خانهدیدگاه

دیدگاه

مَلی و راه‌های نرفته‌اش

تهمینه میلانی در فیلم آخرش سعی کرده است چرخه خشونت را به تصویر بکشد. این‌که چگونه کودکانی که خود در کودکی قربانی خشونت بوده‌اند در بزرگسالی تبدیل به افراد خشونتگر و آزارگر می‌شوند. کودکانی که در کودکی خشونت کلامی را تجربه کرده‌اند چگونه در بزرگسالی به تحقیر کردن و کوچک کردن افرادی که وارد زندگی‌شان می‌شوند دست می‌زنند.

تقسیم جنسیتی کار خانگی/ بنفشه جمالی

در تقسیم‌بندی کارهای خانه که غالباً از سوی مادران انجام می‌گیرد. معمولاً کارهای خارج از خانه و در فضای باز مانند خرید کردن به کودکان پسر و کارهایی که محدود به فضای درون خانه است و تحت نظارت بیشتر مادران است مثل ظرف شستن یا جارو کردن به کودکان دختر سپرده می‌شود. این تقسیم‌بندی جنسیتی به کودکان آموزش می‌دهد که کارهایی که زنان و مردان انجام می‌دهند یکسان نیست. از سوی دیگر تحقیقات نشان داده است مادران، پسربچه‌های خود را بیشتر به درس خواندن و بازی کردن تشویق می‌کنند و در مقابل دختربچه‌ها بیشتر تشویق به انجام کارهای خانه در کنار درس خواندنشان می‌شوند که این امر بسیاری از دختربچه‌ها را از انجام درست تکالیفشان بازمی‌دارد و وقت بسیار کمی برای تفریح و بازی برای آن‌ها باقی می‌گذارد. این نگرش معمولاً منجر به ازدواج زودهنگام دختران و بازماندن از تحصیل و ورود به محیط‌های کاری می‌شود زیرا دختران از کودکی خود را در قالب نقش مادری یا همسری می‌بینند که باید به امور خانه و فرزندانشان رسیدگی کند

نگاهی کوتاه به تاریخچه نقد فمینیستی فیلم در سال‌های اخیر/ بنفشه جمالی

. گزارش‌های منتشر شده از نابرابری جنسیتی در هالیوود حاکی از شکاف جنسیتی در رسانه‌های مختلف است. این گزارش‌ها نشان می‌دهند که تبعیض جنسیتی و عدم دستیابی زنان به پست‌های کلیدی در مراحل پیش‌تولید و پشت‌صحنه فیلم‌ها چشمگیر است و علیرغم تمامی تغییرات فرهنگی و اجتماعی در سال‌های اخیر صنعت سینما همچنان زیر سلطه مردان (سفید) باقی مانده است. از دیگر سو بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در خصوص واکاوی فیلم‌های فمینیستی نشان می‌دهند که این فیلم‌ها غالبا حول محور «قدرت» و «زنان» می‌چرخند. در این فیلم‌ها زنان قدرتمند یا زنانی که دارای عاملیت هستند غالبا سفیدپوست و از طبقه متوسط انتخاب شده‌اند و زنان رنگین‌پوست معمولا در موقعیت‌های تحت سلطه و پرخشونت به تصویر کشیده می‌شوند. در سال‌های اخیر بسیاری از نظریه‌پردازان فمینیستی فیلم بر آن بوده‌اند که نقد فمینیستی فیلم‌ها را نه‌فقط متمرکز بر «جنسیت» بلکه بر پایه سایر مشخصه‌های اینترسکشنالیتی مثل طبقه و نژاد و مذهب قرار دهند. این منتقدان معتقدند برابری جنسیتی و توجه به ارزش‌های فمینیستی در فیلم بدون در نظر گرفتن مؤلفه‌های اینترسکشنالیتی و بدون توجه به عواملی چون نژاد، طبقه و گرایش‌های جنسی و زدودن انواع تبعیض و فرودستی در سینما امکان‌پذیر نیست.

امیدوارم ترشی‌های پاییز را با رضا درست کنم

من و خانواده‌ام دوست نداریم کسی از زندگی و شرایط ما و همین¬طور زندانی بودن رضا سوءاستفاده¬ی تبلیغاتی کند. رضا اهل این چیزها نیست و به ما هم می‌گوید که قاطی تبلیغات جناح‌ها نشویم».

