تا قانون خانواده برابر: زنان در بازار کار ایران فضای زیادی را اشغال نکردهاند به طوریکه زنان از عمده بیکاران کشور محسوب میشوند. در سالهای اخیر زنان با اینکه دولت در صدد حذف آنان از بازار کار بوده، بیشتر به عرصه اشتغال تمایل پیدا کردهاند. شاید دلیل آن مشکلات اقتصادی، افزایش تحصیلات یا بالا بودن نرخ طلاق خصوصا در کلانشهرها باشد. اما همواره این سوال وجود دارد که این زنان در کدام بخش به کار مشغول شدهاند؟ آیا با توجه به پایینتر بودن دستمزد زنان آنها در شغلهای با دستمزد پایین پذیرفته شدهاند؟ آیا بازار کار توانسته تناسب درستی را بین زنان و مردان در بخشهای مختلف برقرار کند؟
در این یادداشت برای پاسخ به این سوالها نتایج آماری نیروی کار در بهار ۹۱ را که مرکز آمار ایران منتشر کرده است، بررسی کردهایم:
بر اساس نتایجِ «طرح شاخص نیروی کار در بهار ۱۳۹۱» سهم اشتغال زنان در بخش خدمات از سایر بخشها بیشتر است. بر اساس این گزارش سهم اشتغال زنان در بخش خدمات با ۴۸/۱ درصد از سایر بخشها بالاتر است. پس از آن در بخش کشاورزی با ۲۸/۶ درصد مقام دوم و در بخش صنعت با۲۳/۳درصد مقام سوم مشارکت زنان را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین بخش خدمات با بیشترین تعداد بخشی است که میتواند بیشتر مورد علاقه زنان باشد یا اینکه زنان در این بخش به مراتب بیشتر از سایر بخشها پذیرفته شدهاند. بر اساس همین گزارش سهم اشتغال مردان در بخش خدمات ۴۷/۱ درصد است. یعنی مردان درصد کمتری از زنان را در بخش خدماتی به خوداختصاص دادهاند.
دلیل حضور بیشتر زنان در بخش خدمات میتواند کم بودن حقوق و دستمزد در ابن بخش باشد. در همین حال معاون سرمایههای اجتماعی مرکز امور زنان و خانواده نیز در تاریخ ۲۳ مهر ماه ۹۱ از افزایش تعداد زنان در بخش خدماتی سخن گفت. وی دلیل این امر را کاهش حضور زنان در بخش کشاورزی دانست زیرا به جهت استفاده از تجهیزات مکانیزه زنان از بخش کشاورزی کنار گذاشته شده و ناچاربه کارهای خدماتی روی آوردهاند.
بر اساس جدول آماری سهم مردان در بخش کشاورزی ۱۸/۵ درصد در مقابل سهم زنان یعنی ۲۸/۶درصد قرار دارد و این نشان دهنده این مسئله است که بخش کشاورزی به مراتب بیشتر از بخش خدماتی که زنان و مردان در آن حضور یکسانی داشتند با نیروی کار زنان اداره میشود.
مشاور وزیر کشاورزی در امور بانوان در تاریخ ۲۱ مهرماه با توجه به حضور زنان در این بخش از لزوم تشکیل تشکلهای خودجوش زنان در بخش کشاورزی سخن گفت و از ارائه تسهیلات تا سقف یک میلیارد ریال به اولویت زنان سرپرست خانوار در این حوزه خبر داد. مسئولان جهاد کشاورزی اغلب درباره تاثیر بالای زنان در کشاورزی با هم توافق دارند و میگویند ارائه چنین تسهیلاتی میتواند زنان را به حضور در این بخش تشویق کنند.
اما سهم اشتغال زنان در بخش صنعت تنها ۲۳/۳ درصد است که در مقایسه با سهم مردان (۳۴/۴) به مراتب پایینتر است. همچنین بر اساس یک تحقیق٬ زنان در بخش صنعت نیز به صورت گسترده در همه حوزهها حضور ندارند. بر این اساس حضور زنان در دو بخش ماهی و سایر آبزیان و قالی و قالیچه از سایر بخشها بیشتر است به طوریکه حضورشان در بخش اول ۸۷/۱ درصد و در بخش قالی و قالیچه ۵۷/۲ درصد است.
تنها در این بخش حضور زنان از مردان بیشتر است ولی در سایر بخشها زنان نسبت به مردان حضور کمتری دارند.
این طور پنداشته میشود که زنان معمولا شغلهایی را انتخاب میکنند که بتوانند به کارهای منزل نیز رسیدگی کنند؛ علاوه بر آن جامعه، برای زنان بیشتر شغلهایی را میپذیرد که درآمد کمتری دارند و به نوعی این مشاغل به عنوان مشاغل زنانه شناخته شدهاند.
بیکاری زنان نیز از معضلات دیگر جامعه است، به طوریکه در تحقیق تابستان سال ۱۳۸۹ زنان بیست و دو درصد بیکاری را به خود اختصاص داده بودند.
البته ترتیبی که مرکز آمار ایران برای زنان شاغل اعلام کرده است با ترتیب کلی (زن و مرد) همخوانی ندارد یعنی در بهار ۹۱ سهم شاغلان ایران اعم از زن و مرد به ترتیب در مشاغل خدماتی –صنعتی و کشاورزی بوده است. میتوان این ترتیبها را به بحرانهای اقتصادی مربوط دانست. برای پیدا کردن این ارتباط به آمار سالهای گذشته نگاهی میاندازیم.
برای بررسی این موضوع با نگاهی به آمار نیروی کار در سالهای گذشته در مییابیم که سهم نیروی اشتغال زنان در سال ۱۳۸۴ نیز به همین ترتیب بوده است. در سال ۸۴ سهم زنان شاغل به ترتیب در بخش خدمات ۳۸ درصد، بخش کشاورزی ۳۳/۶ و در بخش صنعت ۲۸/۳ بود که این ترتیب در سال ۱۳۹۱ نیز رعایت شده است. اما در همین سال سهم مردان شاغل در بخش خدمات۴۶/۵ درصد، بخش صنعت ۳۰/۸ و در بخش کشاورزی ۲۲/۶ است.
با توجه به آمارهای فوق میتوان دریافت بحران اقتصادی تاثیری بر ترتیب اشتغال زنان و مردان در بخشهای مختلف اقتصادی نداشته است. طی این هفت سال ما افزایش حضور زنان در بخشهای خدماتی را شاهدیم و بالعکس کاهش حضور آنان در بخشهای صنعتی و کشاورزی نیز مشهود است. این در حالی است که چنین تغییری در شغلهای مردان محسوس نیست.
این بررسیها همچنین نشان میدهد که زنان در بخش خدمات طی سالهای اخیر بیش از دیگر بخشها فعال بودهاند و حضور زنان در این بخش مشهود است. حال باید دریافت آیا زنان خود به اینگونه مشاغل علاقه دارند یا در این بخش پذیرش بازار کار برای زنان بیشتر است؟
در واقع پاسخ به این سوال تحقیقی میدانی میطلبد که حضور زنان در مشاغل مختلف تولیدی خدماتی و کشاورزی را بررسی کند که از عهده این یادداشت خارج است. با این همه پاسخ به این سوال میتواند بخش دیگری از تبعیض علیه زنان را توضیح دهد؛ تبعیضی که وقتی در حوزه اشتغال پای میگذارد حوزههای دیگر زندگی زنان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.