چینزیا اروتزا (Cinzia Arruzza) در کتاب «روابط خطرناک: ازدواجها و طلاقهای مارکسیسم و فمینیسم» به بررسی رابطهی بین مارکسیسم و فمینیسم به عنوان دو نیروی انتقادی سیستمهای سرکوب سرمایهداری و مردسالاری میپردازد و سعی دارد پروژهای را تعریف کند که در آن اولاً ماهیت سرکوب مشخص شود و سپس نیروی مبارزه مناسب آن نیز تعیین شود. اینکه نیروی مبارزه تشکیل شده از چه ترکیبی از چه نوعی از فمینیسم و چه نوعی از مارکسیسم باشد پرسشی است که باید به آن پرداخت. اروتزا با توجه به فرآیند جهانی شدن و تغییراتی که بین روابط بین زن و مرد در حال شکل گیری است نیاز به شکلگیری گونهای از مارکسیسم متناسب با این مناسبات را یادآوری میکند. گونهای از مارکسیسم کوتهبینانه که همه چیز را به اقتصاد فرومیکاهد و بدون طبقهی اقتصادی نمیتواند به پدیدهها بنگرد بر این باور است که با پایان انقیاد سرمایهداری، زنان نیز به رهایی خواهند رسید. در مقابل فمینیسم کوتهبینانه برخی را به این باور رسانده که مسئلهی اصلی جنسیت است و پرداختن به مردسالاری نیاز پرداختن به طبقه اقتصادی را برطرف میکند. در عوض باید به پیچیده بودن واقعیت اجتماعی ایمان بیاوریم و به اشکال و گونههای متفاوت انقیاد و مکانیسمهای آن و شرایط بروز و خصویات آن توجه کنیم و دست از این تصور خام بشوییم که با یک الگوی کاریکاتوری از «زیربنا-روبنا» میتوان ماهیت انقیاد و سرکوب را کشف کرد. ارائه تصاویر کاریکاتوری از انقیاد برای شوراندن و تهییج کارآیی بسیار زیادی دارند ولی اگر هدف صرفاً هیجانزدگی و شور و شوقآفرینی نیست بلکه مبارزه جدی با انقیاد و سرکوب واقعی است باید سختی بررسی شرایط، فکر کردن و مطالعه و فعالیت مدنی بر مبنای آگاهی به دست آمده از این فعالیت را به جان خرید. کتاب اروتزا با بررسی تاریخی تعامل جنبشهای کارگری و فمینیستی سعی دارد به بازتعریف مبارزه علیه سیستمهای انقیاد بپردازد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
از زمانی که به «بیدارزنی» قول نوشتن این ستون را دادم بیش از دو ماه میگذرد. با وجود تمام مشغلهها، موضوع آنقدر مهم بود که نمیشد گفت: نه، برایش وقت ندارم. حتی نمیشد گوشهی ذهنت بگذاریاش و هر وقت فرصت شد به آن برسی. این بود که تمام این دو ماه را لحظه به لحظه به آن فکر کردم؛ به اینکه چطور با زبان ساده برای خوانندگانی که شاید خواندن متون تخصصی از حوصلهشان خارج باشد این را - که یکی از مهمترین دغدغههای تمام سالهای نوشتنم بوده است - توضیح دهم، که: بله، متن، بر خلافِ تصورِ بسیاری، «نباید» فاقد جنسیت باشد. البته در اینکه نخستین شماره را با شعرهای چه کسی شروع کنم تردیدی نداشتم. مگر چند شاعر زن داریم که با جنسیتشان مینویسند و حین نوشتن، آن جنسیت را با تمام بایدها و نبایدهایش، با تمام حرفهای فروخوردهاش، با تناش که جُدای از روحش نیست، فراموش نمیکنند؟ شعر رؤیا تفتی، بی لحظهای تردید، سرلوحهی این ستونها قرار میگیرد، چرا که دست کم من، در شعر فارسی از شعر او «زنانهتر» نمیشناسم.
مستند «در میان امواج» ساخته مینا کشاورز مستندی است در رابطه با زندگی رقیه ذاکری. زن کارآفرینی که در میناب در تکه زمینی پرت و دورافتاده که از شهرداری اجاره کرده است، به دستفروشهای زن منطقه که از طریق دستفروشی امرار معاش میکنند، سر و سامان میدهد. در گرمای پنجاه درجه میناب برای آنها سرپناه درست میکند و بزرگترین و پررونقترین بازارچه شهر را راهاندازی میکند. زمین پرت و بیارزش دیروز که امروز تبدیل به پررونقترین منطقه میناب شده است، برای شهردار وسوسه کننده است. شهردار درصدد تصرف بازارچه و بیرون کردن رقیه ذاکری برمیآید. دفتر او را پلمپ میکنند. شبانه سایبانهای بازارچه را با لودر تخریب میکنند. رقیه یک تنه میخواهد جلوی این ظلم و بیعدالتی را بگیرد. در کشوری که قانونی برای دفاع از حقوق امثال رقیهها وجود ندارد و فرماندار و قاضی دادگاه منطقه نیز به دلیل نفوذ شهردار در ساختار قدرت، علیه رقیه ذاکریها رأی میدهند.
