موضوع کار مراقبتی بدون مزد در توانمندسازی اقتصادی زنان نقش اساسی دارد و عدم توجه به آن در سیستمهای آماری و اندازهگیریهای رشد اقتصادی احتمالاً بر مداخلات سیاستگذارانه با هدف بهبود دسترسی به فرصتها برای زنان تأثیر میگذارد.
بیدارزنی: نابرابری در اقتصادهای ما کاملا نمایان و آشکار است. نه تنها یک درصد بالای جمعیت دارای ثروت بیشتری نسبت به ۵۰ درصد پایینی جمعیت هستند، بلکه به نظر میرسد تفاوت جنسیتی قابل توجهی در ثروت میلیاردرها نیز وجود دارد. در سطح جهانی، تقریباً یک نفر از هر ده میلیاردر امروزی زن هستند – و همین امر در سال ۲۰۱۰ نیز صادق بود.
این وضعیت به ویژه در هند گویا است – در حال حاضر به ازای هر ۲۰ نفر تنها یک زن میلیاردر وجود دارد – یعنی از یک در 12 نفر در سال ۲۰۱۸.
در گزارش سالانه شکاف جنسیتی جهانی (۲۰۲۰)، هند همچنان از نظر بهبود شکاف جنسیتی در رتبه ضعیفی قرار دارد. این کشور با رتبه ترکیبی ۱۱۲ از ۱۵۳ کشور، چهار پله از رتبه قبلی خود یعنی ۱۰۸ سقوط کرده است و شکاف اقتصادی از سال ۲۰۰۶ به طرز قابل توجهی بیشتر شده است.
هند در سه بخش از چهار بخش اندازه گیری شده در گزارش عملکرد ضعیفی داشت: مشارکت اقتصادی (۱۴۹)، سلامت و بقا (۱۵۰)، و تحصیلات زنان (۱۱۲)، در حالی که رتبه نسبتاً بالایی برای توانمندسازی سیاسی دارد (۱۸). این رتبه بندی ترکیبی هند را پس از بنگلادش (۵۰)، نپال (۱۰۱) و سریلانکا (۱۰۲) قرار میدهد.
همچنین بخوانید: کووید ۱۹ و کار زنان در منطقهٔ خاورمیانه و شمال آفریقا
زنان و کار
انتقال کار زنان از مشاغل خانگی به مشاغل تجاری با دستمزد از بارزترین ویژگیهای توسعه اقتصادی است. با این حال، هند با مشارکت بسیار کم و رو به کاهش زنان در نیروی کار مواجه است.
از هر چهار زن ۱۵ ساله به بالا، سه نفر نه کار میکنند و نه به دنبال کار میگردند
نظرسنجی دورهای نیروی کار دولت هند (PLFS) که توسط دفتر بررسی نمونه ملی (NSSO) منتشر شده است، مشارکت زنان در نیروی کار در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۷ را ۲۳.۳ درصد برآورد کرده است. این بدان معناست که از هر چهار زن ۱۵ ساله و بالاتر، سه نفر نه شاغلاند و نه در جستجوی کار هستند. این نگرانکننده است، بهویژه از آنجایی که نرخ بیکاری در میان زنان با سطح تحصیلات عالی (۲۴.۶ درصد) در مقایسه با زنان با سطح تحصیلات بعد از دیپلم مانند کالج یا دانشگاه (۱۶.۲ درصد) و سطح تحصیلات پایه (۲.۹ درصد) بالاترین میزان است.
یک توضیح رایج برای این موضوع، ثبت نام تعداد فزاینده دختران در آموزش عالی است. با این حال، دادههای نظرسنجی اخیر نشاندهنده کاهش مشارکت نیروی کار برای زنان مسنتر است. در بین زنانی که بین ۳۰ تا ۵۰ سال سن دارند گزارش شده است که از هر سه زن، دو نفر کار نمیکنند. این مسئله در زنان بین ۳۵ تا ۳۹ سال بیشتر دیده می شود: در سال ۲۰۱۸-۲۰۱۷ سی و سه و نیم درصد از آنها در مقایسه با ۹ درصد در سال ۲۰۱۱ بیکار گزارش شدهاند. این معادل یکی از هر سه زن است، درحالیکه در ۶ سال قبل، یکی از هر یازده زن در این سن بیکار بود.