خشونت خانگی و سکوت دربرابر آن / غزال مرادی

باورهای غلطی مانند این‌که گفته می‌شود زنان زیادی درگیر این موضوع نیستند، کتک زدن ناشی از عصبانیت لحظه‌ای است، خشونت خانگی فقط در طبقات پایین اجتماعی رواج دارد، خشونت خانگی نباید افشا شود و به خارج از خانه درز کند، کسی که خشونت می‌ورزد عادتی دارد که درمان نمی‌شود یا این‌که این درگیری‌ها بین زن و شوهر است و نباید دخالت کرد؛ سبب شده است تا بسیاری از قربانیان برای حفظ آنچه به غلط حریم خانواده خوانده می‌شود سکوت کنند از این رو بسیاری از قربانیان نمی‌دانند که خشونت باید افشا شود و افشاگری درباره خشونت می‌تواند از تکرار آن جلوگیری کند. از سوی دیگر برخی از قربانیان دیگر رفتارهای خشونت‌آمیز را خشونت تلقی نکرده و تنها نوع خشونت را خشونت جسمی می‌دانند و همین عدم آگاهی سبب می‌شود که بیشتر در معرض خشونت قرار گیرند. تشخیص خشونت خانگی، اولین گام برای کمک گرفتن است. باید انواع خشونت را شناخت. خشونت جسمانی اغلب آشکارتر است اما انواع دیگر خشونت پیامدهای روانی شدیدی دارند که آثار زیان‌بارش را به سهولت می‌توان دید و قربانیان و شاهدان خشونت خانگی که اغلب کودکان و فرزندان هستند را دچار اضطراب، افسردگی و احساس درماندگی و تنهایی نموده [۵]که در نهایت آنها را به سوی بیماری یا جرم سوق می‌دهند.

بازار پرسود اعتیاد

زنان معتاد در ایران بیش از مردان در معرض لطمه و صدمه هستند. آن‌ها که پس از ابتلا طرد می‌شوند، هنگام درمان به خاطر کورجنسی شیوه‌های درمان با آن‌ها همچون مردان رفتار شده و پس از ترک نیز همچنان جدا از جامعه می‌مانند.

نگاهی به وضعیت زنان شالیکار استان گیلان

در گفت‌وگو با پزشک متوجه می‌شویم که بیماری از طریق کود شیمیایی، تنها یکی از انواع بیماری‌هایی است که زنان به آن مبتلا می‌شوند و در حقیقت حوزه بیماری‌ها گسترده‌تر است. پزشک انواع بیماری‌ها را این‌گونه توضیح می‌دهد: «زنان با دو نوع بیماری در این مزارع مواجه هستند. یک نوع بیماری که از قدیم وجود داشته است و متاسفانه یک نوع از این بیماری‌ها در سال‌های اخیر مشاهده شده که منجر به مرگ‌ومیر خاموش نیز می‌شود. یک گونه از بیماری‌ها، بیماری‌های مفاصل بودند که به دلیل ویژگی­های سیستم هورمونی زنان و یائسگی، اغلب زنان شالیکار با آن مواجه بوده‌اند. اصولا به دلیل سنگین بودن کار و ایستادن طولانی‌مدت در گل‌ولای شالیزارها و...، زنان همواره در معرض فرسایش مفصلی قرار دارند؛ که این مسئله از قدیم نیز وجود داشته است. مشکل دیگری که برای زنان شالیکار ایجاد می‌شود مشکل گوارشی است. این زنان به علت خم شدن طولانی‌مدت در حین فعالیت کشاورزی خود دچار برگشت غذا می‌شوند که می‌تواند منجر به سرطان مری و ناراحتی‌هایی دیگر در ناحیه معده گردد. چرب و حجیم بودن غذاهای مصرفی این کشاورزان با این توجیه که از انرژی و مقاومت بیشتری در برابر سختی‌های کار برخوردار باشند، این مشکلات و بیماری‌های گوارشی را دوچندان خواهد کرد».

