جنبش زنان باید ضمن واکنش به طرح های ضد زن، پیگیر برنامه های بلندمدت باشد

0
173

تاقانون خانواده برابر: پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری، تحلیل های متفاوتی درباره شرایط سیاسی کشور مطرح شده است. برخی خوشبینانه و برخی با تردید به تبعات و پیامدهای ناشی از رویدادهای سیاسی نظر دارند. هنوز نمی توان درباره شرایط و وضعی که پیش آمده با اطمینان نظر داد، با این وجود کنش اجتماعی ناگزیر از تخمین و تحلیل سناریوهای مختلف است. این که شرایط به کدام سو می رود، مسئله ای است که ذهن بسیاری از کنشگران جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی را به خود مشغول کرده است. در این رابطه، عواملی که ممکن است بر وضعیت زنان جامعه ایران و به طور خاص جنبش زنان اثرگذار شود، یکی از موضوعات حائز اهمیت و نیازمند بررسی است. برای بررسی و تحلیل این شرایط و عوامل، سوالات مشترکی را برای جمعی از کنشگران و فعالان حوزه مسائل زنان ارسال کردیم، تا نظرات آنها را در این باره جویا شویم، به این امید که زمینه گفتگو و بحث های گسترده تری میان گرایش های مختلف جنبش فراهم شود. مینو کیامان (حیدری کایدان)، فعال حقوق زنان در اصفهان، از جمله دوستانی بود که به سوالات «تا قانون خانواده برابر» پاسخ داد. در ادامه، سوالات طرح شده و پاسخ های ایشان را می خوانیم:

تاقانون خانواده برابر: خانم کیامان عزیز، به نظر شما نتایج انتخابات اخیر چه تاثیری می تواند در وضعیت جامعه زنان ایران داشته باشد؟ و در مرتبه بعد، چه تاثیری بر شرایط جنبش زنان خواهد داشت؟

مینو کیامان: بدون شک انتخابات تاثیر زیادی بر وضعیت زنان دارد. وعده های آقای روحانی امیدواری های زیادی را ایجاد کرده است، و اگر به شرایط جهانی از یکسو و بحران های اقتصادی و اجتماعی داخلی نگاه کنیم، انتخاب آقای روحانی نه تنها امید گشایشی برای مردم کشور، بلکه چاره ای اندیشیده برای بسیاری از ذینفعان داخلی و خارجی است. مگر اینکه بازی های خارجی و داخلی معادلات را بر هم زند. اما به هر حال، نمی توان فرصت ها را نادیده گرفت. اینکه لوایح بهتری از سوی دولت آینده به نفع زنان به مجلس برود و لوایح قبلی معلق شود و یا توسط دولت جدید پس گرفته شود، همه پیشگویی آینده است. اهمیت قضیه در فرصت باریک و چه بسا کوتاه مدت بدست آمده در شرایط فعلی است. جنبش زنان به آرایش تازه و تجدید قوا و اندکی تنفس نیاز مند است. اگرچه نباید فراموش کرد که حرکت پیش رونده زنان هرگز نخوابیده، بلکه کم صدا شده بود.

تاقانون خانواده برابر: در شرایط فعلی، نقاط قوت و نقاط ضعف جنبش زنان را چطور ارزیابی می کنید؟

مینو کیامان: پویایی جنبش زنان یکی از نقاط قوت این جنبش است. در عین حال در این جنبش نباید از دو چیز نگران بود، یکی از تنوع و تکثر در آن و دیگری عملکرد متفاوت گروه های مختلف این جنبش تحت تاثیر همین تکثر. پذیرش «تفاوت ها» در اندیشه و عملکرد، وجود دردهای مشترک و لزوم حرکت رو به جلو، قادر است در بزنگاه های سیاسی و اجتماعی ما را گرد هم آورده و به ائتلاف بنشاند. تجربه هم اندیشی ولو آنکه همه اهداف متصور برای آن به بار ننشیند، حاوی این پیام ارزنده برای جنبش خواهد بود که در کنار تفاوت ها می توان مسیرهای مشترک برای حرکت را جست و جو کرد، ولو مسیرهای کوتاه و سریع.

تاقانون خانواده برابر: با توجه به تحلیلی که از شرایط دارید، نظر شما درباره برنامه ها و اقداماتی که فعالان جنبش زنان می توانند داشته باشند چیست؟ آیا پیگیری برنامه ها و کارزارهای گذشته کفایت می کند یا نیاز به راه اندازی الگوها و سازوکارهایی جدید برای فعالیت است؟