به نظر میرسد عدم تطابق بین تقاضا و عرضه وجود دارد – به این معنی که فقدان تعداد کافی مشاغل مناسب برای جوانان تحصیل کرده در این کشور، به ویژه برای زنان وجود دارد. به علاوه، هنجارهای اجتماعی نوع مشاغلی را که زنان و دختران جوان میتوانند انجام دهند، محدود میکند و فرصتهای کمی برای اشتغال با حقوق برای آنها باقی میگذارد.
کار مراقبتی بدون دستمزد، بزرگترین مانع در برابر اشتغال با حقوق زنان است
بیشتر زنان در رده سنی اولیه کار (بین ۳۰ تا ۵۰ سال) «فقط انجام وظایف خانگی» را گزارش کردند که به اداره خانه و مراقبت از کودکان و یا بستگان مسن اشاره دارد.
کار مراقبتی بدون مزد، موتور پنهانی است که چرخهای اقتصاد، تجارت و جوامع ما را به حرکت در میآورد.
زنان و دختران هر روز ۳.۲۶ میلیارد ساعت کار مراقبتی بدون دستمزد در هند انجام میدهند که سهمی معادل حداقل ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی است. وقتی به صورت واقعی محاسبه شود، این بدان معناست که کار مراقبتی بدون دستمزد زنان ۱۹ لک کرور روپیه (۱۹,۰۰,۰۰,۰۰,۰۰۰ هزار) به تولید ناخالص داخلی کمک میکند که بیست برابر کل بودجه آموزشی هند در سال ۲۰۱۹ است و بر اساس دادههای سال ۱۹-۲۰۱۸ سه برابر درآمد شرکت ریلایتس اینداستریز (از بزرگترین شرکتهای صنعتی بازرگانی در کشور هند با تمرکز بر نفت و گاز) و چهار برابر ONGC (بزرگترین شرکت انرژی در هند) است.
اما کارهای مراقبتی با دستمزد نیز به نفع زنان عمل نمیکند
زنان به طور مداوم کمتر از مردان درآمد دارند. درآمد تخمین زده شده برای زنان در هند تنها ۲۰ درصد از درآمد مردان است و آنها در مشاغل با کمترین دستمزد و کمترین امنیت شغلی متمرکز هستند. به عنوان مثال، زنان دو سوم نیروی کار تاکت درمانی را تشکیل می دهند. مشاغلی مانند کارگران مهدکودک، کارگران خانگی و دستیاران مراقبت، اغلب بسیار کم حقوق دریافت میکنند، مزایای کمی دارند، ساعات کاری نامنظم را تحمل میکنند و میتوانند عوارض جسمی و روحی داشته باشند.
این یک چرخهی معیوب است که در آن حجم بالای کار مراقبتی بدون دستمزد، زنان و دختران را از ادامه تحصیل و اشتغال به شغل با حقوق باز میدارد. زنان با داشتن تحصیلات کم یا بدون مهارت و مهارتهای کم، مجبور به جمعآوری ضایعات، مشاغل کم دستمزد، ناامن و فاقد مهارت میشوند. این توضیح میدهد که چرا آنها تنها ۳۰ درصد از کارگران فنی و حرفهای و ۲۰ درصد از نقشهای رهبری در کشور را تشکیل میدهند.
آخرین گزارش آکسفام «زمان مراقبت»، نشان میدهد که فشار بر مشاغل، چه بدون دستمزد و چه با دستمزد، قرار است در دههی آینده با افزایش جمعیت جهان و افزایش سن بالاتر رود. تغییرات اقلیمی میتواند بحران جهانی مراقبتهای بهداشتی را بدتر کند. تا سال ۲۰۲۵، حدود ۲.۴ میلیارد نفر در مناطق بدون آب کافی زندگی خواهند کرد و زنان و دختران مجبور خواهند بود تا مسافتهای طولانیتری را برای به دست آوردن آبْ پیادهروی کنند. ۸۰ درصد از مردم بومی در آسیا و اقیانوس آرامْ زندگی میکنند، منطقهای که در برابر تغییرات آبوهوایی آسیبپذیر است.
