تا قانون خانواده برابر: تفکیک جنسیتی که این روزها با اشاره و تاکید نهادهای حکومتی-دولتی در حال تزریق به بدنه های دانشگاه های ایران است و امسال با شروع سال تحصیلی دانشگاهی اهتمام جدیتری نسبت به سالهای گذشته به وسیله ی سهمیه بندی های جنسیتی در هنگام ثبت نام، تفکیک فضاهای عمومی دانشگاهی، از سرویسهای حمل و نقل دانشجویان گرفته تا کلاسهای درس، به اجرای آن شده، در ایران بی تجربه نیست. از دانشگاههایی مثل الزهرا یا امام صادق حرف نمیزنم که فضای یکسره زنانه یا مردانه شان بحث تفکیک را پیش از آنکه بوجود بیاید، مسکوت گذاشته اند و عملا نمی توانند امروز نمونه مناسبی از سیستم کنترل، نظارت و تنبیهی که برای جداسازی فضاهای دانشگاهی به زنانه مردانه نیاز است، به دست دهند.
«دانشگاه قم» یک دهه و نیم است که بر اساس مدل تفکیک جنسیتی در دانشگاهها، در یک مجموعه بزرگ با استفاده از ساختمانهای مجزا، دانشجویان دختر و پسر پذیرش می کند و از زمان ورودشان به دانشگاه با مینی بوس های تفکیک شده آنها را به ساختمانهای مجزا با کتابخانه های مجزا و سایت اینترنتی مجزا، فضاهای روباز مجزا و درنهایت کلاسهای مجزا راهنمایی می کند و با استفاده از نیروهای حراست و نگهبانان ساختمانها بر این تفکیک نظارت کامل دارد.
اینکه این سیستم تفکیک و همینطور نظارت و تنبیهی که این نوع جداسازی نیاز دارد چطور روان جوانانی که مشتاق تجربه ی دنیای جدید بزرگسالی، شناخت خود در جامعه و پرورش استقلال ذهنی و روانی خود هستند را به بازی می گیرد و آن را تحقیر و زخم خورده می کند نکته ی بسیار قابل تاملی است که امیدوارم به آن در فرصت دیگری بپردازم اما موضوعی که این مقاله برای نوشتن انتخاب کرده چیز دیگری است. اینکه چطور تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها منتهی به تبعیض جنسیتی می شود. مثالهایی که خواهم زد برگرفته از مشاهداتی است که از تحصیل و فعالیت در چنین دانشگاهی –دانشگاه قم- داشته ام.
جامعه ی مردسالار سابقه ی طولانی در حذف زنان از عرصه های عمومی و دور کردن آنان از منابع و قدرت داشته است. این حذف زن از عرصه های عمومی آنقدر پیش می رود که فضای مردانه با دسترسی بالایی که بر منابع پیدا می کند تبدیل به جریان اصلی صاحب قدرت و کنترل کننده می شود، تا آنجا که امروز به راحتی می توان مشاهده کرد عرصه ی عمومی و عرصه ی مردانه مترادف یکدیگر شده اند. تفکیک جنسیتی بارزترین شکل دسترس ناپذیر کردن منابع و فضای عمومی جامعه برای زنان است.
در دانشگاهی که من تحصیل کرده ام و می بینم در حال تبدیل شدن به الگویی برای تفکیک در دانشگاههای دیگر است در بخشهای مختلف می توان این دسترسی محدود شده و پرمانع را مشاهده کرد. می توان مثالهای متعددی زد. البته تفکیک باتمام هیبت و در کلیتش تبعیض زا است، شاید ذکر جزئیات باعث شود این فکر پیش آید که با حذف آن جزءجزء می توان بار تبعیض آمیز تفکیک جنسیتی را حذف کرد اما واقعیت این است که بنابر تعریف و کارکردی که برای تفکیک و رابطه اش با تبعیض بیان شد هرچند ممکن است بتوان با تمهیداتی شکل اتفاقاتی که در دانشگاه های دیگر می افتد را تغییر داد اما ماهیت تبعیض زای تفکیک تنها شکلهای جدیدتر و بدیعتری از تبعیض و نه حذف آن را نشان ما خواهد داد. اما چند وجه تبعیض زای تفکیک در دانشگاه قم:
از محیط هایی که در هر دانشگاهی تعبیه می شود اتاقهای اساتید است که در ساعات آزاد، دانشجویان برای پیگیری فعالیتهایی که در کلاس پیشبینی می شود یا مورد مشورت قرار دادن اساتید یا هر تماس دیگری که بین دانشجو و استاد خارج از ساعت کلاسی ممکن است روی دهد مورد مراجعه ی مستمر دانشجویان است. از آنجا که از ورود دانشجویان پسر به هر شکلی به قسمت زنانه ی دانشگاه قم جلوگیری می شود اتاقهای اساتید مرد در قسمت مردانه ی دانشگاه در نظر گرفته شده است. دانشجویان دختر برای مراجعه به اساتید مرد لازم است با هماهنگی قبلی و زیر نگاه فضای مردانه شده و کنترل ماموران حراست با استادان خود ملاقات کنند.
