آلِتا یاکوبس و پله‌های مرتفع فمینیسم در هلند

0
43
آلِتا یاکوبس

بیدارزنی: کشور کوچک هلند، امروزه در زمینه احقاق حقوق زنان، حقوق اقلیت‌های جنسی و جنسیتی و دیگر حقوق اقلیت‌ها در جهان زبانزد، پیشرو و تأثیرگذار است. اولین‌ها در این کشور کوچک در رابطه با حقوق زنان و اقلیت‌ها و نیز تصویب و اعمال قوانین حقوق بشری و برابری‌خواهانه کم نیستند. هلند جزو اولین کشورهایی است که موج اول فمینیسم در آن شکل گرفت و بدون شک آلِتا یاکوبس نیز یکی از اولین فمینیست‌های تأثیرگذار هلندی در سطح جهان است. زنی که نامش چون ستاره‌ای درخشان بر تاریخ هلند و جهان، در زمینه مبارزات برابری‌خواهانه زنان برای همیشه خودنمایی خواهد کرد.

آلِتا هنریته یاکوبس، اولین زنی بود که در هلند به صورت خودآموز تحصیل کرد، اولین زنی بود که وارد دانشگاه شد، اولین زنی بود که پزشک شد و اولین زنی بود که حقوق زنان را در جامعه هلند ارتقا بخشید.

هنوز هم قابل تحسین است که در برهه‌ای کاملا مردسالارانه از تاریخ، زنی توانست بر قله‌های موفقیت بایستد و راهگشای مسیر برابری‌خواهی و عدالت برای دیگر زنان باشد. او ۲۵ سال رئیس انجمن حق رأی زنان هلند بود. آلتا یاکوبس علاوه بر مواردی که از نظر گذشت، در زمینه‌های متعدد دیگری «اولین زن» در هلند به شمار می‌آید؛ اما مهمتر از همه آنها، او به همراه بسیاری دیگر از زنان برای همیشه تضمین کرد که زنان در هلند، شهروندان درجه دوم نیستند و به عنوان انسان در مقابل مردان برابر در نظر گرفته شوند.

این نوشتار برای اولین بار سعی دارد بیوگرافی مختصری از آلتا یاکوبس برای خوانندگان ارائه دهد. زنی که با توجه به تلاش‌هایش برای احقاق حقوق زنان در سطح بین‌المللی، در ایران کمتر شناخته شده است.

کودکی و نوجوانی آلِتا یاکوبس

آلتا هنریته یاکوبس، در تاریخ ۹ فوریه ۱۸۵۴ م در روستای کوچکی به نام «ساپه‌میر» در شمال هلند به عنوان هشتمین فرزند از یازده فرزند و در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. پدرش «آبراهام یاکوبس» در روستای محل زندگیشان پزشک بود و مادرش «آنا دِ یونگ» خانه‌دار بود و مسئولیت مراقبت از یازده کودک را به عهده داشت. برادر بزرگ او «اِدوارد»، اولین یهودی‌تباری بود که در هلند شهردار شد. برای آلتا برادر بزرگ دیگرش به نام «یولیوس» و پدرش بت‌ها و الگوهای زندگی‌اش بودند. خانواده آلتا علی‌الخصوص پدرش نقش زیادی در شکل‌گیری شخصیت او و تحقق آرزویش برای پزشک شدن داشتند. پدرش هنگامی که برای معالجه نزد بیمارانش می‌رفت، آلتا را هم با خود می‌برد و در مورد بیماری‌های مختلف برای او توضیح می‌داد. تا آن زمان در هلند پزشک زن وجود نداشت. آلتا روزها در انجام کارهای خانه به مادرش کمک می‌کرد و شب‌ها به او زبان‌های فرانسوی و آلمانی آموزش می‌دادند؛ اما این‌ها نمی‌توانست او را به رویایش برساند و او رفته‌رفته در انزوا فرو رفت. برادرش یولیوس ساعت‌ها در مورد آینده و تحصیل در زمینه پزشکی با او صحبت می‌کرد. با کمک و تشویق‌های برادرش آلتا توانست بار دیگر اعتماد به نفس خود را بازیابد. او با شجاعتی مثال‌زدنی و با کمک پدرش به صورت خودآموز شروع به درس خواندن کرد. پدرش در خانه به او زبان‌های یونانی و لاتین آموزش می‌داد و در تاریخ ۲۶ ژویه ۱۸۷۰ م زمانی که آلتا تنها ۱۵ سال داشت، در آزمون دستیار داروساز شرکت کرد و توانست قبول شود.

