«در هر حوزه ای که وارد شده ام، اولویت اولم مسائل زنان بوده است»

0
130

تا قانون خانواده برابر:‌ چند روز پیش بود که شاهد تشییع پیکر فریده ماشینی بودیم، زنی که در طول سالیان گذشته علی رغم بیماری، پایدار و استوار به فعالیت های خود برای بهبود وضعیت زنان در ایران کوشید. بسیاری از هم نسلان من فریده ماشینی را به شیوه برخورد مسالمت جو و میاندارش می شناسند. در سال های ابتدایی فعالیت ما در جنبش زنان، جزء معدود فعالان زنان بود که در پی دسته بندی افراد و محدود کردن خود برای همکاری با آنان نبود. او با روحیه ای مداراجو سعی در وصل کردن گروه هایی از زنان داشت که در دو قطبی هایی هم چون اسلامگرا/ سکولار و اصولگرا/ اصلاح طلب گرفتار بودند و به حق افرادی نظیر او توانستند بسیاری از این سدها را بشکنند.

فریده ماشینی نمونه مناسبی از مشارکت سیاسی زنان نیز هست. او راه های ساده را برنگزید؛ نه از فعالیت در حزب مشارکت به بهانه ساختار مردانه احزاب سیاسی کنار کشید و نه خود را با این ساختارهای مردانه سازگار کرده و خواسته ها و مطالبات زنان را به کنار نهاد. بلکه راه سومی را برگزید که اکنون جنبش زنان بسیار نیازمند توسعه چنین راهی است. او به فعالیت حزبی خود ادامه داده و ایده های خود را در زمینه بهبود حقوق زنان که عمدتا حول تغییر قوانین تبعیض آمیز، اشتغال زنان، ارتقا مشارکت سیاسی زنان، و ایستادگی در مقابل طرح های ضد زن از جمله تفکیک جنسیتی، بود به میان مردان سیاسی برد و برخی از این ایده ها را همچون طرح 30 درصد کاندیدای احزاب برای انتخابات مجلس و شوراها را به کرسی نشاند. از همین رو شاید، از دست رفتن او برای بسیاری از فعالان جنبش زنان دردناک است.

برای شناخت مختصری از پیشینه فعالیت ها و اندیشه فریده ماشینی، بخشی از متن گفت و گوی خود با او را که تیرماه 1387 برای پایان نامه ام انجام دادم در اینجا منتشر می کنم:

کاوه مظفری: در چه خانواده ای متولد شدید؟

فریده ماشینی: من خانواده ای داشتم که همه دختر بودیم. 5 تا دختر بودیم و بعدش یک پسر آمد. من متولد 39 هستم، پدرم شغل آزاد داشت. خانواده طبقه متوسط بودیم. همه بچه ها باید درس می خواندند.

مظفری: طرز فکر خانواده چه گونه بود؟

ماشینی:‌ پدرم یک مبارز قدیمی بودند، از مبارزان سال های 42 بودند. پدرم بعد از سال 42 و اتفاقاتی که افتاد، فعالیت سیاسی نداشت اما دوباره در زمان انقلاب فعال شد. ولی این برای من مثل یک راز درون خانوادگی مانده بود.

با توجه به شرایط انقلاب، نمی دانم پدرم آن قدر روشنفکر بود یا فرصت کنترل نداشت. واقعیت این بود که ما محدودیت زیادی نداشتیم. من آن موقع خیلی بچه درس خوانی بودم. ما مدرسه می رفتیم و می آمدیم خانه، من مدرسه هدف می رفتم و ریاضی فیزیک می خواندم. دوست داشتم پزشکی بخوانم که معلم هایم گفتند اگر قرار باشد یک نفر ریاضی بخواند آن تویی، و من را سوق دادند به این سمت.

من خیلی اهل مطالعه بودم. کتاب های صمد بهرنگی را می خواندم، کتاب های خانم دانشور، خانم بهبهانی و بعد کتاب های دکتر شریعتی. همچنین در آن دوران داستان نویسی می کردم، قلم روانی داشتم. داستان اولین پارک رفتن را که نوشته بودم خیلی مورد توجه هم کلاسی هایم قرار گرفت.

