علیرغم آنکه قربانیان پورن انتقامی در معرض خشونت جنسی هستند اما امروزه این جرم حتی در دستهی جرائم جنسی قرار نگرفته است. مجازاتهای در نظر گرفته شده بسیار سبک هستند و مرتکبین آن بهندرت تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند زیرا قربانی باید ثابت کند که هدف مجرم آسیب رساندن مستقیم به او بوده است. این درحالی است که بسیاری از مرتکبین این جرائم بعدها این ادعا را مطرح میسازند که صرفاً برای خنده این تصاویر را منتشر کردهاند. از سویی دیگر تصاویر پورن ساختگی بههیچعنوان قابلپیگیری نیستند.
بیدارزنی: روث کینگ[۱] (اسم واقعی نیست) بعد از گذشت سالها هنوز آن تماس تلفنی را به خاطر میآورد. او از آن لحظه بهعنوان «آغاز جهنم» یاد میکند.
«چهار سال پیش بود اما من آن روز را بهوضوح به خاطر دارم. یکی از دوستانم تماس گرفت تا به من خبر بدهد که ویدئویی از من همهجا هست. شوهرش در یک کارخانهی محلی کار میکرد و ویدئوی پورنی از من بین کارگران آن کارخانه دست به دست میشد.»
«آن زمان با پدرم کار میکردم. او مردی سنتی بود. چگونه باید به او این موضوع را میگفتم؟» به پدرم گفتم حالم خوب نیست و به خانه رفتم. بهمحض رسیدن به خانه دوست دیگری تماس گرفت. او بساز و بفروش بود و گفت ویدئویی از تو بین کارکنانم دست به دست میشود. دوستم گفت «روث باور نمیکردم که تو باشی تا وقتی که به همراه کارکنانم آن ویدئو را دیدم.»
هفت ویدئو با محتوای پورن توسط شریک قبلی روث کینگ منتشر شده بود. هنگامیکه روث ویدئوها را در سایتها دید آنها هزاران بار دیده شده بودند.«کامنت های زیر ویدئوها مشمئزکننده بود. مردان زیادی در کامنت ها شرح داده بودند دوست دارند چه کارهایی با من انجام بدهند.»
روث که در حال حاضر نزدیک به چهل سال سن دارد و مادر است میگوید: «من در منطقهی روستایی که همه همدیگر را میشناختند زندگی میکردم. زندگیام کاملاً به هم ریخته بود. مصداق کامل شکنجهی روحی»
دولت اخیراً اقدام به بازبینی قانون فعلی که تحت عنوان «پورن انتقامی[۲]» شناخته میشود کرده است. عنوانی که خود بیانگر این حقیقت است نسخهی فعلی قانون بههیچعنوان مطابقت با آنچه این جرم بر سر قربانیان خود میآورد ندارد. کمپینهایی که به راه افتادهاند لیستی از نواقص این قانون را منتشر کردهاند.
علیرغم آنکه قربانیان پورن انتقامی در معرض خشونت جنسی هستند اما امروزه این جرم حتی در دستهی جرائم جنسی قرار نگرفته است. مجازاتهای در نظر گرفته شده بسیار سبک هستند و مرتکبین آن بهندرت تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند زیرا قربانی باید ثابت کند که هدف مجرم آسیب رساندن مستقیم به او بوده است. این درحالی است که بسیاری از مرتکبین این جرائم بعدها این ادعا را مطرح میسازند که صرفاً برای خنده این تصاویر را منتشر کردهاند. از سویی دیگر تصاویر پورن ساختگی بههیچعنوان قابلپیگیری نیستند.
تنها مرکز تخصصی حمایت از این قربانیان در بریتانیا خط تلفن یاریرسان پورن انتقامی است که متشکل از سه نیروی کاری است که تنها یکی از آنها بهصورت تماموقت کار میکند. زمان پاسخگویی به این قربانیان که تحتفشار زیادی هستند بسیار طولانی است. قربانیانی که اغلب به فکر خودکشی هستند و تلاش میکنند ویدئوهای منتشر شده را قبل از اینکه بیشتر در محیط مجازی پخش شوند، حذف کنند.
کارشناسان معتقد هستند علیرغم آنکه تعداد پروندههای پورن انتقامی که به پلیس از سال ۲۰۱۵ به بعد گزارش شده دو برابر شدهاند اما همچنان نمیتوان تخمین درستی از این پروندهها داشت زیرا بسیاری از قربانیان این نوع خشونتها عملاً آن را گزارش نمیکنند. بر اساس آمار اعلامشده از سوی خط تلفن یاری سان پورن انتقامی ۷۰ درصد قربانیان این نوع خشونت را زنان تشکیل میدهند.