مسئولیت اخلاقی ما در برابر حجاب اجباری

در مورد خانم نامداری و جنجالی که در رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های اجتماعی پیرامون آن بالا گرفته است ملاحظاتی وجود دارد. زمینه و کانتکس چنین جنجال‌هایی پیرامون بدن و پوشش زنان ریشه در حجاب اجباری دارد. به عبارتی سیاست‌های جنسیتی و جنسیت سیاسی، نقض حقوق و آزادی‌های زنان و قوانین زن‌ستیز همه زیرمجموعه و خاستگاه چنین جنجال‌هایی است. خانم نامداری کارگزار مولفه‌‌های فرهنگی صاحبان قدرت در ایران است. مصاحبه‌های ایشان در مطبوعات ایران و برنامه‌هایی که در مطبوعات و برنامه‌های تلویزیونی انعکاس یافته است تعهد کلامی ایشان را نسبت به حجاب و آن هم فرم خاصی از آن یعنی چادر مشکی تایید می‌کند. ایشان حجاب را ارزش معرفی می‌کند و حتی برای عرضه کردن به جوانان آن را در قالب جدیدی با نوآوری ارائه می‌کند. چادر مشکی ایشان برخلاف چادر مشکی مادربزرگ من که بوی گل یاس، اعتقاد و یک‌رنگی داشت، بوی دوگانگی و عدم شفافیت دارد.

جنبش زنان ایران می‌تواند تجدد جامعه ایرانی را تکمیل کند

نشست مشترک علمی-تخصصی حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه‌شناسی ایران و خانه اندیشمندان علوم انسانی با عنوان «هویت زن ایرانی در گذار از سنت به مدرنیته»، عصر روز یکشنبه، ۸ مردادماه ۹۶، در سالن حافظ خانه اندیشمندان برگزار شد. کارشناسان و سخنرانان حاضر در این جلسه دکتر گیتی خزاعی جامعه‌شناس، دکتر رحیم محمدی جامعه‌شناس و منصوره معین‌الدینی کارشناس ارشد حقوق بشر و از اعضای حلقه زنان انجمن جامعه‌شناسی ایران بودند.

نخبگان زن و تبعیض‌های ساختاری علیه آنان

زنی نابغه می‌میرد و بیشتر واکنش‌ها به این مرگ در فضای مجازی بود. پشت در اتاقش در استنفورد تنها دو دسته‌گل گذاشته شد و دیگر هیچ. در ایران جمعی گرد هم آمدند و تلاش کردند یادش را گرامی بدارند. اگر او مردی نخبه بود مسلماً شرایط فرق می‌کرد و دامنه سوگواری گسترده‌تر بود.

کلیشه‌های جنسیتی و سلامت اجتماعی زنان

جنسیت دربرگیرنده باورها، اندیشه‌ها و نگرش‌هایی است که فرهنگ حاکم در یک جامعه بر اساس آن افراد را به دو گروه زن و مرد تقسیم می‌کند و نقش‌ها و رفتارهای اجتماعی ویژه‌ای را برای آن‌ها تعریف می‌کند؛ نقش‌هایی که همراه خود جایگاه‌های متفاوتی را به لحاظ قدرت و منزلت برای دو جنس رقم می‌زند. اما آنچه در تمام تاریخ به چشم می‌خورد این است که این هویت جنسی و به دنبال آن تفاوت‌ها و نابرابری‌های جنسیتی برآمده از آن نه صرفاً متأثر از تفاوت‌های بیولوژیکی بلکه متأثر از ایدئولوژی، گذشته تاریخی، اقتصادی و فرهنگی جوامع بوده و ازاین‌رو همواره توانسته است خود را تولید و بازتولید نماید.

تغییرات اقلیمی مسئله‌ای فمینیستی است

علاوه بر وجود شکافی جنسیتی در اختصاص بودجه مربوط به تغییرات اقلیمی، در زمینه‌ی مشکلات فزاینده‌ی ناشی از انکار تغییرات اقلیمی هم شکافی جنسیتی وجود دارد.پژوهشی جدید نشان می‌دهد که انکار تغییرات اقلیمی به شدت با پذیرفتن ساختارهای پدرسالار یا سلسه‌مراتبی ارتباط مستقیم دارد. یک مثال بسیار واضح رئیس‌جمهور جدید ایالات‌متحده، دونالد ترامپ است. او به حق بر باروری زنان حمله و طوماری از عبارات جنسیت‌زده بیان کرده؛ او همین‌طور از تغییرات اقلیمی به عنوان «حقه و کلک» نام برده و وعده داده است که ایالات‌متحده از معاهده‌ی اقلیمی پاریس ۲۰۱۵ خارج شود