سال 57 وارد دانشگاه شدم، مهندسی شیمی گرایش پتروشیمی دانشگاه پلی تکنیک. از همان جا وارد فعالیت های اجتماعی شدم. البته این فعالیت ها بیشتر در قالب فعالیت های سیاسی تعریف می شد. بیشتر گرایش من فرهنگی-هنری بود، نمایشگاه عکس از کودکان فقیر، یا برای کودکان کتاب می خواندیم.

پیش از انقلاب، مردم خیلی درگیر خودشان بودند. آن سال ما رفتیم چهار محال بختیاری، زلزله بدی اتفاق افتاده بود. بچه های دانشجو، بچه های سازمان دانشجویان مسلمان، بودند و شروع کردند به کمک کردن به مردم برای خانه سازی و این طوری اعتماد مردم را جلب کردند.

این بچه ها بیشتر کارهایشان فرهنگی خیریه ای بود. ما وقتی که شروع کردیم، 3 تا دختر بودیم، 2 تا پسر، همان موقع که ما رفتیم چهارمحال بختیاری، به تعداد برابر دختر و پسر رفتیم. آن موقع این موضوع، روابط دختر و پسر، راحت تر بود.

مظفری: نگرش تان به مسائل زنان در آن زمان چگونه بود؟

ماشینی: آن موقع این خط کشی ها وجود نداشت، در جهاد سازندگی، مخاطب ما بیشتر دخترها و مادرهایشان بودند و همکاران ما با مردها و پسرها کار می کردند. آن زمان برای من این مهم بود که اول ما انسانیم و بعد زن.

مظفری: درگیر بحث حجاب هم بودید؟

ماشینی:‌ نه من درگیر این بحث نبودم. دغدغه های من چیزهای دیگری بود. من حجاب داشتم در زمان انقلاب و بلافاصله چادر نگذاشتم و یواش یواش خودم پذیرفتم. در سال 60 ازدواج کردم. با شوهرم در فضاهای کاری آشنا شدیم. پیشنهاد ازدواج از جانب همسرم داده شد. خواستگاری سنتی نبود. بعد بچه ام به دنیا آمد. ما اولین اردوی دانشجویان تحکیم بودیم. من از فعالانش بودم. شاید بهترین دوران من، همین دوران بود. در دبیرستان کار می کردم. من فقط 2ـ3 سال از بچه ها بزرگتر بودم.

مظفری: از بچه های آن موقع چه کسانی فعال حقوق زنان بودند؟

ماشینی:‌ هیچ کدام. ما 7 نفر دانشجویان دانشگاه شریف، دانشگاه تهران و پلی تکنیک بودیم که در مدرسه ای در منطقه 16 کار می کردیم. خانم گرجی نقش خیلی قابل توجهی روی من داشتند. من در کلاس های خانم گرجی شرکت می کردم و بعد رابطه ما نزدیک تر شد و گفتگو داشتیم. ایشان دید بسیار روشنی داشتند و ما را سوق دادند به ایجاد گروه مطالعات زنان، که در آن خانم ابتکار و خانم آمدی بودند. خانم گرجی به عنوان مجتهد پذیرفته شده بود و به عنوان نماینده خبرگان انتخاب شده بود، چیزهایی را که از قرآن می گفتند شاید هیچ کدام از علما نگفته اند. نظرات جالبی نسبت به قوامیت داشتند. با خانم شرکت هم ارتباط داشتیم، اما در آن گروه نبودند. این جمع با نگاه های نو دینی نسبت به زنان شروع کرده بودند. بحث این بود که دین می تواند جور دیگری هم تفسیر شود، با نگاه به حقوق زنان و مردان. در همان دوران، به تدریج با سازمان های بین المللی در حوره زنان آشنا شدیم.

مظفری: آیا اطلاعی راجع به اتفاقاتی که در مصر می افتاد، وجود داشت؟

ماشینی: چرا خانم عباس قلی زاده و خانم ابتکار از این اتفاقات آگاه بودند. بعد از جریان پکن، شورای ارتباطی زنان تشکیل شد. من به پکن نرفتم، دو گروه بودند، یک گروهی که رفتند که در پنل های دولتی شرکت کنند مثل خانم حبیبی و خانم ابتکار و طیف وسیعی از زنان که به عنوان سازمان های غیر دولتی رفتند. پس از آن، من در شبکه ارتباطی سازمانهای غیر دولتی کاندیدا شدم و رای آوردم. خانم ابتکار به خاطر تسلطش به زبان انگلیسی و شناختش نقش مهمی در ایجاد این شبکه داشت.