تحصیلات آلتا

در زمانه‌ای که آلتا می‌زیست، قرار گرفتن بر روی صندلی‌های دانشگاه برای تحصیل، تنها بعد از قبول شدن در آزمون ورودی امکان‌پذیر بود. آلتا با وجود این که در آزمون ورودی قبول شد، اما اجازه ورود به دانشگاه را پیدا نکرد؛ زیرا نخست‌وزیر لیبرال وقت هلند به نام «یوهان رودُلف توربِکه» پیشتر اعلام کرده بود فقط مردان امکان تحصیل در دانشگاه را دارند و این معافیت تنها شامل آنها می‌شد. آلتا بعد از این ناکامی سعی کرد در نزدیک محل زندگی‌اش به دانشگاه برود، اما در آنجا هم امکان ورود زنان به مدارس و دانشگاه وجود نداشت.

آلتا در اعتراض به شرایط موجود برای نخست‌وزیر نامه‌ای نوشت و خواهان معافیت ورود به دانشگاه برای زنان همانند مردان شد. نهایتا نتیجه مکاتبات مثمرثمر واقع شد و نخست‌وزیر به آلتا معافیت اعطا کرد تا به مدت یک سال به تحصیل ادامه دهد و تصمیم نهایی را در مورد ادامه تحصیل او بعد از آن یک سال اتخاذ کنند. آلتا توانست به مدت یک سال برای تحصیل وارد دانشگاه «خرونینگن» شود. نکته جالب توجه این است که نخست‌وزیر پاسخ نامه‌های آلتا را مستقیم برای او نمی‌نوشت، بلکه برای پدر آلتا می‌نوشت. با این موافقت او اولین زنی شد که در هلند به صورت رسمی اجازه ورود به دانشگاه را پیدا کرد.

باید این نکته را متذکر شد که آلتا یاکوبس اولین زن هلندی‌ای نبود که تحصیل کرد، «آنا ماریا فان سخورمان» (۱۶۰۷-۱۶۷۸ م) اولین زن تحصیل کرده هلندی در قرن هفدهم بود، اما آلتا اولین زنی بود که به صورت خودآموز درس خواند، دانشگاه رفت و با موفقیت تحصیلات آکادمیک خود را به پایان رساند.

هنگامی که آلتا تحصیل در دانشگاه را آغاز کرد، این موضوع موجب ناخشنودی بسیاری از مردم و دیگر دانشجویان مرد شد. بسیاری او را مورد آزار و اذیت قرار دادند. این آزار و اذیت‌ها تنها به آلتا محدود نماند و گریبان برادرش را هم گرفت؛ اما آلتا با وجود تمام سختیها و چالش‌هایی که بر سر راهش بود، عزمش را برای رسیدن به هدفش جزم کرده بود و در سال ۱۸۷۸ م امتحان پزشکی را با موفقیت پشت سر گذاشت.

در تمام این سال‌ها پدرش بزرگترین حامی او بود و همواره به او افتخار می‌کرد. او در نامه‌هایی که برای آلتا می‌نوشت، تلاش‌های دخترش را اینگونه تشبیه می‌کرد: «بالا رفتن از مرتفع‌ترین پله به عنوان یک زن». آلتا همچنان به پیشرفت در زمینه تحصیل ادامه داد و در تاریخ ۸ مارس ۱۸۷۹ م موفق شد مدرک پزشکی خود را زمینه داروشناسی اخذ کند.

آلتا یاکوبس پس از پشت سر گذاشتن امتحانات دانشگاه با موفقیت، اولین زن پزشک هلند شد. او سپس برای ادامه تحصیل در زمینه پزشکی زنان و اطفال عازم لندن شد و در دفتر مشاوره «الیزابت گرِت اندرسون»، دومین زن پزشک و جراحِ بریتانیا در درمانگاه «سنت مِری» مشغول به کار شد. آلتا از طریق اندرسون توانست با «میلیسنت فاوست»، فمینیست و سافرجت معروف بریتانیایی آَشنا شود.

آلتا زمانی که در لندن اقامت داشت، از طریق دوست نزدیکش «کارل ویکتور خریتسن» با اصلاح‌طلبان اجتماعی انگلیس آشنا شد و توانست با چهره‌های سرشناس دیگری چون «آنی بسانت»، «چارلز بردلو»، «چارلز رابرت درایسدیل» و «ادوارد ترولاو» آشنا شود. آشنایی با این افراد تأثیر مثبتی بر آلتا و افکارش گذاشت و هنگامی که در سال ۱۸۸۱ م به هلند بازگشت، به عضویت انجمن «تفکر آزاد» – یک انجمن آتئیستی-انسانگرایی سکولار در هلند – درآمد.

