ سکس، زن را تک بعدی نمایش میدهد رسانههای تصویری در ایران با نمایش زنان خانهدار و مصیبتدیده آنها را در یک قالبهای کلیشهای میگنجانند. اینها هردو مصداق خشونت علیه زنان هستند. مردانی که در فیلمها گریه نمیکنند، چون اشک ریختن کاری زنانه است، به ذهن مخاطب میخورانند که مرد ویژگیهایی «مردانه» دارد، ویژگیهایی که «ذاتی» اوست.
جلسهی رونمایی کتاب «یقههای لجباز» با سخنرانی آقای مومنی و آقای دکتر زرینکمر در کافه کتاب مهرگان ساری برگزار شد. «یقههای لجباز» عنوان کتاب شعر هودیسه حسینی شاعر اهل شمال کشور است. او هشت سال است که به طور جدی شعر میگوید. شعرهای او قبلا در مجله جوانان و در فضای مجازی منتشر شده است. هودیسه حسینی پاییز امسال موفق به چاپ اولین کتاب شعرش توسط انتشارات فصل پنجم که ناشر تخصصی شعر است،شد.
رزا لوگزامبورگ ۱ (۱۹۱۹-۱۸۷۱) یکی از مهمترین و بهیادماندنیترین چهرههای کمونیست رادیکال و جنبش ضد جنگ، قبل از جنگ جهانی اول در آلمان است. دیدگاههای صریح او مانند اینکه «انقلاب باید بهجای یک گروه نخبه از تودهها برخیزد» و «مبارزه همواره باید بر سرنگونی سرمایهداری متمرکز باشد»، او را با بسیاری از سوسیالیستهای دیگر در تضاد قرار داد. بسیاری از نوشتههای او اکنون مقالاتی کلاسیک تلقی میشوند.
فمینیست استعماری/ امپریالیستی در ایالات متحده آمریکا اشکال جدید و قدیمی به خود گرفته است. چارچوب کنونی برای تجدید حیات فمینیسم امپریالیستی در ایالات متحده آمریکا، حمله و تجاوز به افغانستان در سال ۲۰۰۱ است. ایالات متحده آمریکا با قرض گرفتن استعاری از بریتانیا در هند و مصر، و فرانسه در الجزایر، استدلال کرد که برای آزاد کردن زنان افغانستانی میرود. لیبرالها و فمینیستها در ایالات متحده آمریکا، برخلاف خواستهی سازمانهای فمینیستی افغانستانی مانند راوا (جمعیت انقلابی زنان افغانستان)۷ که مخالف مداخله ایالات متحده آمریکا بودند، عمل کردند و دست به دست حکومت بوش۹ دادند و از جنگ در افغانستان حمایت کردند.
«سیمون دوبووار» از متفکرانی است که موقعیت فرودست زنان را مورد چون و چرا قرار میدهد و به دنبال پاسخی برای تبیین این وضعیت میگردد. او در کتاب معروفش با نام «جنس دوم» از ابتدا به کهتری موقعیت زنان اعتراف میکند و آنها را بهعنوان «دیگری» در رابطه با مردان شناسایی میکند. اما تأکید میکند که زنان بهعنوان دیگری ساختهشدهاند و این «شدن» در فرایندی اتفاق افتاده است که باید مورد پرسش قرار بگیرد. از این رو سؤال اصلی او در کتاب «جنس دوم» ،این است که چگونه زنان به دیگری تبدیل و از چنین موقعیت فرودستی برخوردار شدند. او ابتدا در سه فصل نخست کتاب پاسخهایی را که به این پرسش دادهشده است را بررسی میکند؛ «دادههای زیستشناسی»، «نگرش روانکاوی» و «نگرش ماتریالیسم تاریخی». اما هیچیک از این نگرشها را علت اصلی دیگری بودن زن نمییابد و تقدیر بیولوژیک، پسوکولوژیک و اقتصادی زن را رد میکند .
ناامنی علیه زنان در ایران، اشکال مختلفی دارد گاه از سوی مردانی که به سبب فرادست بودن در فرهنگ مردسالار به اشکال مختلف بر زنان خشونت اعمال میکنند و گاه بهصورت سازمانیافتهتر توسط قوانین تبعیضآمیز علیه زنان از سوی دولت و ساختارهای قدرت رسمی. هردوی این خشونتها وضعیت زنان ایرانی را در فضای عمومی و خصوصی با خطرات زیادی مواجه کرده است که نیازمند توجه سیاستگذاران و فعالان زنان است.
جریان اصلی فمینیسم دیدگاهی خرد و بازار محور از برابری اتخاذ کرده است که بهخوبی با دیدگاه شرکتهای نئولیبرال جفتوجور میشود. پس با نوعی از سرمایهداری وحشیانهای که دستاورد همه را چپاول میکند و سرمایهدارانش با خوردن استانداردهای زندگی دیگران تپلتر میشوند همنوایی میکند؛ اما بدتر از این، چنین فمینیسمی برای این غارتها بهانه درست میکند. بیش از هر چیز، این تفکر فمینیست لیبرالی است که کاریزما و هالۀ آزادیای را فراهم میکند که بر اساس آن نئولیبرالیسم به بازتولید ثروت بسیار خود مشروعیت میبخشد.
انتخابات پارلمانی هفت ژوئن در ترکیه نقطه عطفی در سیاست ترکیه ایجاد کرد. در حالی که این انتخابات به سیزده سال حکومت تک حزبی حزب عدالت و توسعه پایان داد، نخستین بار بود که یک حزب سیاسی طرفدار حقوق کوردها، حزب دموکراتیک خلق، با ۱۳ درصد از مجموع آراء ملی وارد پارلمان شد. از نتایج مهم این انتخابات ورود تعداد بیسابقهای از زنان به پارلمان ترکیه بود. زنان، ۹۶ صندلی از مجموع ۵۵۰ صندلی پارلمان را اشغال کردند، یعنی ۱۷٫۵ درصد از کل نمایندگان مجلس که در مقایسه با آمار ۱۴٫۴ درصد در مجلس پیشین افزایش یافته است.
بازنمایی زنان در تبلیغات یکی از مهمترین مباحث مطرح در حوزه بازنمایی است و امروزه جزء مباحث بنیادی در رویکردهای انتقادی فمینیستی است. این تحقیق به بررسی بازنمایی زنان در تبلیغات مجلات ایران طی مدت ۳۰ سال قبل و بعد از انقلاب اسلامی (۱۳۵۴- ۱۳۸۴) پرداخته است. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات به وجود آمده در این مدت است. روش به کار رفته در این تحقیق، تحلیل محتوی است. براساس نتایج حاصل از جداول دوبعدی میتوان گفت در سال ۱۳۸۴ نگاه تبلیغات به زن شیانگارانهتر شده است، درحالیکه بعد از انقلاب قانون عدم استفاده ابزاری از زن در رسانهها تصویب شد. متن کامل پژوهش را در ادامه میخوانید.