کلر مک گلین[۳] استاد حقوق دانشگاه دورهام معتقد است این موضوع بهطور کلی دست کم گرفته شده است و در خصوص آن بسیار کم می دانیم. گلین میگوید اصطلاح «پورن انتقامی» اصطلاح دقیقی نیست و نمیتواند بیانگر انگیزههای پشت پردهی ارتکاب آن و درد و رنج قربانی باشد. در واقع، کلمهی انتقام دلالت بر آن دارد که مرتکبین آن، قبلاً خود مورد ستم قرار گرفتهاند که امروز دست به انتقام زدهاند. از سویی دیگر چگونه میتوان به تصاویری که بدون رضایت فرد منتشر شده است برچسب پورن زد؟
مک گلین جامعترین تحقیقی را که تا به امروز در خصوص تأثیر سوءاستفادهی جنسی از تصاویر بر قربانیان خود میگذارد، منتشر کرده است. او میگوید «چیزی که در حقیقت رخ میدهد گسست اجتماعی است. زندگی قربانی به قبل و بعد از انتشار این تصاویر تقسیم میشود. برخی از زنان شغل و رابطهی عاطفی خود را از دست میدهند. آنها از خانواده و دوستان خود جدا می افتند و بهطور کلی از دنیای مجازی دور میشوند. این احساسات ادامهدار است و آنها تقریباً هرروز سایه تهدید را بر سر خود احساس میکنند. آنها همیشه منتظر این هستند که تصاویرشان را در جای جدیدی ببینند. به نظر میرسد هیچ نقطهی پایانی برای این نوع آزار و اذیت وجود ندارد.»
روث کینگ با لحن طعنهآمیزی انتشار این تصاویر را «هدیهای ادامهدار» لقب میدهد. فیلمهای او زمانی منتشر شد که از همسرش جدا شده بود و به مدت نه ماه با مردی آزارگر ارتباط داشت.
بر اساس تحقیقات انجامشده انتشار تصاویر خصوصی اغلب علیه افرادی که قبلاً سابقهی تهدید داشتهاند انجام میشود و تهدید به انتشار این تصاویر در حقیقت به معنی کنترل قربانی است. تقریباً نیمی از زنانی که پورن انتقامی را گزارش دادهاند معتقد بودهاند که انگیزهی اصلی شریکشان از انتشار تصاویر کنترل آنها بوده است.
روث میگوید: «او مرا از پا در آورد. اوایل، که شیفته و مسحور او بودم، شریکم از من درخواست فیلم کرد. او به من میگفت دقیقاً چه کاری باید در آن ویدئو انجام بدهم. صادقانه بگویم آن کارها چیزی نبودند که من حتی بهشان فکر کنم.» رابطهی کینگ بهسرعت خراب شد. شریکش ابتدا شروع به کنترل کردن او کرد و بعدها دست به خشونت زد. یکبار آنقدر گلوی کینگ را فشار داد که نزدیک بود خفه شود. یک بعدازظهر، هنگامیکه آنها مشغول تماشای تلویزیون بودند، شریک کینگ با وصل کردن حافظهای به تلویزیون فیلمها را در تلویزیون نمایش داد. کینگ میگوید«او در حقیقت با این کارش میخواست غیرمستقیم به من نشان دهد در صورتی که او را ترک کنم چه آسیبی میبینم. با این حال میدانستم که باید این رابطه را ترک کنم. جانم در خطر بود.» هنگامیکه روث رابطهاش را تمام کرد و به همسر قبلیاش بازگشت، بیش از ۱۰۰ بار در روز پیامهای تهدیدآمیز مبنی بر انتشار ویدئوها را دریافت کرد. نهایتاً او تهدیدش را عملی کرد.
«آن اوایل، غریزهی من برای بقا دست به کار شد. به پلیس زنگ زدم اما آنها گفتند با توجه به اینکه ویدئو هزاران بار به اشتراک گذاشته شده است، نمیتوانند ثابت کنند که انتشار آن کار شریک قبلیام بوده است. خط یاریرسان به قربانیان پورن انتقامی به من کمک کرد تا بتوانم ویدئو را پاک کنم. خوشحال شدم. اما تنها یک روز بعد دوباره ویدئوها با عنوان جدیدی برگشتند.» روث اضافه میکند: «تصمیم گرفتم ظاهرم را به طور کلی تغییر دهم. به کنج تنهایی خزیدم. آن روزها تقریباً بهطور کامل از خانه خارج نمیشدم. حتی نمیتوانستم فرزندانم را از مدرسه به خانه بیاورم. شوهرم همه کاری برای کمک به من انجام داد. او صاحب بیزینس کاری موفقی بود و همهی کارکنانش آن ویدئو را دیده بودند.»
