خانهدیدگاه

دیدگاه

حقوق بشر: فراتر رفتن از دوگانه امپریالیسم-پست مدرنیسم

حقوق بشر یکی از مهم‌ترین دستاوردهای سنت فکری لیبرالیسم است. در لیبرالیسم فرض بر این است که انسان‌ها ذاتاً خوب و خلاق هستند و مشکل همیشه بیرون از یک انسان وجود دارد و برای این‌که بتوانیم شرایطی را برای شکوفایی استعدادها، توانایی‌ها و خلاقیت آن‌ها فراهم کنیم، باید موانع و مشکلات بیرون از انسان را از بین ببریم. از این رو، حقوق بشر برای محافظت از فرد در برابر حکومت و جامعه شکل گرفته است تا شخص بتواند بدون این‌که حکومت یا جامعه مشکلی در زندگی او ایجاد کنند به خودشکوفایی برسد.

من یا خانواده ات؛ باید یکی را انتخاب کنی!

ما برای مدت دو سال با هم بودیم و من از تمامی کسانی که دوستشان داشتم دور افتاده بودم. در آن دوران من به هیچ عنوان با خانواده‌ام در تماس نبودم. به دلیل مشکلاتی که برایم به وجود آورده بود مجبور شدم دانشگاه را ترک کنم. چراکه بعد از تمام شدن کلاس‌ها به دنبالم می‌آمد، اگر من را نزدیک مردی حتی نگهبان دانشگاه می‌دید جنجال به پا می‌کرد، بنابراین ترک کردن دانشگاه برایم راحت‌ترین گزینه بود.

و نوبت خود را انتظار می‌کشیم بی‌هیچ خنده‌ای…[۱]

ریموندا بیست و هفت سال دارد و معلم زبان انگلیسی است. او با مادر و خواهر کوچک‌ترش در «حمص» زندگی می‌کند. حمص زمان شروع اعتراض‌ها یکی از مراکز اصلی تجمع‌های مخالفان رژیم اسد بود. بعد از شروع جنگ داخلی حمص سه سال تحت محاصره‌ی نیروهای دولت بود.هزاران هزار کشته شدند و بیشتر شهر تخریب شد. در نهایت نیروهای طرفدار دولت توانستند به طور کامل کنترل شهر را در دست بگیرند. گفت‌وگوی پیش رو خلاصه‌ی گفت‌وگویی است که بنا بود برای پرونده ی «زنان، جنگ و پناهندگی» به مناسبت هشت مارس گذشته منتشر کنیم. تا ریموندا وقت کند جواب‌ها را در گیر و دار کار و کار خانه و قطع برق و اینترنت بفرستد، زمان پرونده گذشت. حالا حلب نیز مانند بسیاری از شهرهای سوریه به سرنوشت حمص دچار شده است و جنگ همچنان بر پیکر سوریه زخم می‌زند. ما اما چشم‌هایمان را بسته‌ایم و خاطرمان جمع است که جنگ آن دورهاست.

مصر، خیزش و سیاست‌های جنسیتی: بدن‌های جنسیت‌زده/ فضای جنسیت زده

در مقاله پیش رو، به این مسئله خواهیم پرداخت که چگونه در مفصل‌بندی مجدد نهاد قدرت در دولت، باز هم بدن‌های زنان درون یک ساختار جنسیتی گرفتار می‌شوند. بهتر است این‌گونه طرح مسئله کنیم که چگونه از مداخله بدن‌های جنسیت‌زده/علامت‌خورده در حوزه‌های عمومی استفاده می‌شود تا بافت پیچیده عمل سیاسی، سیاست‌های مردانه، ایدئولوژی مذهبی و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را از نو روی هم سوار کنند. در واقع هدف مقاله این است که این روند سیال را به منظور فهم روابط جنسیتی در دولت‌های دنیای عرب بررسی کرده و نحوه شکل‌گیری فعالیت‌ها و شیوه‌های شهروندی زنان را در منطقه مشخص کند.

