تا قانون خانواده برابر: 33 سال از انقلاب اسلامی گذشته است و هنوز حجاب موضوعی مناقشه برانگیز در سطح جامعه ما است. حق پوشش یکی از حقوق اولیه هر انسانی چه زن و چه مرد است. در زمانه ای که شاهد جهانی شدن ارزش های حقوق بشری و حقوق زنان هستیم در ایران متاسفانه می بینیم که نظام حاکم بر کشور همیشه سعی در محدود کردن زنان داشته است و هیچ حق انتخابی برای زن ایرانی در عرصه های مختلف قائل نیست. مروری کوتاه می کنم به تاثیرات سیاست حجاب اجباری در جامعه.
حجاب اجباری تجاوز به حقوق همگان است
به جای آن که زنان ایران مانند دیگر زنان مسلمان دنیا حق انتخاب داشته باشند و بتوانند به راحتی خود نوع پوششان را انتخاب کنند،33 سال است که نظام حاكم بر ایران و مسئولین آن حجاب اجباری را به زنان و دختران ایرانی تحمیل کرده اند و نه تنها به حقوق و آزادی زنان که به حقوق و آزادی همگان تجاوز کرده اند. نظام حاکم بر ایران متاسفانه بدون در نظر گرفتن مرزهای خصوصی، عمومی، قومی، مذهبی و …. حتی با بی توجهی به حقوق شهروندی افراد غیر مسلمان فقط در پی اجباری کردن حجاب بوده تا سیاست های کنترلی خود را بر همه عرصه ها و همه اقوام و اقشار جامعه حاکم کند.
حجاب اجباری نگاه جنسی به زن را تشدید می کند
با اعمال سیاست حجاب اجباری حکومت سنتی ایران به نوعی سعی کرده زنان را از حوزه عمومی دور سازد و تمایل نشان داده است تا زنان اکثرا در نقش هایی ظاهر شوند که در چارچوب خانواده است. سیاست حجاب اجباری را می توان در جداسازی زنان و مردان در محیط های کاری و شغلی، جدا سازی گسترده در کل جامعه مثل محیط های اجتماعی، آموزشی و همین طور تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها دید. قانونگذاران یا به این موضوع نیاندیشیده و یا بی توجه اند که این ممنوعیت ها و جداسازی ها همگی باعث افزایش و رشد خشونت علیه زنان و نگاه جنسی به آن ها می شود که صدمات روحی و روانی زیادی را نه تنها به زنان متحمل می کند که چرخه خشونت در جامعه را نیز بازتولید می کند.تجاوز، سو استفاده جنسی، اسید پاشی، آزار و اذیت و تهدید جنسی در محیط و محل کار، در موسسات آموزشی و … که روز به روز هم شاهد افزایش آن هستیم ، همگی از خشونت های جسمی، جنسی، و روانی است که توسط دولت و مسئولان دست اندر کار ، اعمال می شود.
از سویی با اعمال این قوانین تبعیض آمیز و محدود کننده روابط دختران و پسران نیزکنترل می شود. از این رو دختر و پسر از دوران نوجوانی برای هم دیگر ناشناخته هستند و نمی توانند به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
حجاب اجباری گفتمان غیرت را بازتولید می کند
حکومت ایران با اعمال سیاست حجاب اجباری آشکارا بحث غیرت را در میان مردهای خانواده گسترش داده است. با ترویج گفتمان حجاب دولتمردان ایران به مردان اجازه داده اند که در نوع پوشش زنان دخالت کنند . حاکمیت از سویی با گذاشتن گشت ارشاد و امنیت اخلاقی در جامعه حق پوشش زنان را نقض کرده و از طرفی این چرخه در برخی از خانواده ها هم در حال تکرار شدن است، در بیرون از خانه گشت ارشاد حضور دارد و در خانه نیز پدر و برادر خود را مالک زن می دانند. برای نمونه می توان به خشونت های ناموسی اشاره کرد؛ خشونت ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته میشود. عواملی چون سرپیچی از دستورات مرد خانواده ( پدر، برادر، عمو و …) ازدواج اجباری، طلاق گرفتن ( حتی از شوهری که ناشایست باشد) و رابطه با جنس مخالف و … روی می دهد. بر اساس گزارش پلیس ایران تنها در سال ۱۳۸۸ در شهر اهواز ۱۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند که معادل ۲۴٫۵٪ از کل قتلهای سال ۸۸ شهر اهواز است .
همچنین دولتمردان با تصویب حجاب اجباری نه تنها حق پوشش زنان را زیر پا گذاشتند که به بهانه کنترل نوع پوشش زنان و حجاب آن ها به نیروهای انتظامی اجازه ورود به مهمانی ها و مجالس خصوصی را نیز دادند.
سبک زندگی ام را بپذیر!
در اوایل انقلاب سال 57 مسئولان وقت، بی حجابی زنان را به گردن سلطنت طلبان می انداختند و امروز آن را به تحریکات دشمن و عده ای غرب زده ربط می دهند، اما آنان هیچ وقت متوجه این موضوع نشدند که نوع پوشش و سبک های مختلف زندگی برای زنان و جوانان یک حق است که هر شهروندی باید دارا باشد و نمی توان با انواع و اقسام گشت این حق را از جوانان گرفت.
حکومت به جای برخوردهای قهر آمیز بهتر است سبک زندگی شهروندان را بپذیرد. نگاهی به وضعیت کنونی جامعه نشان می دهد که تمامی این سیاست های محدود کننده نتیجه عکس داده اند و حاصلی جز شکاف بین مردم و حکومت نداشته اند.
بیش از 33 سال است که زنان ایرانی به روش های مختلف به این نوع پوشش اجباری نه گفته اند و امید است که با توجه هر چه بیشتر به این مقوله و تلاش برای نشان دادن معضلات ناشی از حجاب اجباری و تبعیض بین زنان و مردان برای محو همه اشکال تبعیض نسبت به زنان در قانون و جامعه گام برداریم.