معرفی کتاب چیستی فمینیسم

0
445

نقطه عزیمت کتاب بر اساس مدعای مقدماتی نویسنده جایی است که وی فمینیسم را از قالب برساخته ای خشک، بی روح و انتزاعی به در آورده و آن را بمثابه «جذابیت موضوعی» مورد مداقه قرار می دهد.

نمایش چیستی فمینیسمتا قانون خانواده برابر: برای مطالعات فمینیستی منابع و آثار متعددی وجود دارند. با این وجود، بسیاری از آنها برای کسانی که در آغاز کار مطالعه در این حوزه هستند، یا قدری دشوار است و یا اینکه خواننده را به سرعت و پیش از آنکه درک صحیحی از این اصطلاح کسب کنند، درگیر برخی تبیین های ساده و یا مرزبندی های ایئولوژیک می کند.

کریس بیسلی در مقدمه کتاب خود، چیستی فمینیسم، می نویسد: «قصد بر این بوده است این کتاب منبعی سودمند و فشرده فراهم آورد که هم برای مبتدیان و هم برای مطلعان کارایی داشته باشد. کتاب تحلیل و بررسی قابل استفاده ای را پیش می نهد و می کوشد چون میان بری از میان انبوهی از نوشته های مرتبط با موضوع، عمل نماید. پس از مطالعه‌ کتاب خواننده باید قادر باشد با حظی از اعتماد به نفس در هر مباحثه ای درباره‌ فمینیسم شرکت کند.» (ص ۱۲)

همچنین بخوانید: انتشار کتاب «نگرشی انتقادی به توسعه جماعت‌محور»

اراده‌ ی مولف بر آن قرار گرفته است تا زبان تحلیل و تعریف فمینیستی را در این اثر از آنچه زبان «آکادمی های برج عاجی» می نامد خلاص کند و پرتوی تازه بر اندیشه‌ی فمینیستی بیافکند. چنانکه در همین مقدمه می نویسد: «این کتاب بنا نیست که جایگزین مطالعه‌ی گسترده تر شود، اما هدف این است که خواندن در این حوزه را کارآتر و با عذاب کمتری همراه سازد.» (ص ۱۳)

بیسلی نقادی خود را در این باره، از نظام اندیشگانی‌ ای آغاز می کند که در آن «جریان مردانه» به جریان غالب مبدل شده است و ضمن بازخوانی رهیافتهای مختلف فمینیستی در مواجهه با این سنت مردانه، فمینیسم را نیز همچون «دیدگاه ویژه ای درباره‌ی اندیشه‌ ی اجتماعی و سیاسی سنتی» در نظر می آورد. وی ضمن اشاره ای کوتاه به نوع واکنش های فمینیستی به زن‌ ستیزی در جریان اصلی اندیشه غربی، یادآور می شود که از رهگذر همین واکنش ها بوده است که سلسله مراتب جنسی آشکار گردیده است.

بنابراین «گرایش ویژه‌ ی نظریه ی اجتماعی و سیاسی سنتی لحاظ کردن مردان به عنوان سوژه ی اصلی تحلیل و تعمیم تجربیات آنان مربوط می شود به یک نظم مفهومی که از قبل موجود بوده است.» به گونه ای که «اندیشه ی غربی پیرامون زوج هایی با ارزش های غیر یکسان سازمان یافته که مکرراً سلسله مراتب خشن دو انگاری مرد/ زن را منعکس می کند.» (ص33) برخی از این زوج های متقابل اندیشه ی غربی از این جمله اند:

مرد / زن

سوژه / ابژه

انسان / حیوان

عقل / عاطفه

منطق / شهود

استقلال / وابستگی

آزادی / قید و بند

فعال / منفعل

عمومی / خصوصی

حضور / غیبت

خیر / شر

آدم / حوا

از این روست که سرشت دوانگارانه ی این اندیشه مقوله هایی چون «کار»، «حوزه عمومی»، «شهروند» و «سیاست» را بعنوان ساحاتی مردانه اعتلا می دهد و موضعی فرودست برای زنان قائل می شود. در واقع، وارد شدن زنان به عرصه ای که خویش را از این نامرئی بودن تاریخی خارج کرده و بر تمرکز مردانه خط بطلان بکشد آغازگاه تفاوت اندیشه فمینیستی با جریان اصلی اندیشه‌ ی حاکم بر غرب خواهد بود.» به هر روی، پرسش از تفاوت فمینیسم با اندیشه ی سنتی صرفا عبارت از شدت تفاوت نیست. پرسش مزبور همچنین این مساله را مطرح می کند که چگونه آن تفاوت را می توان درک کرد، یا چگونه می توان مرزهای فمینیسم را به تفسیر نشست.» (ص۳۷) مولف، از این پس تافصل بخش نخست می کوشد تا این وجه تمایز فمینیستی را آشکار سازد و این کار را با بررسی دیدگاه هایی درباره‌ی تفوت جنسی انجام می دهد.

