روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوان‌های اجتماعی و سیاسی به داستان نیاز دارند

0
134
روایت و کنش جمعی

بیدارزنی:‌ کتاب روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوان‌های اجتماعی و سیاسی به داستان نیاز دارند نوشته‌ی: فردریک دبلیو میر[۱]، نویسنده و استاد علوم سیاسی دانشگاه دوک در کارولینا و ترجمه‌ی الهام شوشتری‌زاده است که توسط نشر اطراف در چند ماه گذشته چاپ شده است.

برای کسانی که خارج از ایران هستند عنوان انگلیسی و اصلی کتاب Narrative politics: stories and collective action است.

این کتاب حاوی چهارچوبی نظری برای درک و توضیح این موضوعات است:

_ تأثیر روایت‌ها بر انتخاب‌های سیاسی و اجتماعی

_کاربرد روایت‌های آشنا در تحقق منافع نوع‌دوستانه

_ ضرورت استفاده از روایت و رمزگان روایی در فراخوان‌های جمعی

_ ارتباط روایت، نظریه‌ی بازی و کنش جمعی

_ قدرت روایت در اقناع شهروندان به وجود نفع مشترک در تحقق خیر جمعی

_ چگونگی غلبه‌ی روایت بر موانع کنش جمعی

ربط روایت و کنش جمعی است که قصه‌ی (من) را به (ما) تبدیل می‌کند

کتاب به‌گونه‌ای است که وقتی می‌خوانید مدام با مشاهدات و تجربیات خود در کنش‌‌های مختلف اجتماعی و سیاسی که در طی سال‌ها شاهد یا درگیرش بوده‌اید تطبیق می‌دهید. همه‌ی ما توسط مدرسه و خانواده داستان‌های پیامبران را شنیده‌ایم و خوانده‌ایم. به روایت‌ها و داستان‌های پیامبران که در زمان خودشان ادعای کنشگری سیاسی و اجتماعی داشته‌اند و داستان‌هایشان رجوع کنید. به انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شورا و… به کمپین‌های مختلف اجتماعی و سیاسی رجوع کنید که در هرکدام روایت‌ها و قصه‌ها چقدر موثر بوده است.

دور نرویم، وقتی اتفاقاتی مثل چندین قتل ناموسی پشت سر هم ‌روی داد، روایت‌ها بود که باعث ایجاد کمپین‌های مبارزه با خشونت علیه زنان و علیه قتل ناموسی شد. افشای آزارگران جنسی و روایت‌هایشان بود که جنبش می تو را به راه انداخت، روایت مادران داغدار که فرزندانشان کشته شدند در سال‌های گذشته کمپین‌هایی برای زندانی‌ها و کشته‌شدگان شکل داد، روایت خانواده‌ها و دوستان مسافران هواپیمای پی اس هفتصد و پنجاه و دو و هر بار تظاهرات، راهپیمایی­ها و اعتراضات، ایجاد شور بسیجی در هر جنگی برای سربازان و فرماندهان، در هر مکان جغرافیایی و هر زمان همه این‌ها از روایت‌ها نشات می‌گیرند. اسم بعضی از ما که الهام از بعضی اشخاص قهرمان یا نشان از یک دوره یا واقعه‌ی تاریخی است همه و همه نشان از قدرت روایت‌ است که در طول تاریخ همیشه عده‌ای سعی در یادآوری یک سری اتفاقات را دارند. حالا در قالب کتاب، فیلم، موسیقی یا گروه‌های گفتگو در کلاب هاوس. روایت‌ها باعث برساختن خیر جمعی می‌شود.

روایت‌ها قدرت عجیبی در تسخیر ذهن و رخنه در قلب‌ها دارند. ربط روایت و کنش جمعی است که قصه‌ی (من) را به (ما) تبدیل می‌کند. نویسنده در کتاب مثال‌هایی از بعضی رخدادهای معروف تاریخی می‌زند مانند سخنرانی معروف مارتین لوترکینگ که در سخنرانی‌اش داستانی تعریف می‌کند، در قصه‌اش به اسطوره‌های تاریخی و بنیادین آمریکایی و کتاب مقدس مسیحیان رجوع می‌کند و جمله‌ی معروفش: رویایی در سر دارم! دقت کنید چطور این سخنرانی به کنشی اجتماعی و سیاسی تبدیل شد و چقدر ماندگار شد. یا سخنرانی‌های هیتلر چگونه جمعیتی را قانع به نازیسم کرد!