«ترانه علیدوستی فمینیست نیست، زیرا …»

بر اساس دیدگاه تعداد زیادی از صاحب‌نظران، زیبایی امر نسبی است که معیارهای آن در هر جامعه‌ای متفاوت است، چنان‌که در طول تاریخ نیز این معیارها و ویژگی‌ها متفاوت و بعضاً متضاد بوده است که نمونه آن را می‌توان را در جامعه خودمان مثال زد. در یک بازه زمانی (دوره قاجار) داشتن سبیل برای زنان یک شاخصه زیبایی قلمداد می‌شد و زنان فربه موردپذیرش بیشتری بودند ولی اکنون با تبلیغات، این معیارها کاملاً برعکس شده است. تبلیغاتی که باعث شده بسیاری از زنان از بدن خود راضی نباشند و دائم درصدد ایجاد تغییرات در خود برای پذیرش در جامعه برآیند. چنانکه در جامعه ایران بسیاری از زنان جوان در همین چارچوب فکری و تبلیغاتی، دچار فوبیاهایی مانند فوبیای چاقی شده‌اند و همیشه از ترس افزایش وزن در وضعیت رژیم غذایی به سر می‌برند.

مراقبت: اخلاق زنانه یا اخلاق فمینیستی؟

اخلاق یک امر هنجاری است، و جنسیت، ملیت، و نژاد افراد نمی‌تواند به شکل معنادار یا گسترده‌ای مشخص کند که هر شخصی چه باید بکند و چه نباید بکند. دسته‌بندی‌هایی مانند سفیدپوست و سیاه‌پوست، یا ایرانی و کلمبیایی، یا زن و مرد برای امری هنجاری مانند اخلاق کارآیی ندارد. البته ممکن است شخصی با اشاره به جوامع بشری به ما بگوید میان ارزش‌های سیاه‌پوستان و سفیدپوستان، یا ایرانی‌ها و کلمبیایی‌ها، یا زنان و مردان تفاوت وجود دارد؛ ولی اخلاق یک امر هنجاری است نه یک امر توصیفی، با توصیف تفاوت‌های موجود و آنچه افراد انجام می‌دهند نمی‌توان به این نتیجه رسید که کاری که آن افراد انجام می‌دهند صحیح است یا نیست. بنابراین، هنگامی که مشاهده می‌کنیم «اخلاق زنانه» و «اخلاق مردانه» بین اعضای یک جامعه پذیرفته شده و رواج دارد، صرفاً این باور را توصیف می‌کنیم و این بدین معنا نیست که این دوگانه اخلاقی صحیح است و افراد باید بر اساس آن عمل کنند.

زمانی که فهمیدم یکی از ما زنده نخواهد ماند، آن رابطه را ترک کردم

در این مجموعه، داستان زندگی شش قربانی خشونت خانگی را بازگو می‌کنیم و دلایل آن‌ها را در پاسخ به این سؤال که «چرا زودتر رابطه را ترک نکرده‌اند»، می‌شنویم. امید است این مجموعه روشن سازد که «ترک کردن رابطه» همیشه گزینه‌ای قابل‌دسترس برای قربانیان خشونت‌های خانگی نیست؛ و از این پس به جای پرسیدن این سؤال که «چرا این رابطه را ترک نمی‌کنی» از قربانیان خشونت‌های خانگی بپرسیم «چگونه می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم.

برای به دست آوردن صلح و برابری یک صدا شویم

در جنگ و محیط جنگ زده مانند کودتای نظامی خشونت و تبعیض علیه زنان نه فقط در ظاهر بلکه در واقعیت‌های عینی نیز خود را نمایان می‌سازد و در نتیجه مطالباتی نظیر آزادی، برابری و جامعه بدون خشونت زیر پا گذاشته می‌شود. هر سال قلمرو زندگی برای زنان تنگ و تنگ‌تر می‌شود و البته این موضوع دیر زمانی است که این‌گونه بوده است. در زیر گزارشی از «سلن دوغان» مدیر مسئول ویژه نامه «اوچان سوپورگه» در ارتباط با تجاوز به زنان که در حین و بعد از کودتا در ترکیه رخ داده است را می خوانید:

