مهاجرت: راه‌کار زنانی مدرن در بستری سنتی‌

0
163

تا قانون خانواده برابر: شاید بهانه برای تحصیل و
یافتن کار یکی از مهم‌ترین دلایل مهاجرت باشد. معمولاً وقتی از نیروی
انسانی مهاجر بحث می‌شود، بیش از همه مردان جوانی تصور می‌شوند که شهر و
دیار خود را برای یافتن فرصت‌های شغلی بهتر رها می‌کنند تا بخت خود را در
جایی دیگر بیازمایند. پدیده ای که تاکنون مردانه تعریف شده است.

اما آنچه این پدیده مردانه را نیازمند بررسی مجدد می‌کند میل اجتماعی
تازه ای است که در میان دختران تحصیل کرده جریان یافته است. میلی که باعث
شده دختران بسیاری با دلایل زنانه‌تر شهر‌های بزرگ‌تر را برای زندگی انتخاب
کنند و شاید تهران با ویژگی‌های منحصر به فردش بیش از هر شهری این پدیده
را در خود تجربه کرده است.

 اما آیا دلیل مهاجرت این دختران همان دلایل مردانه است؟ آیا جنسیت این
تجربه را متفاوت می‌کند؟ چرا تهران شهر مطلوب تری برای زنان است؟ آیا تهران
با زنان مهربان‌تر است؟

بر خلاف شهر‌های بزرگی چون اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و… که از
پیشینه تاریخی و سنتی نیرومندی برخوردارند شهر تهران در دوران مدرن پدید
آمد. شهری که به گفته جامعه‌شناسان نماد مدرنیته ایرانی محسوب می‌شود.
گوناگونی و آشفتگی موجود در تهران، آن را به متنوع‌ترین فرهنگ شهری ایران
تبدیل کرده است. تنوع فرهنگی در عین حال روحیه تساهل و مدار را در شهروندان
تهرانی تقویت کرده است. تنوع فرهنگی، آزادی از عرفهای اجتماعی را ممکن‌تر
می‌سازد و کنترل اجتماعی را نیز کمرنگ‌تر می‌کند. در شهری چون تهران، امکان
ارضای انگیزه‌های مختلف و ایفای نقش‌های متفاوت به آسانی برای فرد فراهم
می‌شود. در حالی که به دلیل کنترل اجتماعی موجود در شهر‌های کوچک امکان
بهره‌گیری از چند بودگی به شهروند داده نمی‌شود.

در عین حال وجود دانشگاه‌های مادر و دسترسی آسان به کانال‌های ارتباطی،
اینترنت، ماهواره، روزنامه و مجلات بستری برای انتقال سریع اخبار و اطلاعات
فراهم کرده و در نتیجه فضای تب و تاب سیاسی در تهران بیش از هر شهر دیگری
است. همچنین فضای فکری و روشنفکری ایجاد شده در تهران آن را به محل تمرکز
نخبگان فرهنگی، هنری، سیاسی و علمی تبدیل کرده است که به جذابیت این کلان
شهر به خصوص در میان قشر تحصیل کرده می‌افزاید.

در دهه‌های اخیر در اثر تغییرات فرهنگی – اجتماعی، به ویژه تحولات پدید
آمده در خانواده حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی افزایش یافته است. مهم‌ترین
تغییری که در این زمینه روی داده، افزایش سطح تحصیلات عالی در میان زنان
جوان است. به طوری که در حال حاضر بیش از 60 درصد ظرفیت دانشگاه‌ها را به
خود اختصاص داده‌اند که فرصت دستیابی به اشتغال و در نتیجه استقلال فردی
بیشتری را برای آنان فراهم کرده است. استقلالی که افزایش اعتماد به نفس
آنان را به دنبال دارد و این امکان را برای آنان فراهم می‌کند تا نقش‌های
جنسیتی خود را زیر سوال ببرند. نقطه‌ای که زمینه رهایی فرد از دایره تنگ
عرف و عوامل سنتی هویت ساز را فراهم می‌آورد و باعث می‌شود تا فرد بتواند
طرز تلقی دیگری از جنسیت خود به دست آورد. در نهایت این تحولات فرد را قادر
می‌کند تا دنیای منحصر به فردی برای خود بیافریند. فرآیندی که در حقیقت
زمینه ساز هویت‌یابی فردی مدرن می‌شود.