اگر چه پرسش اصلی کتاب بر این استوار است که «فمینیسم چیست؟» اما گویا نگارنده قصد ندارد تا پاسخی نهایی را در این اثر به مخاطبان خود عرضه نماید. در این باره می نویسد: «تصور من این است که اندیشه ی فمینیستی متضمن پاسخی انتقادی به نظریه پردازی سنتی است که به موجب آن نشان می دهد که از چه چیزی و چگونه می توان بحث کرد. نقد مزبور انگارش های مربوط به چیرگی / مرکزیتِ مردانه را به چالش می طلبد.» (ص ۱۷۱)

نقطه عزیمت کتاب بر اساس مدعای مقدماتی نویسنده جایی است که وی فمینیسم را از قالب برساخته ای خشک، بی روح و انتزاعی به در آورده و آن را بمثابه «جذابیت موضوعی» مورد مداقه قرار می دهد. وی در توضیح این اصطلاح می نویسد: «فمینیسم حوزه ای نیست که برای اعضایش، برای آنانی که درباره‌ ی جذابیت های آن احساسات و مواضعی چند پهلو دارند، یا برای مخالفان و بدگویانش، به لحاظ عاطفی خنثی باشد. در مورد کسانی که خود را پاره ای از فمینیسم می دانند یا دست کم با آن دست به گریبانند، نسبت آن ها با فمینیسم شبیه رابطه ای عاشقانه است که، چه طولانی باشد چه نباشد، مستلزم صرف نیرویی مضاعف و تلاشی طاقت فراست و رابطه‌ ی مزبور گاهی با کشمکش و درگیری همراه است، غالبا خسته کننده است، اما در اغلب موارد بر وفق مراد نیست.»

چنانکه ناشر کتاب یادآور شده است: «در این کتاب که درآمدی موجز بر نظریه فمینیستی محسوب می شود، کریس بیسلی انواع فمینیسم های موجود در جوامع غربی را به روشنی تبیین می کند. وی در این اثر به نهضت سیاسی-اجتماعی زنان که در دهه های گذشته همپای آرای فمینیستی به پیش رفته اند، نمی پردازد، بلکه بررسی اندیشه ها و رویکردهای نظری مدون و قوام یافته فمینیستی را در دستور کار قرار می دهد. بیسلی با عنایت به گوناگونی و تکثر اندیشه های فمینیستی می کوشد تا رهیافتی گشوده و منعطف را پیشنهاد کند که تنوع و تغییر را لحاظ کند.»

بیسلی، کریس (۱۳۸۹)، چیستی فمینیسم: درآمدی بر نظریه فمینیستی، مترجم محمدرضا زمردی، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، چاپ دوم/ قیمت: ۶۵۰۰ تومان

فهرست

بخش نخست:گسستن از قلمرو اندیشه سنتی

۱- نقد فمینیسم بر اندیشه اجتماعی و سیاسی سنتی

فمینیسم و نقادی زن ستیزی

واکنش های فمینیستی به زن ستیزی

به چالش کشیدن منزلت فرودست زنان به مثابه جنس دوم یا غیر مرد

نقد فمینیست ها بر داعیه های ناظر بر جهانشمولی

۲-تفاوت فمینیسم با اندیشه‌ی اجتماعی و سیاسی سنتی

وجه تمایز فمینیسم در چیست؟

اطلاق زنان به مثابه سوژه ی تحلیل

نقد سلسله مراتب جنسی

بخش دوم: اجزاء فعال

۳-مناقشات درون فمینیسم درباره فمینیسم

فمینیسم در کتاب ها: تعریف دایره المعارفی و موجز

بستر بی ثبات فمینیسم؟مساله ی مضمون متغیر

فمینیسم به منزله ی یک تحلیل اجتماعی / موضع سیاسی متمایز

سخن گفتن از فمینیسم: فمینیست های مرد

۴- کلیات اندیشه ی فمینیستی

فمینیسم به منزله فهرستی عمل گرایانه از دیدگاه ها

اصطلاحات فهرست عمل گرا

شیوه ی تحلیل مکاتب / سنت ها: پاره ای مسائل

بخش سوم: مندرجات فهرست کدامند

۵-آغاز گران اندیشه ی فمینیستی

فمینیسم لیبرال

فمینیسم رادیکال

فمینسیم مارکسیست / سوسیالیست

فمینیسم سوسیالیست

۶- سایر امکان ها

فمینیست‌های فرویدی

فمینیست‌های لاکانی

فمینیست های فرنوسوی( مکتب نوشترا زنانه)

فمینیسم فرانسوی و اشتراکات میان مدرنیسم و پست مدرنیسم

فمینیسم فرانسوی، فمینیسم ناظر به جسم، و بدن

۷- نفوذی‌های پست مدرنیستی / پساساختارگرا

فمینیسم و پساساختارگرایی

پست مدرنیسم / پساختارگرایی

۸-ارزیابی‌های مجدد و قابلیت‌ها

خصائص و مسائل کلی

ارزیابی مجدد فمینیسم ( سفید )

خط سیرها: سیاست هویت و سیاست سازه گرای اجتماعی درباره ی تفوت

نتیجه گیری