بیدارزنی: ازدواج کودکان، ازدواج در کودکی و نوعی ازدواج رسمی یا غیررسمی است که در آن، فرد قبل از رسیدن به ۱۸ سالگی وارد پیمان زناشویی میشود. با وجودی که هر دو جنس پسر و دختر در معرض ازدواجهای زودهنگام هستند؛ ولی دختران بیشترین قربانیان این پدیده به شمار میروند. در سطح بینالمللی، ازدواج کودکان، افزون بر آنکه یکی از اَشکال ازدواج اجباری به شمار میرود؛ مصداق نقض حقوق بشر و نمونهای از خشونت جنسی نیز است. ازدواج کودکان، داستان امروز نیست؛ واقعیت دردناکی است که همچون زخمی کهنه از لابهلای زمان گذر کرده و هنوز در جهان قربانی میگیرد. این پدیده تلخ اجتماعی، بیشتر در کشورهای توسعهنیافته یا در حال توسعه با بافت دوگانه سنتی و نوین رخ میدهد. بر اساس پیماننامه جهانی حقوق کودک که در سال ١٩٨٩ به تصویب سازمان ملل رسید؛ هر فرد زیر ١٨سال کودک به حساب میآید و دولت ایران با امضای این پیماننامه در سال ١٩٩٣، پذیرفت که مفاد آن را در قوانین جاری خود به اجرا بگذارد. اما پدیده کودک همسری در ایران امری رایج است و مسئولین و نهادهای اجتماعی در ایران برای مقابله با این معضل اجتماعی تقریباً سکوت کردهاند و اقدام موثری را انجام ندادهاند.
قبل از انقلاب بر اساس ماده ۲۳ قانون حمایت خانواده (سال ۱۳۵۳)، ازدواج زنان قبل از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام و ازدواج مردان قبل از اتمام ۲۰ سالگیشان ممنوع بود. تغییر این سن بعد از انقلاب در ایران رخ داد. تغییرات اولیه آن موقتی شکل گرفت و این ماده با ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی تعویض شد. بر اساس ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی ایران، سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال و برای پسران۱۵ سالگی اعلام شد. با این حال همین قانون اجازه میدهد که ازدواج دختران زیر سن ۱۳ سالگی و پسران زیر سن ۱۵ سالگی به شرط رضایت والد یا اجازه دادگاه، بتواند شکل بگیرد. علاوه بر این اگر قیم کودک (پدر یا پدربزرگ) چنین درخواستی را داشته باشد و دادگاه به این نتیجه برسد که او به قدر کافی بالغ شده است که بتواند ازدواج کند، کودک میتواند حتی در سنین پایینتر (تا ۹ سال) نیز ازدواج کند. آمار رسمی و دولتی جمهوری اسلامی ایران حاکی از این است که سالانه دهها هزار دختر و پسر زیر سن ۱۵ سالگی توسط خانوادههایشان وادار به ازدواج میشوند. شمار واقعی این کودکان در حقیقت بالاتر از این آمارها است. بسیاری از خانوادهها در ایران ازدواج در سنین پایین را ثبت نمیکنند و یا بهصورت غیررسمی به ثبت میرسانند. همچنین بنا بر آمار موجود از سال ۱۳۸۵ تا نیمه اول سال ۱۳۹۴ تعداد ۸۹۰ هزار دختر زیر ۱۸ سال، در ایران ازدواج کردهاند که در این بین دخترانی نیز بودهاند که زمان ازدواج سنشان زیر ۱۰ سال بوده است. در ۹ ماه اول سال ۱۳۹۵ نیز، ۲۹۷۱۰ دختر زیر سن ۱۵ سالگی ازدواج کردهاند.
دردناک آنجاست که این معضل اجتماعی نه از سوی مسئولین و نه سوی نهادهای اجتماعی آنچنان که باید، مورد توجه قرار نگرفته است. طنین سکوت؛ پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران[۱] است که برای اولین بار در استانهای خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و اصفهان -که بیشترین ازدواجهای زودهنگام در آنها اتفاق میافتد – انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که اگرچه پدیده ازدواج کودکان در استانهای مذکور روند نزولی دارد اما همچنان بدون ممانعتهای قانونی و فرهنگی، رایج است و همچنان آمار قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، مهمترین علل رواج کودک همسری در ایران، مواردی چون قدرت، سنن، هنجارهای اجتماعی، کمسوادی و بهرهگیری از عنصر دین برای مشروعیت بخشیدن به آن است. روشن است که ازدواجهای زودهنگام، منجر به پیامدهای جبرانناپذیری برای زوجین کودک، بهویژه دختران میشود. از مهمترین پیامدهای آن میتوان به افزایش طلاق و بیوه کودکی، خودکشی بهویژه در میان دختران، آسیب جسمی، جنسی، روحی و تداوم چرخه فقر، اشاره کرد. از جمله راهکارهای عملی برای کاهش و توقف این بیماری اجتماعی میتوان برای نمونه به این عوامل اشاره کرد: تغییر و تعیین سن قانونی ازدواج، غیرقانونی کردن و جرمانگاری ازدواج کودکان، بسترسازی فرهنگی و اجتماعی، درگیر کردن شخصیتهای مذهبی و مراجع، بهبود شرایط اقتصادی و ایجاد شغل، تغییر و بهبود سیاستهای مساوات جنسیتی برای تضمین حمایت از قربانیان و کودکان، ضمانت وجود سیاستهای اجرایی مناسب برای جلوگیری از ازدواج کودکان و ازدواجهای اجباری.
نسخه پی دی اف مقاله کامیل احمدی، انسانشناس اجتماعی با عنوان « طنین سکوت: پژوهشی جامع در باب ازدواج زودهنگام کودکان در ایران» را دریافت کنید:
[۱]. احمدی، کامیل (۱۳۹۶). طنین سکوت: پژوهشی جامع درباب ازدواج زودهنگام کودکان در ایران، تهران: نشر شیرازه