اولین تأثیر تلاش‌های آلتا به عنوان یک زن موفق و تحصیلکرده بر خانواده‌اش نمایان شد. خواهر بزرگش شارلوت پس از او در سن ۲۸ سالگی تصمیم به درس خواندن گرفت و دومین زنی بود که در هلند موفق به انجام تحصیلات آکادمیک شد.

پزشک خانواده در خیابان «کانال مردان» در شهر آمستردام

آلتا یاکوبس توانست بالاخره به عنوان پزشک خانواده در خیابان معروف «کانال مردان» در قلب شهر آمستردام، مطب شخصی خودش را به صورت مستقل افتتاح کند. او همچنین در منطقه «یُردان» در مرکز شهر آمستردام زنان فقیر و بی‌بضاعت را به صورت رایگان معاینه و مداوا می‌کرد. آلتا به مدت ۱۴ سال هفته‌ای ۲ بار در مطبش به زنانی که در اثر چندین مرتبه بارداری بدنشان دچار مشکلات متعدد جسمی و بیماری شده بودند کمک می‌کرد و کلاس‌های آموزش پیشگیری از بارداری برای آنان برگزار می‌کرد. آلتا هر روزه با مشکلات زنان در اثر بارداری روبرو بود، به همین جهت اولین کلینیک کنترل زاد و ولد را در جهان با وجود مخالفت‌های فراوان همکارانش، تأسیس کرد. او از این طریق کمک کرد تا وسایل پیشگیری از بارداری در دسترس عموم قرار بگیرد.

آلتا تصمیم گرفت تحصیلات علمی‌اش را در زمینه کالبدشناسی و روش‌های ضدبارداری ادامه دهد و تحقیق بر روی کنترل بارداری را مورد مطالعه قرار داد. او به عنوان یک پزشک، تأثیر بسزایی بر پیشگیری از بارداری و کنترل زاد و ولد نوزادان داشت.

تلاش‌های آلتا برای پیشگیری از بارداری علاوه بر مخالفت همکارانش، با مخالفت‌های شدید قشر مذهبی جامعه هلند نیز روبرو شد و آنها اقدامات آلتا را مخالف با اراده خداوند می‌دانستند؛ اما او توجهی به این مسائل نداشت و چنین باوری نداشت. آلتا یاکوبس نهایتا به عضویت انجمن «مالتوسیانس جدید» درآمد که انجمنی هلندی با هدف از بین بردن عواقب منفی عقاید و باورها بر محدودیت کنترل زاد و ولد بود.

۱۵  ساعت کار در روز بدون حق نشستن

در هلند دستیاران و کارمندان زن در فروشگاه‌ها و مغازه‌ها می‌بایست هر روز ۱۵ ساعت بدون نشستن کار می‌کردند و این امر از دید مردان و صاحبان مشاغل، کاملا عادی بود زیرا آنها معتقد بودند دستیاران و کارمندان باید همیشه برای ارائه خدمات به مشتری‌ها حاضر و آماده باشند. آلتا یاکوبس با توجه به زنانی که از شدت بیماری‌های گوناگون جسمی به او مراجعه می‌کردند متوجه این مشکل شد و در صدد راه چاره‌ای برای آن برآمد. او در این زمینه تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کرد و در نتایج تحقیقاتش اظهار داشت که علت بیماری‌ها و اختلالات جسمی‌ای که گریبانگیر زنان شده، ایستادن بیش از حد برای ساعت‌های طولانی است.

بر طبق قانون در سال ۱۸۸۶ م زنان از ساعت ۸ صبح تا ۱۱ شب با در نظر گرفتن چند نوبت زمان استراحت کوتاه کار می‌کردند که مجموعا ۱۵ ساعت کار در روز را شامل می‌شد. آلتا تصمیم گرفت برای این معضل کاری بکند و طی بیانیه‌ای در سال ۱۸۹۴ م از همه زنان هلند دعوت کرد تا یک‌صدا از صاحبان مغازه‌ها بخواهند برای نشستنِ دستیاران زن صندلی خریداری کنند و در غیر این‌صورت، مشتری‌ها باید خرید از مغازه‌ای اجتناب کنند که برای دستیارانش صندلی نداشته باشد. این اقدام آلتا منجر به آغاز یک بحث و کشمکش بزرگ در کل هلند شد. بسیاری علیه آلتا و ایده‌هایش شروع به مخالفت کردند، اما کمیته زنان هلند از او در مقابل حملات حمایت کرد. مجلات و روزنامه‌ها پر شده بود از مقالات و نوشته‌های مخالفان و موافقان در مورد اقدامات آلتا یاکوبس؛ اما نهایتا در سال ۱۹۰۲ م قانونی تصویب شد که صاحبان مشاغل را موظف می‌کرد برای کارمندان خود در مغازه‌ها و فروشگاه‌ها، صندلی جهت نشستن تهیه کنند.

