با الهام از شهامت و پایداری زنان کونان پُشپورا، کنشگران و هنرمندان و پژوهشگران کشمیری روز بیست و سوم فوریه را روز مقاومت زنان کشمیر نامیدهاند. هر سال در این روز شبکههای داوطلبانه زنان و بازماندگان این جنایتها گرد هم میآیند تا با هماندیشی و ائتلافسازی، صدای حقخواهی و اعتراض خود را بلند کنند. آنها میدانند که این تجاوزهای دستهجمعی ابزاری است برای سرکوب و شکستن مقاومت جمعی. اینجاست که بدن زنان به فضایی برای مقاومت در برابر شدیدترین شکل خشونت سیاسی تبدیل میشود.
بیدارزنی: در پیشگفتار کتاب «فراتر از واپسین آسمان» مترجم اشاره میکند که درسالهای نخست اشغال فلسطین تجاوزهای دسته جمعی یکی از ابزارهای صهیونیسم برای تخلیه روستاها بود. روستاییان تهدید میشدند که درصورت مقاومت برای ماندن مردانشان کشته و به زنانشان تجاوز میشود.
در نتیجه این جو وحشت بسیاری از روستاییان زمینهای خود را ترک کردند و آواره شدند و روستاهای فلسطین در زمان کوتاهی خالی از سکنه شد.
در آن سالها مردان فلسطینی ترجیح میدادند که خانهی خود را ترک کنند تا شاهد تجاوز به زنانشان باشند. به روایت یک زن مبارز فلسطینی: «دفاع از زنان و دختران در مقابل متجاوزین، کابوس مردان فلسطینی شده بود… مردها از جمله رهبران به طرز بیمارگونهای نگران دفاع از شرافت زنان در مقابل اسرائیلیها بودند.» اما پس از مدتی دریافتند این شیوه، افتادن به دام همان چیزی است که متجاوز میخواهد. به همین دلیل شیوهای دیگر را انتخاب کردند.
مردم با وجود تهدیدهای اسرائیل درخانههای خود ماندند و این بار تجاوز نه به معنی بیآبرویی بلکه به نماد مقاومت تبدیل شد. اگر تا پیش از دههی شصت میلادی زنی که مورد تجاوز قرار میگرفت نشانهای از شکست و لکهدار شدن حیثیت خانواده فلسطینی بود، در تعریف جدید نماد صُمود یا پابرجایی بود. زنان مورد تجاوز قرار گرفته نماد زنان و مردانی بودند که در برابر حمله دشمن مقاومت کردهاند. در ستایش این مقاومتهای زنانه است که ادوارد سعید در کتاب «فراتر از واپسین آسمان» میگوید: «تا زمانی که گفتههای زنان را آگاهانه و عمیق درک نکنیم، تجربه غصب خاک فلسطین توسط صهیونیستها را به تمام و کمال درک نخواهیم کرد».
همچنین بخوانید: بدن رها شده زن در میدان جنگ، تاریخ تجاوز و روند حقوقی حمایت از قربانیان(بخش نخست)
فرسنگها دور از فلسطین، در یک شب سرد زمستانی در اسفند هزار و نهصد و نود و یک، گروهی از سربازان و افسران ارتش هند به دو روستای کونان و پُشپورا در کشمیر حمله کردند. روستاییان را از خانههایشان بیرون کشیدند، مردان را شکنجه و به سی و یک زن تجاوز کردند. خبر تجاوز به زنان کونان و پشپورا به روستاهای اطراف رسید و برای سالها داغی بر پیشانی این دو روستا باقی گذاشت.
خشونتهای جنسی سازمانیافتهی ارتش هند در دهه نود به اوج خود رسیده بود. بنا بر گزارش سازمان پزشکان بدون مرز یازده و نیم درصد از جمعیت کشمیر تحت کنترل هند یک بار و یا به دفعات مورد تجاوز سربازان هندی قرار گرفتهاند. تجاوزهایی که معمولا در اداره پلیس ثبت نمیشوند و اگر بشوند مورد پیگیری قرار نمیگیرند. چرا که نظامیان از مصونیت حقوقی برخوردارند. با وجود همه تهدیدها، بازماندگان جنایت کونان و پُشپورا پس از چند سال تصمیم گرفتند سکوت خود را بشکنند و درباره اتفاقی که در آن شب افتاده بود سخن بگویند.
کتاب «آیا کونان پُشپورا را به خاطر میآوری؟ » حاصل مستندسازیهای افرا و ناتاشا از شهادت نامههای زنان بازمانده از واقعه کونان پُشپورا است. این دو پژوهشگر و مددکار اجتماعی جوان در قالب یک پژوهش میدانی روایتهای شخصی بازماندگان، تجربه زیسته آنها از استیگما، تروماهای طولانیمدت و نگاه آنها به عدالت را مستند کردهاند. از خلال این روایتها آن دو به این موضوع پرداختهاند که چگونه سایه شوم اَن اتفاق تا سالها بر تمام مناسبتهای اجتماعی مردم این دو روستا با بیرون تاثیر گذاشت و زندگی آنها را دستخوش تغییر کرد. بازگویی تجربیات و روایتهای این زنان به نقطه آغاز دادخواهی برای یازده هزار و صد و بیست و شش تجاوز دسته جمعی تبدیل شد که از سال هزار و نهصد و هشتاد و نه تا به امروز در کشمیر تحت کنترل هند اتفاق افتاده است.
با الهام از شهامت و پایداری زنان کونان پُشپورا، کنشگران و هنرمندان و پژوهشگران کشمیری روز بیست و سوم فوریه را روز مقاومت زنان کشمیر نامیدهاند. هر سال در این روز شبکههای داوطلبانه زنان و بازماندگان این جنایتها گرد هم میآیند تا با هماندیشی و ائتلافسازی، صدای حقخواهی و اعتراض خود را بلند کنند. آنها میدانند که این تجاوزهای دستهجمعی ابزاری است برای سرکوب و شکستن مقاومت جمعی. اینجاست که بدن زنان به فضایی برای مقاومت در برابر شدیدترین شکل خشونت سیاسی تبدیل میشود. زنان کشمیری همچون خواهرانشان در فلسطین دریافتهاند رویارویی با خشونتهای جنسی ساختارمند، مستلزم روایتی نقادانه از تجاوز است. روایتی که تجاوز به بدنها و تجاوز به خانهها را در تجاوز به حق تعیین سرنوشت یک ملت میبیند و شیوهای متفاوت برای مبارزه جستجو میکند.
پ.ن. 1. نقاشی اثر نعیمَت هنرمند کشمیری و الهام گرفته از شعر «عروس انقلاب» است: زنی که زیباترین لباسش را در میدان مبارزه میپوشد. رنگ سبز در کشمیر نماد «زیبایی» است و زنان در مراسم عروسیشان جامه سبز به تن میکنند. سبز رنگ پرچم کشمیر نیز هست.
پ.ن. ۲. روایت ارجاع شده به مترجم کتاب فراتر از واپسین آسمان (حامد شهیدیان) را از پست اینستاگرامی عطیه ملک زاهدی وام گرفتهام.
همچنین بخوانید: وحشت زنان کشمیری از فاجعهای در راه