روایتهایی که در کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد»* میخوانیم روایتهای متفاوتی است از زبان زنانی که در جنگ جهانی دوم بهعنوان پارتیزان، پرستار، تکتیرانداز، سرباز، آشپز، پزشک، خلبان و... در جبهههای جنگ حضور داشتهاند. آلکسیویچ در این کتاب به دنبال صداهای خاموش و چهرههای فراموش شده زنان در جبهههای جنگ است. خواننده بیواسطه از زبان زنان خاطراتی از جنگ را میخواند و با جهان رنجهایی که کمتر دیده شده است روبرو میشود. نثر روان و ساده و انتخاب روش مصاحبه برای کتاب جنگ چهره زنانه ندارد لذت خواندن کتاب را دو چندان کرده است.
مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی اولین نمایش خود را در جشنواره سینما حقیقت پشت سر گذاشت. صفر تا سکو، داستان زندگی خواهران منصوریان قهرمانان ووشوی جهان است که سالها بر سکوهای جهانی خوش درخشیدهاند.
اعتراض خود من و چند تا از دخترای دیگه به مدیر گروه بخش داخلی هم متاسفانه کار به جایی نبرد. بااینکه در حین صحبتمون با مدیر گروه فهمیدیم دفتر پرستاری هم به خاطر آزار جنسی به چند تا از پرستارای خانم از دقیقا همون چند رزیدنت مریض شکایت کرده بوده. به ما قول دادند برای اون چند رزیدنت تنبیهی در نظر گرفته شه، تنبیهاتی نظیر عدم قبولی در امتحان ارتقا (امتحانی که رزیدنتها میدن برای اینکه به مرتبهی بالاتری برسن تا بعد از چهار امتحان ارتقای موفق بهعنوان متخصص داخلی فارغالتحصیل بشوند)
اگزیستانسیالیسم دو بووار در میان آثار فراوان او، چه داستانی و چه غیرداستانی، از جمله در کتاب کلاسیکش جنس دوم، بسط یافته است؛ اما این مفهوم، به روشنترین و دقیقترین شکل در کتاب اخلاق ابهام او تبیین شده است. کتابی که به نسبت، کمتر از آنچه سزاوارش است به آن بها داده شده است. عنوان کتاب هم توجه را جلب میکند و هم غیرجذاب است؛ این واقعیت که یک اگزیستانسیالیست بهطور صریح در مورد اخلاق حرف میزند (بهجای این که صرفاً بر آزادی ناگریز ما تأکید ورزد) امری نادر است، اما مطمئناً اخلاقی که خود را به ابهام پیوند میزند به سختی میتواند امید به پاسخی مفید برای مشکلات اخلاقی بدهد.
میدانیم آنچه در یک زبان جاری و ساری است بیانگر جهانبینی آن زبان و به عبارتی، دیدگاه آن زبان نسبت به همهی پدیدهها و مسائل است. هرقدر زبان متأخرتر باشد، بنا به ماهیت پدرسالارانه این دورهها، قاعدتاً از نگرش تحقیرآمیزتری نسبت به زن نیز برخوردار است، و بالطبع این دیدگاه حاکم از سه هزار سال پیش در آن بیشتر قابل رؤیت است.
این روزها فیلم «من» با بازی لیلا حاتمی بر روی پردههای سینما در حال اکران است فیلمی که تصویری متفاوت از زن به نمایش میگذارد اما باز هم نتوانسته تصویر درستی از زن مدرن بدون بازتولید کلیشههای جنسیتی به تصویر بکشد.
نمایشگاه گروهی هویت در گالری شیرین از ۲۹ مرداد تا ۱۰ شهریور برگزار شد. در این نمایشگاه آثار زنان و مردان با موضوع هویت در معرض دید عموم قرار گرفت.تقریبا در همهی آثار مضمون زن و طبیعت به اشکال مختلف تکرار شده بود. گویا این یگانگی، مفروض همهی نقاشان چه زن و چه مرد است.
در این مجموعه، داستان زندگی شش قربانی خشونت خانگی را بازگو میکنیم و دلایل آنها را در پاسخ به این سؤال که «چرا زودتر رابطه را ترک نکردهاند»، میشنویم.
امید است این مجموعه روشن سازد که «ترک کردن رابطه» همیشه گزینهای قابلدسترس برای قربانیان خشونتهای خانگی نیست؛ و از این پس به جای پرسیدن این سؤال که «چرا این رابطه را ترک نمیکنی» از قربانیان خشونتهای خانگی بپرسیم «چگونه میتوانیم به آنها کمک کنیم.
نمایشگاه گروهی نقاشی و چیدمان «هرگز زنی را به این نام نمیشناختم» با ارائه آثاری از احسان برآبادی، ستاره بهبهانی، صنم قربان زاده، نگار فدایی، امید معصومی از یکم الی یازدهم مرداد ماه در گالری دنا به نمایش در آمد.