+ خالهزنکبازی واژه درستی نیست، جنسیتزده است.
– اره اره شنیدم ولی خب اصطلاحه.
+ مشکل از همین اصطلاحاته دیگه!
– آخه جایگزین خوب نداره.
+ تا موقعی که جایگزین پیدا نکردی نگو.
– حالا سخت نگیر
این یکی از متداولترین دیالوگهایی است که فمینیستها با آن مواجه میشوند. شاید بارها در طول روز. از دورههمیهای خانوادگی گرفته تا جمعهای دوستانه. از محل کار گرفته تا فضای درس و دانشگاه. اگر دغدغه برابری وجود داشته باشد باید با افراد زیادی در این باره بحث کنند. بحثهایی که خیلی از اوقات در نهایت به جای درستی هم ختم نمیشود و عایدیاش اتهامهای زدن به فمینیسم است.
اتهام اینکه حالا چرا خودت رو میگیری، اینکه شما زنها همیشه فکر میکنید مظلوم هستید، اینکه دنیا مشکلات بزرگتر از یک واژه دارد و…
اگر شما هم یک فمینیست هستید حتماً در چنین شرایطی قرار گرفتهاید؛ اما واکنش درست چیست؟
بد نیست برای پاسخ به این پرسش، شائبههای افراد منتقد را مطرح کرده و درباره درست و غلطیشان حرف بزنیم.
۱. اگر کسی درباره حقوق زنان صحبت کند خودش را میگیرد؟
همیشه مفاهیم نو، طرفداران خاص خودش را پیدا میکند. حوزه زنان اگرچه موضوع جدیدی نیست اما به خاطر اینکه در حال حاضر و در کل دنیا مورد اقبال همه قرار میگیرد شکل و شمایلش تغییر کرده و رنگ انتلکتوالی به خود گرفته است. همین هم باعث شده تا آنهایی که عاشق ژستهای روشنفکری هستند، دنبال برچسبهای مختلف زنان بروند؛ اما این موضوع، یعنی ورود برخی روشنفکر نماها ذات و ماهیت جنبشی که از گرفتن حق رأی و تحصیل زنان شروعشده و حالا به اینجا رسیده را زیر سؤال نمیبرد. کما اینکه تمام فعالیتهای مدنی دیگر همچنین چالشی را تجربه میکنند.
۲. آیا زنها فکر میکنند مظلوم هستند؟
یکبار برای همیشه باید بدانیم که ظلم علیه انسان، زن و مرد ندارد. اگر حقی از یک جنس سلب میشود، ناخودآگاه بستر آن جامعه ظلم پذیر میشود و اساساً مطرح کردن این جمله اشتباه است. چون مسئله این نیست که ظلم به چه کسی وارد میشود، مهم وجود ظلم و ناحقی و الزام مقابله با آن است.
۳. آیا مشکلات بزرگتر از به کار بردن یا نبردن عبارتی مثل «خالهزنک» وجود دارد؟
دنیا مشکلات زیادی دارد. از محیطزیست گرفته تا کودکانی که با گرسنگی میجنگند. از وفور بیماریهای واگیردار و غیر واگیردار تا گرم شدن زمینی که تغییرات اقلیمی را در پی دارد. هر طرف را که نگاه کنیم مشکلات زیادی وجود دارد اما هرکسی در یک بخش تخصص دارد. توانش مقابله با یک یا چند مورد از این دغدغههاست و بالطبع در همان راستا هم فعالیت میکند؛ اما آگاهی و تلاش برای داشتن تفکرات درست، چیزی است که هرکسی وظیفه دارد برای آن بجنگد. کتاب خواندن، دانستن، شنیدن، فهمیدن و یاد گرفتن وظیفه هر انسانی است که میخواهد دنیای بهتری را ببیند.
حالا اگر برگردیم به سؤال اول شاید پاسخش قابل لمستر باشد. اینکه واکنش درست در مقابل چنین رفتارهایی چیست؟ تک تک ما باید برای داشتن دنیایی بهتر تلاش کنیم. شاید رسالت یکی از ما حضور در جنبشهای بزرگ تاریخی باشد و رسالت دیگری اینکه ادبیات دوستان و اقوامش، حتی شده چند نفر از آنها را از هر نوع واژه سکسیستی پاک کند. امتحانش کنید؛ به نظر ساده میآید، اما کار راحتی نیست.