مینو کیامان: یکی از مهمترین اقدامات فعالان جنبش زنان می تواند «برقراری ارتباط» باشد. ارتباط در دو سطح: ارتباط میان فعالان و ارتباط با سطح جامعه. برای هر کدام از این دو، برنامه هایی می توان پیش بینی کرد. در صورت اندکی گشایش در فضای سیاسی کشور، برگزاری همایش ها، گردهمایی ها و هم اندیشی ها چه در سطح منطقه ای (شهرهای همجوار یا دور و نزدیک) و چه در سطح کشوری، قطعا نتایج ارزنده ای را بدنبال خواهد داشت. در زمینه ارتباط با سطح جامعه نیز وجود برنامه های عمومی به مناسبت های مختلف، کارزارهای کوتاه مدت و نشر اندیشه زنان در جراید به افزایش سطح آگاهی های جنسیتی و همچنین عملکرد تلاشگران داخل کمک خواهد کرد. اگرچه در فضای بسته نیز اندیشه های زنان از طرق مختلف (مثل سایت ها و وبلاگها و …) انتشار یافته است. در خصوص طرح الگوهای تازه باید گفت بستر زمان و حوادث آینده آبستن الگوهای تازه خواهد بود و نباید از نظر دور داشت که الگوها بر اساس فرصت های سیاسی و اجتماعی کشور و در انطباق با اهداف و بر اثر هوشیاری فعالین طرح و اجراء می شوند. با این حال نگاه به تجارب و عملکرد فعالین حوزه زنان در منطقه و سایر نقاط جهان و بهره گیری از این تجارب، در ساخت این الگوها بسیار موثر است. چنانکه تجربه کمپین از همین مسیر عبور کرد و به بار نشست . برگزاری هم اندیشی زنان نیز در شرایط فعلی گام بجایی است که قادر است دور تازه ای ازحرکت های آینده به نفع زنان را شکل دهد و البته فکر می کنم بتواند الگو یا طرح مناسبی برای شرایط فعلی باشد.

تاقانون خانواده برابر: به نظر شما، با توجه به شرایطی که به طور خاص طی هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد بر زنان ایران تحمیل شد، در حال حاضر مهم ترین و کانونی ترین مسائل و معضلاتی که زنان جامعه ایران با آن مواجه هستند، چیست؟

مینو کیامان: البته مشکلات زنان در هشت سال گذشته بیشتر شد، اما نباید فراموش کرد ریشه این مشکلات در این دولت و آن دولت نیست، بلکه در نوع نگرش جامعه به زن است. بنابراین در کنار عملکرد واکنشی نسبت به طرح ها و برنامه های ضد زن که هم نقش آگاهی بخش و هم باز دارنده دارد، جنبش زنان باید پیگیر برنامه بلند مدت نیز باشد. بنابراین می توان گفت جنبش در متن خود هم باید به تقویت برنامه های دراز مدت توجه کند و هم آمادگی برای مخالفت با طرح های ضد زن را داشته باشد. در این صورت می توان گفت کانونی ترین معضلات زنان لزوما اتفاقات هشت سال گذشته نیست.

تاقانون خانواده برابر: اگر قرار باشد کنشگران جنبش زنان متناسب با شرایط سیاسی و در انطباق با توانایی هایشان، بر سر مطالباتی به اجماع برسند؛ به نظر شما، از میان مسائل و موضوعاتی که جامعه زنان ایران مبتلا به آن است، کدام موارد قابلیت تبدیل شدن به «مطالباتی» هژمونیک را دارند؟ و چرا؟

مینو کیامان: در پاسخ به این سوال باید گفت ما زنان دردهای مشترک زیادی داریم و البته در شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خاص بسیاری از این دردها سطح اشتراک بیشتری می یابند. اما بالاترین سطح اشتراک شاید وجود خشونت نسبت به زنان است که کمتر زنی است که تجربه اش نکرده باشد. «پرهیز از خشونت علیه زنان» پتانسیل یک مطالبه هژمونیک را در خود دارد و قادر است در اتفاقات خاص بعنوان یک مطالبه بنیانی مطرح شود و با وام گرفتن از عواطف انسانی نقش پیشرونده ای را ایفا کند. دومین مطالبه با توجه به شرایط اقتصادی خانواده های ایرانی، اشتغال زنان و ایجاد فرصت های شغلی برابراست. اهمیت اشتغال زنان را فعالین زن به خوبی می دانند. این درخواست هم در بعد اجتماعی و هم در بعد اقتصادی و سیاسی قابل بحث است و قادر است به عنوان رهیافتی به معضل بیکاری وسیع زنان تحصیلکرده، زنانه شدن فقر، فساد و فحشای ناشی از فقر و بیکاری و همچنین مقابله با این فکر دولتی که به دلیل ناتوانی در ایجاد شغل و حل مشکل بیکاری، مردان را مستحق تر از زنان برای پیدا کردن شغل می داند و موارد متعددی از تصور عمومی و عامیانه از لزوم کار زنان در نظر گرفته شود. سومین مطالبه حق برابر طلاق است که تبدیل به نگرانی غیر قابل انکار خانواده های بسیاری شده است. از سوی دیگر، با افزایش سطح آگاهی زنان، افزایش طلاق و مواجه دختران و پسران جوان با مشکلات طلاق به عنوان یک معضل قابل طرح است.