بحث های آن موقع بیشتر اجتماعی بود تا سیاسی. بیشتر تلاش می شد تا سازمان های غیر دولتی توانمند شوند. من یادم می آید ما دوره های آموزشی فشرده حقوق بشر می گذراندیم. من هنوز که نگاه می کنم می بینم بهترین دوره های آموزشی در آن دوران انجام شد. بحث اعتبارات خرد، بحث خشونت علیه زنان، بهترین کارگاه های آموزشی در این دوران برگزار شد. به نظرم کارهای خوبی در آن دوران انجام و به استان ها هم کشیده شد. بحث 2 خرداد وقتی شروع شد، تشکیلات غیردولتی زنان به کار خودش ادامه می داد. من خودم در گیر شدم. من هیچ وقت پست دولتی نداشتم ولی نقش مشاوره داشتم، هم مشاور آموزش و پرورش در امور زنان و هم در وزارت کشور.

مظفری: دوارن اصلاحات چه تاثیری در نگاه شما به مسائل زنان داشت؟

ماشینی:‌ من فعالیت های خود را در مرکز مشاوره امور زنان وزارت کشور و حزب مشارکت بعد از 2 خرداد ادامه دادم. دغدغه اولم مسائل زنان است. در هر حوزه ای که وارد شده ام، اولویت اولم مسائل زنان بوده است. دانشگاه اگر رفته ام رشته مطالعات زنان بوده است.

من با توجه به تجربه سیاسی ای که داشته ام، علاقه ای به زنانه و مردانه نداشته ام. همیشه مقاومت کرده ام که زنان فقط به شاخه زنان حزب تبدیل شود. پیشنهاد کرده ایم که کمیسیون زنان در دفتر سیاسی ایجاد شود و حتی مرد هم می تواند عضوش شود. الان شاخه زنان را خانم محتشمی پور به عهده دارند که کارش توانمندسازی و کادرسازی است.

مظفری: الان می خواهم در مورد تبعیض ها و رنج های زنان بگویید و موضع خودتان را از موضع مشارکت مشخص کنید.

ماشینی:‌ من با تردید می توانم در این مورد پاسخ دهم. با این که فکر می کنم مشکلات قانونی خیلی مهمند، ولی فکر می کنم سخت است که اولویت را بدهم. یک مسائل مشخصی هستند که همه زنان از آن رنج می برند، مثل خشونت علیه زنان، مشکلات قانونی، سلامت زنان. ولی به واقع مشکلات زنان طبقه محرومتر بیشتر ناشی از فقر و نقش های چندگانه است. شاید مسئله آنان کمتر ناشی از تبعیض جنسیتی باشد بلکه بیشتر ناشی از فقر باشد. البته که تبعیض به آن دامن می زند ولی آن زن آن تبعیض را نمی بیند. شاید اگر آن زن توانمند شود و فقرش را از بین ببرد، تبعیضش را هم بتواند از سر راه بردارد.

به نظرم بحث ساختاری خیلی مهم است. اگر مسئله را فرهنگی تلقی کنیم، عمر نوح برای آن لازم است. ما خیلی وقت ها می توانیم با تغییرات ساختاری، فرهنگ را هم تغییر دهیم. همه اش نمی توان به امید تغییرات فرهنگی نشست. یک سری تغییرات دارد تاثیرش را روی فرهنگ می گذارد. مثلا این تغییرات ساختاری، دارد تاثیراتش را روی روابط زن و مرد هم می گذارد.

مظفری: منظورتان را از تغییرات ساختاری بیشتر توضیح می دهید؟

ماشینی: بخشی از ساختار خانواده را با تغییرات قانونی، می توان تغییر داد. تغییرات عینی در وضعیت زنان می تواند ایجاد شود اگر الگوی اشتغال در کشور ما تغییر کند. مثلا در خانواده هایی که درآمد زنان بیشتر است، الگوی تصمیم گیری تغییر می کند. اینها خیلی به هم ارتباط دارند. با منفک کردن اینها از هم نمی توانیم تغییرات را ایجاد کنیم. اولین مطالبه زنان اشتغال است و تحقیق بزرگی که مرکز امور مشارکت در امور زنان انجام داد، این موضوع را نشان می دهد.

