بیدارزنی: این روزها که بحث خشونت خانگی و تأثیرات آن بیش از پیش به دلیل خبری شدن قتلهای ناموسی و زنکشی داغ شده است، شاید پرداختن به ضرورت تصویب قانون منع خشونت خانگی علیه زنان که سالهاست از سوی مراجع قانونگذاری و قضایی نادیده گرفته میشود، بیش از گذشته حائز اهمیت باشد. متأسفانه مسئولین حکومتی در ایران «خشونت خانگی» را امری خصوصی و فردی تلقی میکنند و عامدانه عوارضی که این نوع خشونت میتواند بر سطح جامعه بگذارد را کتمان میکنند.
کتاب هزینه خشونت خانگی[۱] برای جامعه نوشته سیلویا والبی با طرح این مسئله که خشونت خانگی بار سنگینی را بر دوش فرد و جامعهی بزرگتر تحمیل میکند، عنوان میکند: «برآورد هزینهی خشونت خانگی کمک میکند تا سیاستهای کاهش و ریشهکنی خشونت خانگی به جریان غالب سیاستگذاری در اینباره تبدیل شوند.»
نویسنده با عنوان اینکه «نشان دادن میزان تأثیر خشونت خانگی بر جامعه از طریق برآورد هزینههای آن ممکن است به درک سیاستگذاران و عموم مردم از وسعت این معضل و دستاوردهای بالقوهی ناشی از تقلیل یا حذف خشونت خانگی کمک کند» ضرورت پیمایشی برای برآورد هزینه خشونت خانگی بر جامعه را مطرح میکند: «این گزارش در راستای حرکت به سمت سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و طراحی مقیاسهای شفاهی است که هزینه و فایدهی ناشی از اقدام کردن یا اقدام نکردن را مقایسه میکند و هزینهی عدم واکنش آن را نشان میدهد.»
خشونت خانگی چیست؟
بر اساس اعلام وزارت کشور بریتانیا خشونت خانگی اینگونه تعریف میشود: «هرگونه خشونت میان دو شریک زندگی که در حال حاضر یا در گذشته رابطهی نزدیکی با یکدیگر داشتهاند، بدون توجه به زمان و مکان وقوع خشونت. این خشونت میتواند شامل بدرفتاریهای جسمی، جنسی، عاطفی و مالی شود.»
خشونت خانگی را میتوان بهمنزلهی کنترل خشونتآمیز بهحساب آورد. کنترل خشونتآمیز معمولاً مجموعهای از اَعمال تکرار شونده، با شدت بالا یا اندک است که تأثیر انباشتی بر قربانی دارند. نویسنده در برآورد هزینهها این سؤال را مطرح میکند که آیا باید روی تکتک حادثهها متمرکز شویم یا روی فرد قربانی که در معرض چندین عمل خشونتآمیز خانگی قرار گرفته است؟
هزینههای عمده خشونت خانگی کداماند؟
والبی هزینههای عمدهی خشونت خانگی را در سه دسته قرار میدهد: ابتدا، استفاده از خدمات که غالباً خدمات عمومی هستند. دسته دوم شامل بازدهی ازدسترفتهی اقتصادی ناشی از اختلال در کار است و هزینهای که بر دوش کارفرمایان و خود قربانیان است. سوم، هزینهی درد و رنج انسانی است.
معمولاً زنانی که در معرض خشونت خانگی قرار داشتهاند از مجموعهای از آسیبها، هم جسمی و هم از خدمات پزشکی شامل بیمارستان، آمبولانس و خدمات سلامت استفاده میکنند. استفاده از پزشکان عمومی برای مراقبتهای پزشکی در خصوص خشونت خانگی اهمیت ویژهای دارد. علاوه بر این، آسیبهای روانی ناشی از حملات مکرر میتواند قابل ملاحظه باشد.