در فعالیتهای فرهنگی-اجتماعی شکل نظارت عریانی و خشونت عمده تری دارد. در فضای تفکیک شده هر عملی رنگ و بوی جنسیتی به خود می گيرد و تمام کلیشه های جنسیتی را با خود به همراه می آورد. برای مثال گروهای جداگانه ی تئاتر دختران و پسران تشکیل می شود. با این تفاوت عمده که که وقتی پسران تئاتر برگزار می کنند می توانند در سالن عمومی دانشگاه همه ی دانشجویان-اعم از دختر یا پسر- را به دیدن تئاتر خود دعوت کنند اما تئاتر دختران با همه ی آن کلیشه هایی که تفکیک بر آن سوار کرده فقط اجازه دارد تماشاگران زن داشته باشد. اگر اینطور که این روزها تفکیک در حال سرتاسری شدن در دانشگاهها است باید منتظر جشنواره های جداگانه ی دانشجویی هم باشیم و این تفکیک و تبعیض اش را در تمام شئون جامعه سلسله وار باز دید.
تبعات تفکیک در دانشگاه فقط مختص دانشجویان نیست و کارمندان و اساتید زن، و با نگاهی دیگر آینده ی دانشجویان دختر را هم پیشا پیش تحت تاثیر قرار می دهد. اندیشه ی تفکیک جنسیتی که در پس اندیشه خود انسانها را در حد اندامهای جنسی تنازل داده و از آنها با عناوین اشیائی چون پنبه و جرقه یاد می کند که باید از کنار هم قرار دادن شان اجتناب کرد، تدریس اساتید زن را برای دانشجویان پسر مناسب نمی داند و آنها را تنها برای آموزش دختران در نظر می گیرند. در شرایطی که این اساتید عملا هیچگونه تماسی با قسمت عمده ای از دانشجویان ندارند پس لاجرم نمی توان آنها را در قامت مدیر گروه یا معاون و رییس دانشکده و امثال آن دید. همچنین در دوره های بالاتر از کارشناسی که همکاری علمی دانشجو و استاد بیشتر می شود عملا اساتید زن از نظارت، راهنمایی و همکاری با دانشجویان پسر در تدوین و همکاری در چاپ مقاله و تولید پایان نامه محروم خواهند بود.
همین اتفاق با همین ویژگی ها برای کارمندان زن دانشگاه نیز می افتد، و در قسمت زنانه دانشگاه همیشه در سایه ی ساختمان مردانه و کارمندان و مدیران مرد قرار می گیرند.
پس مشخص است که تفکیک جنسیتی نه تنها بر دوران تحصیل دانشجویان که بر آینده ی شغلی دانشگاهی آنها، چه در مقام استاد یا کارمند نیز تاثیر خواهد گذاشت.
این چند نمونه تنها برای داشتن تصویری از فضای تفکیک جنسیتی شده ارائه شد و مثالها را میتوان تا هر مکان جمعی که تفکیک در آن اجرا می شود ادامه داد و نشان داد که چگونه تفکیک خود به تنهایی می تواند عامل تبعیض زا باشد. تفکیک را نباید به شکل ساده، جدا ساختن مردان و زنان از هم دید، بلکه تفکیک آنچنان که امیدوارم در مثالهایی که ذکر شد روشن باشد ادامه ی اندیشه ی پرده نشین ساختن زنان است. اندیشه ای که امیدوار است بتواند در دانشگاه نیز اندرونی ای چون خانه با کیلومترها فاصله از شاهراه های اصلی جامعه بسازد و پس از پایان تحصیلات زنان را به همان اندرونی قبلی برای کدبانوی مدرک دار باسواد خوبی بودن و مادر مدرک دار باسواد خوبی بودن بازپس بفرستد و در این سیل باسواد هم اگر کسانی بخواهند برای جامعه شان کاری کنند همیشه جایی زیر سایه ی مردی کاری برای انجام دادن پیدا خواهد شد.