دولتها که بحران نابرابری را ایجاد کردند – اکنون باید خود برای پایان دادن به آن اقدام کنند
در سطح جهان، دولتها از ثروتمندترین افراد و شرکتها مالیات بسیار کمتری میگیرند و در جمعآوری درآمدهایی که میتواند به برداشتن مسئولیت مراقبت از زنان و مقابله با فقر و نابرابری کمک کند، ناکام هستند. در عین حال، دولتها بودجه خدمات عمومی و زیرساختهای حیاتی را که میتواند به کاهش بار کاری زنان و دختران کمک کند، کاهش میدهند. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در آب و فاضلاب، برق، مراقبت از کودکان و مراقبتهای بهداشتی میتواند وقت زنان را آزاد کند و کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشد.
موضوع کار مراقبتی بدون دستمزد در مرکز توانمندسازی اقتصادی زنان است
موضوع کار مراقبتی بدون مزد در توانمندسازی اقتصادی زنان نقش اساسی دارد و عدم توجه به آن در سیستمهای آماری و اندازهگیریهای رشد اقتصادی احتمالاً بر مداخلات سیاستگذارانه با هدف بهبود دسترسی به فرصتها برای زنان تأثیر میگذارد.
چهار اصل مربوط به کار مراقبتی بدون دستمزد (به رسمیت شناختن، کاهش، بازتوزیع و نمایندگی)[1] باید چارچوبی باشد برای هدایت خط مشیها و برنامههایی که در صدد رسیدگی به توزیع ناهنجار فعالیتهای بدون دستمزد بین مردان و زنان هستند.
دولت نقش مهمی در کاهش توزیع ناهنجار کار بدون دستمزد بین مردان و زنان ایفا میکند و این موضوع باید به عنوان یک مسئولیت مشترک بین خانوادهها و دولتها تلقی شود.
درباره نویسنده Diya Dutta
دیا دوتا مدیر تحقیقات موسسه آکسفام هند بیش از یک دهه است که روی موضوع مراقبتهای بدون دستمزد کار میکند و دارای مدرک دکترای جامعهشناسی از دانشگاه جواهر لعل نهرو و مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه آکسفورد است.
این مقاله ترجمه از سایت زیر است:
Sexism In Economy: Women’s Unpaid Care Work Is Still Not Acknowledged Or Paid
[1] این رویکرد چهار قسمتی را پروفسور Diane Elson استاد جامعهشناسی دانشگاه ساسکس ابداع کرده است. برای «شناسایی» کار مراقبتی و فرد مسئول آن، میتوان روند کارهای مربوطه در یک روز را یادداشت و دنبال کرد که چه کسی کدام کار مراقبتی بدون دستمزد را انجام میدهد. «کاهش» این نوع کار زمان بیشتری را برای کار مزدی، تفریح و مشارکت در تصمیمگیری در اختیار زنان میگذارد. وجود زیرساختها مربوط به انرژی و سوخت و تامین آب نیز میتوانند در کاهش این نوع کار زنان موثر باشند. «بازتوزیع» کار مراقبتی نیازمند آن است که مردان در انجام کارهایی از قبیل آشپزی و مراقبت از فرزندان سهمی بر عهده بگیرند. زنان اغلب از فضاهای تصمیمگیری و «نمایندگی» دور نگه داشته میشوند. زمانی که آنان در بتوانند مطالباتشان برای تغییر را در برنامهریزیهای سطح محلی و ملی و اختصاص بودجه نمایندگی کنند میتوانیم مطمئن باشیم که سیاستهای برابریخواهانهای به لحاظ جنسیتی طراحی میشود که به نهایتا به بازتوزیع عادلانهتر کار مراقبتی بدون دستمزد میانجامد. م