آلتا یاکوبس، اولین موج فمینیستی در هلند و حق رأی زنان

آلتا یاکوبس، معروفترین نماینده و رهبر زنان هلند در ایجاد اولین موج فمینیستی در این کشور است و مبارزه برای حق رأی زنان به صورت مستقیم به او مرتبط می‌شود. طبق قوانین آن زمان در هلند، فقط افرادی که دارای سقف درآمد مشخصی بودند (که عموما مردان را شامل می‌شد)، اجازه شرکت در انتخابات و رأی دادن را داشتند و آلتا یاکوبس به دلیل این که پزشک بود، حد مجاز درآمد را داشت و تلاش کرد تا از این حق به عنوان یک زن جهت رأی دادن استفاده کند، اما ناکام ماند. او با دو تن از دوستانش به نام‌های «تیتیا فان دِر توک» و «الیزه هایختون» بعد از تصویب قانون ممنوعیت رأی زنان در قانون اساسی طبق ماده ۸۰، تلاشی را در جهت لغو این قانون آغاز کرد.

در سال ۱۸۸۲ م آلتا برای شرکت در انتخابات شهر آمستردام شرکت کرد و سعی داشت در لیست نامزدها کاندید شود، اما مجددا از این درخواست او جلوگیری شد. در سال ۱۸۹۴ م انجمن حق رأی زنان در هلند شکل گرفت و آلتا به عنوان رئیس بخش آمستردام این انجمن انتخاب شد. او به سرعت متوجه ضرورت همکاری و مشارکت تمام زنان در سراسر کشور شد و در جهت ایجاد همبستگی میان زنان هلند فعالیت‌های گسترده‌ای را آغاز کرد.

آلتا در فاصله سالهای ۱۹۱۱ و ۱۹۱۲ م سفرهایی را به همراه «کری چپمن کَت» در سراسر جهان برای لابیگری و مبارزه برای حق رأی زنان و نیز جلب حمایت‌های بین‌المللی آغاز کرد. آلتا به عنوان نماینده انجمن حق رأی زنان هلند و کری چپمن به عنوان نماینده کنگره جهانی حق رأی زنان، در این سفرها به بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی سفر کردند و در مورد اهمیت حق رأی زنان و بهبود شرایط زنها در جامعه اطلاع‌رسانی کردند. این سفرها باعث شد حمایت‌های بین‌المللی گسترده‌ای را کسب کنند و چشم‌انداز بهتری نسبت به آینده حق رأی زنان به دست بیاید.

آلتا به عنوان نماینده انجمن حق رأی زنان در جلسات کنگره بین‌المللی اتحادیه زنان برای حق رأی در برلین شرکت می‌کرد. زمانی که جنگ جهانی اول آغاز شد، امکان برگزاری جلسات کنگره جهانی زنان در برلین وجود نداشت، به همین جهت او برگزاری این جلسات را به شهر لاهه در هلند منتقل کرد و بیش از ۱۲۰۰ نماینده از ۱۲ کشور در آن حضور پیدا کردند. او در جریان جنگ جهانی اول تلاش‌های این کنگره و انجمن حق رأی زنان را برای ایجاد صلح جهانی به کار گرفت، اما همچنان نام آن را با عنوان انجمن حق رأی زنان حفظ کرد. در سپتامبر ۱۹۱۵ م آلتا یاکوبس به همراه تعدادی دیگر از زنان به دیدار «وودرو ویلسون»، رئیس‌جمهور وقت آمریکا رفتند و پیشنهاد تشکیل «لیگ کشورهای خنثی (بی‌طرف)» را برای کمک به پایان دادن جنگ ارائه کردند. آلتا در طول جنگ جهانی اول فعالیت‌هایش را برای صلح در سطح جهان متمرکز کرد و به عنوان یک فعال صلح بین‌المللی نیز شناخته می‌شود.