روث میگوید: «دو سال بعد از انتشار اولین ویدئو مرد مسنی به ملاقاتم آمد و گفت میخواهد ببیند در زندگی واقعیم چه شرایطی را در حال حاضر تجربه میکنم. نمیتوانستم صحبت کنم. من همانند خرگوشی ترسیده بودم. پورن انتقامی آزاری ادامهدار است و برای همین نمیتوانی خود را بازیابی و درمان کنی. در سال ۲۰۱۷، فشارهای روانی به اوج خود رسید و سعی کردم خودکشی کنم. می دانم تصمیم خودخواهانهای بود اما واقعیت آن بود که نمیتوانستم با شرایط کنار بیایم. هیچ پایان و انتهایی برای آن آزار و اذیتها نبود زیرا دنیای مجازی وسعتی داشت به پهنای جهان. احساس میکنی همیشه در معرض دیده شدن هستی.»
میکالا مونسون[۴] ۲۳ ساله و میکاپ آرتیست و اهل گلاسگو پورن انتقامی را پوست و گوشت خود درک کرده است. میکالا احساس خود را اینگونه توصیف میکند «مانند این است که در محفظه شیشهای برهنه شوی.»
او تنها ۱۷ سال سن داشت که عکسی از خود را ارسال کرد. عکسی که بعد از گذشت شش سال همچنان بازنشر میشود: من بسیار کم سن و سال بودم و با افراد مختلف در تیندر[۵] خوش و بش میکردم. نمیدانم کدامیک از آنها این عکس را در محیط مجازی برای اولین بر منتشر کرد. یک سال بعد دوستی با من تماس گرفت و گفت میدانم که وضعیت نگرانکنندهای است اما احساس کردم که باید تو را از وجود این عکس باخبر کنم. لینکی که دوستش فرستاده بود یک سایت پورن بود که عکس میکالا را بهطور واضح با اسمش بهطور کامل به نمایش گذاشته بود. میکالا تلاش کرد تا عکس را پاک کند اما چند ماه بعد دوست دیگری تماس گرفت و به او گفت که عکس را درجای دیگری دیده است.
مونسان میگوید: «وضعیت عذابآوری بود. برای ماهها و هرروز چندین بار با وسواس اسمم را در گوگل جستجو میکردم. همیشه وقتی دیگران به من نگاه میکنند یا صحبت میکنند نگران هستم. مثلاً دیروز در کافهای نشسته بودم و مردی به من زل زده بود و من پیش خودم میگفتم آیا به خاطر این است که عکس را دیده است؟
پورن انتقامی هیچوقت از بین نمیرود. همیشه فکر میکنم چه اتفاقی میافتد اگر برای شغلی درخواست بدهم و رئیسم اسمم را گوگل کند یا چگونه میتوانم در مکانهای عمومی حاضر بشوم و با مردم چشم تو چشم شوم؟ آیا قرار است برای همیشه همهچیز به این موضوع مرتبط شود؟»
روث ظاهرش را تغییر داد اما مونسون تصمیم گرفت اسمش را تغییر دهد و شهر دیگری را برای زندگی انتخاب کند و در مکانهای عمومی ظاهر شود. اما باز هم یکی از دوستانش تصویر روث را در سایتی با هزاران عکس در پوشهای تحت عنوان «دختران گلاسگو» پیدا کرد. مونسون میگوید: این بار واقعاً عصبانی شدم. حالم از همهچیز به هم میخورد. پستی در اینستاگرام منتشر کردم و صدها مسیج از زنانی که تجربهی مشابهی داشتند دریافت کردم.
مونسون اقدام به راهاندازی سایتی[۶] در خصوص پورن انتقامی کرد و بیانیهای را برای تحتفشار گذاشتن شرکتها منتشر کرد تا شرکتها و سایتها نتوانند بدون رضایت، عکس و فیلم افراد را منتشر کنند.
مونسون میگوید:«استراتژی من در ابتدا سکوت بود اما امروز احساس توانمندی و قدرت میکنم. دیگر نمیخواهم خجالتزده باشم. مردم به من می گویند نباید آن عکس را میگرفتی؟ آیا همین حرفها را به قربانیان تجاوز هم می گویند؟ برای اینکه مورد تجاوز قرار نگیری نباید دامن کوتاه بپوشی؟ من در حال حاضر در رابطهی عاطفی هستم و اگر من و شریکم از هم دور باشیم و او از من درخواست عکس بکند برای او میفرستم. به زنان می گویم نگرفتن عکس چارهی کار نیست. برخی از زنها مجبور به گرفتن عکس میشوند. برخی عکسها هنگام خواب یا زمانی که زیر دوش هستند و بدون اطلاعشان گرفته میشود.
فولامی پرهای[۷] ۴۹ ساله، مدیر کنترل کیفی و مادر دو فرزند بزرگسال از دیگر قربانیان پورن انتقامی است. او قاطعانه احساس شرم و سرزنش را رد میکند و میگوید: دیگران مدام میپرسند چرا آن عکسها را گرفتم؟ اما باید قبول کنیم که گرفتن آن عکسها جرم نیست.