سیلویا والبی هزینهی خشونت خانگی در انگلستان و ولز در سال ۲۰۰۱ را معادل ۲۳ میلیارد پوند عنوان میکند. این رقم متشکل از ۱٫۰۱۷ میلیون پوند برای نظام حقوق جزایی (که از این مبلغ ۴۸۷ پوند هزینهی پلیس است.) ۱٫۳۹۶ میلیون پوند برای مراقبتهای سلامت، ۲۲۸ میلیون پوند هزینهی خدمات اجتماعی، ۱۵۸ میلیون پوند تأمین مسکن، ۲٫۶۷۲ میلیون پوند هزینهی بازده اقتصادی ازدسترفته و ۱۷٫۰۸۶ میلیون پوند هزینهی انسانی و عاطفی است.
چرا هزینههای سلامت روانی را به حساب میآوریم؟
نویسنده در بخش ششم کتاب این سؤال را مطرح میسازد که چرا محاسبه هزینههای سلامت روانی در برآورد هزینههای خشونت خانگی حائز اهمیت است. والبی ادامه میدهد «خشونت خانگی انواع مختلفی از اختلالهای روانی را به وجود میآورد که افسردگی و اضطراب و اختلالهای استرسی پس از آسیب مهمترین آنها به شمار میآیند.»
رابطهی روشنی میان خشونت خانگی و اختلالهای روانی وجود دارد. تأثیرات خشونت خانگی بر سلامت روانی ممکن است مدتی پس از اعمال خشونتی که عامل ایجادکنندهی آن بوده است نیز باقی بماند که این مدت میتواند سالها به درازا بکشد.
والبی عنوان میکند «مطالعاتی که انجام شده است نشان میدهند بهطور متوسط نرخ افسردگی میان زنان کتکخورده ۴۸ درصد، آمادگی برای خودکشی ۱۸ درصد و اختلالهای استرسی پس از آسیب ۶۴ درصد بوده است.»
میزان اقدام به خودکشی و خودکشی موفق زنانی که مورد خشونت خانگی بودهاند بهمراتب بیش از سایر زنان است. نویسنده عنوان میکند مطالعهی سوابق پزشکی ۱۷۶ زنی که طی یک سال به علت خودکشی به مرکز اورژانس یک بیمارستان آمریکایی ارجاع داده شدند، نشان داده است ۳۰ درصد این زنان کتک خوردهاند و تجربه جراحتهای جسمی را داشتهاند. علاوه بر این، ۶۵ درصد زنان کتکخورده که اقدام به خودکشی کرده بودند طی شش ماه گذشته آن به علت جراحات ناشی از کتک خوردن به بیمارستان مراجعه کرده بودند.
سیلویا والبی میگوید «یکی از مهمترین ویژگیهای کتک خوردن آن است که در حین بسیاری از اَشکال اعمال زور دیگری رخ میدهند که زنان را منزوی و مرعوب میکند و این ویژگیها، در کنار خشونت جسمی، زنان را مستأصل میکند و منجر به خودکشی میشود.»
نویسنده در انتهای این بخش هزینهی خشونت خانگی برای درمان اختلالهای روانی را ۱۷۶ میلیون پوند در سال برآورد میکند و عنوان میکند این رقم برمبنای پیمایش وزارت کشور از تعداد زنانی که از خشونت خانگی رنج میبرند به دست آمده است.
صحت برآوردها
سیلویا والبی در انتهای کتاب خود مینویسد «برخی هزینههای خشونت خانگی وجود دارند که دادههای کافی برای برآورد قابل اعتماد از آنها وجود ندارند. مهمترین این دست از هزینهها عبارتاند از هزینه درازمدت پیامدهای خشونت خانگی برای کودکان به منزله نسل بعدی و حمایتهای غیررسمی دوستان، خانواده و داوطلبها و جامعه بزرگتر.»
والبی عنوان میکند «برآورد این مقیاس و تأثیر خشونت خانگی فاصلهی زیادی با واقعیت دارد. هزینهی خشونت خانگی معرف عمق و گسترهی تأثیر خشونت خانگی بر زندگی کل افراد و جامعه است. توجه به هزینهی خشونت خانگی جایگزین تدوین سیاستهایی بر مبنای عدالت و انصاف نیست، بلکه مکمل آن است.»
- [۱] کتاب هزینه خشونت خانگی برای جامعه نویسنده سیلویا والبی/ مترجم: انسی حمیدی/ انتشارات منشور صلح