با تلاش‌های آلتا یاکوبس و بسیاری از زنان دیگر در سال ۱۹۱۶ م لایحه انتخابات عمومی و حق رأی زنان به تصویب مجلس نمایندگان رسید. سال ۱۹۱۷ م قانون اساسی جدید در هلند تدوین شد و در سال ۱۹۱۸ م «سوزه خرونوِخ» به عنوان اولین زن در هلند از حزب «کارگران سوسیال دموکرات» موفق شد وارد مجلس نمایندگان پارلمان هلند شود. در نهایت زنان در سال ۱۹۱۹ م موفق به دریافت حق رأی شدند و سال ۱۹۲۲ م زنان در انتخابات سراسری هلند شرکت کردند و هفت زن توانستند به مجلس نمایندگان پارلمان راه پیدا کنند.

آلتا یاکوبس و خانواده‌اش

آلتا برای اکثر فعالیت‌هایش با مقاومت و مخالفت‌های زیادی از سوی جامعه مواجه بود، اما همواره از سوی تعداد محدودی از دوستان و نزدیکانش حمایت می‌شد. یکی از افرادی که همیشه در کنار او بود و حمایتش کرد، «کارل ویکتور خِریتسن»، یکی از سیاستمداران سرشناس هلند بود. این حمایت و دوستی میان آنها رفته‌رفته به یک عشق دوطرفه تبدیل شد و در نهایت آنها بدون ازدواج رسمی، با هم ازدواج کردند که در آن زمان به «ازدواج آزاد» معروف بود. این اقدام آنها برای مخالفت و اعتراض به قوانینی بود که زنان را مطیع مردان می‌دانست و زنان را مجاب می‌کرد نام خانوادگی شوهرشان را برای خود برگزینند.

خریتسن یک سیاستمدار لیبرال بود و در سال ۱۸۹۲ م به ایجاد «لیگ رادیکال»، اولین حزب هلندی‌ای که زنان را به عضویت می‌پذیرفت، کمک کرد. آلتا و خریتسن هر دو به صورت فعال در حزب مشارکت داشتند و علاوه بر حق رأی عمومی، برای جدایی نهاد کلیسا از سیاست تلاش می‌کردند. پس از اعمال تغییراتی در قانون، آلتا و خریتسن تصمیم گرفتند ازدواجشان را به صورت قانونی به ثبت برسانند و آلتا بعد از ازدواج توانست نام خانوادگی خود را همچنان حفظ کند.

حاصل ازدواج آلتا و خریتسن یک پسر بود که یک روز پس از تولدش به علت خطای پزشکی درگذشت. خریتسن نیز در سال ۱۹۰۵ م درگذشت و آلتا پس از مرگ وی مدت زمان زیادی در انزوا فرو رفت و زمان زیادی به درازا کشید تا او توانست مجددا خود را برای مبارزه در راه آرمان‌هایش آماده کند. در حقیقت این مبارزه برای حق رأی زنان بود که توانست بار دیگر آلتا را به زندگی عادی و میدان مبارزه برای برابری‌خواهی بازگرداند.

آرمان‌های آلتا

آلتا یاکوبس آرمان‌های زیادی در زندگی‌اش داشت. آرمان‌هایی چون حق رأی، صندلی برای کارمندان فروشگاه‌ها، آموزش جنسی و کمک به صلح جهانی. آلتا یاکوبس کتابی از خود به نام «زن» به جای گذاشت. کتاب راهنمایی برای آشنایی با بدن زن و مکانیسم آن است. او بهتر از پزشکان مرد کارکرد بدن زنان را می‌شناخت و در این کتاب سعی کرده اطلاعات عمومی و مهمی را در این زمینه بدن زن، برای زنان ارائه دهد. کتاب آلتا یاکویس در زمره کتاب‌هایی که در مورد نحوه اندام‌ها و بدن زنان نوشته شده جالب توجه و منحصربه‌فرد است. او معتقد بود بسیار حائز اهمیت است که زنان کارکرد سیستم بدنشان را بشناسند و اگر زنان از این مسئله آگاهی یابند، بهتر می‌توانند مراقب سلامتشان باشند.

مرگ آلتا

آلتا یاکویس در تاریخ ۱۰ آگوست ۱۹۲۹ م در «بارن» درگذشت. او وصیت کرده بود پس از مرگ جسدش سوزانده شود و جزو اولین افرادی بود در هلند که جسدش سوزانده شد. مراسم خاکسپاری باشکوهی برای آلتا برگزار شد و تمام مراسم خاکسپاری او در آن زمان که چندان مرسوم نبود، فیلمبرداری شد. «یوهانا ویلهلمینا» هنرمند سرشناس هلندی برای آلتا که در کنار همسرش خریتسن به خاک سپرده شده بود، یک یادبود مشترک ساخت.