ابعاد این هویت مدرن را می‌توان در میزان خرد گرایی و رفتارهای فرد
گرایانه، عدم‌پذیرش کلیشه‌های جنسیتی تعریف شده از سوی جامعه و به دنبال آن
نقد و باز اندیشی خود و داشتن زندگی نامه، مرور و دنبال کردن خود و حتی
کنترل منظم بر بدن مشخص کرد.

بوردیو جامعه‌شناس فرانسوی رابطه دو سویه‌ای میان ساختارهای عینی و ذهنی
یا شناختی که انسان‌ها از طریق آن با جهان اجتماعی برخورد می‌کنند، برقرار
می‌کند و آن را رابطه ای نزدیک با هویت می‌داند.

بوردیو سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را از مهم‌ترین عوامل
اجتماعی هویت یابی انسانها در نظر می‌گیرد که رفتارهای مدرن را باعث
می‌شوند. به نظر می‌رسد مهاجرت زنان با سرمایه تحصیل و علایقی مدرن نیز
رفتار عقلایی فردی است که ادامه هویت مدرن خود را در بستر فرهنگی سنتی بر
نمی‌تابد. و تهران به عنوان مدرن‌ترین شهر ایران ویژگی‌های مطلوب تری برای
جذب آنان دارد.

در اغلب شهرهای کوچک زنان با نگاه‌های تنگ‌نظرانه تری نسبت به زنانگی
خود مواجه‌اند و به شدت تحت تاثیر کلیشه‌های جنسیتی خود قرار دارند. اغلب
همین دختران معتقدند که در شهرستان‌ها از زنان انتظار می‌رود نقش‌هایی را
که به طور سنتی، زنانه تعریف شده، بر عهده گیرند.

حفظ ارزشهای مدرن همانند برابری، آزادی و انتخاب‌گری در همه زمینه‌ها
همچون روابط شخصی و اجتماعی در شهری با ویژگی تهران به مراتب بیش از
محیط‌های اجتماعی شهرستانی است که در زنجیره ای از روابط سنتی نظارت‌کننده،
قرار دارد.

موضوعی که در تجربه فردی زنان جوان مهاجر به طور برجسته ای اهمیت
می‌یابد، در حقیقت تجربه زنان از مهاجرت را متفاوت از تجربه مردان می‌کند.
به این معنا که دست یابی به فرصتهای شغلی بهتر مهم‌ترین دلیل زنان در
مهاجرت به شهر‌هایی چون تهران نیست.

دستیابی به آزادی‌های فردی و اجتماعی بیشتر و فرار از کلیشه‌های جنسیتی
موجود در شهرهای کوچک عامل مهمی است که انگیزه مهاجرت در میان زنان می‌شود.
هرچند که ممکن است مهاجرت مسائل منفی پنهان و پیدای بسیاری در ذات خود
داشته باشد اما نباید ابعاد مثبت آن را نیز نادیده گرفت. مطالعات میدانی
نگارنده در یک تحقیق کیفی نشان می‌دهد که از میان این تجربه، نسلی از زنان
در حال رشد است که هویت تازه ای را از زن توانمند ایرانی به نمایش
می‌گذارد. نسلی که با سبک تازه زندگی خود، توان باز اندیشی یافته و باعث
بهبود موقعیت اجتماعی _ اقتصادی زنان می‌شود. و با افزایش قدرت خود امکان
تاثیرگذاری شان را افزایش می‌دهند و به رشد برابری بین زن و مرد کمک
می‌کنند. تاثیری که می‌تواند نقش مهمی در تغییر مناسبات درون خانواده داشته
باشد و به بهبود موقعیت دختران به عنوان انتقال دهنده فرهنگ به خانواده
کمک کند.