امسال روز جهانی زن بر پایهی جنبش بیسابقهی جهانی حقوق زنان برای برابری و عدالت قرار دارد و به صور مختلف در قالب راهپیمایی جهانی زنان، کمپینها و اقدامات جمعی در کنار مقاومت فردی زنان همچون #MeToo و #TimesUp در آمریکا و کشورهای دیگر و اخیراً نیز مقاومت فردی زنان شجاع ایران علیه حجاب اجباری و خواست آزادی حق انتخاب برای پوشش صورت گرفته است.
نگاهی گذرا به مطالبات زنان که در این سالها توسط کنشگران جنبش زنان پررنگ شدهاند، پرده از کمرنگ بودن مطالبات اقتصادی که در زندگی زنان بهخصوص زنان فرودست نقش حیاتی دارند، برمیدارد. جنبش زنان نه تنها تاکنون به معضل اشتغال زنان توجه به سزایی نکرده است بلکه در بزنگاههای مختلف رویکردی دوگانه نسبت به مطالبات زنان داشته است. به عبارت صریحتر، جایی به میدان آمدهایم (اگر آمدهایم) که منافع زنان طبقات غیر فرودست به چالش کشیده است.
تجمع روز جهانی زن در برابر وزارت کار حول محور مطالبات مربوط به اشتغال بیش از هر چیز یک انتخاب هوشمندانه بر اساس درک دقیق و صحیح از مسائل و مشکلات زنان است. بازگرداندن مرکز ثقل بنای کج شدهی مطالبات به همان جایی است که باید میبود در بهترین زمان.
بدن زنان مدام در حال تغییر است. بعضی از این تغییرات عادی هستند و برخی میتوانند نشانهی ابتلا به سرطان باشند. توجه و آگاهی به وضعیت بدن خود موجب میشود از تغییرات آن مطلع شویم. علائم جدید در بدن نشانگر آن است که چیزی در بدن تغییر کرده است. تغییری که شما باید دلیل آن را بدانید.
یکی از گسترده ترین فعالیت هایی که فعالین جنبش زنان در سالهای اخیر در داخل کشور داشتند کمپین یک میلیون امضا بود و پس از آن فعالیت های کوچک و بزرگ آنان نتوانست فضای رسانه ها و همچنین فضای جامعه را چون کمپین به خود جذب کند و شاید پس از کمپین انتظارها از جنبش زنان فراتر رفت و هر حرکتی با آن مقایسه شد. کاری جمعی و گروهی که فارغ از تمام نقدهایی که بر آن وارد است از قدرت سازماندهی جمعی بسیار خوبی برخوردار بود و توانست در آن دوران شوری در جامعه ایجاد کند.
اما نکته ای که جنبش بیش از یک دهه از آن غافل مانده بود تجمعی خیابانی بود. در حقیقت جنبش زنان خیابان را که طی سالها توانسته بود حداقل برای یک روز در سال از آن خود کند را به مدت یک دهه از دست داد. یکی ازمهمترین دلایل آن فضای امنیتی و سرکوب شدید حاکمیت بود و همین امر باعث شد تا فعالین علیرغم فعالیت های داخلی کمتر دیده شوند و تریبون های معترضین نیز فعالین داخل را حذف کنند .
امسال در آستانه هشتم مارس روز جهانی زن دوباره فراخوانی با موضوع «اشتغال برابر و عادلانه برای زنان» از طرف فعالین داخل کشور منتشر شد و مردم و فعالین اجتماعی را به تجمعی در این روز دعوت کرد. برخورد شدید نیروهای امنیتی باعث عدم شکل گیری تجمعی گسترده همچون یک دهه گذشته شد اما تجمعات پراکنده و حضور گسترده مردم دستگیری بیش از ۸۰ نفر را به دنبال داشت که همگی آنها با تعهد و در نهایت با قرار کفالت آزاد شدند.
اما این تجمع چه ویژگی هایی داشت که بتواند فضای داخل کشور را حساس کند و آیا در این خصوص موفق بود؟ برگزاری تجمع چه تغییری را با خود به همراه خواهد داشت ؟ خواسته اشتغال برابر و عادلانه چگونه در میان جمعی از فعالین داخلی پررنگ شد و آیا این مطالبه قابلیت این را دارد تا مجموعه ای از فعالین را حول یکدیگر جمع کند؟
مصاحبهای که در ادامه میخوانید نقدی بر فمینیستهای لیبرال سفیدپوست، سیطرهی هژمونی فمینیستهای لیبرال و لازمهی استعمارزدایی از جریان مبارزات زنان است. همچنین جهانیشدن و استعمار منابع توسط کشورهای اروپای شمالی در این مصاحبه مورد انتقاد قرار میگیرد.
زندان فرصت بینظیری است برای بازنمایی نابرابری و نقش حیاتی پول در برساختن سلسله مراتب، در فضایی کوچک. پول در زندان بسیار حیاتی است و کافی است پول نداشته باشی تا در اعماق سلسله مراتب دست و پا بزنی و حتا از آب و خوراک مناسب نیز بیبهره باشی.
زنان زندانی به زندان قرچک ورامین میگفتند آخر دنیا. ته ته خط. میگفتند وقتی بیایی این ور دیوار دیگر صدایت به جایی نمیرسد. زنان بلاتکلیف که بسیاریشان حکم نداشتند. زنانی که به دلیل مبالغ ناچیز در زندان بودند. دختران جوانی که به دلیل حمل مواد مخدر بازداشتشده بودند. زنانی که جرمشان قتل بود؛ غالباً قتل همسرانشان. راست میگفتند زندان قرچک ته خط بود.
از آغاز حمله به عفرین، که تا کنون جان صدها غیرنظامی را گرفته است، چندین ویدئو از این دست در فضای عمومی منتشر شده است. مرتکبان به این جنایات تقریباً همیشه همپیمانان ارتش آزاد سوریه تحت حمایت ترکیه و گاه اعضای ارتش ترکیه بودهاند. نژادپرستی و برتریجویی اسلامی همیشه آشکار و واضح است درحالیکه جنسیتزدگی زمانی بیش از همیشه آشکار میشود که پیکر یک زن مبارز را مثله میکنند.
جنبش فمینیستی ۹۹ درصد برای اینکه به جلو پیش برود و به تداوم دست پیدا کند، نیاز دارد تا در فرآیند جامع بازسازی مبارزهی طبقاتی ریشه بدواند. ما به خاطر استفاده از اصطلاح «اعتصاب» مورد برخی انتقادها واقع شدیم چراکه ما یک اتحادیه نیستیم و دسترسی کافی به سازمانهای کاری نداشتیم.