«رازوری زنانه» ؛ فریادی که مشوق زنان برای تغییر بود

بتی فریدان که از او به عنوان مادرخوانده جنبش زنان امریکا در دوران پس از جنگ یاد می‌شود به طور تصادفی فمینیست شده بود. او در سال ۱۹۷۳ اعتراف می‌کند که «من تا پیش از آن‌که نوشتن کتاب «رازوری زنانه» را آغاز کنم حتی از مسائل زنان آگاه نبودم». در پانزدهمین گردهمایی دانشجویان در سال ۱۹۵۷ بود که فریدان ضمن کار بر روی پرسشنامه یکی از همکلاسی‌های سابقش، پژوهش خود را بر روی موضوعی آغاز کرد که خود از آن به عنوان «مشکلی که نامی ندارد» یاد می‌کند. او به رد این باور رایج پرداخت که نهاد آموزش باید زنان را برای پذیرفتن نقش‌های جنسیتی آماده کند.

اینترسکشنالیتی (نظریه تلاقی) و ماتریس سلطه

عقاید کالینز درباره تلاقی و ماتریس سلطه بسیاری از فرض‌های پیشین ما را به چالش می‌کشد...: «تجربه‌های زنان سیاه‌پوست هیچ‌وقت با منطق موازی بودن کار در محیط عمومی و وظایف خانوادگی در محیط خصوصی همخوانی ندارد.». اینترسکشنالیتی همچنین فرض ما درباره تاثیر یکسان طبقه‌بندی جنسیتی بر همه زنان را نیز زیر سوال برده است؛ نژاد و طبقه نیز به اندازه هویت جنسی موثر هستند.

چرا «ترک رابطه پرخشونت» به‌ سادگی که فکر می‌کنیم نیست

در این مجموعه داستان زندگی شش قربانی خشونت خانگی را بازگو می‌کنیم و دلایل آن‌ها را در پاسخ به این سؤال که «چرا زودتر رابطه را ترک نکرده‌اند»، می‌شنویم. امید است این مجموعه روشن سازد که «ترک کردن رابطه» همیشه گزینه‌ای قابل‌دسترس برای قربانیان خشونت‌های خانوادگی نیست؛ و از این پس به جای پرسیدن این سؤال که «چرا این رابطه را ترک نمی‌کنی» از قربانیان خشونت‌های خانوادگی بپرسیم «چگونه می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم.»

مدرسه، خشونت را موجه می‌کند

چندی پیش، دختر ۱۲ ساله‌ای که از سوی مسئولان مدرسه یک هفته اخراج شده بود، به خاطر ترس از تنبیه پدر، دست به خودکشی زد. شیوه‌ی خودکشی او سقوط از طبقه چهارم یک ساختمان بود. این خبر هنگامی منتشر شد که هنوز خبر تجاوزهای مکرر از سوی معلم و مدیر مدرسه‌ای در روستای قره محمد زنجان به «ندا»ی ۹ ساله و هم‌کلاسی او جامعه مدنی ایران را در شوک فرو برده بود. این اخبار در این روزها اگر چه پررنگ است ولی در سال‌های اخیر نمونه‌هایی چند از فیلم‌های اعمال خشونت معلمان علیه شاگردان در مدارس منتشر شده است؛ و البته دانش‌آموزان بزرگ‌تر در مقطع متوسطه نیز متقابلا دست به خشونت می‌زنند. از جمله محسن خشخاشی، معلم فیزیک بروجردی که سر کلاس براثر ضربات چاقو یکی از دانش‌آموزانش کشته شد. این موضوع سبب شد تا میزگردی در رابطه با خشونت در مدارس، چرایی و چالش‌های مرتبط با آن و راهکارهای عملی برای برون‌رفت از آن با معلمانی که منتقدان این وضع هستند در سایت بیدارزنی برگزار کنیم. جعفر ابراهیمی، دبیر دبیرستان پسرانه با بیش از ۱۴ سال سابقه تدریس، منیژه فروزنده، دبیر دبیرستان دخترانه با بیش از ۲۰ سال سابقه تدریس و حمید فراهانی، مربی کودکان کار با بیش از ۱۰ سال سابقه تدریس، مهمانان این میزگرد هستند.