بیدارزنی: «زن و هویتیابی در ايران امروز» عنوان كتابي است كه بهعنوان خلاصهای از پايان نامه كارشناسي ارشد گيتي عزيززاده در 122 صفحه، توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان و در سال 1387 منتشر شده است. نويسنده كتاب كه دانشآموخته جامعهشناسی دانشگاه تهران است، تلاش كرده؛ روشن كند كه چه عواملي در هویتیابی زن ايراني تاثير گذار است. وي با مدنظر قرار دادن نظريه جامعهشناس فرانسوي «بورديو» در خصوص تاثير و تاثر متقابل ساختارهاي عيني، ذهني و شناخت انسانها از محيط اجتماعي؛ سرمايههاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي را بهعنوان مهمترین عوامل اجتماعي موثر بر هویتیابی زنان ايراني در نظر گرفته و به دنبال تعيين سهم هر يك از اين سرمايهها در هویتسازی مدرن براي زنان ايراني است.
مولف براي بررسي نقش سرمايههاي نمادين در هویتیابی مدرن زنان ايراني، سه گروه از زنان متخصص شامل زنان وكيل، زنان پزشك و زنان بازيگر (كه درروند عملياتي تحقيق به گروه زنان مهندس تغيير مييابند) را انتخاب كرده و از آنان خواسته تا با پر کردن پرسشنامه و شركت در جلسات مصاحبه، ابعاد هويت مدرن خود را گزارش نمايند. سنجههايي همچون گرايش به فردگرايي، خردگرايي، نقد و بازانديشي، مقابله با كليشههاي جنسيتي و اهميت به كنترل منظم بدن ازجمله يافتههايي است كه فرضيه اصلي محقق يعني نقش موثر سرمايههاي نمادين در شکلگیری هويت مدرن زنان ايراني را به اثبات رسانده است.
كتاب از چهار بخش اصلي چرايي انتخاب موضوع هويت زنان، هويت فردي يا هويت جمعي، هويت زنان از مدرنيسم تا پستمدرنیسم و نیمنگاهی به هويت زنان متخصص ايراني تشکیلشده، 10 تصوير نيز در جایجای كتاب چاپشده و نويسنده در بخش چرايي انتخاب موضوع، تجربه شخصي خود از يكسو و تغيير در زندگي زنان بهعنوان مبناي تغيير فرهنگي از سوي ديگر را از دلايل انتخاب اين موضوع دانسته و يادآور شده، تغييرات سريعي كه بهواسطه گسترش تحصيلات و موقعيتهاي شغلي براي زنان، فضاهاي جديدي را به دنبال آورده؛ فرصت بازانديشي درباره خود و جامعه را به آنان داده و باعث شده تا آنان جداي از هويت سنتي تعریفشده، دست به داشتن تعريفي متفاوت از خود زده و داراي هويت مدرن شوند.
تفاوت هويت فردي و هويت جمعي در بخش بعدي كتاب مورداشاره مولف قرار گرفته است. در بخش ديگر كتاب با عنوان «فمينيسم و هويت زنان»، هدف جنبش فمينيسم بهعنوان مولود مدرنيته؛ طرح هويت و موجوديت مستقل براي زنان و تغيير ديدگاه موجود براي آنان دانسته شده. فراهم آوردن امكاني كه زنان بهواسطه آن بتوانند خودشان را تعريف كنند، ارزشهاي خاص خودشان را شكل داده و صداي خود را در عرصههاي مختلف فردي و اجتماعي به گوش ديگران برسانند، ازجمله ويژگيهاي جديد جامعه در كمك به زنان براي هویتیابی مدرن مورد تاكيد قرارگرفته است (ص 50).
در بخش آخر كتاب با عنوان نیمنگاهی به هويت زنان متخصص ايراني، نتايج اين پژوهش ارائه شده است. طبق اين نتايج، یکپنجم زنان مورد سوال، از سرمايه فرهنگي اجتماعي بالايي برخوردار بودهاند و هرچه سرمایههای نمادين آنها بيشتر بوده، گرايش به هويت فردي مدرن در آنها نيز بيشتر میشود.
در يك نگاه كلي، موضوع اين كتاب موضوع قابل تاملي است كه دقت بيشتري میطلبد. مباحث مربوط به هويت و هویتیابی در جامعهشناسی امروز ازجمله مباحثي است كه علاوه بر دقت در چارچوب نظري، نيازمند تاكيدهاي بومشناختی نيز هست. سروكار داشتن هويت و هویتیابی با معاني، مفاهيم، تعاريف، نمادها و توصيف ويژگيها سبب میشود كه مناسبترین روش تحقيق در اين خصوص روش تحقيق كيفي باشد كه از طريق تكنيكهايي مثل مصاحبه عميق يا مصاحبه گروهي متمركز، به گردآوري دادهها ميپردازد. درواقع تلفيق روش پرسشنامه و مصاحبه بهعنوان دو تكنيك كمي و كيفي ازلحاظ روششناسی، آنهم در موضوعي مثل هويت، بهرهمندي اين پژوهش از يك روش تحقيق اساسا درست را خدشهدار میکند. در ارائه گزارش نهايي از كار تحقيقي نيز به نظر میرسد استفاده از شيوههاي متنوعي چون شيوه روايي، داستاني يا ژورناليستي میتوانست نتايج اين كار را به شكل ماندگارتري به مخاطب منتقل كند.
به نظر میرسد در چاپهاي بعدي اين كتاب با چنين موضوع قابل تاملي، بايد فصلبندي منطقيتري بر محتواي كتاب اعمال شود. عكسهايي كه در جایجای كتاب بهکاررفته و بهنوعی به كتاب، تنوع بخشیدهاند بايد، با دقت بيشتري انتخاب شود و حتما داراي توضيحي در خصوص صاحب تصوير و منظور آن نيز باشد. غلطهاي نگارشي و ويرايشي در سراسر متن كتاب وجود دارد و در برخي موارد باعث ابهام در فهم مطلب میشود كه لازم است ناشر در چاپهاي بعدي كتاب اين نواقص را رفع نمايد. ارتباط عاطفي كتاب با خواننده و بهتبع آن تاثيرگذاري بر ديدگاهها و افكار مخاطب، ازجمله مهماتي است كه به نظر میرسد با رفع كردن عيوب ويرايشي كتاب در چاپهاي بعدي، قابل لمستر خواهد بود.