نویسنده می‌گوید: «قصه‌ها پوسته‌ی سیاست نیستند، قلب سیاست‌اند و مخصوصا نقشی محوری در مسئله‌ی اصلی سیاست، یعنی مسئله‌ی کنش جمعی، دارند. روایت با معنای انسان بودن عجین است و انسان حیوانی قصه‌گوست»

قصه‌ها به تجربه‌ها معنا می‌بخشند. قصه‌ها هویت ما را می‌سازند. درک ما از خود محصول این است که می‌توانیم خود را بازیگر اصلی روایت خودزندگی‌نامه‌ای‌مان ببینیم. قصه‌ها محرک کنش‌های ما هستند. قصه‌ها می‌توانند ما را از تماشاچی به شرکت‌کننده تبدیل کنند.

این کاریست که بسیاری کنشگران در هر حوزه‌ای انجام می‌دهند. در حوزه‌ی حقوق زنان در این سال‌ها روزبه‌روز زنان بیشتر و بهتر بر سر روایت‌ها کار کرده‌اند. قصه‌ها و روایت‌های قدیمی را به چالش کشیده‌اند و خود راوی می‌شوند. روایت می‌کنند و روایت‌ها را جمع می‌کنند و به کنش اجتماعی و سیاسی تبدیل می‌کنند.

مجموعه روایت‌ها به تعریف هویت مشترک «ما» و «دیگری» کمک می‌کنند

نویسنده در این کتاب در کنار یافته‌های علوم انسانی، روان‌شناسی اجتماعی و مطالعات فرهنگی درباره‌ی نقش محوری روایت در اندیشه، عواطف و رفتار انسانی از یافته‌های علوم سیاسی، اقتصاد و جامعه‌شناسی درباره‌ی کنش جمعی هم بهره می‌برد.

در بخشی دیگری از کتاب موارد عدم همکاری افراد و موانع کنش جمعی برای خیر عمومی به سه مسئله‌ی مهم و قابل‌توجه: «مفت سواری[۲]، مسئله‌ی خاطرجمعی و هماهنگی» و بازی‌های رایج و طرح‌واره‌ها را خیلی با دقت و توضیحات جالب بررسی می‌کند.

نادیده گرفتن قصه‌ها یعنی از دست دادن بهترین‌ سرنخ‌ها درباره‌ی چگونگی رفتار آدم‌ها. در بخش دیگری از کتاب از اهمیت یادآوری و حافظه در کنش‌های جمعی و نگرش ما می‌گوید. میر می‌گوید: «حافظه بایگانی ثابت آنچه فقط اتفاق افتاده نیست، بلکه بازسازی‌ای است در خدمت معناسازی ما. به نظر می‌رسد یادآوری، به شکل بسیار بی‌چون‌وچرا، نوعی برساختن است نه نوعی بازتولید صرف؛ و چون یادآوری فعالیتی معناآفرین است و معنا از بطن ساخت اجتماعی زاده می‌شود، شکل خاطره‌ی ما هم دست‌کم تا حدی برساختی اجتماعی است و همین موضوع حرف زدن از حافظه‌ی جمعی را ممکن می‌کند.» به این دلیل است که همیشه بخشی از فعالیت کنشگران یادآوری گذشته به شکل‌های مختلف است: بزرگداشت و قدردانی از کسانی که درگذشته کارهای متفاوتی انجام داده‌اند، ساختارشکنی کرده‌اند، مبارزه کرده‌اند، اعتراض کرده‌اند، زندانی شده‌اند، شهید شده‌اند و… به یاد آر…

میر، نویسنده‌ی کتاب معتقد است: یکی از عناصر اصلی حافظه‌ی جمعی مجموعه روایت‌های عمومی در دسترس جامعه است. این مجموعه روایت‌ها کمک می‌کنند هویت مشترکی که تعیین می‌کند «ما» کیستیم و «دیگری» کیست؛ و چه نوع مردمی هستیم تعریف کنیم؛ و باورهای جمعی‌مان را درباره‌ی این‌که جهان چگونه کار می‌کند و جامعه چه چیزهایی را شایسته، عادلانه و اخلاقی می‌داند تثبیت کنیم. ذهن، ماشینی روایی است که قواعد ورا ژنتیک به شکل ناخودآگاه به خلق سناریوها و گزینه‌ها هدایتش می‌کنند. روایت‌ها و مصنوعاتی که ذاتا از همه رضایت‌بخش‌تر باشند رواج می‌یابند و به فرهنگ تبدیل می‌شوند. پس تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیاز به روایت‌‌هایی از آن خود و قوی و پرتکرار دارد.


[1] Fredrick W Mayer

[2] free ride