در سال ۲۰۱۲، عکسهای فولامی توسط شریک سابقش در چندین سایت پورن و صفحهی جعلی فیس بوکی که به نام او باز کرده بود و برای همهی دوستان فولامی درخواست دوستی فرستاده بود، منتشر شد. فولامی مستقیماً نزد پلیس رفت و برخلاف روث و مونسون پلیس به او کمک زیادی کرد.
«من مجبور بودم هنگامیکه افسر پلیس بر روی آن عکسها کلیک میکرد رو به رویش بنشینم. در آن زمان پیش خودم میگفتم فولامی تو دو تا بچه داری. به نظر میآید کارت تمام است. سعی کن فقط با این قضیه کنار بیایی.»
البته این تصمیمی بسیار دشوار بود. تمام همکارانش آن عکسها را دیده بودند. فولامی کارش را تغییر داد «در آن زمان از خانه بیرون نمیآمدم و نمیتوانستم چیزی بخورم.»
شریک قبلی فولامی به شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد. از آنجایی که پورن انتقامی آزار جنسی محسوب نمیشد فولامی نمیتوانست گمنام بماند (چیزی که او و بقیه همراهانش در تلاشاند تغییر بدهند) و به همین علت روزنامهی محلی تمام جزئیات ماجرا را به همراه اسم او منتشر کرد. فولامی میگوید «روزنامهنگاری با من تماس گرفت و درخواست مصاحبه کرد. نمیدانستم باید چهکار کنم. از فرزندانم پرسیدم. آنها گفتند مامان این یک فرصت خوب برای تو است.»
فولامی میگوید:«من نمیتوانم فرار کنم و خود را پنهان کنم و در سن ۷۰ سالگی و زمانی که کنار ساحل نشستهام نگران این باشم که مبادا کسی عکسهای من را پیدا کند. نمیتوانم اینگونه زندگی کنم. صحبت کردن و شکستن سکوت یعنی اینکه اجازه نمیدهی او اوضاع را تحت کنترل خود داشته باشد.»
فولامی مصاحبه را انجام داد و سایتی[۸] را برای قربانیان جرائم رایانهای راهاندازی کرد. او مدام با قربانیان این نوع آزارها در سراسر جهان در ارتباط است. فولامی معتقد است”«این در حقیقت، بخشی از پروسهی درمان برای من است برخی پیش مشاور میروند اما من این کار را نکردم. اگر بتوانم با به اشتراک گذاشتن تجربهام به یک نفر کنم همین کمکحال مرا نیز خوب میکند.»
مدیر خط یاریرسان پورن انتقامی میگوید:«آنچه به قربانیان کمک زیادی میکند، حذف سریع تصاویر و رسیدگی قانونی است. حال قربانی زمانی که پلیس این مسئله را جدی میگیرد و آن را به لحاظ قانونی تحت پیگرد قرار میدهد بسیار فرق میکند. از طرف دیگر، جامعه باید بفهمد که بهجای سرزنش کردن قربانیان، انتشار این تصاویر را کار خطا و مجرمانهای بداند.»
روث با دو سال رواندرمانی و کمکهای همسرش توانست بهبود پیدا کند. وی میگوید:«بدون کمکهای او من در حال حاضر اینجا نبودم. همسرم با مشکلات زیادی روبهرو شد اما هیچگاه آنها را علیه من استفاده نکرد.» روث ادامه میدهد:«روزی زنی که اصلاً نمیشناختمش در خیابان نزدم آمد و با دلجویی گفت اتفاقی که برای تو افتاده است مشمئزکننده است و چه قدر متأسفم از اینکه نمیتوانم کمکی در این خصوص انجام دهم.»
روث میگوید تصمیم دارد هنگامیکه دخترش به راهنمایی میرود کل ماجرا را برایش تعریف کند. روث در حال حاضر به مدرسهی فرزندانش میرود و میتواند از کنار مردها بدون آنکه فرار کند بگذرد.
اما مهمترین اتفاق برای روث کینگ این است که بیش از یکسال است که به هیچ عنوان ویدئو را در گوگل سرچ نکرده است. روث در این خصوص میگوید:«می دانم که آن فیلمها هنوز آن بیرون هستند و اگر دنبالشان بگردم پیدایشان میکنم. اما گاهی برای اینکه زنده بمانی مجبوری از جستجو کردن دستبرداری.»
منبع:
[۱] Ruth King
[۲] Revenge Porn
[۳] Clare McGlynn
[۴] Mikala Monsoon
[۵] Tinder
تیندر یک اپ دوستیابی است.
[۷] Folami Prehaye
[۸] https://voic.org.uk/