مظفری: خب، برنامه عملی شما برای ایجاد این تغییرات ساختاری چیست؟

ماشینی:‌ ما نیاز به یک برنامه عمل جمعی داریم. این پازلی است که هر کس باید بخشی از آن را انجام دهد و در ساختن این پازل با هم مشارکت کنیم. رابطه فکری آدم ها در این بخش مهم است. من فکر می کنم باید یک برنامه تعریف شود و در آن برنامه لازم نیست که ما اولویت 1ـ2ـ3 داشته باشیم.

من در حزب مشارکت دو برنامه دارم. یکی حساس کردن حزب به مسئله زنان، این که مسائل زنان را ببیند. در مجله «آیین»، ارگان حزب مشارکت، همین بحث را کرده ام که زنان باید به قدرت سیاسی دست یابند و باید بر قدرت سیاسی تاثیر بگذارند. یکی بحث مشارکت سیاسی زنان است و بحث دوم توجه به مسائل زنان است. حزب سیاسی تنها کارش این نیست که در انتخابات شرکت کند. باید برای اداره کشور برنامه داشته باشد.

موضوع دوم بحث زنان و نواندیشی دینی است. حزب مشارکت به عنوان جریانی است که در عرصه سیاسی خود را اصلاح طلب می داند و در عرصه فکری خود را متصل به جریان نواندیشی دینی می بیند، باید این کار را بکنند. کشور ما اکثرا مسلمان هستند. هر چقدر که فشار امپریالیستی بر کشورهای اسلامی بیشتر می شود، بنیادگرایی هم قدرت می گیرد. این کار زنان را وارد بحران می کند. برای مقابله با این بحران، حفظ هویت دینی مهم است. هویت جدید جنسیتی در کشور ما اتفاق افتاده و داریم احساسش می کنیم. یک چالش بین دو هویت، یعنی هویت اسلامی و هویت جدید جنسیتی دارد صورت می گیرد و راهکار به نظر من این است که ما بتوانیم قرائت جدیدی از دین ارائه بدهیم. تجربه ای که من در مراکش دیدم، این که زنان توانستند علمایشان را همراه خود و مجاب کنند.

من فکر می کنم باید همه ما کارهای ترویجی را ادامه بدهیم، می خواهم بگویم باید از این شکل صوری و نمایشی خارج شویم، و عمیق تر شویم و برویم در دل مردم. اگر چیزی مطالبه مردم شد دیگر نمی شود در مقابلش مقاومت کرد. من جدیدا زنی را دیدم که بچه دوقلو دارد و دوقلوها از سینه این زن شیر می خورند و مک می زنند و هیچی نمی آید. و این زن در دو روز گذشته جز یک تکه نان، چیزی نخورده است. این قدر جاها می شود با این زن ها تماس گرفت، مثلا در جلسات مذهبی زنان، باید رفت و ترویج کرد. ما باید از نزدیک ببینیم مسائل زنان چیست. نه الزاما شکل کارهایی که روشنفکران یاد گرفته اند. بلکه باید جاهایی رفت که زنان دور هم جمع می شوند.

مظفری:‌ چطور می شود از رسانه برای ایجاد تغییرات استفاده کرد؟

ماشینی:‌ همین رادیو و تلویزیون ما، اگر ما بپذیریم هر گامی که بر می داریم، هر چقدر کوچک مهم است،مهم است بتوانیم کار کنیم. در جنبش زنان، گاهی وقت ها تعریف هایی را که برای شمول فعالان حقوق زنان داریم، محدود است. اگر این حوزه را وسیعتر کنیم، می توان در بسته ترین جاها، مطالبی را گفت. می خواهم بگویم ما اگر تعریفمان را از موضوع وسیعتر کنیم، شاید در همین شرایط بسته هم بتوان کارهایی را پیدا کرد. همه مسائل نباید سبقه سیاسی یا حساسیت برانگیز داشته باشد. مثلا ما سعی می کنیم برنامه هایمان را در قالب نشست ترتیب دهیم، مصاحبه کنیم، و در رسانه ها مطرح کنیم.

پایان.